Wp Header Logo 2759.png

خانواده‌ای که امروز در بسیاری از تولیدات نمایشی می‌بینیم چندان تراز خانواده مطلوب ایرانی نیست تا در آن ارزش‌های بومی و اخلاقی جایگاه ویژه داشته باشد. این مسئله ناشی از چند عامل است که در بحثی مختصر بیانش نمی‌گنجد اما همین اندازه باید گفت که فرهنگ فیلم‌سازی ما مرعوب تولیدات خارجی شده است.

وضعیتی نابسامان موجود در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی وجود دارد و در این میان ممکن است عده‌ای بخواهند از موفقیت برخی آثار شبکه نمایش خانگی مثال بزنند اما اگر تعداد تماشاگران این آثار را مشخص کنیم متوجه خواهیم شد در قیاس با کل کشور رقمی بسیار ناچیز است.

در میان رسانه ملی نیز مخاطب را فراموش کرده و مدیران مربوطه بدون اینکه به نیاز مخاطب توجه کنند می‌خواهند آنچه را می‌خواهند در سریال‌ها و فیلم‌ها نشان می‌دهند هر چند ممکن است باور و فکرشان مطلوب باشد اما وقتی با جامعه سازگاری نداشته باشد کارایی مثبتی به همراه نداشته و حتی می‌تواند آسیب‌های فراوان به همراه داشته باشد.

از این منظر بر آن شدیم که در خبرگزاری ایکنا به بررسی سیر آموزش خانواده از طریق تولیدات نمایشی و دلایل بروز و تداوم آن در تولیدات سینمایی و شبکه‌ خانگی از دید کارشناسان مختلف بپردازیم.

گفت‌وگوی ایکنا با کاظم نظری، رئیس گروه هنرهای نمایشی دانشگاه هنر سوره را در این زمینه با هم می‌خوانیم.

کاظم نظری، دانش‌آموخته مدیریت رسانه از دانشگاه تهران در مقطع دکتری و نمایش در مقطع کارشناسی ارشد است. وی تاکنون مسئولیت‌های اجرایی را در مراکز دانشگاهی هنری همچون ریاست دانشکده هنر دانشگاه سوره، مدیرکلی مرکز هنرهای نمایشی و ریاست دانشکده تولید دانشگاه صداوسیما را در کارنامه خود دارد. نظری تاکنون چندین عنوان کتاب تألیف کرده و ۱۵ مقاله علمی نیز نوشته است. از کتاب‌های تألیفی وی می‌توان به «بررسی آثار ساموئل بکت در ایران»، «استلیزاسیون در تئاتر» و «بازیگری برای دوربین و صحنه» اشاره کرد.

وی همچنین در حوزه‌های اجرایی نمایش به کارگردانی و بازیگری نیز مشغول بوده که از آن میان می‌توان به نمایش‌های «آنتیگونه»، «مستخدم ماشینی»، «موسی و شبان»، «غم‌نامه فرات»، «خورشید کاروان»، «مسافر کوفه» و… اشاره کرد.

نظری آثار خود را در کشورهای آلمان، کانادا و آرژانتین نیز اجرا کرده و در جشنواره‌های تئاتری کشورهای اسلواکی، مکزیک و پاکستان نیز آثاری را بر صحنه برده است.

ایکنا – اکثر آثار نمایشی؛ سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی قادر نیستند خانواده را به عنوان مخاطب همیشگی با خود همراه کنند. این نقیصه را می‌توان هم به کیفیت پایین آثار مربوطه تعمیم داد هم موضوعاتی که در این قبیل تولیدات مورد نظر است. پیرامون این موضوع نظر شما چیست؟

مخاطب‌شناسی مهمترین شرط موفقیت برای هر هنرمندی است که در زمینه هنرهای تولیدی مشغول کار است زیرا سازنده آثاری که در آنها خانواده‌محور است در گام اول باید خانواده را به درستی بشناسد به ویژه خانواده ایرانی که برای خود چارچوب‌های مشخص دارد. با این توضیح آن چیزی که به اسم تولیدات نمایشی در سینما، تلویزیون و شبکه‌های نمایش خانگی شاهدیم نشان می‌دهد سازندگان این آثار با خانواده ایرانی چندان آشنایی ندارند. ضعفی که برشمردیم زمانی برطرف خواهد شد که سازندگان با مردم ارتباط خود را بیشتر کنند.

