Wp Header Logo 542.png

فرهنگ مردمان موحد ایران‌زمین در گذار هزاره‌های تاریخ، به‌ویژه بعد از پذیرش دینِ هدایتگر و مبین اسلام، بازتاب‌دهنده‌ درهم‌تنیده شدن شعائر، معارف و فرائض این دین هدایتگر در میان آئین‌های مردمان ایرانی و ایران‌زمین بوده ‌است.

آنچه که بر ساحت بلندای نضج و گسترش دین مبین اسلام در ساحت قافله 1100 ساله شعر و ادب فارسی رُخ‌نمایی می‌کند، بازتاب‌دهنده فراز و فرود تاریخی 14 قرن از روایت و زیست مردمان ایران‌زمین در ساحت دل‌دادگی به «سور» و «سوگ» رخدادهای بلند تاریخ اسلام و عرض ارادت به ائمه‌اطهار(ع) است.

به گاه پذیرش «تشیع» به عنوان مذهب رسمی مردمان این سامان از دوران صفویه تا به امروز، آنچه که یکی از اصلی‌ترین موارد عرض ارادت مردمان ایرانی موحد به شعائر و معارف تاریخ صدر اسلام را با خود به ارمغان می‌آورد، عرض دلدادگی به سید و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع) در قالب معارف ادب و ادبیت عاشورایی است.

همزمان با انقلاب شکوهمند اسلامی، نضج و پرورش معارف و تعالیم اسلامی در ساحت پرورده شدن به گاه ادبیت ادبیات ادیبان ایران‌زمین، جریان «شعر سرخ» یا «شعر عاشورایی» که بازتاب‌دهنده‌ معارف حماسه بزرگ کربلا، نهضت امام حسین(ع) و پرچم سبز آن در دفاع از مظلوم و ایستادن در برابر ظالمان تاریخ است؛ فصل مهمی از جنس عرض ارادت ادیبان، شعرا و عرفای ایران‌زمین را به خود اختصاص داده است.

هرچند پیش‌ از انقلاب اسلامی نیز طی اعصار و قرون این دست از ارادت را شاهد بودیم؛ اما جریان «شعر سرخ» و عرضه ارادت به مکتب «سبز حسینی» و معارف امام سوم شیعیان در پس پشت بلندای 46 سال از انقلاب اسلامی رُخ‌نمایی بسیار سترگ و عظیمی داشته و مرزهای جغرافیایی ایران‌زمین را ادبیت و ادبیات عاشورایی چنان درنوردید که امروز فصل مهمی از جنس «ادبیات مقاومت» را در قالب معارف «سبز حسینی» و حماسه «سرخ عاشورایی» به ‌نام ای این مکتب، پرچم‌دار و پیش‌قراول آن، حضرت اباعبدالله، امام حسین(ع) شاهد بوده، می‌دانیم ومی‌نامیم؛ در پسِ پشت تاریخ معاصر کشورمان، جریان «شعر هیئت» به ‌عنوان یکی از مناظر عرض ارادت به مکتب ادبیت ادبیات عاشورایی چنان رُخ‌نمایی شده که فصل مهمی از جنس ادبیات دینی کشورمان را به ‌نام خود و این عرصه از مقام مکتب‌ها و نهضت‌های برآمده از شعر انقلاب و مقاومت به‌ نام خود ثبت کرده ‌است.

در آستانه قرار گرفتن در تاسوعا و عاشورای حسینی و دهه نخست ماه محرم، با محمدجواد شرافت از شعرای به‌نام جریان شعر آیینی، ولایی، مذهبی و از پرچم‎دارتن جریان «شعر هیئت» کشورمان که از نضج‌دهندگان و از مهم‌ترین افراد تأثیرگذار در شکوفایی جریان شعر هیئت در کشورمان است، بر بلندای دو دفتر شعر عاشورایی او «حسینیه دل» و  «همواره حسین(ع)»، تأثیری که جریان «شعر هیئت» بر حوزه شعر آیینی، مذهبی و ولایی کشورمان گذاشته؛ نیز آسیب‌شناسی این گونه ادبی  به گفت‌وگو نشستیم که حاصل آن در ادامه از خاطرتان می‌گذرد.

