خبرگزاری تسنیم ـ بهروز دلاور؛ دانشمندان علم منطق در باب «تعریف» می‌گویند: «معرِف» باید اجلای از «معرَف» یا مساوی با او باشد. یعنی اگر می‌خواهید واژه‌ای را تعریف کنید، کلماتی را به کار ببرید که ابهامش بیشتر از آن واژه نباشد. گنگ‌تر نشود. مخاطب را گرفتار پیچیدگی و سخت فهمی نکند. این قاعده اختصاص به تعریف و معانی واژگان ندارد. تعریف‌کردن از شخصیت‌های بزرگ نیز همین‌گونه است.

حتماً تجربه کرده‌اید در مراسم بزرگداشت یک شخصیت عالی‌مقام، فردی دعوت شده است که هیچ‌گونه سنخیتی با آن شخصیت ندارد. پشت تریبون حاضر می‌شود و سخنرانی را آغاز می‌کند. بیانات سخنران که تمام می‌شود شما با خودتان می‌گویید: «عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری» یا کتابی که در مدح و بیان فضیلت‌های یک شخصیت تاریخی نگاشته شده است را می‌خوانید. پس از مطالعه کتاب از ذهن تان عبور می‌کند که ای‌کاش این کتاب نوشته نمی‌شد.

امروزه فضای مجازی پر شده است از این‌ نوشته‌ها و تحلیل‌ها. نوشته‌هایی که از عمق تحلیلی برخوردار نیست. «معرِف»ها سنخیتی با «معرَف»ها ندارند. گاهی شخصیت ستودنی و بزرگ به مسلخ می‌رود. گاهی نیز شخصیتی پست و دون‌مایه جایگاهی برای خود پیدا می‌کند.

درست است که در مواردی نیت فرد بسیار صادقانه و از روی خلوص است. می‌خواهد شخصیت را آن‌گونه که هست تعریف و تمجید کند. اما چه کنیم که نمی‌تواند. بااین‌همه از جمله مهم‌ترین غرض‌های این رخداد تاریخی، کم جلوه‌کردن «معرَف» است. شیطان نمی‌خواهد آن شخصیت به درستی نمایان شود. به خوبی آگاه است که اگر صحنه به درستی روشن شود، باید بساط خودش را جمع کند. زیرا او به شدت علاقمند تاریکی است. در تاریکی‌ها به اهدافش می‌رسد. هر جلوه از توحید و اهالی که توحید که باز شود، شیطان به انزوای خودش فروتر می‌رود. دقیقاً در همین نقطه جریان تحریف شکل می‌گیرد.

تحریف از مهم‌ترین راهبردهای پیروان شیطان است. هر گاه روشنایی مشاهده می‌کند، به سرعت حجابی را بر روی آن می‌گذارد تا چشم‌ها آن را نبیند. دل‌ها با آن ارتباط برقرار نکند. اراده‌ها به آن متصل نشود. فکرها درگیر آن نشود. می‌کوشد تا نظام اولویت‌های جامعه را به سمت‌وسوی دیگری سوق دهد تا آن شخصیت و آن حادثه مهم تاریخی را به فراموشی بسپارد. یا اگر نمی‌تواند آن را حذف کند، حداقل آن را تحریف کند.

برای نمونه می‌توان به خورشید پر فروغ دوران معاصر، حضرت روح‌الله اشاره کرد. امام را از کجا بشناسیم که در تله تحریف نیفتیم؟ ارکان اصلی شخصیت امام چیست؟ محصولات اصلی وجود نازنین امام را چگونه تحلیل کنیم تا کم‌وکاستی پیرامون آن نباشد؟ کدام خورشید پر فروغ دوران می‌تواند امام را آن‌گونه که هست معرفی کند تا سطحی‌نگری و سطحی نگاری به سراغمان نیاید؟ سؤال اصلی را به‌گونه‌ای دیگر طرح کنم. کدام شخصیت نورانی است که جریان شیطان می‌کوشد صدای او پیرامون معرفی امام و انقلاب اسلامی شنیده نشود؟

به نظر می‌رسد رهبر حکیم انقلاب اسلامی، امتداد اصیل و درست امام خمینی است. در مکتب امام شاگردی کرده و اکنون به رهبری حکیم، متفکری مبارز که در استمرار آبروی هزار‌ساله شیعه در تلاش است معارف شیعی را منتشر کرده و به عرصه عمل بکشاند.

از  اقدامات مهم ایشان جلوگیری از تحریف شخصیت امام به دست رسانه‌ها و بلندگوهای بیگانه از وادی توحید است. بیانات ایشان در مراسم‌های سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در راستای این مأموریت مهم است. این سخنرانی‌ها نه صرفاً برای بزرگداشت و بزرگ‌نمایی یک شخصیت تاریخی در مطالعات تاریخی انقلاب اسلامی است؛ بلکه قصد دارد ابعاد و لایه‌های این سرآمد کم‌نظیر تاریخ را باز کند. می‌خواهد حجاب‌های را بردارد تا خورشید بتواند نورش را بر همه جهان معاصر بتاباند. می‌خواهد اراده‌های استوار را نسبت به گنج شگفت‌انگیز مکتبی آشنا سازد. امید که اراده‌ها گرد او آمده تا چشمانمان به جمال بی‌همتای دوازدهمین پیشوای امامت و ولایت روشن شود.

انتهای پیام/

source