به گزارش ایکنا، استاد کریم مجتهدی در مقام مؤلف کتاب «دکارت و فلسفه او» به عنوان فیلسوف و استاد فلسفه دانشگاه تهران متولد سال 1309 و درگذشته به سال 1402 است.
این چهره فاخر عرصه اندیشه و فلسفه کشور؛ در مقدمه این کتاب خود در سرآغاز بحث درباره دکارت به این مسئله اشاره دارد که شناختن یک فیلسوف، محدود کردن افکار او به چند گفته تکراری و اکتفا به دانستههای قبلی درباره او نیست. بلکه نظر فیلسوفان بزرگ، گسترده تر از آن است که یک باره و در یک نگاه به چند عبارت خلاصه شود و بتوان درباره شان حکم قطعی داد.
مجتهدی میگوید آشنایی او با دکارت سابقهای طولانی دارد و طی مدت تحصیلات خود در سوربن پاریس به ویژه در مقطع کارشناسی، احساس میکرده اکثر اساتید فرانسوی تأکید بیش از اندازهای روی اهمیت فکر و روش دکارت داشتهاند.
این مؤلف میگوید خود را یک متفکر دکارتی نمیداند و عقل را بسیار وسیعتر و عمیقتر از چیزی تصور میکند که در فلسفه دکارت عنوان شده است.
مؤلف کتاب «دکارت و فلسفه او» معتقد است شاید از لحاظی، هیچ فیلسوف عصر جدید به اندازه دکارت، ریشهها و مسائل تفکر جهان غرب را یکجا منعکس نکرده باشد و شاید بدون تأمل در فراز و نشیب و زوایای پنهان تفکر او که در عین سادگی، پیچیده و مبهم به نظر میرسند نتوان جنبههای مختلف فرهنگ غرب را در عصر جدید احصا کرد و با آنچه از گذشته دارد یا آنچه از آینده خبر میدهد آشنا شد، اما اشتباه است اگر فکر دکارت را براساس گرایشهای فایق عصر تجدید حیات فرهنگی غرب یعنی رنسانس، که بیشتر در سه ربع اول قرن 16 بر اذهان نخبگان حاکم بود، مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
چون افکار دکارت اگرچه عکسالعملی مقابل قرون وسطا بودند، اما سنخیتی با افکار رایج قرن شانزدهم هم نداشتند و در فلسفه دکارت، عملا شاهد تحول نفس «روح تجدد» از نوع کثرتگرایی بحرانیاش به یک صورت اصولی هستیم که به نحو متداول، رسمی و کلاسیک خوانده میشود.
دکارت به نحو جدیدی از اصالت عقل استفاده کرد. او واقعیت خاصی برای عقل قائل شد. او یک دستور اول دارد که میگوید: «هیچ چیز را حقیقت نمیدانم مگر این که بر من بدیهی باشد و در تصدیقات خود از شتابزدگی و سبق ذهن و تمایل بپرهیزم و نپذیرم مگر آن را که چنان روشن و متمایز باشد که هیچگونه شک و شبهه در آن نماند.» به عقیده اکثر دکارت شناسان، در این دستور چکیده کل فلسفه و روش دکارت و انعکاس هدف اصلی او نهفته است.
مطالب کتاب «دکارت و فلسفه او» در 10 فصل تدوین شدهاند که از این قرارند:
«سالشمار زندگی و کارنامه دکارت»، «کلیات فلسفه دکارت»، «تکوین جهان به روایت دکارت»، «رساله جهان یا رساله نور»، «ملاحظاتی درباره فلسفه و روش دکارت»، «روش یا روشهای دکارتی»، «به چه معنی، فلسفه دکارت مبتنی بر اصالت عقل است؟»، «تأملات و اعتراضات»، «انفعالات نفسانی» و «دکارت در ایران».
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
«آرنو برای نشان دادن ضعف تحلیلهای دکارت، به روش منطق صوری متوسل می شود و مطالب را به صورت قیاسی در نظر میگیرد. کبرای قضیه ما این است «از هر چیزی که شناخت واضح و متمایز داریم، آن خود مستقل و متمایز است.» صغرای قضیه را این طور میتوان در نظر گرفت «از نفس خود شناخت واضح و متمایزی داریم»، پس نتیجه باید گرفت که «آن مستقل و مجرد است». البته درباره جسم هم به همین صورت می توان استدلال کرد، ولی اشکالی اصلی که آرنو بر دکارت وارد می داند این است که حتی اگر کبرای قیاس ما درست باشد باز الزاما به نتیجه مورد نظر دکارت نمی توان رسید.
زیرا احتمال دارد ما چیزی را به نحو واضح و متمایز دریابیم بدون اینکه آن را به نحو کامل بشناسیم، مثلا تصور خداوند در نزد ما واضح است بدون اینکه به نحو تام و کامل او را شناخته باشیم. آرنو برای تحکیم انتقاد خود به جوابی اشاره می کند که دکارت به اعتراضات اول (از جانب کاتروس) داده و یادآوری میکند که خود او گفته است که تمایز لازم نیست واقعی باشد بلکه در حد تمایز صوری (ماهوی) کافی است.
کتاب «دکارت و فلسفه او» نوشته کریم مجتهدی به تازگی توسط انتشارات امیرکبیر باز نشر شده است. این کتاب با 238 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 238 صفحه عرضه شده است. چاپ اول این کتاب سال 1382 عرضه شد و حالا نسخه های چاپ هفتم در بازار عرضه شدهاند.
انتهای پیام
source