دوازدهمین روز اردیبهشت در تقویم فرهنگی کشورمان از یکسو بازنمای یکی از اتفاقهای تلخ تاریخ معاصر انقلاب شکوهمند اسلامی؛ یعنی سالروز شهادت معلم اخلاق، فضیلت و بسطدهنده مبانی اسلامی، انقلابی و در یک کلام مصلحی بهغایت معنا اجتماعی است و ازسویی دیگر روایتی شیرین در پاسداشت و گرامیداشت مقام معلم به شمار میرود.
اما اگر با فرمایشها و منویات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی درباره استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری همراه شویم؛ به وضوح درمییابیم که حضرت امام خمینی(ره) همواره تأکید داشتهاند که نگرشها؛ آثار؛ گفتهها و سخنرانیهای شهید مطهری فراموش نشده و باید بهشدت مورد کاوش، تحقیق و انجام قرار گیرد تا فلسفه اصلی قیام مردم در مسیر پیروزی انقلاب و نقش روحانیت شیعه در تبیین مبانی انقلاب برای عموم مردم روشن و آشکار شود.
از همین روست که امروز بعد از گذار بیش از 46 سال از انقلاب اسلامی در بازیافت و رهیافت همان نقشه مسیر ایدئولوژی و تفسیر مبانی انقلاب سرزمینمان به قطع و یقین باید مفسر و مبین این نکته را در سخنرانیها؛ آثار و میراث استاد شهید مرتضی مطهری مورد کاوش، تدقیق و تبیین قرار دهیم.
امروز و بیش از هر زمان دیگری بعد از ورود به گام دوم انقلاب نیازمند آن هستیم تا در تبیین نقشه جدید تعالی، شکوهمندی و راز جاودانگی انقلاب ایرانزمین با نسل جدید، بار دیگر رجعتی به همان نگرشها، فراز و فرودی که استاد مطهری در تمامی آثارش ازجمله دو کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» و «نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر» کشورمان مداقهای بیشتر کنیم تا بار دیگر ضمن مرور آموزههای این معلم اخلاق و دین و مبشر مسیر صحیح حکومت اسلامی در راستای بازنمایی این اسوه بلند تاریخ معاصر کشورمان همتی بیشتر داشته باشیم.
از همین رو با دکتر محمد کوکب رئیس انتشارات «صدرا»، ناشر تخصصی آثار شهید مطهری که بیش از سه دهه از عمر و زمان خود را در مسیر ترویج اندیشههای ایشان قرار داده و در قامت مدرس دانشگاه و تحلیلگر آثار، آرا و اندیشههای شهید مطهری نیز در دانشگاههای کشور دستی گرم دارد به گفتوگو نشستیم که در ادامه از خاطرتان میگذرد.
«آینده انقلاب اسلامی» در آیینه تعریف
کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» شامل مجموعه سخنرانیها و مصاحبههای شهید آیتالله مرتضی مطهری؛ درباره انقلاب اسلامی ایران است که بخش اعظم آن در فاصله زمانی پیروزی انقلاب اسلامی تا شهادت آن عالم ربانی انجام شده است.
دو سخنرانی از این مجموعه در زمان اوج نهضت اسلامی ایراد شده است که بخش اول و دوم این کتاب را تشکیل میدهد. بخش سوم این کتاب؛ تحلیل انقلاب ایران است که مجموع دو سخنرانی بههمراه پرسشوپاسخ آن متفکر شهید است.
بخش چهارم؛ مجموعه سخنرانیهای آن شهید عزیز در موضوع آینده انقلابی انقلاب اسلامی ایران است و بخش پنجم درباره جمهوری اسلامی و شامل یک مصاحبه مطبوعاتی و سه مصاحبه تلویزیونی است.
ایکنا- آقای دکتر کوکب شروع این گفتوگو را بر مدار شخصیت استاد، جایگاه ایشان در انقلاب اسلامی، شأن و نقش سیاسی استاد مطهری استوار کنیم. به ویژه با توجه به مرور بر مسیر زندگی استاد مطهری و فعالیتهای ایشان بسیاری از مخاطبان، بهویژه نسل جوان امروز در شناخت ابعاد شخصیت سیاسی شهید مطهری آشنایی کمتری دارند و چه بسا افرادی را شاهدیم که گاه این جایگاه و تأثیرگذاری او در روند و مسیر پیروزی انقلاب اسلامی مورد انکار قرار میدهند.
