Wp Header Logo 1080.png

تعریف درست قرآنی از هنر انقلاب اسلامی نداریم + صوت20 فروردین در تقویم کشورمان، سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم؛ سیدمرتضی آوینی آغاز هفته هنرانقلاب اسلامی نام گرفته است؛ عنوانی که پیرامون آن بحث‌های فراوانی در پنج دهه گذشته بیان شده و با برگزاری همایش‌ها، سمینارها یا جشنواره‌‌ها تلاش شده، این معنا به شکلی کاربردی‌‌تر در هنر مورد نظر باشد اما آن چیزی که در عمل شاهد آن هستیم گواه این امر نیست. برای مثال آیا می‌توانیم به سینمای امروز کشورمان عنوان انقلابی بدهیم؟ آیا آثاری که در چند سال اخیر، گیشه را تحت اختیار خود داده، ابزاری برای تبلیغ ارزش‌های انقلاب هستند و هنر انقلاب اسلامی محسوب می‌شوند؟

وقتی سینما را مثال می‌زنیم منظور این نیست که دیگر بخش‌های هنر عملکردی مطلوبی داشته‌اند اما به دلیل جذابیت بصری هنر هفتم، عموماً سینما در معرض دید و ارزیابی قرار می‌گیرد وگرنه در موسیقی، تئاتر و… هم چندان نمودی از انقلاب اسلامی دیده نمی‌شود.

در همین رابطه این سؤال پیش می‌آید آیا کم‌کاری‌های فردی را می‌توان عامل این امر دانست یا اینکه سیاست‌گذاری‌های فرهنگی عامل چنین امری شده‌اند؟ هر دو عامل در جای خود، دلیلی برای دوری هنر از انقلاب هستند اما می‌شود نقش سیاست‌گذاری فرهنگی را پررنگ‌تر از کم‌کاری‌های فردی دانست.

ایکنا برای ارزیابی دقیق‌تر از موضوع با عبدالحمید قدیریان، هنرمند نقاش و سینماگر که چند سال پیش در هفته هنر انقلاب به عنوان چهره سال هنر انقلاب انتخاب شد، گفت‌‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

قدیریان سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شد و بنا به علاقه  خود به نقاشی در سال ۱۳۵۷ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. وی سال ۱۳۸۰ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته نقاشی از دانشکده هنر دریافت کرد و در سال ۱۳۸۹ موفق به کسب گواهی درجه یک هنری (دکتری) در رشته طراحی صحنه و لباس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. وی از سال ۱۳۶۰ به عنوان نقاش فعالیت حرفه‌ای خویش را در حوزه هنری آغاز و در سال ۱۳۶۵ فعالیت سینمایی خود را با فیلم سینمایی گذرگاه به کارگردانی شهریار بحرانی به عنوان گریمور شروع کرد. 

زندگی هنری قدیریان با آشنایی با ظرایف معارف قرآنی در فیلم «مریم مقدس» وارد فضای جدیدی شد، به طوری که سعی بر آن داشت تا با قرار گرفتن در جمعِ عوامل ساخت فیلم‌های دینی و قرآنی هرچه بیشتر با مفاهیم رفیع قرآنی آشنا شود و از این طریق، در زمینه‌سازی آشنایی طیف وسیعی از پاک‌طینتان، با معرفت‌های ناب قرآنی، تلاش کند. وی در این عرصه با رویکردی پژوهشی، بارها و بارها به فرآیند تبدیل مفهوم به فرم، پرداخت و سعی کرد این فرآیند، هرچه بیشتر، منطبق با توصیفات قرآنی و روایی، پیش برده شود.  

ایکنا – پیرامون هنر انقلاب و شاخصه‌های آن تابه‌حال اظهار نظرهای فراوانی صورت گرفته که هر یک از آنها برگرفته از دیدگاه‌های مختلف است. در ابتدای بحث شما نیز تعریف خود را از این عنوان بیان بفرمایید.