دفتر شعر «حسینیه دل» تمرکزی بر شعر ولایی از شاعران نامدار و شناخته‌شده چون استاد حبیب‌الله چایچیان؛ استاد غلامرضا سازگار و علی انسانی و تنی دیگر از نام‌های شناخته شده «شعر سرخ» و «شعر هیئت» کشورمان داشته و دفتر شعر «همواره حسین(ع)» نیز نقب و نظری بر حوزه رباعیات عاشورایی از سروده‌های شرافت و دیگر شعرای به نام جریان و مکتب «شعر هیئت» به شمار می‌رود.

ایکنا – جناب شرافت؛ این گفت‌وگو را برخلاف روال مرسوم گفت‌وگوهای رسانه‌ای با شیوه‌ای متفاوت آغاز و با شما درمیان می‌گذارم. جمله‌ای را روایت می‌کنم و از شما می‌خواهم که بگویید این جمله توسط چه کسی عنوان شده ‌است. اما آن جمله این است: «کربلا اتفاقی چند بُعدی است که مصیبتِ مقدس؛ حماسه و عرفان را شامل می‌شود و «شعر هیئت» با توجه به گونه شعری، ابعاد مخصوص به خود را دارد.» می‌دانید این جمله از کیست؟

در حال ‌حاضر حضور ذهن ندارم!

ایکنا – این جمله متعلق به خود شماست. در گفتگوی رسانه‌ای که پیش ‌از این درباره جریان «شعر هیئت» با یکی از خبرگزاری‌های کشورمان داشتید آن را مطرح کردید. اما چرا برای آغاز گفت‌وگو این جمله را انتخاب کردم؟! نخست آنکه به جِد و جهد احساس می‌کنم شما به ‌عنوان یکی از جریان‌سازان و ادامه‌دهندگان گونه «شعر هیئت» در مسیر آسیب‌شناسی این‌گونه شعری تلاشی قابل‌تحسین داشتید. دو دیگر آنکه این جمله شما در باب آسیب‌شناسی جریان «شعر هیئت» بعد از انتشار آن مصاحبه بسیار در فضای رسانه‌ای خبرساز شد! با قدرت می‌توان گفت که طی چندین سال اخیر چنین نگاهی در حوزه آسیب‌شناسی و جریان‌شناسی «شعر هیئت» و «شعر ولایی» وجود نداشته است. حال برای ورود به گفت‌وگوی تخصصی نمط خود را بر «رباعیات سرخ» و سروده‌های این قالب عروضی مرتبط با حماسه حسینی که شناخته‌شده‌ترین و ارزشمندترین آثار سروده شده در قالب‌های مختلف عروضی شعر فارسی در ساحت عرض ارادت به اباعبدالله(ع) استوار می‌کنم. به عنوان هم سراینده، نیز گردآورندره مجموعه «همواره حسین(ع)» که رباعیات مرتبط با نهضت و مکتب حسینی به شمار می‌رود از شما درباره عیارسنجی جریان «رباعی سرخ» خاصه طی دو دهه معاصر که شاهد بروز و ظهور نسل دوم و سوم شاعران انقلاب در هم‌سویی، تبعیت و پیروی از نسل پیشین و پیش‌قراولان جریان رباعی هستند می‌پرسم؟ ارزیابی شما از کیفیت و جریان‌سازی این گونه ادبی در حوزه ادبیات عاشورایی کشورمان چیست؟

ابتدا و پیش از پاسخ به این پرسش، درباره آن جمله‌ای که از من قرائت کردید باید این نکته را بیان کنم که بسیاری از گفت‌وگوهای رسانه‌ای که انجام داده یا مطالبی که آنها را در قالب مقاله یا یادداشت به رشته تحریر درآورده و در اختیار خبرگزاری‌ها قرار داده‌ام، باید تاکید کنم که سهم بالایی از موارد و مبانی عنوان شده در آنها را وام‌دار استادهای خود در عرصه جریان شعر آیینی هستم.

بزرگترهایی که سال‌ها خدمت آنها تلمذ کردم. گاه به شکل شفاهی در کلاس‌های آنها حضور داشتم؛ گاه آثار مکتوب آنها را قرائت کردم و از همین استادها آموختم که سخنی نگویم مگر آنکه بر صحت و درستی آن گفته که باز هم بُن‌مایه آن گفته‌ها وابسته به همان سخنان، گفته‌ها و آموزش‌های استادهای جریان شعر آیینی و ولایی در کشورمان است استوار باشد.

