جوان آنلاین: در روزگاری که سرعت، عنصر تعیینکننده در مصرف محتوا شده و مخاطب بیش از هر زمان دیگری به دنبال تجربهای فشرده، عمیق و بیواسطه از روایت است، هنر فیلم کوتاه در قالبهایی چندثانیهای تا چند دقیقهای، بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، ایگناسیو رودو (Ignacio F. Rodó)، فیلمساز، کارگردان، تهیهکننده و نویسنده اسپانیایی یکی از چهرههایی است که بهطور خاص در این قالب درخشیده است. رودو که متولد ۱۱ دسامبر ۱۹۸۶ در شهر تراسای بارسلوناست، بیش از ۱۵ سال است در فضای بینالمللی سینما فعالیت میکند. آثار او که اغلب در تقاطع روایتهای تجاری و تجربی قرار میگیرند، تاکنون در بیش از هزار جشنواره بینالمللی به نمایش درآمده و بیش از ۱۵۰ جایزه را از آن خود کردهاند. «جوان» به بهانه برگزاری چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ و حضور وی در حوزه داستانی بخش بینالملل جشنواره با فیلم Retrato (یک کمدی رمانتیک که در خلاصه داستانش آمده: پرترهات میتواند تو را به تصویر بکشد. این تویی که تصمیم میگیری چگونه در آن بدرخشی)، با این فیلمساز اسپانیایی درباره ظرفیتهای فیلمهای کوتاه، نقش رسانههای اجتماعی، روایتهای مینیمال و تفاوت سینمای ایران و اسپانیا گفتوگو کرده است.
با توجه به تجربه متعدد حضور شما در بسیاری از جشنوارههای مختلف بینالمللی، جشنواره ۱۰۰ را چگونه ارزیابی میکنید؟ از دیدگاه شما، سینمای کوتاه ایرانی چه تفاوتهایی با سینمای اسپانیایی دارد؟
از نگاه من، جشنواره ۱۰۰ یکی از اولین رویدادهایی بود که بهطور جدی از فیلمهای فوقکوتاه حمایت کرد و گذشت زمان نشان داد این انتخاب تا چه اندازه پیشرو و الهامبخش بوده است. امروز جشنوارههای بسیاری هستند که به فیلمهایی با مدتزمان ۶۰، ۹۰ یا ۱۰۰ ثانیه اختصاص دارند و این قالب روایی جایگاه ویژهای در سینمای جهان پیدا کرده است. فیلمسازان بیشتری این چالش را پذیرفتهاند که در زمانی محدود، داستانی گویا و کامل ارائه دهند. این نشاندهنده آن است که قالبهای فوقکوتاه، نهتنها خلاقانه هستند، بلکه از اصالت و اعتبار هنری برخوردارند.
فیلم Tuck Me In شما، بهویژه بهخاطر فضاسازی و توانایی انتقال ترس فقط در یک دقیقه شناخته شده است. آیا از تکنیکهای خاصی برای ایجاد تعلیق و ترس در این زمان کوتاه استفاده کردهاید؟ چگونه یک داستان ترسناک را میتوان در چنین محدودیتهایی مؤثر روایت کرد؟
آنچه مرا به داستان Tuck Me In جذب کرد، اقتصاد رواییاش بود، یعنی استفاده از موقعیتی بسیار ساده و آشنا. اگر تنها چند ثانیه برای روایت دارید، ضروری است موقعیتی را انتخاب کنید که مخاطب بهراحتی آن را بفهمد و با آن ارتباط برقرار کند. در این فیلم، صحنهای از شببهخیر گفتن پدر به فرزندش انتخاب شد، لحظهای بسیار انسانی و آشنا. ترس از شکستن این روزمرگی و تبدیل لحظهای گرم به موقعیتی ناخوشایند و تهدیدآمیز شکل میگیرد. این تضاد، به نظرم یکی از مؤثرترین ابزارها برای ایجاد ترس در زمانی کوتاه است. اگر داستان پیچیدهتر بود، نیاز به زمینهسازی بیشتری داشت که در یک دقیقه ممکن نبود. همچنین من عامدانه تصمیم گرفتم چیزی را بهطور مستقیم نمایش ندهم. معتقدم ترسی که با حذف و ایهام القا میشود، قویتر از ترسی است که مستقیماً روی پرده دیده میشود. ذهن مخاطب خلأها را پر میکند و آنچه ذهن میسازد، اغلب ترسناکتر است.
آیا معتقدید که همه موضوعات و ایدهها را میتوان در قالب فیلم کوتاه چندثانیهای ارائه داد؟ چه نوع داستانهایی برای این قالب مناسبتر هستند؟
من فیلمهای یک دقیقهای زیادی نوشته و کارگردانی کردهام و یکی از دلایلی که این قالب برایم جذاب است، امکان تجربه ژانرها و سبکهای گوناگون در زمانی بسیار فشرده است. من معتقدم اگر رویکرد مناسبی اتخاذ شود هر ایدهای قابلیت آن را دارد که در چند ثانیه روایت شود. نکته کلیدی پیدا کردن هسته داستان و بیان آن به شکلی ساده، اما تأثیرگذار است. برخی داستانها شاید نیاز به سادهسازی یا حتی روایتی نمادین داشته باشند، اما این به معنای غیرقابل روایت بودن آنها در این قالب نیست. در عین حال، تجربهام نشان میدهد ژانر کمدی در فیلمهای کوتاه، بهویژه کوتاههای چند ثانیهای، عملکردی درخشان دارد. شخصاً نیز علاقه دارم در لایههای زیرین کمدی، درام وجود داشته باشد. این ترکیب، هم خنده را صمیمانهتر میکند و هم تأثیر احساسی عمیقتری میگذارد.
در دورانی که رسانههای اجتماعی نقش مهمی در زندگی روزمره دارند و تأثیر زیادی بر محتوا میگذارند، آیا فکر میکنید جایگاه فیلمهای کوتاه تغییر کرده است؟ به نظر شما، آیا فیلمهای کوتاه میتوانند از طریق این رسانهها ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار کنند؟
رسانههای اجتماعی بدون تردید به ابزارهای قدرتمندی برای ارتباط و تعامل تبدیل شدهاند، اما در عین حال، بازتابهایی غیرواقعی از سبک زندگی را ارائه میکنند و در بسیاری موارد اعتیادآورند. در سالهای اخیر، این رسانهها نوعی شتاب در مصرف محتوا را به وجود آوردهاند و این پدیده، سینما را نیز تحت تأثیر قرار داده است. امروزه، بهویژه برای مخاطبان جوان، حفظ تمرکز در مدتزمانهای طولانی دشوارتر شده است. در چنین شرایطی فیلمهای کوتاه به دلیل ایجاز و شدت عاطفی و رواییشان میتوانند ارتباط مؤثرتری با مخاطب برقرار کنند. افزون بر این، رسانههای اجتماعی دسترسی به فیلمهای کوتاه را بسیار آسان کردهاند. دیگر نیازی نیست که مخاطب برای دیدن یک فیلم به سینما برود یا به تعهدی طولانیمدت تن بدهد. این آزادی و راحتی، فرصتهایی تازه برای دیده شدن فیلمها فراهم کرده، گرچه باید گفت بخشی از جادوی کلاسیک سینما را نیز از بین برده است. آن تجربه منحصربهفرد نشستن در تاریکی سالن، خاموش کردن تلفن همراه و غرق شدن در جهانی دیگر، در فضای پراکنده و سریع رسانههای اجتماعی به راحتی تکرار شدنی نیست.
source