
تصویر امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی به طور غیر مستقیم در مستندهای «آفتاب و عشق»، «بانو قدس ایران» و «احمد» انعکاس یافته است.
طبق اعلام روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، امام خمینی (ره) به عنوان یکی از مهمترین سیاستمداران معاصر جهان، همواره شخصیتی مهم و خاص بوده است، مراحل مختلفی از زندگی او، مثل مهاجرت از ایران در اواخر دهه ۴۰ به دلیل فشارهای دولت پهلوی و تبعیدی که از نجف کلید خورد و به پاریس رسید تا بازگشت به ایران، استقبال باشکوه و سالهای دشوار جنگ، بارها مرکز توجه رسانههای داخلی و خارجی بود. در سینمای مستند، تصویر امام راحل، انعکاسی از رخدادها و شخصیتهاست. شاید به این دلیل که زندگی مراجع و پس از آن، شخصیتهای سیاسی همواره در سایهای است دور از رسانهها.
اولین گام را جواد شمقدری برداشت. او پس از ارتحال امام خمینی (ره) با گروهی از فیلمبرداران از صحنههای عزاداری و تشییع و خاکسپاری باشکوه و خاص امام تصویربرداری کرد و در نهایت آن را در قالب فیلم مستند «آفتاب و عشق» تدوین کرد که بارها از تلویزیون پخش شده. شاید امروز تماشای این مستند، به عنوان فیلمی ساده، بدون دیالوگ، موسیقی و نریشن، ملالآور باشد، اما امتیاز فیلم شمقدری وفاداری به واقعیت و ثبت سندی روزگاری است که تکرار نمیشود. تصاویر او، انبوه ایرانیان سیاهپوش، سوگواری در خیابان و کوچه و سیل جمعیتی که در بیابانی دور از پایتخت برای خداحافظی با رهبرشان آمده ثبت کرده و از این منظر، خاص و باارزش است. شمقدری قصد داشت در سینمای داستانی هم سهگانهای درباره کودکی، جوانی و سالمندی امام خمینی (ره) کارگردانی کند، اما این اتفاق رخ نداد.
مصطفی رزاق کریمی فیلمسازی است که دو تجربه مستندسازی غیرمستقیم درباره امام راحل داشته و هر دو فیلم او، پرحاشیه و جنجالی از کار درآمده، این موضوع نشان میدهد که هنوز درباره امام خمینی (ره) و نزدیکانش سوالهای فراوانی وجود دارد، و شخصیت امام قابل بررسی و مطالعه است. در «بانو قدس ایران» که مستندی شاعرانه و زنانه است، رزاق کریمی به سراغ همسر امام خانم خدیجه ثقفی رفته و در دل روایتی عاشقانه، سرگذشت زنی را به تصویر کشیده که همسرش سیاستمداری شاخص است، بانویی که عاشق امام (ره) است و سیاست و وظایف امام خمینی (ره) نسبت به مردم و ایران، همواره زندگی آرامشان را تحت تاثیر قرار داده است. رزاق کریمی در این فیلم، که مدافعان و مخالفان فراوانی دارد برای نخستین بار به حریم خانوادگی یک مرجع ورود میکند و اگر چه تصاویر زیادی از بانو ثقفی ندارد، اما از زندگی شخصی این زوج، شهادت فرزند بزرگشان و حتی اختلاف نظرهایشان در مسائل، صحبت کرده است. در «بانو قدس ایران» فصلی است تاثیرگذار که جانمایه این مهر را نشان میدهد، امام خمینی (ره) برای بستری شدن به بیمارستان میرود و بانو، رفتنش را تماشا میکند، وداعی که گویا هر دو از آن خبر دارند. واکنش امام (ره) برای عیادت بانو در بیمارستان، عشق ایشان به همسرش را عیان میکند.
عروج فیلم که تهیه کننده «بانو قدس ایران» است، تصمیم میگیرد دومین فیلم درباره امام راحل را با محور فرزند دوم او، حاج احمد آقا کارگردانی کند، در «بانو قدس ایران» رد پای حاج آقا مصطفی پررنگ است، شهادت او به عنوان یک رخداد مهم در زندگی این خانواده، فصلی جذاب از فیلم «بانو قدس ایران» است، در «احمد»، رزاق کریمی میکوشد تصویری از فرزند دوم امام که همراه و همگام اوست ارائه دهد. این بار، شخصیتهای سیاسی (بیشتر از جناح چپ و اصلاح طلب) مقابل دوربین هستند و این، حاشیهها برای فیلم را بیشتر میکند، کمتر کسی به این موضوع میاندیشد که رزاق کریمی میکوشد تاریخ معاصر را روایت کند، آن هم با محور یک شخصیت کاریزماتیک و تکرار نشدنی. در این مسیر، او موافقان و منتقدانی دارد، آنهایی که به فیلم ایراد میگیرند، فراموش کردهاند که مستندساز میکوشد راوی باشد، راوی صادق یکی از مهمترین مقاطع تاریخ ایران.
سالها از ۱۴ خردادی سپری شده که ایران، به شکلی غریب در سوگ رهبرش سیاهپوش شد، رهبری که حضورش در تاریخ سیاسی ایران، فصلی تازه بود. تصویر امام خمینی (ره) در سینمای داستانی ایران، جز در فیلم «فرزند صبح» (پروژه شکست خورده بهروز افخمی)، به طور کامل وجود ندارد، شاید سکانس تشییع امام (ره) در «از کرخه تا راین» و گریه بیامان سعید (علی دهکردی) خاطرهانگیزتر باشد. اما سینمای مستند، با ۳ فیلم یاد شده، همچنان یادآور و ثبت کننده سیمای مردی است، که تاریخ و سرنوشت ایران را تغییر داد.
انتهای پیام/
source