ایکنا از نقاط قوت و ضعف فیلم «موسی» گزارش میدهد
فیلم «موسی» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، یکی از آثار برجسته سینمای دینی و دفاع مقدس است که در سالهای اخیر تولید شده و توجه گستردهای را به خود جلب کرده است. این فیلم با روایت داستانی که برگرفته از واقعیتهای تاریخی و دینی است، یکی از ویژگیهای مهم فیلم، تلاش در ایجاد ارتباط میان گذشته و حال است؛ موضوعی که در سینمای دینی و تاریخی، همواره چالشی مهم به شمار میرود.
«موسی» قصد دارد نه فقط روایتگر وقایع تاریخی باشد، بلکه با نگاهی نو به اهمیت آن دوران در شرایط فعلی کشور بپردازد و پیوندی میان ارزشهای سنتی و واقعیتهای امروز جامعه برقرار کند. به همین دلیل، فیلم با وجود برخورداری از جنبههای حماسی و جنگی، حاوی پیامهای فرهنگی و اجتماعی فراوانی است که مخاطب را به تفکر وا میدارد.
از منظر هنری، فیلم موسی در حوزههای مختلف فنی از جمله کارگردانی، بازیگری و طراحی صحنه تلاش کرده است اثری قابل قبول و متناسب با فضای موضوعی خود ارائه دهد. با این حال، در برخی بخشها میتوان ضعفهایی را در انسجام روایت و اجرای شخصیتها مشاهده کرد که باعث شده تجربه سینمایی برای برخی مخاطبان به طور کامل جذاب و تأثیرگذار نباشد. این نقاط ضعف به ویژه در زمینه فیلمنامه و روند داستانی گاهی موجب کاهش کشش فیلم شده است.
با این وجود، اهمیت «موسی» فراتر از جنبههای فنی است و باید آن را در چارچوب بزرگتری از سینمای تاریخی و تولیدات فرهنگی مرتبط با دین دید. این فیلم یکی از نمونههای شاخص تلاش برای مقابله با جنگ رسانهای و فرهنگی علیه ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی است و به همین دلیل، نقش مهمی در حفظ و ترویج این مفاهیم ایفا میکند. توجه به این بعد فرهنگی و سیاسی، فیلم را به اثر راهبردیتری در عرصه سینما تبدیل کرده است.
از سوی دیگر، فیلم موسی(ع) به عنوان اثری که مخاطب عام را هدف قرار داده، در زمینه جذب مخاطب نیز موفق بوده و توانسته توجه مخاطبان سینما را به موضوعات دفاع مقدس و مفاهیم دینی جلب کند. این مسئله اهمیت ویژهای دارد زیرا سینمای دینی و مقاومت همواره با چالشهای جدی در زمینه جذب تماشاگر روبرو بوده است. فیلم با نمایش ترکیبی از حوادث تاریخی و مضامین انسانی، موفق شده پل ارتباطی بین نسلهای مختلف ایجاد کند.
در نهایت، «موسی» نمونهای از سینمایی است که با وجود نقاط ضعف، به دلیل پیامهای انسانی، فرهنگی و اجتماعی عمیقی که منتقل میکند، جایگاهی ویژه در سینمای ایران پیدا کرده است. این فیلم، نه تنها یادآور ارزشهای دوران دفاع مقدس است بلکه به عنوان یک اثر هنری، زمینهای برای گفتوگو و بررسی موضوعات بنیادین هویتی و اجتماعی در جامعه معاصر فراهم کرده است. به این ترتیب «موسی» نقشی فراتر از سرگرمی صرف ایفا کرده و به عنوان اثری تأملبرانگیز در حافظه سینمای ایران باقی میماند.
گزارش ایکنا پیرامون فیلم سینمایی «موسی» با بهرهگیری از دیدگاههای کارشناسان و صاحبنظران حوزه سینما تهیه شده است. در این گزارش، نظرات ارزشمند حمید بهمنی، کارگردان فیلم، مهدی امینی، استاد دانشگاه سوره و همچنین جبار آذین، رضا منتظری و محمد سلیمانی، از کارشناسان برجسته سینما، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. در ادامه، با مرور این دیدگاهها همراه شما خواهیم بود تا به درک عمیقتری از ابعاد مختلف این اثر سینمایی برسیم.