سوال بسیار خوبی است، از این جهت که استاد مطهری اغلب به عنوان یک اسلامشناس؛ ایدئولوگ و فردی که دغدغه دینی داشته بیشتر مطرح شده و کمتر ابعاد و جنبههای سیاسی و تأثیر او در تبیین مسیر انقلاب اسلامی لحاظ و معرفی شده است.
در این مسئله تردیدی وجود ندارد که شهید مطهری از همان ابتدای شروع روند مسیر نهضت انقلابی که میتوانیم آن را 15 خرداد 1342 در نظر بگیریم به دلیل حمایت از امام خمینی(ره) و سخنرانیای که در حمایت از قیام مردم در «پانزده خرداد» داشتند، به همراه تعدادی از روحانیون دیگر توسط عمال رژیم پهلوی بازداشت میشوند. همچنین بعد از تبعید امام به ترکیه و بعد نجف، ارتباط استاد مطهری با امام کاملاً مبتنی بر پیوندی مستمر بوده و از آن جمله میتوان به تماسها و پیغامهایی که از طرف امام به ایشان داده میشد اشاره کرد. همچنین در جریان مبارزات پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که از جمله میتوان به «فدائیان اسلام» و دیگران اشاره کرد نیز استاد مطهری کاملاً در متن جریانها قرار داشته و نقش بسیار مهمی را در هدایت افکار انقلابی ایفا میکردند.
در سیر تطور و تحول فعالیت انقلابی مردم زمانی که به ماههای پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک میشویم؛ درست زمانی که شور انقلابی میان مردم افزایش و سرکوبها نیز افزایش پیدا میکند، استاد مطهری در این زمان نیز نقش اساسی خود را ایفا کردهاند. همچنین با حضورشان در پاریس و دستوری که امام(ره) برای تشکیل شورای انقلاب و باقی اتفاقها به ایشان میدهند، جملگی موید حضور مستمر استاد در مسیر آغاز تا انجام انقلاب شکوهمند اسلامی است. همگی اینها نشان میدهد که استاد مطهری ضمن آنکه یک ایدئولوگ و اسلامشناس بودند و همواره سعی داشتند تا پایههای اعتقادی انقلاب را تقویت و معرفی کنند، در راستای دنبال کردن مسائل سیاسی پا به پای مسائل عقیدتی نیز نقش فعالی داشتند.
ایکنا- از سخنان شما میتوان اینگونه برداشت کرد که بسیاری از آثار استاد مطهری به یک معنا زیربنای فکری انقلاب اسلامی و تشکیل نظام سیاسی آن به شمار میرود. بنابراین شاید چندان تقسیمبندی آثار ایشان به آثار سیاسی و آثار عقیدتی و فرهنگی واقعبینانه جلوه نکند. به ویژه با در نظر گرفتن این تعبیر در مورد استاد مطهری که او یک «مصلح اجتماعی بود»؛ با این رویکرد، سایر کتابهای اعتقادی و فرهنگی استاد را نیز میتوان دارای بار سیاسی و انقلابی در نظر گرفت. از این نگرش میتوان چنین نتیجه گرفت که شأن و نقش استاد مطهری در زمینهسازی شکلگیری انقلاب اسلامی و زیربنای فکری نظام اسلامی مقوله آشکار و غیر قابل بحث است. اما حال و امروز که نظام اسلامی تشکیل و انقلاب اسلامی شکل گرفته ما چقدر به آثار استاد مطهری نیازمندیم؟ صریحتر میپرسم آیا پرونده مراجعه به آثار استاد مطهری بسته شده یا همچنان میشود به استاد مطهری و آثار ایشان به عنوان یک تفکر جاری و نیاز مستمر نگاه کرد؟
همانطورکه اشاره کردید یک انقلاب، قیام و نهضت به قطع به پایههای ایدئولوژی و در واقع مبانی و اصولی که انقلاب بر اساس آن حرکت میکند نیازمند است. در همین کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران»، استاد مطهری فصلی را به همین موضوع اختصاص دادهاند که انقلابهایی که فاقد این مبنا و اصل؛ یعنی فاقد نگاه ایدئولوژی هستند انقلابهایی هستند که در مسیر خود اَبتَر میمانند و به نتیجه نهایی نمیرسند.
