Wp Header Logo 2427.png

شاعر لبنانی در نشست ادبی «پروانه‌های زخمی» مطرح کرد

به گزارش ایکنا؛ نشست ادبی «پروانه‌های زخمی»؛ شامگاه جمعه، سوم اسفند؛ با حضور جمعی از مسئولان «خانه ای بی» (بیماران پروانه‌ای) و اهالی شعر و ادب کشورهای ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه، لبنان، سوریه، بنگلادش، الجزایر و مراکش با اجرا و دبیری سیدمسعود علوی‌تبار به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

طنین شعر و صدای شاعران برای معرفی بیماری پروانه‌ای

سیدمسعود علوی‌تبار؛ شاعر، فعال فرهنگی و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه در ایران که هنر اول آن هنر شعر و شاعری است، ادبیات و شعر زیباترین؛ پرنفوذترین و اثرگذارترین راه تعامل میان دل‌های عموم افراد جامعه است خاطرنشان کرد: در طول تاریخ ایران‌زمین تا دوران معاصر حتی فیلسوفان، طبیبان، ریاضیدانان، مفسران قرآن، عرفا، پهلوانان، افراد سیاسی و مذهبی و دیگر اقشار جامعه هم ارتباط بسیار نزدیکی با شعر داشته‌اند.

وی ادامه داد: افرادی چون «ابن سینا»، «خیام»، «صدرالمتألهین» (ملاصدرا)، «شیخ بهایی»، «علامه طباطبایی»، حضرت امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری(مد ظله‌العالی) و… همه در زمره ادیبان نیز بوده و برای شعر و ادب ارزش بسیاری قائل بوده‌اند.

علوی‌تبار با بیان آنکه شعر در تمام لایه‌های زندگی ایرانیان نفوذی قدرتمند دارد خاطرنشان کرد: به عنوان مثال در سال جاری بزرگترین حمله پهبادی و موشکی تاریخ با نام «وعده صادق یک» با قرائت یک بیت از مقام معظم رهبری نضج گرفت:

تو راست معجزه در کف زِ ساحران مهراس

عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز

وی ادامه داد: امروز در این جمع با حضور شاعران کشورهای مختلف جنبه‌های مختلف بیماری نادر و هولناکی به نام «بیماری پروانه‌ای» وارد دنیای بی‌انتهای شعر و ادبیات می‌شود و زبان شعر در به لرزه در آوردن دل‌های آگاه، در محکوم کردن تحریم‌ها؛ در بیان دیگر مشکلات پروانه‌ای‌ها؛ در همدلی و همزبانی با آنها و خانواده‌های آنها یکی از اصلی‌ترین رسالت‌های خود را فریاد می‌زند.

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

«عظمیٰ زرین نازیه»؛ شاعر پارسی زبان و دانشیار گروہ زبان و ادبیات فارسی دانشگاہ پنجاب لاھور پاکستان، به عنوان دیگر سخنران این نشست اظهار کرد: هم اکنون که درباره پروانه‌ای‌ها صحبت می‌کنم این بیت سعدی در ذهنم تداعی می‌شود:

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز

کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

وی با اشاره به اینکه این پروانه‌ها (کودکان بیمار پروانه‌ای) هر روز در خویش می‌سوزند و همواره با سوختن خود می‌سازند تاکید کرد: چه بسا این پروانه‌ای‌ها حتی در لمس محبت‌آمیز پدر و مادر هم شفقت را احساس نکنند، چرا که دست شفقت هم پوست نازک‌تر از بال پروانه آنها را پاره پاره می‌کند.

دانشیار دانشکده خاورشناسی دانشگاه پنجاب پاکستان سپس با قرائت آیه «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ» (و هنگامی که بيمار شوم  پس او شفايم مى‌بخشد) از سوره مبارکه «الشعرا»، تصریح کرد: ما معتقدیم که خداوند بیش از همت بندگانش به آنان درد نمی‌دهد، البته در دنیا بعضی مواقع احساس می‌کنیم که دایره زندگی بر ما تنگ می‌شود. اما در صورتی که وسایل و اسباب آن مهیا باشد، می‌توان با بیماری مبارزه کرد. لذا از عموم مردم تقاضا دارم به وسیله قلم، امور مادی، کمک به تهیه دارو و هر روش یاریگر دیگری در کمک به بیمارانی که از اسباب درمان محروم هستند کمک کنند.