در اولین قدم از این گزارش با سخنان حمید بهمنی، کارگردان سینما و تلویزیون پیرامون فیلم «موسی» همراه میشویم. وی در این زمینه اظهار کرد: سینمای دینی و قرآنی، بهخصوص در شرایط امروز سینمای ایران، جایگاه ویژه و تأثیرگذاری دارد. قرآن کریم که بهعنوان کلام خداوند نازل شده، برای همه زمانها و اقوام است و صرفاً مختص مسلمانان نیست. بسیاری از غیرمسلمانان هم از طریق همین آموزههای قرآنی به اسلام گرویدهاند که نشاندهنده بهروز بودن و همهجانبه بودن دین اسلام است. آیات قرآن، احادیث و تفسیرها، به گونهای طراحی شدهاند که هر انسانی در هر عصری بتواند از آنها درس بگیرد و به مسیر اصلی بازگردد. به همین دلیل ساخت آثاری مانند فیلم یا سریال «موسی» که قصهای قرآنی و تاریخی است، نه تنها از نظر فرهنگی، بلکه از نظر آموزشی و معنوی اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر فیلمسازان بزرگ جهان مثل کریستوفر نولان به آیات قرآن دسترسی داشتند، حتماً از این ثروت معنوی برای ساخت آثار بینظیر استفاده میکردند، چراکه مفاهیمی مثل نجوم، زمان و وجود در قرآن بسیار عمیق و قابل توجه است.
وی پیرامون ورود ابراهیم حاتمیکیا به سینمای تاریخی تصریح کرد: ابراهیم حاتمیکیا یکی از بزرگان و استادان مسلم سینما در کشور ما هستند و همیشه از کارهای ایشان یاد گرفتهام. ورود ایشان به حوزه سینمای دینی و به خصوص سینمای قرآنی، نقطه عطفی برای این ژانر است. هرچند نگاه تکنیکی وی با پیشکسوتانی مانند مرحوم فرجالله سلحشور متفاوت است، اما هدف و مفهوم آنها مشترک است. ساخت فیلمهایی که روایتگر داستانهای قرآنی باشد، علاوه بر اینکه یک کارنامه ماندگار برای ایشان ایجاد میکند، باعث تثبیت و احیای سینمای دینی در قالبی نو و مدرن نیز میشود. ساخت فیلمی مانند «موسی کلیم الله» که به تعاریف صحیح و واقعی حضرت موسی در قرآن میپردازد، از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا بسیاری از تحریفها و برداشتهای نادرست در خصوص این شخصیت در فرهنگ عمومی وجود دارد که باید اصلاح شود.
«موسی» موفق در گیشه
بهمنی فیلم «موسی» را موفق در گیشه نام برد و گفت: موفقیت فیلم «موسی» نشان میدهد که سینمای دینی میتواند هم اثرگذار هم مخاطبپسند باشد. این فیلم برخلاف آثار طنز یا فیلمهای سرگرمکننده، صرفاً برای جذب مخاطب ساخته نشده، بلکه هدف آن ثبت یک خط و مسیر صحیح در سینمای دینی است. وقتی یک اثر دینی با کیفیت و صداقت ساخته شود، به مرور زمان تأثیر خود را بر مخاطب میگذارد. فروش ۷۰ میلیاردی فیلم «موسی» نشان میدهد که مخاطب به آثار جدی و معنوی نیز توجه دارد. البته سینمای دینی باید همواره در تولید خود به زبان روز و تکنیکهای مدرن پایبند باشد تا هم جذابیت هنری داشته باشد و هم پیام را به درستی منتقل کند.
وی در پاسخ به این سوال که چه تفاوتهایی میان سینمای دینی سلحشور و حاتمیکیا وجود دارد؟ گفت: آقای سلحشور در حوزه سینمای دینی به لحاظ تکنیکی کاملاً متفاوت با نگاه آقای حاتمیکیا است. آقای سلحشور کار را به شکل سنتیتر و با سبک خاص خود پیش برد که تأثیرات بسیار زیادی هم داشته است؛ اما آقای حاتمیکیا با بهرهگیری از تکنیکهای مدرن سینمایی و نگاه حرفهای و بهروز، یک رویکرد تازه به سینمای دینی داده است. نکته مشترک آنها در این است که هدف هر دو بیان مفاهیم دینی و قرآنی به بهترین شکل ممکن و با حفظ ارزشهای اصیل اسلامی است. هر دو برای ایجاد یک مسیر مستحکم در سینمای دینی تلاش کردهاند که این کار باعث شده این ژانر در ایران زنده بماند و حتی رشد کند.