پس برحسب قاعده، انقلاب شکوهمند اسلامی ما به خاطر آن تفکر انقلابی حضرت امام(ره) و بزرگانی چون شهید مطهری، در نخستین گامهای خود با همین آرمانها، اهداف، مبانی و اصول شکل گرفت و آغاز شد اما به قطع اگر انقلاب در ادامه روند خود از این اصول و مبانی غفلت کند و افرادی نباشند که همچون شخصیت شهید مطهری این اصول را به خوبی معرفی، آرمانها را پیش چشم مردم قرار داده و اهداف را روشن کنند؛ انقلاب نمیتواند آن مسیر خود را ادامه دهد.
از آنجایی که استاد مطهری در تمام آثار خود آن دغدغه اصلاح دینی و اصلاح اجتماعی را داشته و اصولاً به عنوان یک مصلح معرفی میشوند؛ ایشان با آن آیندهنگری خود، مشکلات، موانع و آن سیر پیش روی انقلاب را پیشبینی میکردند.
در کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» و در کتابهای دیگرشان مانند «نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر» به همین مسئله میپردازند که ما باید با این آرمانها و اهداف آشنا شویم و ببینیم در هر گامی که انقلاب جلو میرود تا چه میزان از این آرمانها، اصول و مبانی مورد توجه قرار میگیرد؛ شکل میگیرند و تقویت میشود و تا چه میزان غفلت صورت گرفته است! با این رویکرد است که میتوان مدعی بود که به قطع باید این آثار و افکار استاد مطهری نهتنها در سالگرد شهادت ایشان یا در ایام خاص بلکه در تمام دوران سال و همه زمانها مورد پرداخت و توجه قرار گیرد.
حتی معتقدم این پرداختها باید به شکل جزئی و دقیق صورت گیرد تا مشخص شود استاد به معرفی چه مبانیای در مسیر حرکت انقلاب اسلامی اشاره داشتهاند تا بتوانیم برای تقویت بنمایههای انقلاب اسلامی آن را موارد را مورد تقویت قرار دهیم.
ایکنا- کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» نشان میدهد که انقلاب ما رویدادی آگاهانه بوده است. مجموعه سخنرانیهایی که در این کتاب گردآوری شده به مقطع زمانی مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی بازمیگردد و اگر از منظر این اثر به طی مسیر انقلاب نگاه کنیم درمییابیم که امام(ره) و هادیان انقلاب به آنچه که در حال رخ دادن بود آگاهی داشته و همواره سعی میکردند که دورنمایی برای انقلاب اسلامی و مبانی انقلاب ترسیم کنند. با این رویکرد به معرفی متن و بطن این کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» داشته باشید؟
همانگونه که شعار «استقلال؛ آزادی؛ جمهوری اسلامی» ورد زبان مردم در دوران انقلاب بود؛ استاد مطهری همین شعار را در کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» به شرح و تفسیر پرداختهاند.
انقلاب اسلامی از دیدگاه استاد مطهری چهار رکن اساسی دارد. رکن نخست «استقلال» است. این استقلال، شعب و فروع مختلفی از منظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پیدا میکند. به ویژه «استقلال مکتبی» که استاد مطهری بر آن تأکید ویژه داشتند. رکن دوم؛ «آزادی» است. رکن سوم؛ مسئله «عدالت اجتماعی» و رکن چهارم؛ مسئله «معنویت» است.
اینها ارکان انقلاب اسلامی از دیدگاه استاد مطهری است که به شکل مبسوط و مشروح در این کتاب به توضیح و شرح آنها پرداخته است.
ایکنا- آقای دکتر کوکب به این نکته اشاره کردید که شهید مطهری در این کتاب به چهار رکن انقلاب اسلامی یعنی «استقلال»، «آزادی»، «عدالت اجتماعی» و «معنویت» اشاره میکند. میتوان گفت که این ارکان به عنوان زیرساختهای کارآمدی و سلامت نظام باید برخاسته از انقلاب اسلامی باشد. برای ادامه گفتوگو با روایت شما به این ارکان نگاه تفسیری، تأویلی و به ویژه تبیینی برای زمانه اکنون داشته باشیم.
امروز و در زمانه حاضر شاید بیش از پیش به توجه، تفسیر، تأویل و تعبیر بحث «عدالت اجتماعی» و «معنویت» نیازمندیم.