«عظمیٰ زرین نازیه» در پایان یادآور شد: به یقین خداوند بزرگ و برتر ما را برای بندگی به این دنیا فرستاده است و این بندگی بدون تردید تنها در عبادت‌های شخصی خلاصه نمی‌شود، بلکه حقوق بندگان را ادا کردن از بزرگترین عبادات محسوب می‌شود.

محرومیت بیماران پروانه‌ای از درمان به سبب تحریم‌ها

سومین سخنران این محفل ادبی، «فاطمه آزادی‌منش»؛ شاعر، نویسنده و فعال رسانه از سوریه بود.

وی در این نشست با اشاره به آنکه بیماران پروانه‌ای برای ادامه زندگی می‌جنگند و با تمام عزم و اراده خود در برابر سختی‌ها و چالش‌هایی که بیماری برای آنها به وجود آورده، ایستادگی می‌کنند افزود: آنها از یکسو با چالش عدم دسترسی به درمان قطعی مواجه‌اند و از سوی دیگر با سیاست‌ تحریم‌های ظالمانه مدعیان دفاع از حقوق بشر، از ساده‌ترین درمان‌های موجود محروم هستند.

این نویسنده سوری ادامه داد: در این بیان مختصر، از صاحبان روح‌های پاک درخواست می‌کنم که به این قهرمانان که نقاشی مبارزه و جهاد را با رنگ خون خود ترسیم کرده‌اند، به هر نحوی که میسر است کمک و یاری رسانند. آنها امیدوارند که نور و شفا را ببینند؛ همگی به این مهم عقیده و ایمان دارند که نور خداوند با آنهاست و همین یقین به آنها کمک می‌کند، آنها ایستاده‌اند. از تجلیات این نور، همبستگی قلب‌ها و روح بزرگ انسانیت انسان‌هاست و این مسئله در روح همکاری با آنها دیده می‌شود.

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

معجزه شعر در آگاهی‌بخشی و بیداری اذهان

«سیدمحمدرضا سلسکوت» شاعر پارسی زبان و استاد دانشگاه کشمیر هند ضمن محکوم کردن تحریم‌های ظالمانه آمریکا برای کودکان پروانه‌ای از اهمیت شعر در آگاهی‌بخشی عمومی و خدمت به این بیماران سخن گفت و اظهار داشت: شعر، نه فقط کلمات روی کاغذ، بلکه صدایی است که می‌تواند پرده‌های بی‌تفاوتی را کنار بزند. شاعران به خاطر انسانیت، از هر مللی هم که باشند، می‌توانند با زبان شعر، این رنج را به تصویر بکشند و احساس همدردی را در دل‌ها زنده کنند تا جهانیان را متوجه حقیقت کنند.

وی ادامه داد: یک بیت شعر می‌تواند هزاران دل را بلرزاند، اشک را در چشم‌ها جاری کند و صدای مظلومیت را به گوش آنهایی برساند که شاید تاکنون نشنیده بودند.

سلسکوت با تاکید بر آنکه نباید فراموش کنیم که شعر می‌تواند خودِ بیماران را نیز تسلی دهد تصریح کرد: آنها که در تاریکی رنج‌هایشان تنها مانده‌اند، شاید در کلمات یک شاعر، نوری از امید بیابند. در قصه‌های صبر؛ در حکایت‌های ایستادگی؛ در ترانه‌هایی که از امید سخن می‌گویند؛ نیرویی است که می‌تواند آنها را در برابر دردهایشان مقاوم‌تر کند.

بزرگترین آرزوی بیمار پروانه‌ای!

زهرا مؤذنی؛ شاعر و نویسنده، که خود از مبتلایان به بیماری پروانه‌ای است؛ به عنوان دیگر سخنران این محفل ادبی و شاعرانه، ابتدا از آرزوی دیرینه خود که دیدار مقام معظم رهبری است، سخن گفت و سپس در رابطه با مشکلات پروانه‌ای‌ها اظهار داشت: کمبود پانسمان و هزینه‌های بالای داروها، سردرگمی در پیداکردن کِرِم و پمادی که برای ترمیم زخم‌ها مؤثر است؛ پمادی که شاید مقداری از درد و سوزش زخم‌ها را کمتر کند از جمله مشکلات همیشگی بیماران پروانه‌ای است. مرموز بودن این بیماری باعث شده هر بار به شیوه‌ای جدید بیمار را غافلگیر کند و علاوه بر تخریب پوست، اعضای دیگر بدن از جمله چشم‌ها؛ دندان‌ها؛ دهان؛ گلو و مفاصل را نیز بی‌نصیب نگذارد.

