فیلم سینمایی «اسفند» ساخته دانش اقباشاوی از جمله آثار کمیاب در سینمای دفاع مقدس است که گاهی بهطور کاملاً شخصی و درونی به روایت میپردازد. در این فیلم، همانند بسیاری از تولیدات دفاع مقدسی، شاهد میدان نبرد نیستیم، بلکه به نظاره خاطراتی مینشینیم که هنوز زنده هستند و بسیاری از خانوادهها را با خود همراه کردهاند.
اقباشاوی در «اسفند» از اغراق و شعارپردازی فاصله گرفته و بهجای قهرمانسازی غیرواقعی، مفهوم شهید را با دقت در یک خانواده معمولی معنا میکند. در این فیلم، شهید صرفاً یک نام روی دیوار نیست، بلکه حقیقتی جاری در زندگی است. همین ویژگی، سبب شده که اثر سادگی و لطافتی به خود گیرد که بسیار دوستداشتنی است. بهعبارت دیگر فیلم به بررسی پیوند میان نسلی میپردازد که با شهید زیستهاند و نسلی که باید شهید را درک کنند.
در شرایطی که برخی آثار دفاع مقدس، هنوز به الگوهای شعاری و تکراری وفادارند، فیلم «اسفند» تلاش میکند مفهوم شهادت را انسانی، زمینی و در عین حال مقدس نشان دهد. این حرکت، گامی ضروری برای بازآفرینی رابطه نسل جوان با تاریخ دفاع مقدس است. مخاطب نوجوان و جوان دیگر با تصاویر نمادین صرف ارتباط نمیگیرد؛ اما وقتی در چهره یک پدر خسته، نگاه دخترکی مبهوت و فضای خاکگرفته یک خانه، شهید را میبیند، او را میفهمد.
نکته مهم دیگر در مورد «اسفند» روان بودن و شفافیت روایت است. فیلم بهخوبی میداند چه مفهومی را میخواهد به مخاطب منتقل کند. قابها دقیق و مینیمالیستی طراحی شدهاند و میزانسن بهطور مؤثری در خدمت داستان قرار گرفته است. نورپردازی با استفاده از نور طبیعی، فضاسازی را بهخوبی تصویر میکند و حس زندگی روزمره را منتقل میسازد.
در مورد موسیقی فیلم، باید گفت که موسیقی تقریباً غایب است، اما همین غیبت به فضاسازی اثر کمک کرده و با تقویت سکوت، به عمق احساسات فیلم افزوده است. تدوین نیز ریتمی مناسب دارد که باعث میشود مخاطب در کنار داستان، بهطور غیرمستقیم در جریان احوالات شخصیتها قرار گیرد و بهطور طبیعی به ادامه فیلم کشیده شود.
بازیهای درخشان؛ انتخاب صحیح بازیگران
بازیگران «اسفند» با درک کامل از فضای فیلم و با تعهد به روایت درونی آن، نقشهای خود را بهخوبی ایفا کردهاند. بازیگر نقش پدر خانواده، با چهرهای خسته و نگاهی که هزاران قصه در آن نهفته است، بهویژه در صحنههای سکوت و تأمل، احساسات پیچیدهای را منتقل میکند. بازی درخشان دختر خانواده نیز در مقایسه با پدر، اما در همان راستا، بهطور مؤثری بر تنشهای درونی فیلم میافزاید. این بازیها نه تنها به شفافیت روایت کمک کرده، بلکه ارتباط عمیقتری با مخاطب برقرار میسازند و تأثیر فیلم را چند برابر میکنند. بازیگران، هر یک در جایگاه خود، باعث شدهاند که فیلم از سادگی به عمق احساسات برسد و مخاطب را درگیر کند.
آیا اسفند در شرایط فعلی سینما میتواند موفق باشد
با توجه به فضای فعلی سینما، که غالباً فیلمهای طنز و تجاری برای گیشه موفقتر از آثار دراماتیک و تأملبرانگیز هستند، ممکن است «اسفند» با چالشهایی در جذب مخاطب عمومی مواجه شود. سینمای امروز بیشتر به سمت آثار سرگرمکننده و کمدی تمایل دارد که بلافاصله در گیشه موفقیتآمیز باشند. «اسفند» با وجود کیفیت هنری بالا و عمق انسانیاش، ممکن است برای مخاطب عام که بیشتر به دنبال تماشای فیلمهای سبک و سریع است، جذابیت کمتری داشته باشد.
با این حال، به نظر میرسد که اگر اسفند به درستی معرفی و تبلیغ شود و بهویژه اگر در جشنوارهها و فضاهای هنری مورد توجه قرار گیرد، میتواند مخاطبان خاص و علاقهمند به سینمای مستقل و هنری را جذب کند. این فیلم قطعاً برای کسانی که به دنبال تجربهای عمیق و متفاوت از سینمای دفاع مقدس هستند، جذاب خواهد بود. در نهایت، موفقیت این فیلم به تصمیمگیریهای بازاریابی و درک درست از تماشاگران هدف بستگی دارد. اگر فیلم بتواند پیامی انسانی و بیپرده درباره ایثار و شهادت منتقل کند، احتمالاً خواهد توانست جلب توجه کند و در سطحی متفاوت از گیشههای پرزرق و برق، تأثیرگذار باشد.
در نهایت باید گفت. «اسفند» بیش از آنکه فیلمی درباره جنگ باشد، اثری درباره «ماندن» است. این فیلم، دعوتی است به تأمل، بازاندیشی در مفاهیمی چون ایثار، وفاداری، پایداری و حضور بیصدا اما مؤثر شهدا در زندگی امروز ما. «اسفند» فیلمی است که آهسته میآید، آرام پیش میرود، اما جای عمیقی در دل میگذارد. سینمای ما، بیش از هر زمان، به چنین آثاری نیاز دارد؛ آثاری که صادقانه، خالص و بیادعا از حقیقت دفاع میکنند.
به قلم؛ داوود کنشلو
انتهای پیام
source