آن بحث «استقلال» بحثی بسیار گسترده است و در قالب این گفتوگوی مختصر نمیگنجد اما تأکیدی که استاد بر مبحث «استقلال مکتبی» دارند، تأکیدی خاص است و این به آن دلیل است که ایشان اصولاً اسلام را به عنوان یک مکتب جامع و فراگیر میبینند نه به عنوان دینی که فاقد جنبههای اجتماعی؛ سیاسی؛ اقتصادی و فرهنگی است. این بحثی است که آنچنان که اشاره کردم بسیار مشروح است و فرصتی مبسوط میطلبد اما مایل هستم در حوزه «عدالت اجتماعی» و بحث «معنویت» صحبتهای خود را استوار کنم.
استاد مطهری «عدالت اجتماعی» را به عنوان رُکنی اساسی برای انقلاب بر شمردهاند که اگر نسبت به این رکن توجه لازم انجام نشود؛ مسیر انقلاب منحرف میشود.
اما زمانی که استاد مطهری بحث «معنویت» را مطرح میکنند به این مهم تأکید دارند که نباید معنویت را به عنوان مؤلفهای در حوزه «آزادی مناسک» تعریف کرد. به بیان دیگر نگاه مناسکی به حوزه معنویت در مسیر انقلاب را نگاهی شایسته نمیدانند و بر این مهم تأکید دارند که باید درباره مؤلفه «معنویت» با محوریت انقلاب نگاهی بسیار فراتر، عمیق و ژرف داشت.
استاد بر این مهم تأکید دارد که «عدالت اجتماعی» زمانی تحقق پیدا میکند که توأم با «معنویت» باشد. یعنی عدالت اجتماعی که دیگر مکاتب در مورد آن دست به تئوریپردازی زدند، چون فاقد معنویت است نمیتواند به جایی برسد! در نظام جمهوری اسلامی این دو باید دوشادوش هم حرکت کند.
در حقیقت عدالت اجتماعی و همراه آن با معنویت از مهمترین مولفههایی است که ایشان در این کتاب توضیح مبسوطی درباره آن دادهاند.
ایکنا- جناب دکتر کوکب؛ با توجه به آنکه شهید مطهری، انقلاب را اسلامی و نظام برخاسته از انقلاب اسلامی را متعهد به اسلام میدانست، پس طبیعی است که در این نگاه جایگاه «روحانیت» اهمیت ویژهای پیدا میکند. درباره نگاه استاد به نقش و جایگاه روحانیت در انقلاب اسلامی؛ نیز دورنمایی که شهید مطهری برای روحانیت در بطن و متن نظام اسلامی و انقلابی در آینده انقلاب شکوهمند اسلامی ترسیم کردهاند دیدگاه شما را میطلبم.
در پاسخ به این پرسش باید بگویم که استاد مطهری چون خود یک روحانی و اسلامشناس بودند و در متن جریانهای موجود در حوزه علمیه حضوری بسیار جدی داشتند؛ از همین رو در نگاه نخست، «روحانیت» را پیشرو و حامل معارف و فرهنگ اسلامی میدانستند. از این جهت معتقدند انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر معارف، اصول و مبانی اسلام استوار است توسط این قشر و طبقه روحانیت باید مسیر خود را پیش ببرد.
ایشان این مسئله را در جایی به این شکل مطرح میکنند که اگر اصلاحات از دست روحانیت خارج شود و به دست شبهروشنفکران یا روشنفکرنمایان بیفتد این بیم و هراس وجود دارد که انقلاب از مسیر خود خارج شود. از همین رو استاد مطهری برای روحانیت نقشی محوری و کلیدی قائل بودند.
وقتی ایشان در کتاب «نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر» بحث اصلاحات را مطرح میکنند و نقش روحانیت را از صد سال پیش تاکنون مورد توجه و تفقد قرار میدهند، همین مسئله نشان میدهد که «روحانیت» همیشه نقشی اساسی را در جامعه ما داشته است. این را میتوانیم در «نهضت مشروطه»؛ «ملی شدن صنعت نفت» و در جریانهای قبل از انقلاب بهوضوح رصد کنیم.
دلیل نقش اساسی روحانیت در این مسیر به این مهم بازمیگشت که این قشر و طبقه به این مهم توجه داشتند که باید در هر جریانی مسیر اصلی طی شود و انحرافی برای رسیدن به هدف به سمت راست و چپ وجود نداشته باشد.
