قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است؛ نقطهای که نهتنها آغازگر حرکت انقلابی مردم علیه استبداد پهلوی بود، بلکه زمینهساز شکلگیری نهضتی شد که به رهبری امام خمینی(ره) سرانجام به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ انجامید. این قیام، که با سرکوب شدید مردم به دست رژیم شاه همراه شد، چهرهای آشکار از ماهیت نظام پهلوی و نیز عمق پایبندی مردم به دین و مرجعیت دینی را به نمایش گذاشت.
با گذشت بیش از 60 سال از آن واقعه تاریخی، پرسش مهمی پیش روی ماست؛ چرا هنوز این مقطع سرنوشتساز در قالب فیلم، سریال یا مستندهای تأثیرگذار بازنمایی نشده است؟ سینما و تلویزیون، بهعنوان ابزارهای قدرتمند روایتگری و اثرگذاری بر افکار عمومی، میتوانستند و میتوانند نقش پررنگی در بازخوانی این وقایع ایفا کنند؛ اما در عمل، آنچه به تصویر کشیده شده، یا بسیار اندک است یا ناقص و پراکنده.
این غفلت، در حالی اتفاق افتاده که جریان رسانهای دشمن، از سالها پیش تلاش سازمانیافتهای برای تحریف تاریخ انقلاب و سفیدسازی چهره دوره پهلوی آغاز کرده و به شکل فزایندهای نسل جدید را هدف قرار داده است. در چنین شرایطی، نبود روایتهای هنرمندانه و متعهدانه از انقلاب اسلامی، تنها یک خلأ فرهنگی نیست، بلکه میتواند تهدیدی برای حافظه تاریخی ملت و هویت ملی ما نیز تلقی شود.
ایکنا در گفتوگو با جواد شمقدری، کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی به بررسی علل این غفلت، موانع تولید آثار تاریخی و ضرورت ورود جدی هنرمندان و مدیران فرهنگی به عرصه روایت انقلاب اسلامی، بهویژه قیام ۱۵ خرداد پرداخته است. در ادامه با این گفتوگو همراه میشویم.
ایکنا – با توجه به اینکه در سالروز قیام ۱۵ خرداد قرار داریم و شما از جمله هنرمندانی هستید که در حوزه تاریخ معاصر ایران فعالیت کردهاید، مایلیم از منظر شما بررسی کنیم که سینما و تلویزیون کشور تا چه اندازه توانستهاند به تصویرگری درست و مؤثر رویدادهای مرتبط با انقلاب اسلامی، از خرداد ۱۳۴۲ تا امروز، بپردازند.
باید اذعان کرد که دوره تاریخ معاصر، بهویژه از خرداد ۱۳۴۲ به بعد، یکی از پیچیدهترین و البته پرحادثهترین مقاطع تاریخی کشور ماست. این پیچیدگی صرفاً در ماهیت رویدادها نیست بلکه در امتداد و درهمتنیدگی آنها با آینده کشور نیز خود را نشان میدهد. برای مثال، وقتی حضرت امام خمینی(ره) در دوران تبعید فرمودند «من اکنون در گهوارهها یارانی دارم» بسیاری باور نمیکردند که 18 سال بعد، همان نسل خردسال، در صف اول انقلاب قرار گیرد و سپس در میدان جنگ و دفاع مقدس حاضر شود. این تحقق وعده و پیشبینی، وجهی از همان عمق و رمزآلودی تاریخ انقلاب اسلامی است.
بنابراین، اگر نتوانیم این دوره تاریخی را با دقت، هنرمندی و ظرافت در قالبهای متنوعی همچون سینما و تلویزیون روایت کنیم، در واقع به آیندگان خیانت کردهایم. نسل امروز ما حق دارد روایت دقیق، مستند و هنرمندانهای از این دوره مهم دریافت کند؛ روایتی که بهویژه نهضت امام خمینی(ره) را با همه ابعاد، پیچیدگیها و تقابلهای درونی و بیرونیاش منعکس کند.
ایکنا – با وجود این ضرورت، آیا تاکنون در سینما و تلویزیون ما آثار قابل توجهی در این حوزه تولید شدهاند؟
تعداد محدودی از آثار در این حوزه ساخته شدهاند، اما نمیتوان آنها را پاسخگوی نیاز تاریخی و فرهنگی جامعه دانست. برای نمونه، در مجموعه تلویزیونی «روایت انقلاب» که با همکاری یکی از کارگردانان شناختهشده تولید کردیم، به بخشهایی از این مقطع پرداخته شد. همچنین در سریالهایی چون «معمای شاه» یا برخی آثار سینمایی، به صورت مقطعی و محدود به وقایع انقلاب اسلامی اشاره شده است، اما هیچکدام از این تولیدات، به صورت جامع و بنیادی به موضوع انقلاب اسلامی، از خرداد ۴۲ تا پیروزی انقلاب و پس از آن، نپرداختهاند.