مؤذنی ادامه داد: چقدر هولناک است روزی که آلودگی در یک زخم رخنه کند و آنقدر آن را بِجَوَد تا به گوشت و عمق استخوان برسد؛ در این شرایط تا بیمار به خود بیاید با جای خالی دست یا پایی مواجه می‌شود که در اثر سرطان پوست، زیر ساطور جراحی جا مانده است. نکته مهم آن است که این پایان ماجرا نیست و «ای بی» همچنان با قدرت به سلاخی بیمار و میزبان خود ادامه می‌دهد.

وی در پایان تصریح کرد: البته با همه این وجود با افتخار می‌گویم اگر چه این بیماری بسیار سخت و طاقت‌فرساست اما مانع از آن نشده که نتوانیم استعدادهای نهفته درپس زخم‌ها و دردهایمان را پیدا کنیم و صد هزار مرتبه شکر که از هر پیله‌ زخم و دردی؛ پروانه‌هایی موفق و مستعد سربرآورده‌اند. به حتم وقتی خدا به پرواز پروانه‌های رنگین خود در خلعت دکتر؛ مهندس؛ نقاش؛ نویسنده و… می‌نگرد زمزمه می‌کند: «فتبارک الله احسن الخالقین.»

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

بیماران پروانه‌ای در ایران، بین پتک سرنوشت و سندان استکبار

دیگر سخنران این نشست؛ «رجاء محمد بیطار»؛ شاعر و نویسنده لبنانی، با فرموده حضرت محمد(ص)، مبنی بر «مؤمنان در دوستی، عطوفت و مهرورزی نسبت به هم چونان یک پیکرند؛ که هر گاه عضوی از آن به در آید، دیگر اعضا را بی‌تابی و تب فرا می‌گیرد» صحبت‌های خود را با عنوان «بیماران پروانه‌ای در ایران، بین پتک سرنوشت و سندان استکبار» آغاز کرد و گفت: شناخت و آگاهی من نسبت به این بیماری به واسطه فراخوان «نخستین جشنواره شعر بین‌المللی پروانگی» در ایران بود، اما چیزی که به واقع من را متحیر کرد این بود که متوجه شدم، محاصره اقتصادی خودسرانه‌ای که کشورهای استکبار جهانی و در رأس آنها آمریکا بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده، وضعیت سلامت صدها بیمار پروانه‌ای را با خطرات جدی و حتی مرگ‌آوری روبه‌رو کرده است.

این شاعر لبنانی به ذکر روایتی پرداخت و گفت: عمق جنایت تحریم داروهای پروانه‌ای که در انحصار چند کشور است را می‌توان در آیینه آن سؤال سرزنش‌کننده جاودانه‌ای که امام حسین(ع) از لشکر عمر بن سعد پرسید، دید. که حضرت فرمودند: «اگر به من رحم نمی‌کنید، پس به این کودک شیرخوار رحم کنید». اما در جواب «حرمله بن کاهل» با تیر سه‌شعبه گلوی فرزند معصوم امام حسین(ع) را از هم درید.

«رجاء محمد بیطار» در پایان با بیان آنکه این جنایتکاران نیز فرزندان پروانه‌ای ایران را از درمان محروم کرده‌اند خاطرنشان کرد: مدعیان حقوق بشر همین قاتلان و جنایتکارانی هستند که هدف برای آنها وسیله را توجیه می‌کند. آنها با هدف تضعیف کشور ایران که عزتمندانه در مقابله با ظلم، ستم و سرکشی آنها قد علم کرده است، دست‌ها را به غیر انسانی‌ترین و فجیع‌ترین حربه‌ها آلوده کرده‌اند.

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

تحریم داروی بیماران خاص؛ جنایت علیه بشریت است

«فاطمه بتول سایوز» شاعر و نویسنده از  ترکیه، دیگر سخنرانی بود که در این نشست به ایراد صحبت پرداخت.

وی در بخشی از سخنان خود با تاکید بر آنکه یکی از بی‌رحمانه‌ترین جنبه‌های تحریم‌ها، تأثیر آنها بر بیماران خاص است گفت: بیمارانی که داروهای آنها نه سلاح هستند؛ نه ابزار قدرت؛ بلکه تنها امیدی برای ادامهٔ زندگی به شمار می‌روند. بیماری پروانه‌ای، نمونه‌ای از این تراژدی است. این بیماری با کوچک‌ترین تماس، زخم‌هایی عمیق و دردناک بر بدن بیماران برجای می‌گذارد. اما رنج این بیماران، تنها به درد جسمی خلاصه نمی‌شود.