از سویی دیگر، روحانیت همواره پیوند و ارتباط مستقیمی با خود مردم در کشورمان داشته است و به ویژه از نظر استاد مطهری «روحانیت شیعه» چون از دل مردم برخاسته، پس اتکای آن همواره به مردم بوده است. با این نگاه طبیعی است که در ادامه انقلاب نیز که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شکل میگیرد ایشان برای روحانیت برنامههای بسیار اساسی قائل شوند و در کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» بر این مهم تأکید داشتهاند که روحانیت در شرایط فعلی وظایفی دارد و وظایف اصلی که در آینده برعهده دارند را مبسوط شرح دادهاند.
از همین روی است که استاد مطهری وظایف و رسالت بسیار سنگینی برای روحانیت قائل هستند و معتقدند روحانیت باید فعلیت خود را چند برابر افزایش دهد؛ به این دلیل که این نظامی که برخاسته از قیام و انقلاب مردم است، برای تحقق آرمانهایش نیازمند آن است از نظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد تغذیه قرار گیرد. ارائه این خوراک و تغذیه فکری برای مردم توسط روحانیت باید صورت بگیرد و روحانیت نباید بدون آگاهی از علم و فرهنگ روز؛ روانشناسی؛ جامعهشناسی؛ بدون ذخایر و پشتوانههای دینی و مذهبی خود کار تطبیق و تطابق علوم روز را با آن ذخایر دینی انجام دهد. شهید مطهری معتقد بودند اگر این اتفاق بیفتد نمیتوان برتری اسلام را نسبت به مکاتب دیگر بازتاب داد. این وظیفه سترگ و سنگینی است که روحانیت بر عهده دارد.
ایکنا- مبتنی بر کتابهایی چون «آینده انقلاب اسلامی ایران» و «نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر» میتوانیم بگوییم که شهید مطهری به این مسئله آگاهی ویژهای داشت که روحانیت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در معرض آزمون کارآمدی قرار دارد و با آگاهی نسبت به همین مقوله بود که ایشان وظایفی را در کوتاهمدت و درازمدت برای روحانیت در این دو کتاب ذکر میکند. این مسئله از این جهت حائز اهمیت است که شاهد تشکیل نظامی هستیم که به نام روحانیت است؛ پس قدرت و قوام آن نیز بر پایه اهمیت طبقه مورد سنجش قرار میگیرد. از همین روست که استاد مطهری بر اهمیت «شأن نظارتی» برای روحانیت تاکید ویژه داشتند. درباره این شأن نظارتی روحانیت نسبت به نظام اسلامی، متکی بر دیدگاه استاد مطهری توضیح دهید.
استاد مطهری وجه سلبی و اثباتی در این مهم قائل هستند. در وجه سلبی میفرمایند که روحانیت نقششان بر «امربهمعروف و نهیازمنکر» استوار است و حتی در همان ابتدای انقلاب پیشنهادی میدهند تا دایرهای و ادارهای به همین نام توسط روحانیت تشکیل شود.
اما در وجه اثباتی معتقدند روحانیت دارای نقش نظارتی و ارشادی است، پس از دخالت مستقیم در امور اجرایی یا به قول ایشان «قبول پست اجرایی» پرهیز کند و نقش اصلی خود را بر مدار ارشاد، هدایت، تنذیر و رصد کردن فکری جامعه است به بهترین نحو ایفا کند.
شهید مطهری بر این مهم به شکل عمیقی باور داشت که اگر روحانیت نقش نظارتی خود را ایفا نکند و به مطالب دیگر بپردازد ممکن است که انقلاب و نظام ما از آن پشتوانه تئوریک خود محروم بماند.
ایکنا- استاد مطهری کتاب دیگری با عنوان «نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر» به تحریر درآوردهاند که از حیث محتوایی به کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» بسیار نزدیک است. شهید مطهری در آن کتاب در بخشی به آسیبهایی که نهضت اسلامی را تهدید میکند میپردازد که بخش مهمی به شمار میرود و هنوز هم رجوع به آن تازگی و طراوت را به مخاطب انتقال میدهد. با این رویکرد در مورد آسیبهایی که شهید مطهری برای نهضت اسلامی برشمرده ورودی داشته باشیم.