هنر انقلاب در حقیقت بیانگر تعریف ما از خود انقلاب است. این نکته را بیان می‌کنم تا بگویم متأسفانه در کشورمان تعریف مشترک، دقیق و قرآنی از انقلاب اسلامی وجود ندارد؛ بنابراین هر کسی از دیدگاه خود به تعریف هنر این انقلاب می‌پردازد. عده‌ای معتقدند انقلاب به پایان رسیده و باید هنر انقلاب را در موزه‌ها جست‌وجو کرد. بخشی دیگر بر این باورند که انقلاب جزئی از برنامه الهی برای برپایی ظهور مولی‌المنتظر (عج) است، اما به دلیل نبود تئوری‌های دقیق و قرآنی، دائماً با چالش‌هایی در ارائه تعریف درست از انقلاب مواجه هستند. به همین دلیل مقام معظم رهبری بارها در جمع اهل علم تأکید کرده‌اند که باید با قرآن بیشتر محشور شویم تا قرآن از مهجوریت خارج شود.

ایکنا – در پنج دهه گذشته کارگروه‌ها، جشنواره‌ها و سمینارهای مختلفی با محوریت هنر انقلاب تشکیل‌ شده است اما هنوز به تراز لازم دست نیافته‌ایم. این نقصان به این دلیل است که زمان لازم طی نشده یا اینکه در این رابطه کم‌کاری صورت گرفته است؟

موضوع بحث کم‌کاری نیست؛ بلکه مشکل در زاویه نگاه ما است. ما در جشنواره‌ها و سمینارهای مختلفی که به هنر انقلاب می‌پردازند، همواره به مرور وقایع گذشته و بزرگداشت افرادی که در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی نقش مهمی داشتند، مشغول هستیم. این رویکرد به انقلاب، به عنوان یک رویداد تاریخی و گذشته‌نگر، بسیار رایج است. گرچه این مناسبت‌ها اهمیت دارند، اما با این نوع منظر از آن‌ها بهره‌برداری مؤثری نمی‌کنیم.

این مسئله را در نگاهمان به عاشورا هم می‌بینیم. آثار و روایت‌های عاشورا را به عنوان یک رویداد مهم احساساتی ارزیابی می‌کنیم، اما معمولاً به آن به عنوان یک اتفاق تاریخی نگاه می‌کنیم و از آن برای بازکردن راهی به آینده استفاده نمی‌کنیم. ما درباره هنر انقلاب هم بزرگداشت‌هایی برگزار می‌کنیم، اما به این موضوع که هنر انقلاب چیست، نمی‌پردازیم.

اگر به دنبال تبیینی از انقلاب هستیم که مسیر آینده‌مان را روشن کند، باید در این مورد گفت‌وگو کنیم. البته در این زمینه نظرات مختلفی وجود دارد و من هم به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری، بارها در این باره صحبت کرده‌ام، اما برای ایجاد یک حرکت پر شور و مؤثر در حوزه هنر انقلاب، باید مشارکت بیشتری از جامعه هنری را داشته باشیم. تعریف هنر انقلاب باید به‌ گونه‌ای باشد که مسیر آینده را هموار کند و نه باید صرفاً به عنوان تزئین مورد استفاده قرار گیرد.

زمانی که به یک تعریف جامع و درست از هنر انقلاب برسیم، تازه متوجه می‌شویم که در حوزه فهم قرآنی چه کاستی‌هایی داریم به عبارت دیگر متوجه می‌شویم که ما با رویکردهای قرآنی و فرهنگ حاکم بر آن چقدر فاصله داریم. ما نتوانسته‌ایم تاکنون با مفهوم و رخداد انقلاب اسلامی در قرآن آشنا شویم تا بتوانیم تعریفی دقیق بر مبنای ساختاری که خدا می‌پسندد و منطبق با قرآنش است را بیابیم. لذا نباید از بحث‌های نظری در حوزه هنر انقلاب بترسیم و باید آمادگی شنیدن تمام نظرات را داشته باشیم.

ایکنا – شاید یکی از دلایل موفق نبودنمان در حوزه هنر انقلاب نبود افرادی چون شهید آوینی است.

