Wp Header Logo 945.png

در گستره فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی، نام امام رضا (ع) تنها به عنوان یک امام بزرگوار شناخته نمی‌شود، بلکه به‌ عنوان یکی از ارکان هویتی، فرهنگی و معنوی ایرانیان جایگاهی متمایز دارد. حضور ایشان در سرزمین خراسان و تاثیرات گسترده سیره و شخصیت‌شان، باعث شده تا از قرن‌ها پیش تاکنون، نسل‌های متوالی با مهر و معنویت این امام همام تربیت یابند. این تأثیر تنها به بعد اعتقادی محدود نمانده، بلکه در ادبیات، هنر، سبک زندگی و حتی نهاد خانواده نیز نفوذ پیدا کرده است.

صفت برجسته رأفت که به‌روشنی در سیره عملی امام رضا (ع) نمود دارد، یکی از ابعاد کلیدی است که همواره مورد توجه اقشار مختلف جامعه، به‌ویژه هنرمندان، نویسندگان و فعالان فرهنگی بوده است. این صفت الهی، بستری برای گسترش مفاهیمی چون همدلی، اخلاق اجتماعی، عدالت و کرامت انسانی را فراهم کرده که در قالب‌های گوناگون هنری از جمله شعر، موسیقی، نقاشی و نمایش بازتاب یافته است. پیوند میان رأفت امام و روح زیبایی‌شناسی هنر ایرانی، یکی از دلایلی است که فرهنگ رضوی را همچنان زنده و جاری نگاه داشته است.
با توجه به چالش‌های فرهنگی و اجتماعی امروز، از جمله شکاف نسلی، بحران معنا و سردرگمی هویتی، بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که به شخصیت‌هایی چون امام رضا (ع) با نگاهی تازه و زبانی امروزی بازگردیم. پرداختن به زندگی و سیره ایشان نه به صورت شعاری، بلکه در قالب‌های هنرمندانه و متناسب با ذائقه مخاطب امروز، می‌تواند به ترمیم خلأهای عاطفی، معنوی و اخلاقی جامعه کمک کند.

رأفت، بردباری، گفت‌وگوی بین‌فرهنگی، توجه به کودکان، برخورد مهربانانه با مخالفان و سبک زیست معنوی امام رضا (ع) همه مؤلفه‌هایی هستند که می‌توانند در قالب درام‌های تأثیرگذار، فیلم‌های ملودرام، آثار کودک و نوجوان و حتی ژانرهای اجتماعی بازآفرینی شوند. آنچه این عرصه را متمایز می‌کند، ضرورت پرداخت هنرمندانه، قصه‌گو و مخاطب‌محور است؛ چرا که تنها در این صورت است که پیام اخلاقی و معرفتیِ نهفته در شخصیت امام رضا (ع) می‌تواند با عمق و ماندگاری در دل مخاطب امروز جای گیرد.

پیرامون این موضوع ایکنا به مناسبت میلاد امام هشتم (ع) با بابک خواجه‌پاشا که فیلم سینمایی «آبی روشن» را با محوریت مهربانی امام رئوف در کارنامه خود دارد، گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا – برای شروع گفت‌وگو، لطفاً از زاویه دید شخصی خودتان بفرمایید که چه عواملی باعث شده‌اند که این‌قدر به سیره و شخصیت امام رضا (ع) علاقه‌مند شوید؟ این علاقه از کجا ناشی شده و چه جایگاهی در زندگی فردی و فکری شما دارد؟

واقعیت این است که آنچه من امروز به عنوان پاسخ ارائه می‌دهم، بیشتر از هر چیز، مبتنی بر تربیت فرهنگی و باورهای قلبی‌ام است. شاید بعضی از پرسش‌ها، پاسخی تخصصی‌تر طلب کنند، اما من در حد تجربیات و تربیت فرهنگی‌ام پاسخ می‌دهم. علاقه من به امام رضا (ع) هم از کودکی و از طریق فضای تربیتی خانه و جامعه شکل گرفته؛ یعنی از قصه‌ها، روایت‌ها، فیلم‌ها و حتی برخوردهای روزمره‌ای که اطرافیانم با این شخصیت بزرگوار داشتند، این ارتباط عمیق شکل گرفت.

ایکنا – امام رضا (ع) را بیشتر با صفت «رأفت» می‌شناسند. شما این صفت را چگونه در سیره و زیست ایشان می‌بینید؟ چه جلوه‌هایی از این رأفت را می‌توان امروز نیز لمس کرد؟

یکی از دلایل اصلی که ما امام رضا (ع) را با صفت رأفت می‌شناسیم، رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی ایشان است که در طول تاریخ به‌صورت مکتوب و شفاهی به ما رسیده. در اتفاقات تاریخی دوران زندگی ایشان، نمونه‌های بی‌نظیری از عطوفت و رأفت وجود دارد. وقتی شما وارد حرم ایشان می‌شوید، حقیقتاً از در و دیوار آنجا مهربانی می‌بارد. رأفت، فقط یک صفت نیست؛ یک مرتبه از مهربانی عمیق است که به نظرم در رفتار امام رضا (ع) متبلور شده است. من به‌ عنوان کسی که بارها این فضا را تجربه کرده‌ام، این احساس را قلباً درک کرده‌ام.