استاد مطهری وقتی مسئله نهضت «ملی شدن صنعت نفت» را مطرح میکنند به این نکته اشاره دارند که روحانیت نقشی مهم در پیروزی این نهضت داشت؛ ولی شعارهایی که بعد از پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت مطرح شد، شعارهایی نبود که بتواند به معرفی اهداف جدیدی برای نگهداشتن مردم در صحنه بپردازد.
ایشان برای انقلاب اسلامی نیز چنین تفکری داشتند حتی چند روز بعد از پیروزی انقلاب ایشان سخنرانی دارند که در کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» آمده و آنجا به این نکته اشاره داشتهاند که ما باید کاری کنیم مردم همچنان در صحنه بمانند و سست نشوند. برای این مهم باید هدفهای انقلاب را به تدریج مطرح کرده و مردم را با آن اهداف آشنا کنیم.
ازجمله آسیبهایی که ایشان معتقدند برای انقلاب اسلامی و مسیر آن وجود دارد «ناتمام گذاشتن تحقق اهداف انقلاب» است. اتفاقی که سبب میشود آرمانهای انقلاب مطرح و دنبال نشوند.
دوم؛ «رخنه و نفوذ فرصتطلبها» است و میگویند انقلاب قبل از پیروزی با ایثار و فداکاری مبارزان به پیروزی میرسد؛ اما انقلاب بعد از پیروزی؛ ثمرات خود را نشان میدهد. ممکن است در این میان افرادی که خود را انقلابی معرفی میکنند وارد فضا شوند و قصد تعدی به میوههای انقلاب را داشته باشند. اینها همان فرصتطلبان هستند و باید جلوی آنها گرفته شود.
نکته سومی که شهید مطهری در حوزه آسیبشناسی جریان انقلاب مطرح میکنند آن است که «تجددگرایی» را به عنوان آسیبی مهم مورد خطاب قرار میدهد. تجددگرایی یعنی آنکه بخواهیم اسلام را به عنوان یک مکتب تمام تلقی نکنیم. رفتن به سراغ مکاتب دیگر برای تفسیر اسلام و به میان آمدن بحث «التقاط» دیگر آسیبی است که انقلاب اسلامی و مبانی آن را تهدید میکند.
در مجموع ایشان معتقد است چند موردی که به آنها اشاره داشتم اگر مورد تأمل و تفکر جدی قرار نگیرند انقلاب میتواند با آسیبهایی مواجه شوند.
ایکنا- آقای دکتر کوکب بعد از پرداختن به آسیبهایی که بنا بر دیدگاه شهید مطهری ممکن است نهضت اسلامی را دچار مخاطره کند پرسشی مهم، عجیب و عمیق رخنمایی میکند و آن این است که چه کنیم که از این آسیبها در امان بمانیم؟
اینکه باید چه کنیم بخشی از آن به متفکران، اندیشمندان و طبقه روحانیت جامعه و بخشی به توده مردم بازمیگردد.
آنچه مربوط به اندیشمندان و به ویژه آن مؤلفهای که استاد مطهری بر آن، یعنی طبقه روحانیت تمرکز داشتهاند، طبیعی است که باید آن مواردی که شهید مطهری در کتابها، آثار و سخنرانیهای خود در راستای نقشی که برای روحانیت قائل هستند استوار شویم و بر مسئولیتی که ایشان برای ادامه انقلاب و نظام با پیوست روحانیت قائل هستند بیشترین توجه و تفقد خود را استوار کنیم. از جمله همان مقوله صیانت از انقلاب و آرمانها و اینکه اصالت انقلاب حفظ شود. اینکه تحجر، تبشر و قشریمآبی از یک طرف و تجددگرایی از طرف دیگر به ما آسیب نزند.
به قول استاد مطهری اجازه ندهیم «جهل و جمود» باعث شود انقلاب از مسیر خود انحراف پیدا کند! این همان بخش نظارتی و روشنگری روحانیت است.
اما آنچه که به عامه مردم مربوط میشود این است که همواره پشتوانه انقلاب باشند؛ خود را در تعیین سرنوشت خود و انقلاب شریک بدانند و دچار انفعال، سکوت و بیتفاوتی نشوند.
به نظر میرسد اگر این دو مؤلفه و دو نقش به درستی ایفا شود انقلاب ما بدون هیچ مانعی در کار خود موفق خواهد بود و مسیر خود را ادامه خواهد داد.
انتهای پیام
source