Wp Header Logo 1912.png

مهسا بهادری: سینمایی که روزگاری میدان‌دار فرهنگ بود حالا تبدیل به یک سالن و چند صد سینما برای خنده شده و فقط میان‌داری می‌کند بین آثاری که شاید کیفیت چندانی نداشته باشند و جیب‌هایی که فقط برای خندیدن به این سینما اکتفا می‌کنند. در واقع می‌خواهیم درباره سینمایی صحبت کنیم که در تمام سال‌های گذشته برای باقی ماندن در سبد فرهنگی خانواده‌ها همچنان قیمتش زیر ۱۰۰ هزارتومان مانده و قرار است برای ۱۴۰۴ سینماهای ممتاز قیمت بلیتشان به ۱۰۰ هزار تومان برسد.

البته برای همه ما سوال اینجاست که وقتی حداقل هزینه برای ساخت یک فیلم سینمایی ۱۰ میلیارد تومان است و فیلم‌ها با قیمت بلیت ۸۰ هزارتومانی امسال به طور متوسط فروششان به ۵ میلیارد تومان می‌رسد، چگونه سینما می‌تواند همچنان به حیاتش ادامه دهد؟ هرقدر این پرسش برای ما پر رنگ، مبهم و جدی است، پاسخش برای شادمهر راستین، فیلمنامه نویس و منتقد سینما بسیار روشن و واضح است و این‌گونه توضیح می‌دهد: «ناتوانی دولت در کنترل و ایجاد فضاهای اقتصادی باعث شده که ما به شیوه کمونسیتی فقط قیمت را کم کنیم درواقع ما محصول را فقط با قیمتش می‌سنجیم. ما نسبتی بین تولید و فروش نمی‌بینیم، سینما مثل غذا و دارو نیست که شما بگویید چون من این میزان از هزینه تولید را دارم، تعزیرات این قیمت را می‌گذارد. نه چنین چیزی نیست، فضای فرهنگی و تولیدات فرهنگی در ایران سوبسید دارد و چون نرخ تولید با نرخ تمام شده رابطه‌ای ندارد، در یک جلسه به قیمت واقعی بلیت سینما فکر نمی‌کنند به این مسئله فکر می‌کنند که مردم چقدر می‌توانند برای سینما پول پرداخت کنند، یعنی الان فروش فیلم بر اساس هزینه تولید نیست، بر اساس توان خرید مردم است.»

معضل سینما قیمت بلیت است؟

در واقع سینمای جان سالم به در برده از تمام فراز و فرودهای سال‌های اخیر به این خاطر قیمتش کم مانده که مانند کنسرت با بلیت یک میلیون تومانی، تئاتر ۲۰۰ هزار تومانی و کتاب دست‌کم ۳۰۰ هزار تومانی از سبد فرهنگی خانواده‌ها حذف نشود و همچنان مردم تفریحی به نام سینما را در تفریحشان جای دهند.

اما آیا مسئله سینما صرفا قیمت بلیت است؟ شاید بخشی از ماجرا هزینه باشد، اما قطعا همه ماجرا فقط قیمت بلیت نیست، کیفیت آثار و تنوع ژانری هم بسیار اهمیت دارد. وقتی به ابتدای سال ۱۳۹۹ که به دلیل شیوع کرونا تنها ۶۰۰ هزار مخاطب به سینما رفتند باز می‌گردیم،پرفروش‌ترین فیلم «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت است فقط با ۲۰۰ هزار مخاطب سینمای کرونا زده ۱۳۹۹ به ۱۴۰۰ رسید، یک فیلم کمدی روی پرده سینما آمد به نام «دینامیت» که توانست فروش خوبی را برای گیشه رقم بزند و در جایگاه دوم گیشه «گشت ارشاد ۲» قرار گرفت اولی نزدیک به ۲ میلیون ۶۰۰ هزار مخاطب و دومی نزدیک به ۲ میلیون مخاطب را به سینما آورد.

این وضعیت ادامه پیدا کرد تا سال ۱۴۰۱، مدیران که برای وضعیت راکد گیشه مستاصل شده بودند و از طرفی هم می‌خواستند ممیزی‌ها را جدی‌تر و سخت‌گیرانه‌تر از گذشته روی فیلم‌ها اعمال کنند، به اکران فیلم‌های کمدی تن دادند، فیلم‌هایی که اتفاقا مخاطبان زیادی را به سینما می‌آوردند، گیشه خوبی داشتند و موجبات تفریح را هم فراهم می‌کردند اما به لحاظ فرهنگی و افزایش جهان‌بینی آورده‌ای برای مخاطبان نداشتند، حتی بعضا منتقدان از این فیلم‌ها با عنوان «گیشه‌ای»، «فیلم زرد» و «فیلم مبتذل» یا حتی «فیلم فارسی» بعد از انقلاب یاد می‌کردند.

نا آرامی‌های ۱۴۰۱ دوباره اوضاع سینما را به هم زد، شرایط را پیچیده‌تر کرد و باز هم این نوع از فیلم‌ها سینما را نجات نه! بلکه فقط سرپا نگه داشت.فیلم‌هایی که در آن سال اکران شدند «انفرادی» با ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار مخاطب، «بخارست» با یک میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب و «سگ بند» با یک میلیون و ۳۰۰ هزار مخاطب روی پرده اکران شدند.

این وضعیت هر روز پر رنگ‌تر شد، سینمایی که هر ماه یک فیلم کمدی در آن اکران شد، هر روز سانس فیلم‌های درام کمتر شد و کمدی‌ها جایشان را گرفت تا جایی که دیگر صدای اعتراض فیلمسازها هم بلند شد، در اصل مدیران سینمایی گمان می‌کردند که میان‌بر نجات سینما را پیدا کردند اما انتهای این میان‌بر چیزی به جز بن بست برای سینما نبود.