وی افزود: در سال‌های اخیر، بسیاری از این داروها به دلیل تحریم‌ها از دسترس خارج شده‌اند. کشورهایی که این داروها را تولید می‌کردند، تحت فشارهای اقتصادی و سیاسی از ارسال آنها به ایران خودداری کردند. سازمان‌های جهانی کجا هستند؟ آنها که شعار حقوق بشر سر می‌دهند، آنهایی که حتی برای دفاع از حق زندگی حیوانات، فریاد سر داده‌اند، چرا در برابر این بی‌عدالتی سکوت کرده‌اند؟

«فاطمه بتول سایوز» در انتها خاطرنشان کرد: ما اینجا هستیم تا بگوییم که این وضعیت نباید ادامه یابد. هیچ کودک بیماری نباید قربانی بازی‌های سیاسی شود. هیچ خانواده‌ای نباید از دسترسی به داروهای مورد نیاز عزیزانش محروم بماند. جامعهٔ جهانی باید بیدار شود و بپذیرد که تحریم‌هایی که زندگی انسان‌ها را تهدید می‌کنند، نه‌تنها غیر اخلاقی، بلکه جنایتی علیه بشریتند.

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

تو کز محنت دیگران بی‌غمی

«سید حکیم بینش»؛ شاعر و فعال رسانه‌ای از افغانستان نیز در این نشست طی سخنانی گفت: در ایران به دلیل تحریم‌ها، از جمله تحریم‌های دارو از سوی آمریکا، بیماران پروانه‌ای با مشکلاتی چند برابر مواجه هستند. از سوی دیگر کمبود یا گرانی داروها و تجهیزات پزشکی مورد نیاز بار سنگینی را بر دوش خانواده‌ها گذاشته و زندگی آنها را دچار چالش کرده است.

حکیم بینش سپس در تأثیر شعر در کمک به بیماران پروانه‌ای اظهار کرد: شما می‌دانید که زبان شعر قدرت نفوذ بسیار زیادی دارد و گاه یک بیت شعر و حتی یک مصرع شعر کار یک کتاب و یک سخنرانی را می‌کند، بنابراین با شعر می‌توان توجه مردم و جامعه را به مشکلات این بیماران جلب کرد. علاوه بر این آگاهی‌رسانی، شاعران می‌توانند با سرودن اشعاری امیدبخش، با این بیماران و خانواده‌های آنها همدلی کنند، به نحوی به آنها امید و قوت قلب ببخشند و در واقع در این مسیرِ سخت آنها را همراهی کنند.

وی در انتها گفت: نکته دیگر این است که بسیاری از شاعران ایران و شاعرانی که در این جمع از دیگر کشورهای حضور دارند دارای آوازه، شهرت و اعتبار هستند، آنها می‌توانند از این ظرفیت استفاده کنند و صدای بیماران پروانه‌ای و صدای آنها را به گوش مردم دنیا برسانند. آنها قادر خواهند بود مانند «سعدی» فریاد بیماران پروانه‌ای باشند و با صدای بلند بگویند:

تو کز محنت دیگران بی‌غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

و بدین صورت، دنیا را متوجه وضعیت بیماران پروانه‌ای کنند.

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

در این جهانی که حقوق بی‌‎بشر دارد

در این نشست ادبی شاعران و هنرمندانی چون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، رسول شریفی، سیدمسعود علوی‌تبار، ناصر دوستی، محمدمهدی پرویزی، سیدتصور مهدی، علی مزمل، نغمه مستشارنظامی، فاطمه نانی‌زاد، زهرا مؤذنی، زهرا پرویزی، ناهید ستوده، سارا رمضانی، لیلی حضرتی، نجمه بنائیان‌بروجنی، زهرا امام‌وردی، نگین نقیبی، سولماز نصرآبادی، فاطمه شکل‌آبادی، مریم فرجی و صبا فیروزی حضور داشتند.

در ادامه برخی از اشعار قرائت شده در این محفلادبی را مرور می‌کنیم.