کارگردان فیلم «گلوگاه شیطان» ادامه داد: سینمای دینی اگر درست ساخته شود، میتواند تأثیر دهها برابر سینمای معمولی بر جامعه داشته باشد. این نوع سینما میتواند یک انقلاب پاک و فرهنگی ایجاد کند و به شکل بسیار مؤثری فرهنگ و سبک زندگی جامعه را تغییر دهد. وقتی فیلمی با پایههای قرآنی ساخته میشود، در واقع پیامهای خداوند به صورت تصویری و ملموس به مردم منتقل میشود. این کار باعث میشود رفتارها، اعتقادات و حتی مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه تحت تأثیر قرار گیرد. به عبارتی، ساخت و نمایش سینمای دینی مسئولیتی بسیار سنگین است که اگر درست انجام شود، تأثیر ماندگار و عمیق خواهد داشت.
وی در انتهای سخن بیان کرد: به فیلمسازان جوان توصیه میکنم که برای ساخت آثار دینی، ابتدا خودشان حافظ و عاشق قرآن و مفاهیم دینی باشند. سینمای دینی در واقع بازتاب کلام خداوند است و باید با عشق و شناخت عمیق ساخته شود. از طرف دیگر، باید به زبان روز سینما و تکنیکهای نوین هم آشنا باشند تا بتوانند این مفاهیم را به گونهای بیان کنند که برای مخاطب امروز قابل فهم و جذاب باشد. آینده سینمای قرآنی بسیار روشن است اگر همت و پشتکار وجود داشته باشد. با حضور فیلمسازانی مانند آقای حاتمیکیا و همچنین بهرهگیری از تجارب پیشکسوتانی مانند مرحوم سلحشور، میتوانیم امیدوار باشیم که این ژانر، هم از نظر محتوا و هم از نظر فرم، رشد کند و آثار فاخر و ماندگاری تولید شود.
ضعف در فیلمنامه
مهدی امینی، استاد دانشگاه سوره، دیگر صاحبنظر عرصه سینما درباره فیلم «موسی» گفت: فیلم «موسی» در مجموع جهتگیری مثبت و قابل قبولی دارد. ابراهیم حاتمیکیا با این اثر تلاش کرده تا به یکی از موضوعات بنیادین و مهم تاریخ ادیان یعنی رسالت حضرت موسی(ع) بپردازد. گرچه فیلم در بخشهایی مانند فیلمنامه و بازیگری ضعفهایی دارد، اما در انتقال پیام اصلی که امید به ظهور منجی و آمادگی برای یاری اوست، موفق عمل میکند. این نقطه قوت اصلی فیلم است که باعث میشود آن را اثری محترم و درخور توجه بدانیم، حتی اگر به سطحی ممتاز نرسد.
وی افزود: برجستهترین ویژگی فیلم، تأکید هوشمندانهاش بر وجه منجیگرایانه ماجرای حضرت موسی(ع) است. فیلمساز با بهرهگیری از عناصر دراماتیک همچون معجزات، الهامها، فداکاریها، رنجها و صبر پیامبران و یارانشان، پیام انتظار و آمادگی برای منجی را برجسته کرده است. این نگاه، فیلم را از صرف بازسازی یک واقعه تاریخی خارج کرده و به اثری مفهومی و معناگرا بدل ساخته است. مخاطب با دیدن «موسی» احساس میکند با قصهای صرفاً تاریخی مواجه نیست، بلکه دعوتی به تأمل در مسئولیتهای امروز انسان در برابر حق و عدالت را نیز میشنود.
