Wp Header Logo 981.png

یکی از واژه‌هایی که برخی در تلفظ و نگارشش دچار تردید می‌شوند، «مشمع یا مشما» است که به اشتباه آن را «مشمبا» می‌گویند.

به گزارش ایسنا، گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در فرسته‌ای درباره درست‌نویسی آورده است: «مُشَمَّع بر وزن مُعظّم از واژۀ «شمع» به معنی موم آمده، ولی معمولاً آن را مُشَمّا و گاه مشماع (و به غلط مشمبا) می‌گوییم. مشمع یعنی شمع‌آلود، موم‌آلود، پارچه‌ای که با شمع یا موم آلوده شده باشد. در زبان فارسی این واژه بیشتر با دو نگارش مشمع و مشما به کار رفته است.

در لغت‌نامه دهخدا درباره واژه «مشمع» آمده است: [ مُ شَ‌مْ مَ](ع ص، اِ) موم جامه. (آنندراج). مومی و انداخته‌شدهٔ در موم گداخته و اندوده‌شدهٔ با موم. (ناظم الاطباء). جامه‌ای که به موم گداخته، اندایند تا آب و رطوبت از آن نترابد. به موم آغشته. پارچه و جامه که به موم آغارند، عدم نفوذ رطوبت را.

منسوجی که به موم مذاب چشمه‌های آن را پر کنند تا مانع نفوذ رطوبت شود. موم‌آلود. به موم گرفته. جامهٔ آلودهٔ به موم تا آب در وی نفوذ نکند. پارچهٔ مخصوص به موم اندوده که از آن کهنهٔ شیرخواره و جامهٔ بارانی و امثال آن کنند. (یادداشت مؤلف). توسعاً هر چیز آلوده به چیزی، چون جامه یا کاغذی که بر آن بعضی از دارو‌ها طلی کرده و بر موضع پاره‌ای درد‌ها چسبانند. مشمع خردل. مشمع ذراریح. مشمع بلادن و جز اینها. (یادداشت مؤلف) …

مشما: [ مُ شَ‌مْ ما](از ع، اِ) در تداول عوام، مشمع. (یادداشت مؤلف). مشمع و پارچهٔ اندوده‌شده از موم. موم‌جامه. (ناظم الاطباء).

مرجع:

دهخدا، علی‌اکبر: لغت‌نامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷.

موسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا و مرکز بین‌المللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.

source