Wp Header Logo 2083.png

روزنامه ایران در یادداشتی نوشت: اگرچه سال‌شمار عمر انفسی سعدی به قرن هفتم هجری می‌رسد، اما روزشمار عمر آفاقی‌اش از حضور پیوسته و مدامش، از همان دوران تاکنون حکایت می‌کند. حضور پرشکوهی که پس از قرن‌ها همچنان بر خوان آن نشسته‌ایم و خوشه‌چین حکمت و دانش و هنرش هستیم. در آثار شاعران سرشناس ادبیات کلاسیک، از جمله سعدی، حکمتی که به آن باور داشته‌اند موج می‌زند؛ حکمتی که در آن راستی، مهر، عشق، انسان، همدردی و همراهی موج می‌زند. 

نکته قابل توجه درباره سعدی آن است که حکمت ایرانی را به گونه‌ای به‌روزرسانی کرده است که حتی برای انسان امروز نیز کاربرد و تازگی دارد. هسته اصلی این حکمت، رشد اخلاقی انسان است، چه از منظر اخلاق حاکمان و چه به جهت اخلاق مردمان و چه حتی ارتباط هردو اینها با یکدیگر. سعدی در روزگار حیات خود با دشواری‌ها و اتفاقات بسیاری از جمله حمله مغول روبه‌رو بوده؛ دوره‌ای که مصادف با وقوع شکست‌های تاریخی متعدد بوده و سبب بروز بحران‌های اجتماعی- اقتصادی و فروپاشی مراکز بزرگ سیاسی، فرهنگی و حتی مذهبی شده که در نتیجه‌شان، یأس و فقر و نابسامانی‌ها گسترش زیادی پیدا می‌کند؛ وضعیت اجتماعی آن دوره، نیازمند دوستی و صلح بوده، نیازمند جلب توجه حاکمان به اینکه بیش از پیش حواس‌شان به مردم باشد. در آن شرایط سعدی منادی عشق، دوستی و احترام می‌شود. 

همین ویژگی‌هاست که اشعار بزرگانی نظیر سعدی را فراتر از زمان و مکان، برای همیشه ماندگار کرده است. اغراق نیست که بگویم سعدی بعد از قرن‌ها هنوز زنده و همراهمان است و عجیب نیست که در روزگارمان نویسندگان و شاعران شاخصی همچون هوشنگ گلشیری، ابراهیم گلستان، حسین منزوی و هوشنگ ابتهاج تحت تأثیر سعدی قرار گرفته‌اند. 

با وجود این ارتباط میان نسل جوان با ادبیات کلاسیک قطع شده است، البته نه فقط با سعدی، بلکه با ادبیات کهن و کلاسیک ایرانی. چرا؟ به این دلیل که در اجرای سیاست‌های فرهنگی موفق نبوده‌ایم. هنوز درباره سعدی حتی یک فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی شاخص ساخته نشده است! تنها چند تئاتر مرتبط با آثارش به روی صحنه رفته‌اند اما مگر در هر سالن نمایش، چند نفر به تماشا می‌نشینند که از آن‌ها بتوان انتظار اثرگذاری آنچنانی داشت. 

در موسیقی هم کارهای خوبی انجام شده اما اغلب محدود به موسیقی سنتی هستند؛ نمونه‌اش آثار ماندگار زنده‌یاد محمدرضا شجریان که یک تنه، اشعار بسیاری از حافظ و سعدی را به خانه‌های مردم برده است. 

با این حال فعالان موسیقی پاپ و سبک‌های جوان‌پسند، توجه چندانی به گنجینه‌های ادبیات کهن و بزرگانی چون سعدی نداشته‌اند. همان‌هایی که انجام شده‌اند هم خوب و ارزشمند هستند، اما کافی و مناسب همه گروه‌های سنی نیستند. متأسفانه کار سازمان یافته‌ای در این رابطه نشده است. حالا که مسئولان، سیاست‌گذاری منسجمی دراین رابطه ندارند، بهتر است که خود اهالی هنر برای پیوند سعدی و دیگر بزرگان شعر کلاسیک با مردم و جوانان کاری کنند. معتقد به وقوع معجزه در جلب توجه مخاطبان به چنین آثار ارزشمندی نیستم اما کار غیرممکنی هم نیست؛ قدری دغدغه‌مندی‌طلب می‌کند و البته جدیت و عشق.

نویسنده: کوروش کمالی سروستانی؛ سعدی‌شناس و رئیس مرکز سعدی شناسی

source