تکنولوژی نو در خدمت اثر دینی
عضو گروه هنر و ادبیات اسلامی پژوهشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه فیلم از نظر استفاده از تکنولوژیهای نوین تولید نسبت به دیگر آثار تاریخی سینمای ایران جلوتر است، تصریح کرد: استفاده از تکنولوژیهایی مانند ویژوال پروداکشن، طراحی دیجیتال صحنهها و جلوههای ویژه پیشرفته، از نقاط قوت فیلم محسوب میشود. این تجربهای جدید و جسورانه در سینمای دینی ایران است که میتواند فضای آثار تاریخی را از یکنواختی خارج کرده و جلوهای امروزیتر به آن ببخشد. همین امر باعث شده فیلم از لحاظ بصری نسبت به نمونههای مشابه، در سطح بالاتری قرار گیرد. اما در عین حال باید گفت که فیلم در برخی صحنهها در استفاده از جلوههای ویژه دچار افراط شده و مرز میان سینمای رئال و انیمیشن را از دست داده است. این موضوع باعث شده برخی لحظات از حس واقعگرایی تهی شوند و مخاطب نتواند بهخوبی با فضای انسانی و دراماتیک فیلم ارتباط برقرار کند. ایجاد تعادل بین تکنولوژی و روایت انسانی یکی از اصول کلیدی ساخت آثار تاریخی است که در این فیلم در برخی موارد رعایت نشده است.
نبود پیوند میان تاریخ و امروز
عضو سابق شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی درباره کیفیت بازیها اظهار کرد: فیلم در بخش بازیگری ضعفهای جدی دارد. به جز دو بازیگر که نقش خود را در سطح قابل قبولی ایفا کردند، سایر بازیگران یا بازیهای خام و سطحی داشتند یا از استانداردهای سینمای حرفهای فاصله داشتند. اگر آن دو بازیگر نبودند، فیلم بیشتر شبیه یک اثر تلویزیونی درجه دو میشد تا فیلمی سینمایی با ابعاد بزرگ و معنوی.
وی در پاسخ به این سوال که آیا فیلم توانسته پیوندی بین تاریخ و زندگی امروز برقرار کند، بیان کرد: خیر. این یکی از مهمترین ضعفهای فیلم است. فیلم «موسی» میتوانست و باید بین آنچه در تاریخ بنیاسرائیل گذشته و شرایط امروز جامعه ما ارتباط برقرار کند. بسیاری از خطاها و غفلتهایی که در آن زمان اتفاق افتاد، مشابه اشتباهات امروز جامعه ما هستند. اگر این اتصال برقرار میشد، مخاطب امروز میتوانست چهره خود را در آئینه تاریخ ببیند و درباره رفتارهای خود تأمل کند؛ اما متأسفانه این ظرفیت مهم مغفول مانده است.
امینی در پایان سخنان خود اینگونه جمعبندی کرد: «موسی» فیلمی نسبتاً خوب است، اما نه خاص و ممتاز. اثری با پیام مهم و ارزشمند که در اجرا نتوانسته به نقطه اوج برسد. با این حال، باید به تولید چنین آثاری در سینمای ایران احترام گذاشت، چراکه سالهاست فیلمهایی از این جنس کم ساخته شدهاند. فیلم «موسی» قصد دارد یک خلأ را پر کند و در این مسیر موفق بوده است. امید دارم این فیلم نقطه شروعی برای ساخت آثار عمیقتر و اثرگذارتر در حوزه تاریخ دینی و مسائل معنوی جامعه امروز باشد.
در ادامه از نظر منتقدان سینمایی پیرامون فیلم «موسی» استفاده میکنیم و در اولین قدم نیز با سخنان علی منتظری، منتقد و کارشناس سینما همراه میشویم.
منتظری در آغاز سخنان خود پیرامون این اثر سینمایی گفت: برخلاف تبلیغات وسیعی که برای «موسی کلیمالله» انجام شد، آنچه در نهایت بر پرده آمد، فیلمی معمولی بود که نتوانست آنچنان که باید مخاطب را مجذوب خود کند. هر چند از نظر فنی، برخی نکات مثبت در فیلم وجود دارد؛ مثلاً استفاده از هوش مصنوعی در بازسازی صحنهها تجربهای تازه در سینمای ایران است و از این منظر باید آن را به فال نیک گرفت، اما در زمینههای کلیدی مثل فیلمنامه، درامپردازی، شخصیتسازی و حتی بازی بازیگران، با اثری زیر متوسط مواجه هستیم. بازی بازیگران شاخص همچون مریلا زارعی و فرهاد آییش قابل قبول است، ولی نمیتوان گفت درخشانترین نقشآفرینی آنهاست. مهمتر از همه، ضعف در فیلمنامه است که همه بخشهای دیگر را هم تحت تأثیر قرار داده است.
