به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمیتوان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرنهاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک هند شناخته میشود، اما نشانههایی از حیات آن را هنوز هم میتوان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.
میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که میتوان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازهای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبهقاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سالهای گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسیهای آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبانها انتقاد کردهاند.
دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامهای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغهمندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظارهگر باشند.
سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی
مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در اینباره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفتوگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقهمند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاستهای خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمیشود.
به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق میتوان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.
زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبانهایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبانآموزان آینده بهتری را به تصویر میکشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب میشود. بنا بر بررسیهای صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفقترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار میرود که دیگر زبانها در سالهای آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازهنفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب میشوند، هر ساله افزایش مییابد.
در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبانآموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون میشود، مزیت کمی نیست. خواجهپیری معتقد است باید مزیتهای فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقههای امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان همبستگی میان ملتهاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.
چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندیها نیست؟
مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبانهای پیشرفته شغل و امکانات پیدا میکنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیباییهای این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.
خواجهپیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چارهجویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است.
روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند
این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و دهها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاهها کاسته شد. پیشتر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاهها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کمکم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.
به گفته او؛ یکی از علل بیتوجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان مینوشتند و مینویسند. از سوی دیگر، در دپارتمانهای فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس میکنند.
آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند
هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سالها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سالهای اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایهگذاریهایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور میگذارد؟ خواجهپیری یکی از دغدغهها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانیها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان میکند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیونها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیبها برنمیآید.
مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار مینماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشههای خود را به زبان فارسی تألیف میکردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام میگرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.
خواجهپیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی میخواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی میآموخت. کتابهای گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را میخواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع میتوان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی میبینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتابهای دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.
قدمهای آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی
مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسیها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کمکم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسیها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راهاندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کمکم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب میشد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته میشود.
خواجهپیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسیها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاشهای بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربههایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسیها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد.
نسخههای فارسی که سر از لندن درآوردند
به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانهها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب به زبان فارسی بود، اما با بیتوجهی به کتابخانهها، کمکم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانهها نیز مورد هجوم انگلیسیها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود مینویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسیها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتابهای نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.
مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیتهای این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالسالمؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبانهای فارسی و عربی نگهداری میشد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخههای خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرستنویسی با نسخههای خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانههای مهم اسلامی در آن منطقه به شمار میرود.
او ادامه داد: همراه با فهرستنگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبانهای عربی و فارسی نگهداری میشد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاههای جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقباتالانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانههای بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخهها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتابهایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.
مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه
به گفته خواجهپیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله میتوان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتالسازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخههای بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتالسازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتالسازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.
خواجهپیری در بخش دیگر صحبتهای خود به علاقه هندیها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامهنگاری زیاد انجام میشد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسیها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاشهای شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.
به گفته او؛ از جمله این موارد میتوان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسیها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سالها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار میآید. که خلاصهنگاری، دیجیتالسازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است.
به نظر میرسد آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبهقاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته میشود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” بهعنوان یکی از زبانهای کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گستردهتر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهرهبرداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.
انتهای پیام/
source