فرارو- فیلم مرد کارگر اثری اکشن و هیجانانگیز است که با وجود روایت کلیشهای، به لطف اجرای قدرتمند بازیگران و صحنههای مبارزه مهیج، مخاطبان را تا پایان سرگرم نگه میدارد.
به گزارش فرارو به نقل از هالیوود ریپورتر، در جدیدترین فیلم اکشن جیسون استاتهام، اوضاع برای شخصیت او چندان خوب پیش نمیرود. او شبها را در ماشینش میخوابد و برای تأمین هزینههای قانونی لازم جهت گرفتن حضانت دختر خردسالش (ایسلا گی) از پدربزرگش به شدت به پول نیاز دارد. با اینکه شغلی ثابت بهعنوان سرپرست کارگاه ساختمانی دارد، اما دردسر همیشه سر راهش سبز میشود، مانند زمانی که مجبور میشود مهارتهای فوقالعادهاش در مبارزه را نشان دهد، زیرا گروهی از اوباش برای تهدید یکی از کارگرانش به سراغشان میآیند. او پس از درگیری به دختر رئیسش، جنی (آریانا ریواس)، که شاهد مبارزهاش بوده و درست حدس زده که او فقط یک «مرد کارگر» ساده نیست، میگوید: «تو چیزی ندیدی.»
مدت کوتاهی بعد، جنی به یک رستوران محلی میرود و ناپدید میشود. والدین نگرانش (مایکل پنیا و نائومی گونزالس)، که از گذشته نظامی کارگرشان آگاه هستند، از او التماس میکنند که دخترشان را پیدا کند. اما او با لحنی سنگین پاسخ میدهد: «دیگر آن آدم سابق نیستم.» استاتهام پس از موفقیت فیلم «زنبوردار» بار دیگر با دیوید آیر، همکاری کرده است تا این اثر اکشن را بسازد که در نگاه اول، یک فیلم کلیشهای، اما تأثیرگذار به نظر میرسد. فیلمی که شاید دههها پیش سیلوستر استالونه میتوانست در آن نقشآفرینی کند. بااینحال، استالونه همچنان نقش خود را ایفا میکند و علاوه بر یکی از تهیهکنندگان فیلم، در نگارش فیلمنامه نیز سهیم بوده است. این فیلمنامه بر اساس کتاب لِونز تِرِید اثر چاک دیکسون نوشته شده که اولین جلد از مجموعهای درباره شخصیت لِوِن کِید است. لِوِن یک سرباز سابق عملیاتهای سیاه است که از مهارتهای خود برای اجرای عدالت به سبک انتقامجویانه استفاده میکند. با انتخاب استاتهام برای نقش اصلی، شخصیت او بریتانیایی شده، اما همچنان جذاب است.
بدیهی است که کِید بلافاصله غرایز مبارزهجویانه خود را بازیابی کرده و با تظاهر به فروش مواد مخدر، راهی برای نفوذ به دنیای تبهکاری شیکاگو پیدا میکند تا جنی را بیابد. ظاهراً جنی توسط باند قاچاق انسان متعلق به مافیای روسیه ربوده شده است. او کار خود را با شکنجه اولین مظنونش آغاز میکند، که نشان میدهد مهارتهای نظامیاش را بهخوبی به خاطر سپرده است. در ادامه، مجموعهای از درگیریهای خشن رخ میدهد، و کِید تقریباً بدون هیچ زحمتی با یک تبهکار مواجه میشود.. همه چیز دقیقاً همانطور که انتظار میرود پیش میرود و کِید، که هیچگاه هراسان نمیشود، قبل از آغاز یکی از نبردهایش با شش خلافکار، با خونسردی اعلام میکند: «بیا بازی کنیم.» یکی از بهترین صحنههای مبارزه فیلم، درگیری او با دو اوباش در قسمت عقب یک ون است؛ درحالیکه دستانش بسته است. نیازی به حدس زدن نیست که چه کسی زنده از این مبارزه خارج میشود.
پس از ساخت فیلمهایی همچون پایان کشیک، خشم و جوخه انتحار، دیوید آیر بهعنوان کارگردان و فیلمنامهنویسی با سبک کاملاً مردانه شناخته شده است و این حس در تمام صحنههای مرد کارگر جریان دارد. این موضوع البته تا حد زیادی به بازیگر اصلی آن نیز برمیگردد. استاتهام بار دیگر کاریزمای خود را به نمایش میگذارد و اگرچه نقش آفرنی او در نقش یک کارگر معمولی اصلاً قانعکننده نیست، اما بدون شک فردی است که هیچ جنایتکاری دوست ندارد سر راهش قرار بگیرد. فیلم با زمانی نزدیک به دو ساعت کمی طولانی به نظر میرسد و تکرار در آن زود نمایان میشود. بااینحال، دارای لحظات جذاب و غیرمنتظرهای است که به نظر میرسد ردپای استالونه در آنها دیده میشود، کسی که همیشه نوعی طنز ظریف را در نقشهای خود تزریق میکند.
یکی از متمایزترین شخصیتهای فیلم، گانی (با بازی فوقالعاده دیوید هاربر) است. او همرزم سابق کِید است که نابینایی او را از انجام کارهایی مانند تیراندازی با کمان بازنمیدارد. او همچنین مجموعهای از سلاحهای قدرتمند را در اختیار کِید قرار داده. شخصیتهای زن فیلم نیز به طرز شگفتانگیزی پویا و قوی هستند، از جمله دختر جوان کِید که با ماجراجوییهای پدرش کاملاً کنار آمده است، به شرطی که سالم به خانه برگردد. جنی نیز، برخلاف کلیشههای رایج، ثابت میکند که کاملاً قادر به تغییر وضعیت به نفع خود است و در مقابل شکنجهگرانش تسلیم نمیشود.
source