Wp Header Logo 1413.png
گام‌های عملیاتی در عرصه دیپلماسی آموزشی

زبان در عرصه دیپلماسی آموزشی یک نماد و مجرای انتقال پیام محسوب می‌شود. معرفی نماد‌های پیشرفت، تمدن و تاریخ ایرانی با استفاده از ابزار زبان را می‌توان به مثابه یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های دیپلماسی آموزشی تلقی کرد. مهم‌ترین و فاخرترین پیام‌ها اگر به واسطه فقدان ابزار زبان و در تعامل موثر با دیگر ملت‌های دنیا به آنها انتقال نیابد، به مثابه یک ظرفیت بالقوه باقی خواهد ماند. در دیپلماسی آموزشی، به ویژه در انتقال مضامین و مصادیق آن با ابزار زبان، ما به دنبال تبدیل ظرفیت‌های بالقوه به ظرفیت‌های بالفعل هستیم.

خبرگزاری میزان

مهدی ذوالفقاری رئیس کانون زبان_ ایران توانمندسازی کشور با اشاعه الگو‌های هویتی، یکی از اصلی‌ترین کارویژه‌های دیپلماسی آموزشی محسوب می‌شود. از سوی دیگر، دیپلماسی آموزشی را نمی‌توان تافته‌ای جدابافته در منظومه سیاست خارجی یک کشور در نظر گرفت. بر همین مبنا، دیپلماسی آموزشی، نرم و هوشمندانه عمل نموده و به صورت ماهوی فرصت ساز است. اما سوال اصلی اینجاست که نقش زبان در بطن این دیپلماسی آموزشی هوشمند چگونه تعریف می‌شود؟ دراین خصوص سه نکته اساسی وجود دارد که باید نسبت به آنها توجه داشت:

نخست اینکه زبان در عرصه دیپلماسی آموزشی یک نماد و مجرای انتقال پیام محسوب می‌شود. معرفی نماد‌های پیشرفت، تمدن و تاریخ ایرانی با استفاده از ابزار زبان را می‌توان به مثابه یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های دیپلماسی آموزشی تلقی کرد. مهم‌ترین و فاخرترین پیام‌ها اگر به واسطه فقدان ابزار زبان و در تعامل موثر با دیگر ملت‌های دنیا به آنها انتقال نیابد، به مثابه یک ظرفیت بالقوه باقی خواهد ماند. در دیپلماسی آموزشی، به ویژه در انتقال مضامین و مصادیق آن با ابزار زبان ، ما به دنبال تبدیل ظرفیت‌های بالقوه به ظرفیت‌های بالفعل هستیم.

نکته دوم اینکه ما در عرصه دیپلماسی آموزشی با ابزار و مجرای زبان، نیاز به ترسیم یک فرآیند هوشمندانه و درازمدت داریم. اگرچه اهداف کوتاه مدت و میان مدتی نیز در این روند متصور خواهیم بود، اما اصل تمرکز ما، بر تثبیت آموزه‌های تمدنی و فرهنگی کشور حول شکل گیری ارتباطات زبانی مستمر، پویا و آگاهانه میان ایران و کشور‌های دیگر است. ترسیم این فرآیند، معلول چینش عوامل گوناگونی درکنار یکدیگر بوده که مهم‌ترین آنها، احصاء و درک جایگاه دیپلماسی آموزشی و ابزار بی همتای زبان در پیشبرد آن است. در اینجا، هم ساختار و هم روش موضوعیت دارد و نباید یکی ازآن‌ها را بدون دیگری در نظر گرفت. این نگاه جامع و دوراندیشانه در صورتی که در ساختار تصمیم سازی کشور تبلور یابد، خالق فرصت‌های خلاقانه و ارزشمندی برای ما در آن سوی مرز‌ها خواهد بود.

نکته سوم اینکه تجربیات ارزنده کسب شده از زمان حضور اینجانب در کانون زبان، به وضوح نشان می‌دهد که روایتگری مستقیم و بدون واسطه ملت‌ها از ظرفیت‌های تمدنی -فرهنگی و اصالت اجتماعی خود، نقش به سزایی در خلق الگوواره‌های نوین ارتباطی میان آنها داشته و به دیگر حوزه‌ها (حوزه‌های اقتصادی، تعاملی و …) تعمیم یافته است. انسان در این روند، می‌آموزد، آموزش می‌دهد و شکوفایی مراودات بین مردمی را تضمین می‌کند. بنابراین، دیپلماسی آموزشی و متعلقات آن، خصوصا استفاده از ظرفیت‌های آموزش زبان را نمی‌توان محدود در نظر گرفت. ما از فرامتن، مدل و ابزاری سخن می‌گوییم که کارآمدی خود را در بسیاری از کشور‌ها به خوبی پس داده است. قویا بر این باور هستیم که پشتوانه عظیم تاریخی و تمدنی کشورمان، مهم‌ترین عامل تضمین کننده دیپلماسی آموزشی و زبانی ایران در آن سوی مرز‌ها محسوب می‌شود. کافیست اهمیت، جایگاه و کارآمدی این روند را درک نموده و در راستای پیشبرد آن، گام‌های بلندی برداریم. در این مسیر، نباید لحظه‌ای درنگ کنیم.

انتهای پیام/

source