به گزارش ایکنا؛ نشست ادبی «کریم اهل بیت(ع)» به عنوان آخرین نشست از سلسله نشستهای گروه بینالمللی هندیران در سال جاری شامگاه یکشنبه، ۲۶ اسفند؛ به مناسبت میلاد مسرور امام حسن مجتبی(ع)، با حضور جمعی از اهالی شعر و ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی با اجرای سیدمسعود علویتبار برگزار شد.
در ابتدای این برنامه «سیدمحمدرضا سلسکوت» شاعر پارسیزبان و استاد دانشگاه کشمیر هند با بیان آنکه ارادت مردم هند به امام حسن مجتبی(ع) ریشهای عمیق در تاریخ و فرهنگ شیعیان این سرزمین دارد گفت: هند، با داشتن یکی از بزرگترین جمعیتهای شیعه در جهان، همواره در گرامیداشت شخصیتهای اهل بیت(ع) فعال بوده است.
وی ادامه داد: محبت به امام حسن(ع) در آیینها و مراسم مختلفی تجلی پیدا میکند که از جمله آنها میتوان به مجالس سخنرانی، مدیحهسرایی، توزیع نذورات و برنامههای خیریه اشاره کرد.
«سیدمحمدرضا سلسکوت» با اشاره به آنکه در بسیاری از شهرهای هند، از جمله «لکهنو»، «حیدرآباد»، «کشمیر»، «کارگل»، «لداخ» و «دهلی»، میلاد امام حسن(ع) را با شکوه خاصی برگزار میکنند خاطرنشان کرد: مردم در این روز علاوه بر تلاوت اشعار، مدح و ذکر فضایل امام، به فقرا کمک میکنند که این سنت برگرفته از سیره کریمانه امام حسن (ع) است.
این شاعر پارسیزبان و استاد دانشگاه کشمیر هند تصریح کرد: یکی از ویژگیهای برجسته این مراسم، برپایی جلسات علمی و معرفتی درباره زندگی امام حسن(ع) است. همچنین در ایالتهای مذکور، امروزه «نعتخوانی» و «مداحی» به زبانهای اردو، محلی و حتی گاه سرودههای معروف فارسی مانند «آقای مهربان» که سرودی زیبا در مورد شخصیت امام حسن(ع) است، را میخوانند.
حسن تکرار حیدر بود و سرمشق حسین اما
در این برنامه که با بداههنویسی محسن شعبانی همراه بود شاعرانی چون علیرضا قروه، محمدعلی یوسفی، ایرج قنبری، سیدمسعود علویتبار، ناصر دوستی، میترا ملکمحمدی، پروانه نجاتی، نگین نقیبی، آسیه مرادپور، محبوبه کاوسی، فائزه زافشان، زهرا مؤذنی، رقیه آزادنیا، نجمه پورملکی، سیدهکبری حسینی و فرزانه قربانی حضور داشتند.
درادامه برخی از اشعار ارائه شده در این برنامه را مرور میکنیم.
قسم بر بای بسمالله رحمانِ رحیمت
که روزی خورده حتی دشمن از دست کریمت
خریده از تو با یک شاخه گل آزادیاش را
کنیزی که محبت دیده از قلب رحیمت
چه داری در تبسمهای جذابت که حتی
جذامی هم به آرامش رسیده در حریمت
اگر چه شب کشیده جانماز از زیر پایت
پراکنده شده در آسمان نور عظیمت
زبانزد بودهای در سفرهداری و کرامت
کسی را رد نکردی از دَم بابُ النعیمت
نشد یک بار هم بین دو راهیها بماند
دلی که آشنا شد با صراط المستقیمت
کدامین صحنه دردآورتر از اینکه ببینم
به روی گنبد خاکی نشسته یا کریمت
سروده: فرزانه قربانی
کرم دارد نشان از آستانش
جهان باشد گدای آب و نانش
نکرده رد گدای خانهاش را
کرامت بوده ارث خاندانش
سروده: زهرا مؤذنی
کریم است و نشسته عالمی بر خوان احسانش
کَرم، مرزی نخواهد داشت در مُلک سلیمانش
کسی از آستانش دست خالی برنخواهد گشت
کریم ابن کریم است او و میبخشد دو چندانش
خدا جاری نمودش از زلال آیه تطهیر
مجسم ساخت او را در خطوط شرح انسانش
به همراهش ز بس حرف و حدیث تازه آوردند
ملائک در تحیر مانده از حسن فراوانش
چنان آسان تمام هستی خود را فدا کرده است
که آسان در نظر میآید و سخت است آسانش
به یُمن طلعتش جمع مسلمانان فزونتر شد
که هر چشمی ز رویش مست شد هر دل مسلمانش
شکوه فیض عام است او، چنان ماه تمام است او
که حق تاباند او را نیمه شبهای رمضانش
حسن تکرار حیدر بود و سرمشق حسین اما
بقای دین به صبرش بسته بود و صلح و پیمانش
«ز تاب جعد مشکینش، چه خون افتاد در دلها»*
امان از جعده و مکرش، امان از خبث شیطانش
چهل شب پیش چشم زینب از خونش وضو میکرد
چهل شب دید زینب پیش چشمش میرود جانش!
سروده: رقیه آزادنیا
* تضمین از حافظ
ای شیر که در نُخَیلِهای، تنهایی
سلطان کَرَم، یوسف مَهسیمایی
هرچند که نام نامیات هست «حسن»
مظلومترین حسین این دنیایی
سروده: سیدهکبری حسینیبلخی
سائلم، جز کرمش نیست پناهی هرگز
عاشقم جز به کلامش، بخدا دم نزنم
«بارها گفتهام و بار دگر میگویم
من حسینی شده دست امام حسنم»
سروده: نگین نقیبی
با دیدن تو آینه در تاب و تب افتاد
خندیدی و اینبار، غم از دوش شب افتاد
آب از سر شوقش به دهان رُطب افتاد
مهتاب به پای تو به رسم ادب افتاد
در ساحل چشمان تو، الله مقیم است
در حوض پر از روشنیات ماه مقیم است
ماهی و شبیه تو کسی روی زمین نیست
مانند تو با نور خداوند عجین نیست
نامی بهجز از نام تو بر روی نگین نیست
نامی به خداوند که زیباتر از این نیست
ماهی و کسی نیست چو تو ماهتر از ماه
شاهی و کسی نیست چو تو شاهتر از شاه
گُل کرد غزل بار دگر حُسن تو گُل کاشت
فالی زد و گُلواژه ز دیوان تو برداشت
رو کرد غزل هر چه که در چنته خود داشت
یک عمر غزل عشق تو را در دلش انباشت
شد شعر چنان مور که در پای افتاد
صد مُلکِ سلیمان به تمنای تو افتاد
شد نام بلندت حَسَن و حُسن تو نامی
در عرش کریم ابن کریمی چه مقامی
صُلحت شده یک مکتب و بَه بَه چه قیامی
در نیمه ماه رمضان ماه تمامی
این چهره زیبای تو را بَدر ندارد
این حُسن تو را ماه شب قدر ندارد
مانند تو ای ماه، کسی در دو جهان نیست
بابُردن نام تو غمی در دل و جان نیست
این کُنج کرمخانه تو کم ز جنان نیست
پهن است که تا خوان تو، ما را غم نان نیست
ما بر سر خوان کرمت بست نشستیم
از هر دو جهان فارغ و سرمست نشستیم
سروده: ناصر دوستی
انتهای پیام
source