Wp Header Logo 955.png

عبدالرحیم سعیدی‌راد زاده شهر قهرمان‌پرور و مقاوم دزفول و از شاعران بنام کشور است که مسئولیت انجمن شعر حوزه هنری خوزستان را در چهار سال اول دهه هفتاد بر عهده داشته است. 

 

وی آثار متعددی در حوزه شعر و ادبیات دارد که از جمله آنها می‌توان به «گردان شهر آیینه» خاطرات یکی از آزادگان، «فانوس‌های سنگی» گردآوری شعر فلسطین و مجموعه شعر «من راضیم به این همه دوری» اشاره کرد.

 

ریاست امور فرهنگ، ورزش و گردشگری سازمان برنامه و بودجه، دبیر علمی جشنواره شعر دفاع مقدس، سردبیری مجله خبری دانشگاه شهید چمران اهواز، مسئولیت صفحه ادب مقاومت روزنامه اطلاعات و نویسندگی و تهیه‌کنندگی برنامه‌های ادبی رادیو خوزستان از جمله فعالیت‌های وی در کارنامه کارآمد اوست.

 

این نویسنده پرکار بیش از 40 کتاب منتشره دارد که بعد از باران در سال 1376 نخستین اثر وی محسوب شده و تبسمی بر خاکریز (طنز)، وصف تو عاشقانه‌ترین وصف عالم است (شهید فکوری)، پرواز در پروار (شهید احمد کاظمی) و حق با آفتابگردان‌هاست (نثر) از جمله آثار دیگر او هستند.

 

با استاد عبدالرحیم سعیدی راد در فرصتی کوتاه اما مغتنم در استودیوی ایکنا به گپ و گفتی پیرامون وجه تسمیه و ماهیت شعر آیینی در دنیای امروز ادبیات کشور نشستیم تا نمایی از زاویه‌ای دیگر به این موضوع را به تماشا بگذاریم.

شعر آیینی نیاز به مرکزی نظارتی دارد + فیلم

 

شعر آیینی از آن نام‌گذاری‌هایی است که از ابتدا تاکنون محل مناقشه شاعران و اهل ادب بوده است. برخی عقیده دارند که نام‌گذاری مناسب و گویایی نیست و برخی آن را بهترین نام‌گذاری بین ترکیبات مصطلح دیگر نظیر شعر هیات یا شعر دینی می‌دانند. برای شروع بهتر است ابتدا نظر شما را درباره این نام‌گذاری بدانیم. 

 

چنین گونه‌ای با هر اسمی از خیلی سال‌های دور و همیشه در تاریخ بوده و ساری و جاری است و البته نام‌گذاری‌های مختلفی بر آن شده از جمله همین شعر هیات یا شعر آیینی یا شعر مذهبی و از این دست زیادند. همیشه هم این نامگذاری محل مناقشه بوده و شدت و ضعف هم داشته است. گاهی ان قلت هم آورده می‌شود که اگر این‌طور بنامیم آن‌طور می‌شود و تمامی هم ندارد. مهم این است که دارای قوت محتوا و سلامت باشد. من اسم آیینی بر آن می‌گذارم چون مفهومی مشترک از همه این موارد است. ما در سال‌های دورتر به صورت جدی به این نوع شعر نپرداخته‌ایم. اشعار وجود داشته اما اینکه پیگیری شود و مثلا دبیرخانه‌ای داشته باشد نبوده تا سال‌های اخیر که در چند شهر به صورت جدی دارد دنبال می‌شود. مثل آقای مجاهدی در قم یا در شیراز و تهران و مشهد انجمن‌های خاصی وجود دارد که همین‌ها باعث ایجاد تحول در اشعار شده است. 

 

آنچه مهم است این است که در حال حاضر شعر آیینی پیشرفت محسوسی داشته و اشکال جدیدی از دل آن زاده شده است. قبلا به آوردن اسم ائمه (ع) در اشعار اکتفا می‌شد اما اکنون شاعران آیینی وارد زندگی آنها می‌شوند و به لایه‌های مختلف آن می‌پردازند.

 

منظورتان این است که رسالت چندلایگی شعر در این اشعار اتفاق افتاده و از حالت سطحی و تک‌بعدی خود به عمقی رسیده‌اند که بهترین شکل آن را در اشعار حافظ و سعدی مشاهده می‌کنیم؟ یا اینکه در ابتدای راهند و باید به این شکل ناب برسند؟

 

در برخی جاها این اتفاق افتاده است. شما اشعار مهدی رحیمی(زمستان) را اگر بخوانید می‌بینید که این موضوع به خوبی در آن اتفاق افتاده است. یادم هست که در یکی از ملاقات‌هایی که در کنار شاعران با مقام معظم رهبری داشتیم، حضرت آقا بعد از شنیدن شعری از این دست از مهدی رحیمی از وی پرسیدند «شما بودید به من کتاب دادید؟» و پس از تصدیق رحیمی، فرمودند که کتابی را که به ایشان داده‌اند حتما خواهند خواند. این نشان می‌دهد که شعر قوت و جذابیت لازم را داشته است.