با تاول و زخم، روزها سر شده است

در باور من، بهار دیگر شده است

پروانه زخمی‌ام پُر از شوق، ولی

بال و پر من شکسته، پَرپَر شده است

سروده: رسول شریفی

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

قلب‌ها در آتشی افروخته عاشق‌ترند

در میان شعله‌ها لب دوخته عاشق‌ترند

آن زمانی که زبان‌ها از سخن پُر می‌شود

چشم‌ها بی‌هیچ از این اندوخته عاشق‌ترند

لحظه‌ای پروانه شو در شعله شمعی بسوز

تا بدانی سینه‌های سوخته عاشق‌ترند

مبتلایان فراق از آن دل بی‌درد که

عاشقی را در حضور آموخته عاشق‌ترند

یک نفس از زیر خاکستر برون شو، شعله شو

قلب‌ها در آتشی افروخته عاشق‌ترند

سروده: سیدمسعود علوی‌تبار

 

اما من

در سحرگاهی که تاریکی

به اوج خود رسیده است

پیله‌های تنیده به با‌ل‌های زخمی‌ام را

 خواهم شکافت

و به پرواز در خواهم آمد

و اوج خواهم گرفت

به سوی نور

به سوی حق

من پروانه خواهم شد

سروده: زهرا مؤذنی (از بیماران پروانه‌ای)

 

نومید مشو سوز دعا می‌گیرد

دستان تو را دست خدا می‌ گیرد

از لطف صبوری تو ای مادر من

پروانه تو زود شفا می‌گیرد

سروده: سیده عینی رضوی (علیگر، هند)

 

پروانه شو به بال و پر تازه ریختن

وقتی که نیست پای از آتش گریختن

اینجا کجاست بال و پرم درد می‌کند

سرگیجه نیست، باز سرم درد می‌کند

فرقی‌ست بین ما و شما، ختم گفتگو

در پوست‌ها دوباره‌ نمی‌گنجد آرزو

باید مقاومت کنی این درد ماندنی‌ست

در زندگی ورق ورق قصه خواندنی‌ست

سلول‌ها به روی تو لبخند می‌زنند

لب‌های باز را به تو پیوند می‌زنند

پروانگی کن این سفر بی‌چراغ را

بال و پر رها شده هر سوی باغ را

این زخم نیست؛ سهم تو از تازه بودن است

محتاج پانسمان به اندازه بودن است

باید دعا کنیم؛ دعا شور زندگی‌ست

موسیقی طراوت و تنبور زندگی ست

بارانی است چشم و هوا آسمانی است

دست محبتی‌ست ولی بی‌نشانی است

حس کن که هست، جان تو را زنده می‌کند

بو کن نسیم عطر پراکنده می‌کند

این جسم بخش کوچکی از ماست نازنین

روح است و جاودانگی و عشق آتشین

پروانه نشسته کنار تنور باش

بیماری از تو مرگ نسازد صبور باش

سروده: پروانه نجاتی

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

آزرده شود پرنده کوچک من

دلخسته و دلتنگ شود رودک من

آهسته قدم گذار در این گلزار

پروانه نشسته بر تن کودک من

سروده: محمد عشرت صغیر(شاه جهانپور، هند)

 

از خدا خواستم آرامش جانم باشی

که ستون بدنم، تاب و توانم باشی

زخم‌های تنم انگار که زخم تن توست

درد هیچ ‌است، تو که روح و روانم باشی

باغبانم تویی ای مادر من، حامی من

خوبم آن‌ لحظه که تو جان و جهانم باشی

دست تو مرهم زخم تن رنجور من است

باز لبخند بزن تا ضربانم باشی

جان من خنده و سرگرمی و آرامش من،

نکند مادر خوبم نگرانم باشی

قسمت و روزی من بود اگر این، صد شکر

مادرم، گوهر پیدا و نهانم باشی

سروده: میترا ملک‌محمدی

 

با شعله شمعی که رها می‌رقصد

تاول به تن و آبله‌پا می‌رقصد

با زخمه زخم بر تن تار وجود

پروانه به تن شعله نما می‌رقصد

سروده: محمد آرمان حبیب (جارکند، هند)

 

ای که در شمع وجودت شعله‌ها برپا شده

در نفس‌هایت پَر پروانه‌ها پیدا شده

تو نمی‌رنجی از این پروانه‌های سرخ درد

اشکهایت بارها و بارها حاشا شده

هرگز از نجوای تو نشنیده آهی، آینه

غنچهٔ لب‌های تو هر بار از هم وا شده

با امید مرهمی از جنس نور و روشنی

لحظه‌های تیره امروز تو فردا شده

باز هم از شور و شوق زندگی پر بوده‌ای

هر زمان این درد در رگ‌هات بی‌پروا شده

باغی از شبنم تو را گاهی نوازش می‌کند

بال این پروانه‌ها با بوسه‌ات امضا شده

سروده: فاطمه نانی‌زاد

 