وقتی نگاه ما اشتباه باشد، سیستم به درستی عمل نمی‌کند. سید مرتضی آوینی در موقعیت مناسب به خوبی عمل کرد. این پتانسیل در دیگر افراد نیز وجود دارد، اما اگر نتوانسته‌اند موفق شوند، به این دلیل است که ما نتوانسته‌ایم به شکل مناسب عمل کنیم. در مورد آوینی، نباید به تقلید از او بپردازیم؛ بلکه باید هدف و آرمانی که او دنبال می‌کرد را با زبان امروز بیان کنیم. آوینی در پی انتقال کلید واژه مفهومی بود که امام خمینی (ره) بیان کردند که «انقلاب امانتی الهی است که باید به دست صاحبش، امام زمان (عج) سپرده شود.» و این هدف می‌تواند در قالب‌های مختلف هنری ارائه شود.

برای توضیح بهتر، مثالی می‌زنم. در ابتدای انقلاب، گروه موسیقی صدا و سیما به دیدار امام (ره) رفتند و از ایشان درباره حکم موسیقی سوال کردند. ایشان فرمودند موسیقی حرام است. مدتی بعد، گروه موسیقی بسیج صدا و سیما نیز به دیدار امام (ره) رفتند و درباره حکم موسیقی سوال کردند. امام بیان کردند که برای شما موسیقی حلال است. این پاسخ نشان می‌دهد که یک فقیه آگاه چون امام (ره) به خوبی می‌داند که موسیقی و هنر می‌توانند ابزاری برای نزدیک کردن دل‌ها به انقلاب و برنامه‌های الهی باشد ولی به شرطی که هنرمند دارای نگاه توحیدی و به دنبال همراهی با قرآن باشد. 

انقلاب اسلامی بخشی از یک برنامه الهی است که هدف نهایی آن، فراهم‌سازی زمینه برای ظهور امام زمان (عج) است. بنابراین، هر هنری که در جهت این مسیر باشد، نه تنها مجاز است، بلکه خلق آن در راستای حقیقت قرآن و همراهی با برنامه الهی است.

از همین رو، همواره هنر و هنرمند انقلابی را در امتداد فرهنگ قرآنی می‌دانم. دلیلش روشن است: چون هنر انقلاب یک مفهوم است، نه صرفاً یک سبک یا ژانر. وقتی این مفهوم به‌ درستی درک شود، می‌تواند در قالب‌های مختلف مثل نقاشی، مجسمه‌سازی، فیلم و… خودش را نشان بدهد.

اما نکته مهم اینجاست که برای درک درست این مفهوم، باید واقعاً بر حقیقت موجود در آن تکیه کرد؛ همان‌طور که شهید آوینی این کار را کرد. در غیر این صورت، چیزی که در آثار هنری ما دیده می‌شود، صرفاً بازتاب درونیات شخصی خودمان است، نه بازتاب حقیقتی که از دل انقلاب بیرون می‌آید.

ایکنا – اگر بخواهیم هنر انقلاب را در پنج دهه گذشته مورد ارزیابی قرار دهیم آیا می‌توان به آن نمره قبولی داد؟

هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب در «هنر انقلاب» فاصله زیادی داریم. در طول پنج دهه گذشته، لحظاتی پدید آمدند که حضور خداوند در کنار انقلاب اسلامی به روشنی قابل درک بوده است؛ لحظاتی که گویی نور الهی همراه و پشتیبان حرکت انقلاب بوده است. نمونه‌های روشن آن را می‌توان در واقعه طبس و مقاطعی از دفاع مقدس، و …. مشاهده کرد. در این مقاطع تاریخی، آثار هنری درخشانی نیز خلق شدند. اما به نظر من، آن آثار بیش از آن‌که تجلی معرفت شخصی هنرمندان آن باشند، حاصل فضایی هستند که روح جمعی جامعه در آن سیر می‌کرد.

دلیل این مدعا، هنرمندانی هستند که در برهه‌ای خاص، اثری ماندگار و انقلابی آفریدند اما در زمانی دیگر، آثاری کاملاً متفاوت یا حتی در تضاد با ارزش‌های انقلاب و همراهی نکردن با آن را تولید کردند. این نشان می‌دهد که خلق اثر هنری، شدیداً تحت‌ تأثیر محیط و فضای فکری حاکم بر زمان و مکان است.

