به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علیرضا قزوه نویسنده کتاب «پرستو در قاف» در ادامه روایت خود از سفر حج و نگارش سفرنامهاش گفت:
جلال آلاحمد انسانی با هویت، اصیل و روشنفکر بود که علیه روشنفکری بیمحتوای زمان خود شورش میکرد. در آن روزگاری که نحلههای سیاسی مختلف وجود داشتند، جلال بهعنوان مسلمانی معتقد به آرمانهای ایرانی و اسلامی، توانست هویت خود را حفظ کند. او به حج میرود و در آنجا به کسانی که به اعمال حج میخندند توهین میکند و میگوید که شما اجازه ندارید به زیباییهای حج و آداب خوب مسلمانی توهین کنید.
در کتابهای او، هم قلم روان و هم نثر بسیار زیباست. یکی از افرادی که تأثیر گذاشت و سفرنامهاش را خوانده بودم دکتر شریعتی است. نگاههای حج شریعتی به حج، نگاهی عمیق و دارای محتواست. او تأکید میکند که نباید آداب را سرسری گرفت و میگوید که باید تفکر کنید.
شخصیت دیگری که سفرنامهاش بر من تأثیر داشت، ناصر خسرو است. او حدود هزار سال پیش به حج رفت و توصیفاتی که ارائه میدهد، به نوعی حج غریبانه، فقیرانه و رندانه است. این شخصیت با سختیهایی که در سفر متحمل میشود، تجربهای زیبا از مناسک حج را توصیف میکند. حتی حج تا همین 50 یا 100 سال پیش با حج امروز بسیار متفاوت است.
بهعنوان مثال، حجی که من در سال 72 به جا آوردم با فضای سنگزنی شیطان، با حج امروز که از تختهسنگهای بسیار بزرگی برای این هدف استفاده میشود، متفاوت است. در حج بعدی که در سال 87 مشرف شدم، متوجه شدم که فضاها کاملاً تغییر کرده و مدرنتر شدهاند. این مدرنیزه شدنهایی که انجام میشود، گاهی از محتویات و عمق معنوی ما دور میکند.
مهم است که بدانیم در روزهای گذشته، مردم در هزار سال گذشته و حتی در 100 سال اخیر با چه سختیهایی به حج میرفتند. به عنوان مثال، در سفرنامهی عهد قاجار، مهدی قلیخان هدایت را مثال میزنم که سفرهای خود را در شرایط سخت و گاهی با مشکلاتی چون گم کردن راه و کمبود آب توصیف کرده است.
.
امروز ما با نشستن در هواپیما، در مدت دو یا سه ساعت به راحتی به محل حج میرسیم، در حالی که در گذشته مردم با مشکلات زیادی مواجه بودند. بر این اساس، باید از تاریخ آگاه باشیم. به عنوان مثال، فردی با بیش از 10 سفر به حج نمیخواست از آب زمزم بنوشد چون دلوی خاص داشت که یک سلطان هدیه داده بود و او نمیخواست با آن دلو از آب زمزم بنوشد. عارفانی که به این مکانها میآمدند، نگرشهای خاص خود را داشتند و در سفرنامههایشان میتوان این تجربیات را مشاهده کرد.
هدف من از نوشتن سفرنامه «پرستو در قاف» این است که علاوه بر انعکاس نگاههای گذشته، این فضاهای تاریخی و تغییراتی که در قرنها ایجاد شده را معرفی کنم. من سعی کردهام که در کنار تحلیل تاریخی، به روح محتوا نیز بپردازم و ببینم زمینۀ تاریخی آن فضاها چه بوده و بزرگان درباره آن چه نظری داشتهاند.
به عنوان مثال، در گذشته مردم با حیوانات یا بر روی الاغ و استر دور خانهی خدا میگشتند. امروزه با توجه به پیشرفت تمدنی در اروپا و جهان، باید بدانیم که مسلمانان نیز نیاز دارند برای حفظ تمدن خود جدیت کنند. یا مثلاً سنگ حجرالاسود در تاریخ دزدیده شده، سیلهای مکرر خانه خدا را ویران کرده و تغییرات زیادی در طول زمان به وجود آمده است. افرادی که پا به آنجا میگذارند، باید با این تاریخ و حوادث آشنا شوند.
source