وی درباره ضعف فیلمنامه و تاثیر آن در روایت داستان چنین توضیح داد: درامپردازی ضعیف باعث شده فیلم نتواند حس کنجکاوی و همراهی را در مخاطب برانگیزد. سریالی چون «یوسف پیامبر» به دلیل روایت جذاب، توانست نسلهای مختلف را با خود همراه کند، اما «موسی کلیمالله» در همین گامهای ابتدایی، یعنی فصل اول که مربوط به کودکی حضرت موسی(ع) است، نتوانسته آن کشش لازم را ایجاد کند.
منتظری با بیان اینکه این دست تولیدات آثاری استراتژیک محسوب میشوند، بیان کرد: این پروژه از نظر استراتژیک بسیار مهم است؛ چراکه در شرایطی تولید شده که جنگ رسانهای و فرهنگی علیه کشور ما به اوج رسیده است. دشمنان بهویژه رژیم صهیونیستی تلاش میکنند چهره ما را در دنیا تخریب کنند. بنابراین، ساخت آثاری با محوریت پیامبران، تاریخ انبیا و مفاخر دینیمان، میتواند نقشی حیاتی در تقابل فرهنگی ایفا کند. اما این جنبه راهبردی نباید باعث شود کیفیت اثر فدای کلیشهها یا تعجیل در تولید شود.
وی همچنین درباره نگاه جهانی فیلم «موسی» اظهار کرد: یکی از مشکلات ما این است که مدام با خودمان رقابت میکنیم. وقتی اثری مثل «موسی کلیمالله» ساخته میشود، میگوییم نسبت به فلان سریال قبلی بهتر است. اما باید با استانداردهای جهانی سنجیده شود، نه صرفاً با آثار داخلی. بودجه کلان صرف چنین پروژهای شده، بنابراین توقع میرود از مشاوران برجسته بینالمللی برای فیلمنامهنویسی، کارگردانی یا طراحی صحنه استفاده شود. متأسفانه این نگاه در تولید این اثر دیده نمیشود.
منتظری ادامه داد: هر چند در ارزیابی و قیاس با فیلمهای اکران شده در سال جاری میزان مخاطبان فیلم چشمگیر است اما متأسفانه اصولاً مدتهای مدیدی است که بخش کثیری از مردم مقوله حضور در سینما را فراموش کردهاند و حتی پرفروش ترین فیلم سالهای اخیر هم نتوانست 10 درصد از جمعیت کل کشور را به سالن های سینما بکاشند. توقع این است که اثری دینی مانند «موسی کلیم الله» بتواند تعداد بیشتری از مردم را به سالنهای سینما جذب کند. باید بدانیم و آگاه باشیم که مردم ایران دیندوست و فرهنگمحور هستند. اگر فیلمی با کیفیت ساخته شود، آن را با جان و دل میپذیرند.
این کارشناس رسانه در پایان سخنان خود درباره ظرفیت مخاطب ایرانی برای درک آثار دینی گفت: برخلاف تصور برخی مسئولان، ظرفیت مخاطب ایرانی برای درک آثار دینی و مفهومی بسیار بالاست. اگر امروز با استقبال سردی مواجه میشویم، دلیل این نیست که مردم به سینمای دینی علاقه ندارند، بلکه ایراد از ماست که کار خوب تولید نکردهایم. مردم اگر کار خوب ببینند، از آن استقبال میکنند؛ همانطور که از سریالهایی مانند «یوسف پیامبر(ع)» یا «مختارنامه» استقبال کردند. باید همه ژانرها را داشته باشیم؛ سینمای کودک، اجتماعی، طنز، ترسناک، علمی ـ تخیلی و … همه این موارد لازم است؛ اما نباید از سرمایهگذاری درست در ژانر دینی و تاریخی غافل شویم، چون این ژانرها میتوانند قهرمانان واقعی ما را به نسل جوان معرفی کنند. در غرب قهرمان تخیلی میسازند و با آن قهرمانان تخیلی و پوشالی، میلیونها مخاطب جذب میکنند، در حالی که ما قهرمانان واقعی داریم، از حضرت موسی(ع) و امام علی(ع) گرفته تا مفاخر علمی و ادبی. باید این منابع الهامبخش را به درستی با فیلمنامههای قوی، کارگردانی درست و نگاه جهانی به تصویر بکشیم.