نگاه ما در جریان‌شناسی، آسیب‌شناسی و اثرگذاری «شعر ولایی»، «شعر آیینی» و «شعر عاشورایی» (شعر سرخ)؛ به افق‌های فراروی ما بازمی‌گردد. به همان آموزه‌هایی که استادهای ما طی دهه‌های اخیر آن را بیان کردند و امیدوارم که توانسته باشیم شاگردهای خوبی در مکتب این اساتید باشیم.

حال به پاسخ پرسش شما برسیم. «رباعی» برای بیان آنچه که در ذهن هنرمند شاعر وجود دارد قالبی رسا و رسانایی است. رباعی به‌سبب قالب کوتاه خود، آنچه که مدنظر شاعر و ذهنیت او برای بیانش را در نظر دارد در شکلی کوتاه، مفید و گویا به مخاطب ارائه می‌کند. در عین ‌حال این کار را با تأثیرگذاری بسیار بالا انجام می‌دهد. از همین روی برای من به‌ عنوان شاعر، این توانمندی یک قالب عروضی چون رباعی در یک وزن خاص با چنین دامنه تأثیرگذاری، دقت، صحت و گویایی روایت بسیار اعجاب‌انگیز است.

رباعی قالبی است که یک وزن محوری دارد. هرچند ممکن است تفاوت‌هایی در برخی از هجاها یا آواهای این قالب شناسای شعر فارسی وجود داشته باشد؛ اما همواره از آن وزن محوری خود به بهترین نحو بهره برده است. شمای خواننده وقتی رباعی می‌خوانید؛ یا اوی شاعر وقتی رباعی می‌سراید، تلاش می‌کند تا در گونه‌های مختلف از این قالب عروضی استفاده ‌کند. ظرفیت رباعی به‌گونه‌ای است که هم می‌توان روایت حماسی یا روایت عاشقانه، حکمی و اخلاقی را در قالب سرود و به مخاطب ارائه کرد. این بخشی دیگر از ظرفیت و توانمندی‌های رباعی در قالب یکی از گونه‌های سرایش شعر فارسی است.

انتشار برای روز جمعه//// مصیبتِ مقدس؛ حماسه و عرفان عصاره شعر عاشورایی است

شما رباعی فوق‌العاده عاشقانه یا پُرمغز عارفانه یا حماسی بسیار جریان‌ساز را تا به ‌حال بسیار شنیده‌اید و این درست برخلاف «دو بیتی» است. وقتی شما به زمزمه کردن یک «دو بیتی» می‌پردازید یا دوبیتی‌های آشنا را در ذهن خود مرور می‌کنید درمی‌یابید که دوبیتی بیشتر قالب بیان عواطف، احساس، مهر و عشق است. به بیان ساده‌تر «دو بیتی» بازتابی از درونیات و عواطف درون انسان است. در بیان احساسات عاشقانه و برآمده از مهر، «دو بیتی» بیشترین بازدهی را برای شعر ایران‌زمین و شعرای آن با خود به‌همراه داشته و از قالب «دو بیتی» نمی‌توان برای «شعر تنویرم یا «روایت حماسی» بهره برد. چرا؟ چون وزن «دو بیتی» مناسب بازتاب عواطف شخصی و اجتماعی یا لالایی‌های مادرانه است؛ اما رباعی اینگونه نیست. رباعی ظرفیت و ظرافتی دارد که می‌توان از آن در فضاهای مختلف شعری استفاده کنید و این اصل تنوع‌بخشی؛ جریان‌سازی و اثرگذاری گونه‌رباعی در قالب شعر فارسی جهت بهره بردن از آن در بازتاب شکل‌های مختلف احساس، عرفان، حماسه یا عرض ارادت در قالب مناقب، مراثی، سوگ‌سروده‌های متناسب با ائمه‌اطهار(ع) و نگاه من شاعر مسلمان به آموزه‌ها، شعائر و فرایض دین هدایتگر و مبین اسلام به شمار می‌رود.