در این مسیر میان‌بر به سال ۱۴۰۲ رسیدیم «فسیل» با ۷ میلیون مخاطب و «هتل» با ۶ میلیون مخاطب به عنوان قدرتمندترین آثار روی کار آمدند تا فیلم‌های بدنه و آثار اجتماعی روز به روز ضعیف‌تر شوند.

سینما میان‌بُر به بن بست رسیده دولت قبل را ادامه نداد/ قیمت سینما مانند قیمت نان است

جای خالی عدالت روی پرده نقره‌ای 

زمانی که محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی تغییر کرد و مسند قدرت را به دستان رائد فریدزاده سپرد، عباس رافعی، کارگردان و فیلمنامه نویس اولین توصیه‌اش به او ایجاد توازن در اکران بود و توضیح داد: «در پنج سال گذشته وضعیت بغرنجی در سینمای ایران رخ داده و مشکل این است که سینماهای ایران فقط یک نوع فیلم برای ارائه دارند و آن فیلم‌های کمدی است سال‌ها قبل؛ یعنی دو یا سه دهه قبل در شورای پروانه ساخت، یک تقسیم‌بندی وجود داشت که در سال تعداد فیلم‌های کمدی، خانوادگی، کودک، دفاع مقدس و… کاملا بر اساس یک تقسیم‌بندی اکران می‌شد؛ اما اکنون اینگونه نیست و دلیلش این است وقتی که سیاست‌گذاری نباشد، وضع به جایی می‌رسد که فقط یک ژانر در سینما حضو داشته باشد و این تک ژانری شدن ذائقه و سلیقه مخاطب را تغییر داده و سطحی کرده است. ایشان در وهله اول باید در کیفیت فیلم‌ها و نوع ژانرها تعادل برقرار کند و دوم عدالت را به صف اکران اضافه کند. الان که نگاه می‌کنیم هیچ عدالتی برای تهیه‌کنندگان، کارگردانان، نویسندگان و بازیگران وجود ندارد چون متاسفانه سینمای ما تبدیل به سینمای سرمایه سالاری شده است. همین موضوع سبب شده نه تنها فقط کسانی که سرمایه دارند وارد سینما می‌شوند بلکه در مجموعه ارشاد و فارابی اوضاع به گونه‌ای رقم خورده که بودجه‌ها صرف فیلم‌هایی شده که تماشاچی اصلا آن‌ها را تماشا نمی‌کند.»

حالا که به نیم‌سال دوم سینمای ۱۴۰۳ نگاه می‌کنیم شاید بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اتفاقی که در آن رخ داد رعایت تنوع ژانری در اکران‌ها بود موضوعی که در جشنواره هم رعایت شد. جشنواره‌ای که در «۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ دو سال از بدترین سال‌های عمرش را پشت سر گذاشت»، البته به گفته رضا درستکار، منتقد و عضو هیات انتخاب چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ امسال با دبیری منوچهر شاهسواری دست کم در میان ۳۳ فیلمی که اکران شد تنوع ژانری را رعایت کرده بود.

همان جشنواره‌ای که محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی، زمانی که در سال ۱۴۰۰ زمام قدرت را به دست گرفت اسم رویداد را به جشنواره بین‌المللی تغییر داد، البته فقط نامش نبود، بلکه با ادغام دو جشنواره ملی فجر و جشنواره بین‌المللی فجر، موقعیت‌ سینمای ایران را دست کم در فیاپف به خطر انداخت و یکی از مهم‌ترین اتفاقات امسال تفکیک مجدد این دو جشنواره از یکدیگر بود.

سینما میان‌بُر به بن بست رسیده دولت قبل را ادامه نداد/ قیمت سینما مانند قیمت نان است

یک اسکار دیگر برای سینمای ایران

حالا تفکیک این دو جشنواره فرصت را برای ایران فراهم می‌کند که هم آثار بین‌المللی در کشور نمایش داده شود، هم ایرانی‌ها با اعتماد به نفس بیش‌تری در جشنواره‌های بین‌المللی حاضر شوند، درست مانند امسال که در نود و هفتمین دوره جوایز اسکار  انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» به کارگردانی مشترک حسین ملایمی و شیرین سوهانی موفق به کسب اسکار بهترین انیمیشن کوتاه شد. انیمیشنی که محصول کانون پرورش فکری است در مورد ناخدایی است که دچار اختلال ترومای پس از سانحه است و در کنار دخترش در خانه‌ای محقر با چالش های یک زندگی سخت مقابله می‌کند.

شیرین سوهانی و حسین ملایمی پس از دریافت جایزه اسکار در سخنرانی خود به این موضوع جالش اشاره کردند که تا روز قبل از برگزاری مراسم هنوز ویزا برای سفرشان به آمریکا صادر نشده بود؛ شیرین سوهانی و حسین ملایمی اعلام کردند: «بسیار سورئاله، باور کنید یا نه سه ساعت پیش هواپیمای ما در لس‌آنجلس به زمین نشست، ضمن اینکه تا دیروز ویزامون صادر نشده بود و ناامید بودیم، اما حالا در برابر این جمعیت هستیم و این معجزه است.»

این اتفاق که کارگردانان اثر آن را معجزه دانستند پیش از این تنها دوبار دیگر رخ داده بود، یکی برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» و دیگری برای «فروشنده» که کارگردان هر دو اثر اصغر فرهادی بود.

سینما میان‌بُر به بن بست رسیده دولت قبل را ادامه نداد/ قیمت سینما مانند قیمت نان است

۲۴۵۲۴۵

source