به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین شمشیرگرزاده، نویسنده کتاب “برهوت زیبا” درادامه روایت خود از سفر حج می‌گوید:

دیدم جلوی هتل ما کاروانی با نام “نورالزهرا” مستقر شده که همه جوانان عرب بودند. سلام که کردم یکدفعه یکی از آنها به فارسی گفت: “سلام برادر، ایرانی؟” تا گفتم بله، سریع بلند شد و بغلم کرد. یک ارتباط دلی خاصی بین ما برقرار شد.

گفتم شما از کجا هستین؟ گفت ما از قطیف عربستان آمدیم و شیعه هستیم. بعد از آن با دو سه نفرشان ارتباط داشتم؛ به لباس من دست می‌کشیدند و همینطور که همدیگر را صدا می‌کردند می‌گفتند: این از طرف امام رضا اومده.

ارتباط بسیار خوبی بین ما برقرار شد. نمی‌توانستیم خیلی خوب حرف بزنیم اما دست‌وپا شکسته منظور را منتقل می‌کردیم. یکی‌ از آنها معلم بود و اسمش هنوزیادم هست؛ «محمد حسن حبیب»؛ می‌گفت خیلی دوست دارم بیام امام رضا. همکارش را نشان داد و گفت: “او آمده امام رضا، ولی ما توفیق نداریم”. خیلی اصرار می‌کردند که هروقت رفتید زیارت، حتماً از طرف ما زیارت کنید و نایب‌الزیاره باشید.

قطیف 1400 کیلومتر با مکه فاصله دارد؛ یعنی از فاصله ایران تا عربستان بیشتر.

می‌گفت همسایه یمن هستیم و با شیعیان آنجا مراوده داریم اما در قطیف خیلی تحت فشار هستیم. دانشگاه نداریم. مشاغل و پست‌های حساس را به شیعیان نمی‌دهند. رؤسای ادارات شیعه نیستند و اجازه نمی‌دهند شیعیان سطح بالایی از تحصیلات داشته باشند. در حالی که دمام نزدیک قطیف هست و دانشگاه و امکاناتی دارد که مجبوریم به خاطر انجام کارها به آنجا برویم.

 

.

 

انتهای پیام/

source