 

همان‌طور که در ابتدای صحبت فرمودید اشعار آیینی از دیرباز وجود داشته‌اند و در نام و محتوا تغییر پیدا کرده‌اند. اغلب دیوان‌های قدیمی را که می‌نگریم ابتدا شعری با یاد خدا و سپس حضرت رسول (ص) و بعد ائمه(ع) و به ویژه حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) دارند که این رفته رفته تغییر شکل و حتی حجم پیدا کرده است. در اکثر این دواوین هم پند و حکمت و اندرزی می‌بینیم که امروزه کمتر در کتب شعر دیده می‌شوند. در کل می‌خواهم به این برسم که حکمت و تفکر در شعر بسیار کم دیده می‌شود و بیشتر کتاب‌های شعری که تعدادشان هم کم نیست حتی کتاب شعر محسوب نمی‌شوند چه رسد به اینکه حکمت و تفکر هم داشته باشند. به نظر شما چه اتفاقی افتاده که در این وضعیت هستیم؟

باید توجه داشت که در قدیم این تعداد شاعر نداشتیم و متاسفانه عطشی به وجود آمده که خیلی‌ها هجوم آورده‌اند و خود را شاعر معرفی می‌کنند و بدتر از آن این است که سالانه حداقل حول و حوش ده هزار کتاب شعر چاپ اول منتشر می‌شود اما کارها سطحی‌اند. دلیل اصلی هم تنبلی در مطالعه است که کارها عمیق نیست. انجمن‌هایی که ذکر کردم به دلیل عمیق شدن کارهای پخته‌تر و خواندنی‌تر دارند. متاسفانه بسیاری از کتاب شعرهایی که به اسم آیینی منتشر می‌شود فقط وزن و قافیه دارند و انگار رباتی آن را سروده است و روح و معنا ندارند. در حال حاضر نسل ادبی آیینی دارد جای خود را باز می‌کند و مخاطب خود را پیدا کرده است. می‌شود شاعرانه نوشت و به صورت نثر ادبی آیینی نوشت. نوعی احیای مناجات نویسی هم داریم که دارد به زبانی شیوا در نثر زبان ایرانی گل می‌کند.

شعر آیینی نیاز به مرکزی نظارتی دارد + فیلم

 

آیا همه این مسائل به دلیل این نیست که هر کس چند خط می‌نویسد و آن را شعر می‌داند و در ادامه به سرعت می‌خواهد کتاب شعر چاپ کند؟ اکثر این کتبی که فرمودید چه در ساختار و چه محتوا حتی موارد ابتدایی شعر را ندارند اما متاسفانه به دلایل مختلفی چون سود مالی برای ناشرنماها، اشتیاق داشتن عنوان شاعر یا کتاب، نبود تعریف درستی از شعر معاصر و نظایر اینها به چاپ می‌رسند. مولفان این کتاب‌ها هم بعد از چند کتاب کارت اهل قلم می‌گیرند و دیگر نمی‌توان گفت بالای چشمشان ابروست! 

 

مشکل همینجاست. در حال حاضر بازار کار سطحی و ارزان زیاد است. شاید اگر این کار سختتر بود و هر کتابی چاپ نمی‌شد مولف مجبور می‌شد عمیقتر بنویسد. ما یک نمونه‌ای در تاجیکستان داریم به نام «اتفاق نویسندگان» که در آن مرکز، شعرا مدیریت می‌شوند و امتیازی به شاعر داده می‌شود که هر کسی اجازه شعر خواندن و کتاب چاپ کردن ندارد. اگر تشکیلاتی اداری نظیر این اتفاق نویسندگان زا داشته باشیم خیلی از مشکلات حل می‌شود. به هر کسی نباید کارت شاعری و نویسندگی داد. آن سفر را با آقای قزوه رفته بودیم و او می‌خواست چند شاعر را برای شعرخوانی به ایران دعوت کند. جالب است که آنها گفتند ما تعیین می‌کنیم که چه کسانی برای این کار مناسبند و می‌توانند بیایند. از سویی داشتن این درجه‌بندی امتیازاتی حمایتی هم دارد. چون شاعر شدن کار سختی است تعداد شعرای کمی دارد. ما هم می‌توانیم به صورت موضوعی این کار را شروع کنیم. مثلا برای شعر آیینی یک سری کارشناس باشند که کار آیینی فاخر بدهند تا وقتی دست مداح و خواننده افتاد کار خوبی تولید شود. از روایات صحیحی در شعر درست شود. همین مرکز آقای مجاهدی در قم که عرض کردم می‌تواند محمل خوبی برای این کار باشد. 

اگر سخن پایانی باقی مانده بفرمایید و لطفا شعری از خودتان هم به ما هدیه کنید.

 

تشکر می‌کنم از ایکنا برای طرح این موضوع خوب. سخن خاصی ندارم. شعری کوتاه تقدیم خوانندگان ایکنا می‌کنم:

 

خوش باد که از بهار بهتر باشیم

سرسبزتر از سرو صنوبر باشیم

آن روز مباد تا در این باغ وجود

شرمنده لاله‌های پرپر باشیم

گفت‌وگو از عباس کریمی عباسی

انتهای پیام

source