دومین منتقدی که از نظرات او پیرامون فیلم بهره بردیم جبار آذین، کارشناس سینما و رسانه است. وی پیرامون فیلم چنین اظهار نظر کرد: در درجه اول باید تأکید کنم که آنچه تحت عنوان فیلم سینمایی «حضرت موسی(ع)» در حال حاضر روی پرده است، اساساً یک فیلم سینمایی مستقل و کامل نیست. به این دلیل که این اثر در واقع بخش کوچکی از یک سریال بزرگتر تلویزیونی است که هنوز در دست ساخت است. به همین خاطر تحلیل این فیلم به صورت مستقل و به عنوان یک فیلم سینمایی کامل، کار چندان منطقی و دقیق نیست.
وی افزود: حاتمیکیا که یک کارگردان صاحبنام و توانمند در سینما و تلویزیون است، بدون شک مهارت بالایی در ابزار سینما و تصویر دارد، اما «موسی» یک ترکیب از مدیومهای تلویزیونی و سینمایی است و آنچه اکنون میبینیم، تنها بخشی کوچک از زندگی و مبارزات حضرت موسی است. بنابراین، کاستیهای ساختاری، روایی و پرداخت در این فیلم طبیعی است و نمیتوان آن را به عنوان یک اثر سینمایی مستقل کامل پذیرفت.
این کارشناس پیرامون کیفیت بخشهای نمایش داده شده فیلم، تصریح کرد: باید بگویم که بخش عظیمی از مضمون، محتوای اثر و شخصیتپردازی حضرت موسی هنوز کامل نشده و در این فیلم نمیتوان ادعا کرد که با یک موسی جامع و کامل مواجه هستیم. چون بخشهای مهمی از زندگی، مبارزات و درگیریهای موسی در قسمتهای بعدی سریال ارائه خواهد شد که فعلاً دیده نمیشوند. پس این فیلم ناقص است و تحلیل کامل و جامع درباره آن فعلاً ممکن نیست
وی درباره منابع هم چنین توضیح داد: در واقع فیلم بیشتر براساس متون توراتی و یهودی ساخته شده است تا نگاه قرآنی و اسلامی که ما در قرآن به حضرت موسی داریم. در قرآن مجید نگاه شفاف و ژرفی به زندگی و ارتباطات حضرت موسی ارائه شده که در این فیلم هنوز آن عمق و گستردگی دیده نشده است. بیشتر تمرکز فعلی روی دوران کودکی موسی است، که اتفاقاً بخشهایی از آن در کتابهای مقدس دیگر نیز مطرح شده و هنوز ربطی به نگاه تحلیلی شیعی پیدا نکرده است.
آذین متذکر شد: مجدداً میگویم هنوز فیلم ناقص است و باید منتظر نسخه اصلی باشیم. آن موقع میتوان بررسی کرد که آیا نگاه شیعی، اسلامی و قرآنی در آن رعایت شده یا خیر. فعلاً نمیتوان قضاوت نهایی داشت. درباره مسائل فنی هم چنین نظری دارم. بازیها به دلیل ناقص بودن فیلمنامه و نیمهکاره بودن پروژه، هنوز فرصت ظهور کامل پیدا نکردهاند. بازیگران بخشهایی از نقشهای خود را ایفا کردهاند که ممکن است در قسمتهای بعدی سریال بهتر دیده شوند. برای مثال، بازیگر نقش فرعون یا نقش مادر حضرت موسی(ع) ممکن است در ادامه سریال درخشش بیشتری داشته باشند. با این حال، با توجه به بودجه قابل توجه و حضور هنرمندان شناخته شده، انتظار میرود کار نهایی به اثر قابل مشاهده و ماندگاری برای مخاطب تبدیل شود.