ایکنا – اگر می‌خواهیم خانواده ایرانی را جذب اثر کنیم و در کنار آن آموزه‌هایی را هم به مخاطب عرضه کنیم آیا کار تولیدی باید متکی به سرگرمی بوده یا اینکه وجه آموزشی داشته باشد؟

دو خصیصه‌ای که از آن نام بردید، مرزی است که لغزش کامل به هر کدام از این دو می‌تواند مخاطب را اثر دور کند. منظور اینکه اگر فیلم یا سریالی، تنها سرگرمی را محور قرار دهد ممکن است در دام لودگی گرفتار آید و اگر هم تنها به آموزش نظر داشته باشند مخاطب را از خود دور کرده‌اند. برای همین تنها تلفیق بین این ویژگی است که انتظار می‌رود موفقیت مورد نظر را حاصل کند. این امتیاز در کارهای اجتماعی بسیار حائز اهمیت است زیرا اگر در این عرصه بتوان با دقت نظر سخن گفت جریان‌سازی پیش آمده مطلوب نظر خواهد بود.

نکته دیگری که در آثار نمایشی بسیار حائز اهمیت است پرداختن به مسائلی است که برای مردم موضوعیت داشته باشد چون اگر قرار باشد به نکاتی پرداخته شود که دغدغه مردم نیست دیگر چگونه انتظار داریم کار مربوطه بتواند با مخاطب ارتباط لازم را برقرار کند. راهکار من برای رفع این نقیصه به ویژه در حوزه فیلمنامه، برگزاری دوره‌های و کلاس‌هایی است که این توضیحات به نویسندگان آموزش داده شود. 

ایکنا – در حوزه برنامه‌سازی برای خانواده‌ها، تنها رسانه‌های داخلی برنامه‌ساز نیستند بلکه رسانه‌های خارجی هم با تولید فیلم و سریال‌ها مخاطب ایرانی را هدف قرار داده‌اند. پیرامون تأثیرگذاری این دست تولیدات توضیحات لازم را بیان کنید.

اتفاقاً اشاعه فراگیر سریال‌های خارجی، تأثیر مستقیم روی سبک زندگی مخاطب ایرانی دارد. در فرهنگ غربی فرزندان بعد از 18 سالگی مستقل شده و برای خود خانه‌ای مجزا تهیه می‌کنند درحالی‌که در خانواده ایرانی، فرزندان تا زمان ازدواج در کنار خانواده باقی می‌مانند. این امر به نوعی استحکام خانواده را سبب می‌شود اما آن چیزی که در آثار خارجی نشان داده می‌شود کاملاً مغایر اصول خانواده ایرانی است و تأثیرات منفی خود را روی نسل جوان خواهد گذاشت.

بگذارید مثالی قابل لمس بزنم. در گذشته‌ای نه چندان دور، فامیل با یکدیگر رفت‌وآمد داشتند اما این سنت حسنه به پایین‌ترین میزان خود رسیده است. امروز دیگر کمتر خانواده‌ای را شاهدیم که به خانه فامیل رفته و یک یا دو روز را در آنجا سپری کند. این مسئله را می‌توان از دو دیدگاه مورد ارزیابی قرار داد. ابتدا اینکه مسائل و سختی‌های اقتصادی باعث شده مردم کمتر به دیدار یکدیگر روند. دوم به فرهنگی مربوط می‌شود که تغییر کرده است و بخشی از این تغییر هم وام گرفته از تولیدات نمایشی است.