در واقع هنوز اثر شاخص، ساختارمند و تأثیرگذاری درباره قیام ۱۵ خرداد نداریم. این در حالی است که دشمن با تولید انبوه مستندهای تحریفشده، روایت خاص خود را به جوانان ما القا کرده است. متأسفانه بخشی از جامعه و بهویژه نسل جوان نیز به مخاطبان این تولیدات تبدیل شدهاند. در چنین شرایطی، رهبر معظم انقلاب بر ضرورت «جهاد تبیین» تأکید کردند، اما در عرصه تولیدات فرهنگی و هنری، هنوز آنچنان که باید، وارد میدان نشدهایم.
ایکنا – شما هم در مقام فیلمساز و هم در جایگاه مدیریتی در سازمان سینمایی کشور حضور داشتهاید. از این منظر، چه موانعی بر سر راه تولید آثار فاخر درباره تاریخ انقلاب، بهویژه درباره قیام ۱۵ خرداد وجود دارد؟
موانع متعددی وجود دارد که متأسفانه ریشهدار و در برخی موارد نهادینه شدهاند. این موانع شامل ضعف در سیاستگذاری، نبود اراده جدی در مدیریت فرهنگی، بیتفاوتی برخی مدیران و در مواردی نیز نفوذ جریانهایی است که عملاً مانع از شکلگیری روایت صحیح از انقلاب اسلامی میشوند.
برای مثال، در زمان مسئولیت خودم در سازمان سینمایی، بارها تأکید کردم که آمادگی کامل برای حمایت از تولید آثار در این حوزه را داریم. حتی در سند سیاستگذاری نیز به شکل شفاف بر ضرورت تولید آثار درباره تاریخ انقلاب، تقابل با غرب و صهیونیسم و پرداختن به روایت مقاومت تأکید کردیم. اما در عمل، فیلمنامهای به ما ارائه نشد. هیچ تهیهکننده یا کارگردانی نیامد که طرحی را درباره قیام ۱۵ خرداد یا انقلاب اسلامی مطرح کند. این بیتفاوتی نگرانکننده است.
از طرفی، برخی هنرمندان نیز انگار دچار نوعی غفلت شدهاند؛ گویی این دغدغه برایشان بیاهمیت است یا به دشواریهای این حوزه توجه نمیکنند. در حالیکه هر کس که مرد میدان باشد، از سختی و پیچیدگی کار نمیهراسد و میتواند راه را باز کند. تاریخ انقلاب اسلامی سرشار از واقعیتهای جذاب، عبرتآموز و الهامبخش است که قابلیت تبدیل شدن به روایتهای هنری ماندگار را دارد.
ایکنا – اشاره کردید به جریانهایی که تلاش میکنند دوره پهلوی را تطهیر یا سفیدنمایی کنند. این اتفاقات چه نسبتی با ضعف ما در تولید آثار روایتگر تاریخ انقلاب دارد؟
این نسبت، مستقیم و کاملاً معنادار است. از فردای پیروزی انقلاب، جریانهایی آغاز به کار کردند که بهمرور و در سکوت، تاریخ معاصر را تحریف کردند. در دهههای اخیر، با قدرتگیری رسانههای خارجی و گسترش فضای مجازی، این تحریفها شدت گرفتهاند. امروز میبینیم مستندهای متعددی درباره دوره پهلوی ساخته میشود که تلاش دارند آن دوران را با شکوه و پرافتخار نشان دهند.
اما واقعیت چیست؟ حدود ۶۰ درصد مردم ایران در آن زمان در روستاها زندگی میکردند و بیش از ۸۰ درصد این روستاها فاقد ابتداییترین امکانات زیستی بودند. نمونه بارز آن را میتوان در فیلم «گاو» داریوش مهرجویی مشاهده کرد. هنوز هم برخی عکسها از همان مناطق منتشر میشود که نشان میدهد در برخی نقاط جنوب تهران، مردم در کنار جوی آب لباس میشویند و کودکان در همان آب بازی میکنند. اینها تصویری از تهران در دهه پنجاه است، نه روستاهای دورافتاده.
در مستندهای سفارشی و فریبنده، تنها چند خیابان خاص تهران که برای عبور میهمانان خارجی آماده شده بود، نمایش داده میشود تا چهرهای دروغین از آن دوران ارائه شود. این نعل وارونهزدن، متأسفانه ذهن بخشی از نسل جوان ما را دچار تردید کرده است. همه اینها حاصل کمکاری ماست؛ ما به موقع روایت نکردیم، امروز دیگران روایت میکنند.
ایکنا – پس شما معتقدید که تولید آثار هنری درباره تاریخ انقلاب، فقط یک وظیفه دینی نیست، بلکه یک ضرورت ملی است.
دقیقاً همینطور است. این وظیفه فقط متوجه هنرمندان نیست. مدیران فرهنگی، سیاستگذاران، نهادهای حمایتی، همه باید در میدان باشند. نباید اجازه دهیم که روایت دشمن، روایت غالب شود. اگر امروز نسل جدید تصویری از ۱۵ خرداد یا از ماهیت نهضت اسلامی ندارد، این نشانه آن است که ما وظیفه خود را انجام ندادهایم.
باید آسیبشناسی کنیم، اما این آسیبشناسی نباید فقط در سطح جلسات و کاغذها بماند؛ باید به اقدام منجر شود. تنها در چنین صورتی است که میتوانیم امیدوار باشیم آینده فرهنگی این کشور در مسیر صحیحی پیش خواهد رفت.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام
source