وی عملکرد فیلم در گیشه را معمولی توصیف کرد و افزود: معمولاً آثاری که سرمایهگذاری دولتی و نهادی دارند، حمایت مالی و تبلیغاتی قوی هم دارند. اگر فیلم به صورت کامل ساخته میشد و یک اثر سینمایی مستقل بود، احتمالاً میتوانست فروش بسیار بیشتری داشته باشد؛ اما با شکل و کیفیت فعلی، فروش به میزان انتظار نرسیده است.
در گام پایانی این گزارش، به سراغ تحلیل محمد سلیمانی، منتقد سینما رفتیم. وی در ارزیابی فیلم «موسی» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، این اثر را در قیاس با سایر تولیدات تاریخی چند سال اخیر، قابلتوجه و دارای جایگاه ویژه دانست. سلیمانی معتقد است فیلم با توجه به امکاناتی که برای تولید آن فراهم شده، توانسته تا حد زیادی به اهداف اصلی خود نزدیک شود. با این حال تأکید کرد نسخهای که در حال حاضر در سینماها اکران شده، نباید به عنوان نسخه نهایی در نظر گرفته شود؛ چراکه همچنان در بخشهایی مانند فیلمنامه و ساختار اجرایی، نیازمند تکمیل و بازنگری است. از دید او، نسخه فعلی بیشتر به مثابه یک تمرین جدی یا دستگرمی برای تولید نسخه اصلی، که قرار است در قالب یک سریال تلویزیونی عرضه شود، قابل ارزیابی است.
«موسی» آغازگر تجربهای نو در سینمای دینی
سلیمانی در ادامه با اشاره به برخی قضاوتهای عجولانه که در فضای رسانهای و جشنواره فیلم فجر پیرامون این اثر مطرح شده را ناعادلانه توصیف کرد و گفت: باید منتظر نسخه نهایی بود. فیلم «موسی» از تکنولوژیهایی در حوزه جلوههای ویژه بهره برده که در سینمای ایران کمسابقه یا حتی بیسابقه بودهاند. از این جهت، این تجربه یک گام مهم رو به جلو برای سینمای دینی و تاریخی ایران است.
وی با تأکید بر اهمیت ساخت آثار تاریخی و مذهبی، اظهار کرد: چنین آثاری کارکرد استراتژیک دارند و نقش مهمی در ارتقای هویت فرهنگی و دینی کشور ایفا میکنند. اما با توجه به هزینههای سنگین تولید اینگونه فیلمها، ورود بخش خصوصی بهتنهایی کافی نیست. در این میان، حمایت نهادهایی چون صداوسیما و دیگر مراکز دولتی، ضرورتی انکارناپذیر است. متأسفانه در سالهای اخیر فقدان همین حمایتها موجب شده یا پروژههایی از این دست اساساً کلید نخورند، یا با کیفیتی پایینتر از حد انتظار تولید شوند. در حالیکه ایران از نظر نیروی انسانی متخصص، امکانات فکری، و ظرفیت هنری، چیزی کم ندارد؛ تنها چالش اصلی، تأمین منابع مالی و زیرساختهای فنی است.
انتخاب هوشمندانه حاتمیکیا برای هدایت پروژه
سلیمانی، انتخاب ابراهیم حاتمیکیا برای کارگردانی این پروژه را تصمیمی درست ارزیابی کرد و تصریح کرد: حاتمیکیا در کارنامه خود نشان داده که توانایی پرداختن به موضوعات عمیق و چندلایه را دارد. انتخاب او برای ساخت «موسی» یک انتخاب هوشمندانه بود، گرچه سینمای ایران کارگردانان باتجربه و مستعد دیگری نیز دارد که اگر حمایتهای لازم از آنها صورت گیرد، توان خلق آثاری مشابه یا حتی بهتر را نیز خواهند داشت.
این منتقد سینما در ادامه، نسخه فعلی فیلم «موسی» را گامی ابتدایی دانست و گفت: آنچه تاکنون از فیلم دیدهایم، بیشتر تمرینی برای ارائه یک تجربه بصری نو بوده است؛ استفاده از جلوههای ویژهای که در سینمای ایران تاکنون تجربه نشدهاند. از این جهت، ارزش فیلم در جسارت و نوآوری آن است، نه در تکامل فیلمنامه یا انسجام نهایی روایت. باید منتظر سریال تلویزیونی این پروژه ماند، چراکه بهاحتمال بسیار، از نظر داستانپردازی، شخصیتپردازی و تأثیرگذاری کلی، کاملتر و قابلقبولتر خواهد بود.