ازهمین ‌رو برای مثال در مواجهه با اتفاقی چون «عاشورا» که حماسه؛ عرفان؛ تزکیه و پیام به شکل توأمان در بطن و متن خود دارد، وقتی در مسیر سرایش شعری عاشورایی برمی‌آییم؛ من شاعر نمی‌توانم یکی از این مؤلفه‌ها را کنار بگذارم تا بتوانم مؤلفه دیگر مدنظر خود از این حماسه بزرگ را به مخاطب ارائه دهم! این همان ظرفیت و ظرافتی است که چه در قالب جمله‌ای که در ابتدای این گفت‌وگو از زبان من روایت کردید و چه آنچه طی صحبت‌هایم در این گفت‌وگو درباره ظرفیت‌های گونه رباعی به آنها اشاره کردم قابل رصد است. می‌توان از قالب رباعی بیشترین بهره را در سرودن اشعار مرتبط با «مکتب حسینی» و «شعر سرخ» برد. از همین روی است که تأکید دارم قالب رباعی برای این گونه شعری قالب بسیار مهمی است چراکه می‌تواند زوایای مختلف حادثه کربلا را در روایت کوتاه خود بازتاب دهد. می‌تواند به عنوان ظرفی برای بیان محتواها، مضامین و موضوعاتی که از جنس عاطفه و احساس در قالب روایت‌های عاطفی و عاشقانه است به کار رود و نیز به شکل توأمان آمیزه مختلفی از عرفان، عشق، حماسه و ایثار را در جریان حماسه حسینی و آنچه در صحرای کربلا تا روز عاشورا گذشت بیان کند. آنگونه که نمونه‌های موفق رباعی با این حس و حال را بسیار دیده و شنیده‌ایم.

رباعی می‌تواند درهم‌آمیزی تمامی این تعابیر و هم‌نشینی آنها برای روایت آنچه که تمامیت حماسه حسینی و عاشورایی را در بردارد؛ تام و تمام آن مفاهیم عظیم و کلان را با تمامی ابعاد مختلف به مخاطب ارائه دهد!

ایکنا – جناب شرافت در ابتدای این گفت‌وگو شما به سه رأس مثلث جریان شعر هیئت، یعنی «مصیبت مقدس»، «حماسه» و «عرفان» ارجاع و اشارتی داشتید که تام و تمام این سه رأس را ما در رباعی‌های جریان «شعر هیئت» شاهدیم. اما در این ‌میان در کنار اساتید بزرگواری که قافله‌سالار و پرچم‌دار جریان «شعر هیئت» هستند؛ گروهی دیگر از شاعران آیینی ما چون علیرضا قزوه یا رضا اسماعیلی وجود دارند که طی گفت‌وگوها یا یادداشت‌هایی به آسیب‌شناسی جریان «شعر هیئت» پرداختند. آنها به مسائلی چون رخت بربستن برخی از مفاهیم و مضامین آئینی چون «مناجات»؛ عدم اشاره به تمامیت آموزه‌های نبی مکرم اسلام و تمرکز بالای جریان «شعر هیئت» بر مسئله سوگ و ماتم در نگاه آسیب‌شناسانه خود ارجاع داشته‌اند. نگاه شما نسبت ‌به این آسیب‌شناسی از زاویه دید بزرگان جریان شعر آیینی و مذهبی کشورمان چیست؟ آیا این نقدها را قبول دارید یا خیر؟

درباره مواردی که اشاره کردید نکات مختلفی برای پاسخ مدنظر دارم. برای مثال در مواجهه با روایت‌هایی که از زبان جناب آقای اسماعیلی به آن اشاره کردید باید بگویم با برخی از اشارات ایشان هم عرض هستند و البته درباره برخی دیگر از نگرش‌های او زاویه دارم! و نکاتی که می‌توانم به آنها اشاره کنم.

معتقدم منتقدان یا عزیزانی که به آسیب‌شناسی جریان «شعر هیئت» پرداخته‌اند به شکل کامل رصدی بر تام و تمام جریان «شعر هیئت» و مکتبی که آن را میزبانی می‌کند نکرده و نداشته‌اند! طی همین سال‌های اخیر در فضای شعری که در هیئت‌ها قابل ‌اجرا است نمونه‌های متعدد برای نقدها و آسیب‌هایی که به این جریان شعری عنوان شده وجود دارد.