ایکنا – در زمینه تربیتی، فرهنگ رضوی چه نقشی در تقویت باورهای اخلاقی جامعه دارد؟ آیا می‌توان گفت که این فرهنگ، ظرفیت ایجاد تحول در سبک زندگی مردم را دارد؟

قطعاً همین‌طور است. فرهنگ رضوی به ما یاد داده که مهربانی، قضاوت نکردن، بخشش و همدلی، از اصول بنیادین یک زندگی اخلاق‌مدار است. این فرهنگ از طریق داستان‌های کودکانه، نمایش‌ها و فیلم‌ها به ما منتقل شده و باور ما را نسبت به نیکی و خیر تقویت کرده است. امروز اگر بتوانیم این باورها را در سبک زندگی‌مان پیاده کنیم، خانواده‌ها مستحکم‌تر و جوامع انسانی‌تر خواهند شد. رأفت اگر اصل زندگی باشد، هم در درد و هم در شادی، می‌توانیم همدیگر را همراهی کنیم و جامعه‌ای متعادل‌تر بسازیم.

ایکنا – به نظر شما میراث فرهنگی رضوی در هنر ایرانی چه جایگاهی دارد؟ آیا این میراث در شاخه‌های مختلف هنری مثل شعر، موسیقی و نقاشی نیز نمود دارد؟

بله، میراث رضوی در هنر نهادینه شده است. در ادبیات کلاسیک، اشعار زیادی در وصف امام رضا (ع) سروده شده. در موسیقی سنتی، به‌خصوص موسیقی خراسانی مثل دوتار، ما نمونه‌هایی داریم که ریشه در این فرهنگ دارند. در نقاشی هم آثار بزرگی مثل کارهای استاد فرشچیان هستند که بارها به مفاهیم رضوی پرداخته‌اند. این فرهنگ در لایه‌های زیرین هنر ما تنیده شده و بخشی از هویت ما را تشکیل داده است.

ایکنا – شما در حوزه تولید آثار نمایشی هم فعالیت داشته‌اید. از دیدگاه شما، چه آسیب‌هایی در پرداختن به شخصیت‌های مذهبی در آثار نمایشی وجود دارد؟

یکی از آسیب‌های جدی در این حوزه، نداشتن قصه‌پردازی درست است. متأسفانه گاهی به‌جای اینکه مضمون در بستر قصه منتقل شود، با شعار و نصیحت مستقیم وارد می‌شویم. نسل امروز به‌شدت آگاه و حرفه‌ای شده است. اگر قصه‌ای جذاب، با ساختار دراماتیک و هنرمندانه تعریف شود، پیام در دل آن جا می‌گیرد و اثرگذار خواهد بود. اما اگر قصه ضعیف باشد و تنها پیام را در اولویت قرار دهیم، مخاطب پس می‌زند و اثر هنری شکست می‌خورد.

ایکنا – با توجه به سیره امام رضا (ع)، چه گونه‌های نمایشی یا ژانرهایی را برای روایت زندگی ایشان یا مفاهیم رضوی مناسب می‌دانید؟

می‌توان در ژانرهای مختلف به این مفاهیم پرداخت؛ از مستند و تاریخی گرفته تا ملودرام و حتی آثار کودک و نوجوان. سیره امام رضا (ع) پر از لحظاتی است که می‌توانند به‌ صورت داستانی برای کودکان بازگو شوند یا در قالب‌های احساسی‌تر درام اجتماعی ساخته شوند. نحوه برخورد ایشان با جوانان، فقرا، افراد رنگین‌پوست، کودکان و حتی علما، سرشار از درس و نکته تربیتی است که در ژانرهای متنوع جای می‌گیرد.

ایکنا – آیا می‌توان مفاهیم رضوی را با نیازها و زبان نسل امروز تطبیق داد؟ 

باید زبان امروز را پیدا کنیم. نسل جدید با مفاهیم انسانی ارتباط عمیق‌تری برقرار می‌کند، اگر به درستی و در قالب‌های جذاب ارائه شوند. مفاهیمی مانند رأفت، صبر، آزادگی، مهربانی در سیره امام رضا (ع) وجود دارد و ما باید آن‌ها را با زبانی روایت کنیم که برای مخاطب امروز قابل فهم و اثرگذار باشد. این همان همسان‌کردن محتواست که باید مورد توجه فیلم‌سازان، نویسندگان و هنرمندان قرار گیرد.

ایکنا – آیا می‌توان الگوهای اخلاقی و رفتاری سیره رضوی را در کنار شخصیت‌های ملی و اسطوره‌ای ایران قرار داد و برای تولید آثار فرهنگی و اجتماعی به آن‌ها رجوع کرد؟

بله، ما در فرهنگ‌مان الگوهای متعدد مذهبی، ملی و اسطوره‌ای داریم. از شخصیت‌هایی مثل امام حسین (ع)، امام رضا (ع) گرفته تا قهرمانان ملی مثل ستارخان، باقرخان و حتی شخصیت‌های اسطوره‌ای مانند رستم و سهراب. همه این‌ها ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارند برای اینکه بر اساسشان آثار نمایشی و فرهنگی ساخته شود. مفاهیمی مانند آزادگی، صبر، رأفت و مقاومت می‌توانند هسته مرکزی بسیاری از آثار امروز ما باشند.

ایکنا – به‌ عنوان جمع‌بندی، اگر بخواهید یک پیام به اهالی هنر و فرهنگ بدهید، چه می‌گویید؟

پیام من این است که ما هنرمندان باید زبان امروزی برای گفتن مفاهیم اصیل پیدا کنیم. باید بتوانیم با زبان درست، هنرمندانه و بر پایه درام، مفاهیمی مثل رأفت، همدلی، مهربانی، آزادگی و مقاومت را به نسل جدید منتقل کنیم. جامعه ما نیاز به اخلاق و الگو دارد و هنر بهترین ابزار برای این انتقال است. اگر بتوانیم آثار اثرگذار خلق کنیم، می‌توانیم فرهنگ‌ساز باشیم. امیدوارم روزی برسد که جامعه ما از نظر فرهنگی، هر روز بهتر از دیروز باشد. 

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source