در این دعا امام حسین علیهالسلام به موضوع «استدراج» اشاره میکند؛ استدراج یعنی خداوند نعمتهایی را بیوقفه به بندهای عطا کند، در حالی که او در مسیر گمراهی است و به جای شکر نعمتها، از خداوند «به تدریج» دورتر میشود. چنین شخصی تصور میکند مورد لطف است، اما در حقیقت این نعمتها نوعی عذاب و مقدمه سقوط اوست. امام از خدا میخواهد هرگز او را گرفتار چنین حالتی نکند.
در بخش دوم دعا، امام از خدا میخواهد تربیت و بیدارباش زندگیاش با بلا و مصیبت نباشد. برخی افراد تا دچار درد و رنج و مشکلات نشوند، متوجه اشتباهات و نقصهای خود نمیشوند؛ اما امام آرزو دارد که نیازمند چنین آگاهسازی با سختیها نشود و همیشه از روی بینش و محبت، راه درست را برود.
این جمله عمیق به ما یاد میدهد که بهترین حالت رشد انسان، اصلاح غلطها و تربیت روح است نه از روی ترس و فشار بلا، بلکه با آگاهی و شکرگزاری. امام حسین علیهالسلام الگویی معرفی میشود که حتی در دعاهایش ملتمس است غفلت از خداوند نصیبش نشود و با عقل و عشق، نه با ضربههای تلخ، راه بندگی را بیابد.
ما هم میتوانیم این دعا را با جان و دل بخوانیم و از خدا بخواهیم که چهارچوب زندگیمان بر پایه شناخت و شکرگزاری باشد، نه غفلت در نعمت و نه بیدارباش با بلا. باید مراقب باشیم که فراوانی نعمت برای ما غفلت نیاورد و اگر دچار بلا شدیم، زود متوجه پیام آن شویم و نیازمند تکرار امتحانهای سخت نشویم.
انتهای پیام/
source