مخاطب همچنان آماده تماشای آثار دینی است
سلیمانی با رد این فرض که مخاطب امروز علاقهای به آثار تاریخی یا مذهبی ندارد، گفت: برخلاف این تصور، مخاطب ایرانی همچنان آمادگی پذیرش چنین آثار معنوی و هویتمحوری را دارد. تنها کافی است فیلمنامهها جذاب، روایتها تازه و پرداختها حرفهای باشند. اگر این سه ضلع تأمین شوند و در کنار آن، تبلیغات مؤثر و هدفمند انجام شود، قطعاً فیلمهایی چون «موسی» با استقبال مخاطب مواجه خواهند شد.
محمد سلیمانی در پایان سخنان خود با تأکید بر اینکه سینمای دینی ایران ظرفیتهای فراوانی برای تولید آثار ماندگار دارد، گفت: اگر روایتهای تاریخی و قرآنی با زبان امروز و با بهرهگیری از فناوری روز و نگاه هنرمندانه ساخته شوند، هم میتوانند مخاطب را جذب کنند و هم تأثیر فرهنگی و معرفتی عمیقی بر جامعه بگذارند. فیلم «موسی» را باید در همین چارچوب دید؛ یک گام روبهجلو که هنوز کامل نشده، اما نوید آیندهای روشن را میدهد.
نتیجهگیری
فیلم «موسی» با توجه به اهمیت موضوع دینی و تاریخیاش، جایگاهی ویژه در سینمای دینی ایران یافته است و تلاش شده است تا از فناوریهای نوین مانند ویژوال پروداکشن و هوش مصنوعی در آن بهره گرفته شود تا جلوهای مدرن و جذاب برای مخاطب معاصر داشته باشد. ساخت چنین آثاری با محوریت قصههای قرآنی و پیامهای معنوی، به ویژه در شرایط فرهنگی و رسانهای کنونی، بسیار راهبردی و ضروری است و میتواند تأثیر عمیقی بر جامعه و مخاطبان داشته باشد. از طرفی، نقاط قوت فیلم مانند پیام امید به ظهور منجی و پرداخت به وجه منجیگرایانه حضرت موسی(ع) و همچنین استفاده هوشمندانه از جلوههای ویژه، در کنار تلاش ابراهیم حاتمیکیا به عنوان کارگردانی مطرح، مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، ضعفهایی در فیلمنامه، بازیگری و خصوصاً ناتوانی در ایجاد ارتباط قوی بین تاریخ و شرایط روز جامعه وجود دارد که باعث شده فیلم از رسیدن به سطحی ممتاز باز بماند و نتواند تمام ظرفیتهای موضوع را به طور کامل بهرهبرداری کند.
علاوه بر این، برخی منتقدان به افراط در استفاده از جلوههای ویژه و کمبود دراماتیک و شخصیتپردازی اشاره کردهاند که به کاهش تأثیرگذاری عاطفی و انسانی فیلم انجامیده است. همچنین ضعف در مدیریت روایت و درامپردازی سبب شده فیلم نتواند مخاطب را به طور کامل جذب و همراه کند و این مسئله باعث شده فروش و بازخورد عمومی اثر، علیرغم اهمیت موضوع، کمتر از انتظار باشد. به طور کلی، «موسی» فیلمی قابل احترام و گامی مهم در سینمای دینی و قرآنی ایران است که با وجود نقاط ضعف اجرایی، توانسته خلأیی در این حوزه را پر کند و زمینهای برای تولید آثار عمیقتر و اثرگذارتر فراهم آورد. آینده این ژانر به حضور فیلمسازان توانمند، ترکیب دانش دینی با تکنیکهای نوین سینمایی و توجه جدی به کیفیت فیلمنامه و بازیگری وابسته است تا سینمای دینی همزمان پیامآور و هنری باشد و بتواند مخاطب گستردهتری را جذب کند.
گزارش از داوود کنشلو
انتهای پیام
source