بنابراین، اگر می‌خواهیم هنر در مسیر انقلاب رشد کند، باید به هنرمند معرفت ناب قرآنی ارائه شود نه آنطور که در دانشگاه‌ها صرفاً آموزش تکنیک، را مد نظر قرار می‌دهند. از این رو تغذیه روحی و معنوی که از طریق قرآن و فرهنگ اهل بیت (ع) ایجاد می‌شود می‌تواند راهگشا باشد. تنها با این بستر معرفتی است که می‌توان امیدوار بود هنر، در خدمت حقیقت و تمدن ایرانی اسلامی قرار گیرد.

ایکنا – اگر بخواهیم ارزیابی اجمالی داشته باشیم باید کدام‌یک از عرصه‌های هنر را در پرداختن به انقلاب اسلامی موفق می‌دانید؟

برای بیان دقیق در این زمینه، نیاز به آمار و تحلیل تخصصی داریم. من در حوزه نقاشی و سینمای شناخت نسبی دارم، اما در مورد موسیقی و خیلی از هنرها اطلاعات دقیقی ندارم و نمی‌توانم با اطمینان نظر بدهم. با این حال، آنطور که قبلاً هم اشاره کردم، در تمام شاخه‌های هنر، قدم‌هایی برداشته شده اما این گام‌ها بسیار کوچکند. منظورم این نیست که هیچ کاری انجام نشده، بلکه در نسبت با آرمان‌های بزرگی که پیش‌روی انقلاب است این تولیدات هنری قابل قیاس نیست.

خیلی گذرا علت را این‌گونه عرض کنم که چون منظر ما به انقلاب و اهل بیت (ع) دقیقا منطبق با قرآن نیست لذا با اینکه هنرمندان بسیار زحمت می‌کشند ولی جامعه از آثار تولید شده بهره چندانی نمی‌برد. این مشکل تنها در فضای فرهنگی نیست بلکه در بقیه ارکان هم دیده می‌شود.

اگر بخواهیم صادقانه قضاوت کنیم؛ آیا در زندگی‌ ما واقعاً «خدا» حضور دارد؟ ما نماز می‌خوانیم، اقامه نمی‌کنیم. قرآن می‌خوانیم ولی از آن در متن زندگی بهره نمی‌بریم. آیا خدای زنده در زندگی و تولیدات ما فاعل ماجراست؟ اگر چنین بود، آیا جامعه ما با این حجم از مشکلات و سردرگمی‌ها روبه‌رو می‌شد؟ خیلی از این مشکلات به خود ما و ایمانیات ما برمی‌گردد، نه صرفاً به شرایط بیرونی.

ایکنا – پیرامون هنر انقلاب توضیحات خوبی بیان کردید کمی هم درباره عرضه هنر انقلاب بگویید چراکه در رابطه نیز ضعف‌های آشکاری دیده می‌شود.

هنر ناب انقلاب، منطبق بر معرفتی است که ریشه در فطرتی مشترک در همه انسان‌ها دارد. به همین دلیل، اگر هنر انقلاب بر پایه فطرت تولید شود، می‌توان انتظار داشت مخاطبان آن اثر هنری به گستردگی تمام مردم جهان باشد.

فطرت، همان دینی است که قرآن از آن به عنوان «دین قیم» یاد می‌کند. دینی استوار و پایدار که همگان در نهاد خود آن را می‌شناسند. می‌توان از فطرت به عنوان «وجدانیات» نیز یاد کرد. اگر وجدانیات در قالب یک اثر هنری به تصویر کشیده شود، مخاطبان آن بسیار خواهند بود.

نکته مهم اینجاست که جهانی اندیشیدن، نباید به معنای گرفتار شدن در گرایش به تفکر غرب تعبیر شود. این یکی از آسیب‌های جدی در فضای هنری ماست که متأسفانه عموم هنرمندان به آن مبتلا شده‌اند.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source