ایکنا – بحث دیگری که در این رابطه وجود دارد به گرایش‌های مذهبی در خانواده مربوط می‌شود. آیا چنین تمایلاتی قادر است عاملی در جهت حفظ خانواده قلمداد شود؟

طبیعی است تمایلات دینی و مذهبی عاملی مهم در حفظ کانون خانواده است. در دین مبین اسلام و در احادیثی که از ائمه(ع) وجود دارد بارها روی اهمیت خانواده، احترام به پدر و مادر، روزی حلال و…. تأکید صورت گرفته است. تمام این توصیه‌ها تلاشی است برای حفظ و قوام خانواده. با این توضیح اگر خانواده متعهد به آموزه‌های دینی باشند کمتر با آسیب‌ها و مشکلاتی که باعث فروپاشی خانواده است، مواجه خواهند شد.

ایکنا – وقتی از غنای خانواده مذهبی سخن گفتید این سؤال پیش آمد که در تلویزیون طی دهه‌های گذشته تلاش شده تصویرسازی کلیشه‌ای از خانواده مذهبی به عنوان الگو داشته باشد اما هیچگاه این روش نتوانست مروج خانواده مورد نظر شود. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مخاطب به ویژه نسل جوان با فیلم یا سریالی ارتباط برقرار می‌کند که واقعی بوده و پیرامون خود آن را مشاهده کند اما آن الگویی که تلویزیون در پی رواج آن است در جامعه به صورت گسترده دیده نمی‌شود. برای همین خانواده‌ها با آن همذات‌پنداری نمی‌کنند البته این به آن معنا نیست که الگوی که تلویزیون در پی رواج آن است بد است بلکه سخن اینجاست که در جامعه عمومیت ندارد. این ویژگی تنها به سبک زندگی مربوط نمی‌شود بلکه در معماری هم باید به الگوهای امروزی تکیه کرد.

ایکنا – اهمیت خانواده را چگونه برای نسل جوان در برنامه‌های نمایشی نمایش دهیم تا با آن ارتباط برقرار کند؟

تهاجمی که از آن حرف می‌زنیم تنها کشور ما را تهدید نمی‌کند بلکه شکل جهانی دارد. برای مثال در شرق آسیا ما شاهد رواج فرهنگ آمریکایی هستیم درحالی‌که تا چند دهه پیش این منطقه از دنیا به حفظ سنت‌ها و آیین‌های بومی معروف بود. این مسئله به صورت جدی روی خانواده‌های ژاپنی هم تأثیر منفی خود را گذاشته است. این اتفاق متأسفانه در کشور ما نیز در حال رخ دادن است. برای نمونه به بالا رفتن آمار طلاق اشاره می‌کنم. در گذشته خانواده‌های ایرانی، طلاق را امری بسیار مذموم می‌دانستند اما امروز شرایط به‌گونه‌ای شده که این مسئله به امری عادی تبدیل‌شده است.

برای مواجهه با این هجمه فرهنگی که خانواده را هدف قرار داده راهکار مشخص است اما متأسفانه  نمی‌خواهیم به آن تن دهیم و بهترین مسیر را روش‌های قهری می‌دانیم که عملاً کارایی هم ندارد. برای نمونه وقتی بحث ماهواره مطرح شد نظرات مختلفی بیان شد اما راهکاری که دولت در پیش گرفت جمع کردن ماهواره از پشت‌بام‌ها بود. آیا این امر جواب داد؟ مسلماً خیر اما بازهم در حوزه رسانه راهکارهای قهری را ادامه می‌دهیم.

اما اگر در پی رسیدن به نقطه مطلوب هستیم توجه به غنای مفهومی و کیفی آثار است. فیلم‌های سینمایی در بحث فیلمنامه و ساختار باید بتوانند با آثار با کیفیت دنیا رقابت کنند. اگر این اتفاق رخ داد در پروسه‌ای زمانی مشخص قادریم انتظار داشته باشیم جوانان کشورمان از برنامه‌های داخلی الگوبرداری کنند.

در انتهای سخن می‌خواهم از سریال «پایتخت» مثال بزنم که اتفاقاً مخاطبان بسیار را جذب کرد اما این اتفاق به چه قیمت رخ داد؟ در این کار کلمات نامناسب بسیاری بیان شد و متأسفانه در جامعه بارها از زبان نوجوانان می‌شنویم. این اتفاق نشان می‌دهد همتی برای اصلاح پیرامون آثاری با محوریت خانواده وجود ندارد. 

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source