البته باید به این نکته هم اشاره کنم؛ اینکه در ساحت تعریف و تعبیری که برای جریان «شعر هیئت» آورده شده که آن را ملتزم به شعری که در هیئت‌ها خوانده می‌شود متمرکز کرده‌اند نیز رویکردهای مختلف و متعددی وجود دارد. منظورم آن است که آیا این تعبیر، نگاه و تعریف درست است یا خیر؟

از سو می‌دانیم شعر مناسب اجرا در هیئت که فراوان هم وجود داشته و دارد، بخشی از میراث شعر فارسی به‌شمار می‌رود. از سویی ‌دیگر، خود را فردی هیئتی می‌دانم. در خود هیئت شعر را شروع کرده، ادامه دادم و افتخار می‌کنم به این عنوان که عضو کوچکی از نهضت «شعر هیئت» هستم؛ اما نباید فراموش کنیم که «شعر هیئت» دارای گستره‌ای بسیار وسیع است.

وقتی می‌گوییم «شعر هیئت»، گاه ما با هیئت‌هایی مواجه هستیم که باید بپذیریم در آنها اشعار بسیار نازلی خوانده می‌شود. شعرهایی خوانده می‌شود که شاید در ظاهر از عاشورا می‌گویند اما عاشورایی نیستند! این تعبیری است که استاد محمدعلی مجاهدی از شاعران شناسای و شهیر شعر آئینی و شعر هیئت دارند که هر شعری که از عاشورا می‌گوید عاشورایی نیست!

اما در مقابل هیئت‌هایی داریم که بسیار پیشرو هستند. از منظر ادبی بسیار قدرتمند هستند. اگر نگاه به ادبیات و به شکل توأمان اگر نگاه معرفتی به اشعار جریان «شعر هیئت» داشته باشیم؛ هیئت‌های مختلف و متعددی را می‌توان رصد کرد که در هر دوی این موارد بسیار جلودار و پیشرو هستند. این نگرش قدرتمند و پیشرو را در نوحه‌ها و اشعاری که آنها در هیئت ارائه می‌دهند؛ حتی تا شعاری که برای هیئت خود انتخاب می‌کنند؛ پرده‌ها، کتیبه‌ها و حتی آنچه در فراخوان هیئت نگاشته می‌شود؛ همه و همه انتخاب‌هایی بسیار درست، جلودار، پیشرو و قدرتمند است. پس نمی‌شود با یک چوب همه را راند یا با یک نسخه دوای درد یک مکتب شعری را پیچید!

برای مثال وقتی ‌که شما بحث «مناجات» را در پرسش‌تان مطرح کردید؛ طی این سال‌ها بسیار شاهد بودم که شاعران متعددی فقط براساس «دعای عرفه سیدالشهدا» مناجات‌های مختلف و متعددی که اغلب آنها بسیار قدرتمند بودند توسط شاعران جریان «شعر هیئت» سروده شدند. شاعران بسیاری که اشعار آنها در همین هیئات‌های مذهبی خوانده شده است. این نگاه مناجات در نوحه‌های آنها نیز وجود دارد و گاه حتی در همین اشعار سروده شده برای نوحه‌ها ما می‌توانیم جملات درخشان و اثرگذار حضرت سیدالشهدا(ع) را در آخرین لحظات عمر گران‌مایه خود پیش‌از شهادت ایشان رصد کنیم. این همان معارف بزرگ و ارزشمندی است که از حماسه حسینی، نسل در نسل در زبان و روایت شاعران به دست ما رسیده و امروز جریان «شعر هیئت» منتشر کننده و منتقل ‌کننده این دسته از معارف مکتب سرخ حسینی است.

انتشار برای روز جمعه//// مصیبتِ مقدس؛ حماسه و عرفان عصاره شعر عاشورایی است

می‌خواهم بگویم گاهی نگاه‌های آسیب شناسانه‌ای که ما داریم به‌سبب حضورهای محدود ما در برخی هیئت‌هاست. به شکل واضح‌تر منظورم آن است که چنین دست از نگاه‌ها و روایت‌های آسیب‌شناسانه، گستره‌ای برای بیان، روایت و بحث خود ندارد. باز هم این جمله را تکرار می‌کنم که برخی از منتقدان جریان «شعر هیئت» رصدی درست بر تام و تمام ماهیت نهضت «شعر هیئت» و مکتبی که این گونه‌ شعری از آن پیروی می‌کنند نداشته‌اند. این دست از نگرش‌ها با نگاهی مختصر بدون دامنه متکثر و قابل تطبیق گاه دست به بیان آسیب‌شناسانه یا نقد جریان «شعر هیئت» می‌زند.

