به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، لحظهای چشمهایت را ببند و خودت را در میان جمعیتی تصور کن که همه یک لباس به تن دارند. نه کسی پادشاه است و نه گدایی در آنجا پیدا میشود. همه آمدهاند تا بگویند: «لبیک اللهم لبیک». صدای لبیکها در آسمان پیچیده و قلبت به لرزه میافتد. اینجا مکه است؛ خانه خدا. اینجا آغاز سفری است از خود به خدا، از من به ما، از دنیا به معنا.
حج تمتع، یکی از واجبات دین اسلام و بزرگترین اجتماع عبادی مسلمانان جهان است. واجبی که بر هر مسلمانی که توان جسمی و مالی دارد، فقط یکبار در عمر واجب میشود. اما این «یکبار»، یک عمر انسان را متحول میکند. حج تمتع نهتنها یک فریضه است بلکه کلاس بزرگ تربیتی و سیر روحانی انسان در مسیر بندگی است.
رفتن به حج با بستن چمدان تمام نمیشود. پیش از آن باید دل را بیدار کرد. باید سالها گرد و غبار از روی قلبت بتکانی. از دیگران حلالیت بطلبی، اگر دلی را شکستی جبران کنی. قرضهایت را صاف کنی و حساب دلت را با آدمها و خدا تصفیه کنی. لباس سفید احرام را زمانی به تن میکنی که لباس سیاه نفرت، حسادت، کینه و دلبستگی به دنیا را از درونت بیرون کرده باشی.
حج یک دعوت خصوصی است اما شرط دعوت، آمادگی است. باید نیتت را پاک کنی. برای خدا بروی نه برای عنوان «حاجی شدن». نه برای عکسگرفتن کنار کعبه بلکه برای توبه، برای بندگی.
پیش از سفر خوب است زائران در کلاسهای آموزشی شرکت کنند، با دقت مناسک را بیاموزند، کتاب بخوانند، با حاجیان گذشته گفتوگو کنند. دعا کنند قرآن را از نو با نگاه عاشقانه بخوانند و شبها با خدا خلوت کنند. حتی خوب است که دفترچهای همراه داشته باشند. نیتها و دعاهایشان را بنویسند. لیستی از کسانی که باید برایشان دعا کنند، اهدافی که قرار است در حج از خدا بخواهند. این آمادگیهای درونی، سفر را پربارتر و تأثیرگذارتر میکند.
وقتی وارد سرزمین وحی میشوی، انگار زمان متوقف شده است. لحظهلحظهاش با دیگر لحظههای زندگی فرق دارد. اولین نگاه به کعبه، اشک را ناخودآگاه جاری میکند. قلبت میگوید: اینجاست، این همان جایی است که همه عمر رو به آن نماز خواندهای. این همان قبله دلهاست.
آن سیاهی پر رمز و راز خانه خداست؛ جایی که پیامبران و اولیای الهی طوافش کردهاند. حالا نوبت به طواف میرسد. طواف یعنی دل را با پای جان دور خانه دوست چرخاندن. هفت بار میگردی اما انگار هفت پرده از روی دلت کنار میرود. هر قدم، نزدیکتر میشوی به او، به خودت، به حقیقت. اینجا فقط پاها نیستند که حرکت میکنند دل است که میلرزد و اشک است که بیدعوت جاری میشود.
در عرفات، وقتی زیر آفتاب داغ و آسمان آبی میایستی و دعا میکنی، احساس میکنی خدا از همیشه نزدیکتر است. همه آمدهاند، با هر زبان، رنگ و نژادی و دستها را بهسوی آسمان بلند کردهاند. عرفات، اوج اشک و عرفان است.
شب را در مشعر، با یاد خدا بیدار میمانی. صبحاش، در منا به شیطان سنگ میزنی. اما واقعاً به چه کسی سنگ میزنی؟ به آن بخشی از وجودت که باعث سقوطت شده. به غرور، به تنبلی، به حسد. رمی جمرات یعنی نبردی درونی. یعنی بگویی: من دیگر اسیر شیطان درونم نیستم.
و بعد نوبت به قربانی است. ذبح گوسفند، نشانهای بیرونی از یک ذبح درونی است؛ قربانی کردن نفس اماره. انگار با چاقوی نیت، ریشه خودخواهی را میبُری و وقتی موهایت را میتراشی، سبک میشوی؛ هم از ظاهر، هم از درون. گویی دوباره متولد شدهای.
کسی که حج را با آگاهی و خلوص به جا بیاورد، دیگر آن آدم سابق نیست. درونش چیزی عوض میشود. گویی چشم دلش باز میشود. دیگر دنیا برایش همان بُعد مادی سابق را ندارد. درک میکند که این جهان گذراست و باید توشهای برای آن جهان بردارد.
بعد از حج، انسان بیشتر مراقب اعمال و گفتارش میشود. بیشتر به نماز، صداقت، کمک به دیگران و پاکدامنی اهمیت میدهد. غرور کمرنگ و مهربانی بیشتر میشود. چون او در مکه یاد گرفت که همه برابرند؛ سفید و سیاه، غنی و فقیر.
حج دل را نرم میکند. یاد مرگ را زنده میکند. وقتی لباس احرام میپوشی، انگار کفن پوشیدهای. وقتی طواف میکنی انگار گرد محور حقیقت میگردی. اینها کمکم در عمق جانت مینشیند و رفتارت را تغییر میدهد.
مهمترین دستاورد حج نزدیکی به خداست. حج تمرینی است برای یک زندگی بهتر. تمرینی برای ترک تعلقات. برای تقوا. برای یادگیری صبر در سختیها. برای همراهی با جمع. برای احساس مسئولیت در برابر انسانها. برای تقویت ایمان.
در حدیثی آمده است که اگر حج قبول شود، حاجی مانند نوزادی است که تازه از مادر متولد شده است. پاک، بیگناه و سرشار از ظرفیت برای آغاز یک زندگی جدید.
اگر هنوز نرفتهای، دلت را آماده کن. بهجای آه کشیدن، آرزو را در عمل زنده کن. دعا کن، طلب کن، چشمانتظار باش و از همین امروز شروع کن به ساختن دل. وقتی که دلت آماده شد، خدا خودش دعوتت میکند.
و اگر رفتهای مبادا فکر کنی که سفر تمام شده است. حج، نقطه پایان نیست. نقطه شروع است. شروع یک بندگی عمیقتر. هر روز میتوان طواف کرد؛ طواف دل به گرد خدای دلها. هر روز میتوان از وسوسهها گذشت. هر روز میتوان از عرفات دل عبور کرد و به قربانیکردن خواستههای نفسانی رسید و دوباره پاک شد.
کعبه، هنوز همان جاست. صبور و بیادعا، میزبان دلهایی که میخواهند عاشق شوند. تو هم بخواه. از همین امروز.
source