دل پروانه نالان غمی نیست

دگر در چشم خون او نَمی نیست

دلش بر صبر مادر بال و پر زد

به غیر از عشق مادر مرهمی نیست

سروده: سید تصور مهدی (پتنا، هندوستان)

مادرم وقتی دلش را  نذز باران می‌کند

بغض خود را در گلو آهسته پنهان می‌کند

هم دلم مشتاقِ در آغوش گرمش بودن است

هم نوازش‌های او، من را پریشان می‌کند

کودکم، پروانه‌ای از پیله بیرون آمده

بال‌های زخمی‌ام را، عشق درمان می‌کند

رختخوابم برگ گل، تن‌پوش من ابریشمی

فرش زیر پای من را باغ ریحان می‌کند

بی‌قراری می‌کنم گاهی ولی لبخند او

زمهریرستان جانم را گلستان می‌کند

من به تاول‌های بی‌اندازه عادت کرده‌ام

رنج‌هایم را خدای خوبم آسان می‌کند

مطمئنم سختی این روزهای رفته را

لطف بی‌پایان او یک روز جبران می‌کند

سروده شعر و آوا: سمانه رحیمی

 

تویی پروانه این خانه اما

همیشه زخم داری روی بالت

انار نارسی بر شاخه هستی

ولی خونین شده لبخند کالت

دهان وا کرده زخم تو همیشه

که خون می‌باری از درد فراوان

نخواه آرام باشم از غم تو

برایم رنج‌هایت نیست آسان

صدای خنده‌هایت را ندیدم

بپیچد باز هم در گوش خانه

چه می‌شد مثل گنجشکان کوچک

تو هم پَر می‌زدی در آشیانه

بهار پُر خزانی، بس که تاول

شکوفا می‌شود روی تن تو

چنان پوشیده از زخمی که حتی

شده این زخم‌ها پیراهن تو

همیشه حسرتی بوده برایم

که دستان تو را محکم بگیرم

نشد که این جهان کوچکت را

میان رنج‌ها از غم بگیرم

نبین با بال‌های زخمی خود

دل پرواز را خون کرده‌ای تو

به چشمان پُر از نورت دچار است

جهانی را که افسون کرده‌ای تو

سروده: فرزانه قربانی

ارسالی صبح شنبه//// بیماران پروانه‌ای ایران، بین پتک سرنوشت و سندان تحریم استکبار گرفتارند + صوت

زخمم دهان گشوده، سخن ساز می‌کند

بی‌پرده دردهای من آغاز می‌کند

بابایی‌ام برای پدر ناز می‌کنم

ناز مرا خریده مرا ناز می‌کند

مادر هر آن زمان که دل خانمان گرفت

یک پنجره به سوی خدا باز می‌کند

تحریم بسته راه نفس را و زنده‌ام

من زنده‌ام به عشق که اعجاز می‌کند

من خواب دیده‌ام که رهایم، رها، رها

ها! مثل آن پرنده که پَر باز می‌کند

پروانه‌های دفتر نقاشی‌‌ام به هم

گفتند: بهتر از همه پرواز می‌کند

سروده: عماد الدین ربانی

 

می‌درخشید چشم زیبایش

صورتی بود رنگ دنیایش

دامن گُل‌گُلیش پُر بود از

قاصدک‌های شاد فردایش

یک شب از خواب ناز شد بیدار

تاولی دید روی هر پایش

روی دستش جوانه زد زخمی

پیله شد دست و پای رعنایش

بازی کودکانه‌اش گم شد

پُر شد از رنگ زرد رؤیایش

دست خالی رسید بابا و

گفت تحریم شد دواهایش

رقص پروانه‌ها مهیا شد

روی دستان سرد سارایش

خواب رفت و تمام شد دردش

بدنش یخ، سیاه دنیایش

سروده: معصومه هرمزی‌مقدم

 

وقتی خدا بر حال و روز ما نظر دارد

بی‌شک دعاهایم برای تو اثر دارد

با بال‌های خسته، هستی رو به روی من

هُرم نفس‌هایت، عزیز من شَرَر دارد

مانند یک پروانه برگشته از آتش

حتی نوازش هم برای تو ضرر دارد

می‌سوزی و کاری ز دستم بر نمی‌آید

از درد تو کِی روح آدم‌ها خبر دارد

مَرهم برای زخم‌های تو مهیا نیست

در این جهانی که حقوق بی‌‎بشر دارد

سروده: نگین نقیبی

انتهای پیام

source