نکته دیگر که باید به آن اشاره کنم به این مسئله بازمی‌گردد که به قول آقای کاظم کاظمی (از شاعران خوش‌نام جریان شعر آئینی و مذهبی کشورمان) گاه «موضوع» شاعرانِ ما در سرایش شعر آیینی، ولایی و دینی است اما گاهی «موضع» شاعران ما بر جریان شعر ولایی و آیینی قرار می‌گیرد! یعنی ممکن است شما در ظاهر در شعر من اثری از کلمات عاشورایی نبینید؛ اما «جان» و «آنِ» شعر من عاشورایی باشد.

بسیاری از شعرهایی که برای دفاع مقدس سروده شد، در بطن و متن شعر عاشورایی به شمار نمی‌روند؛ اما محتوا، جان‌مایه و خاستگاه فکری شاعر در سرودن اشعار عاشورایی است. توجه به این مهم در نگاه جریان‌شناسی شعر آیینی نکته‌ای بسیار ارزشمند است. این دست از نگاه‌ها در میان شاعران آیینی ما فراوان است و در جریان «شعر هیئت» نیز این دست از نگاه‌ها را به‌کرات می‌توان مشاهده کرد.

مادحان ما باید در میان انتخاب اشعار برای خواندن آنها در هیئت یا سروده‌هایی که برای نوحه‌های خود استفاده می‌کنند دست به انتخابی دقیق و عمیق بزنند. این مسئله به شکل مستقیم به ذوق مادحان بازمی‌گردد. یک مداح خوب باید یا شاعری خوب؛ یا شعرشناسی خوب و یا باید مشاور ادبی توانمندی داشته باشد که همواره کنار او باشد تا بتواند اشعار خوب را انتخاب و به‌خوبی آن اشعار را در هیئت‌ها ارائه کند.

ایکنا- جناب شرافت اگر بخواهید چشم‌اندازی یا نگاه آینده‌نگرانه‌ای نسبت‌به جریان «شعر هیئت» داشته باشید آن چیست؟ آینده این نهضت و مکتب شعری را شما چگونه تصویر می‌کنید؟

دو مجموعه «حسینیه دل» و «از دیار روشنی» که پیش از این به گردآوری، تجمیع، تحقیق و انتشار آنها دست زدم به حقیقت ادای احترامی به بزرگان «شعر هیئت» بود. استادهایی که شعرشان در هیئت‌های مذهبی وجود داشته  و دارد و من از میان تمایم بزرگان پیش‌‍‌قراول نسل اول شاعران شش تَن از شاعران نام‌آشنایی که اشعار آنها در هیئات مذهبی خوانده می‌شود را تجمیع کردم.

اگر امروز بخواهم برای جوان‌ترهایی که شعر آنها در هیئت‌ها خوانده می‌شود چنین کتاب‌هایی داشته باشم به دو کتاب ختم نمی‌شود! و تنها در رصد و گزینش اشعار شاعران جوان در گونه «شعر هیئت» اگر تنها بخواهم تنها به گردآوری آنها بپردازم بیش‌ از 20 مجلد را شامل می‌شود.

می‌خواهم بگویم طی سال‌های اخیر ما با چنین رویش عظیمی مواجه بودیم. از لحاظ معرفتی، جریان «شعر هیئت»، شاعران جوان و رویش‌های آن قابل دفاع، افتخارآمیز و قابل مباهات است. شاعران جوانی که امروز آمده‌اند نگاه متفاوتی دارند.هنرمندان جوانی که با علی صفایی‌کسایی؛ شهید آوینی؛ استاد حائری شیرازی؛ شهید مطهری و دکتر شریعتی مأنوس بودند و این انس را در جریان اشعار آنها نیز می‌توانیم با دقت و قدرت رصد کنید.

نگاه شاعران شعر هیئت به‌ویژه شاعران نسل جوان، نسل نو و رویش‌های جدید جریان «شعر هیئت» از نظر معرفتی، نگاه حضرت امام(ره)  و حضرت آقا را به شدت ارتقا داده‌اند.

همچنین باید اذعان داشت از نظر کمی ما با آثار متعدد و نگاه فوق‌العاده‌ای مواجه می‌شویم. آثار فراوان و متعددی طی یکی دو دهه اخیر در جریان شعر آیینی؛ شعر ولایی و شعر هیئت داشته‌ایم و هم شاهده نضج، گسترش، تکثر موضوعات و مفاهیم ولایی، دینی و معرفتی در میان شعر شاعران نسل جدید گونه «شعر هیئت» هستیم.

انتشار برای روز جمعه//// مصیبتِ مقدس؛ حماسه و عرفان عصاره شعر عاشورایی است

به عنوان نمونه برای جناب «جعفر طیار» شعرهای مختلف و متعددی امروز وجود دارد. پیشتر در همین گفت‌وگو به دعای عرفه سیدالشهدا و اشعار متعدد مرتبط با آن اشاره کردم و موضوعاتی از این‌ دست، شعرهای متعدد، فراوان قدرتمندی وجود دارد.

البته که باید به این مسئله اذعان داشت وقتی شاهد فراوانی در گونه شعری مثل شعر ولایی، مذهبی و جریان «شعر هیئت» هستیم، آسیب‌هایی نیز به وجود می‌آید. اما ما نیز در این ‌میان بسیار سخت‌گیر هستیم. سعی می‌کنیم ابتدا منصفانه، در ادامه بی‌تعارف و از همه مهمتر دلسوزانه به نقد جریان «شعر هیئت» بپردازیم.

پس بازهم می‌گویم که ایرادها و آسیب‌هایی وجود دارد اما در مقابل ظرفیت‌های بسیار فوق‌العاده‌ای وجود دارد که باید شکرگزار آن باشیم و سعی کنیم تا آن آسیب‌ها را بر طرف کنیم.

ایکنا- در پایان جناب شرافت آیا غزلی یا رباعی متناسب با این ایام دارد تا به خوانندگان ایکنا هدیه کنید:

یک غزل ویک رباعی به شما و خوانندگان خبرگزاری بین‌الملیل قرآن (ایکنا) تقدیم می‌کنم:

دنیا  شنید آهِ نیستانی تو  را

بر نیزه دید آینه گردانی تو را

موج نسیم غم‌زده حس کرد -مو به مو-

بر اوج نیزه عمق پریشانی تو را

سنگی که قلب دخت علی را نشانه رفت

آمد شکست حرمت پیشانی تو را

قومی که سجده بر بت ابلیس برده‌اند

انکار کرده‌اند مسلمانی تو را

آنان که گوششان پر از آواز سکه بود

نشنیده‌اند لهجه قرآنی تو را

با این همه کسی نتوانست کم کند

یک ذره از تجلی عرفانی تو را

بعد از طلوع سرخ تو ای آفتاب سبز

چشمی ندید مغرب  پایانی تو را

درباره این غرل باید بگویم که حضور استاد مجاهدی در این غزل عیان است. آن حضور از آن ‌جهت است که وقتی مطلع شعر را قرائت کردم، استاد گفتند دو مرتبه بخوان و خواندم:

دنیا شنید آه نیستانی تو را

بر نیزه دید چهره نورانی تو را

استاد گفتند که به‌جای «چهره نورانی» بگذار «آینه گردانی تو را»…

سرایش این شعر به 20 سال پیش بازمی‌گردد و دیدم که چقدر «آینه‌گردانی» به اعتلای این شعر کمک کرده است.

دنیا شنید آه نیستانی تو را

بر نیزه دید آینه‌گردانی تو را

نگاه توحیدی، آینه‌گردانی و تأثیری که به انتقال مفهوم این شعر داشته همان نگاه استادهای بزرگ جریان «شعر هیئت» به شمار می‌رود که با یک کلمه، شعر را اینچنین ارتقا می‌دهند.

انتشار برای روز جمعه//// مصیبتِ مقدس؛ حماسه و عرفان عصاره شعر عاشورایی است

و اما رباعی که به ساحت مقدس حضرت معصومه(س) تقدیم می‌کنم:

دارد دل ما راه نجاتی دیگر

در مشهد و در قم عتباتی دیگر

بر بانوی با کرامت قم صلوات

بر شاه خراسان صلواتی دیگر

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام

source