
یک قرآنپژوه در یادداشتی ضمن اشاره به این موضوع که امام را باید در زمان درست یاری داد، گفت: بسیاری از ما درست در لحظهای که درب فرصتهای طلایی به سرعت بسته میشوند، تازه به فکر انجام اعمال خیر میافتیم. همانگونه که یاری امام حسین (ع) پس از عاشورا معنایی نداشت، بسیاری از فرصتهای زندگی ما نیز تاریخ انقضا دارند.
مصطفی شاهرضایی که به عنوان یک فرد قرآنپژوه در حوزه دین و اندیشه فعالیت دارد، در یادداشتی که در اختیار این خبرگزاری میزان قرار داده است، با اشاره به روایات و آیات قرآن، از اهمیت اولویتبندی اعمال، زمانشناسی و انجام بهموقع نیکیها میگوید.
در دستان ما برگهای سفید و نانوشته است، اما زمان به آرامی و پیوسته میگذرد. زندگی صحنهای است که در آن نه مراقبی دیده میشود و نه زنگ پایانی به صدا درمیآید، اما ناگهان میبینیم که برگهها را جمع کردهاند و فرصت پاسخ دادن به پایان رسیده است. آنچه باقی میماند، حسرت غفلت و فرصتهای ازدسترفته است.
اولویتهای عمل: ستونها و چراغها
همه اعمال نیک یکسان نیستند. برخی مانند ستونهای خیمهاند که اگر نباشند، سقف فرو میریزد. نماز، حقالناس، نیکی به والدین، صداقت و وفای به عهد از این دستهاند. اینها پایههای ایمان هستند و بدون آنها، دیگر اعمال نور چندانی ندارند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «لا صدقة لمن لا صلاة له» (هیچ صدقهای از کسی که نماز نمیخواند پذیرفته نیست). همچنین در حدیث قدسی آمده است: «ما تقرّب إلیَّ عبدی بشیء أحبّ إلیَّ مما افترضتُه علیه» (هیچ عملی نزد من محبوبتر از انجام واجبات نیست).
زمان عمل: فرصتهایی که تکرار نمیشوند
برخی اعمال اگر در زمان خود انجام نشوند، ارزش و اثر خود را از دست میدهند. کمک به پدر و مادر در زمان نیازشان، یاری امام در لحظهای که هنوز امیدی هست و دفاع ممکن است، از این جملهاند. عاشورا به ما میآموزد که یاری امام حسین (ع) پس از ظهر عاشورا معنایی ندارد؛ یار باید پیش از آن بیاید، وقتی هنوز میتوان کاری کرد. برخی درهای رحمت الهی تنها در لحظاتی خاص گشوده میشوند و اگر دیر برسیم، حتی با اخلاص هم که بیاییم، آن در بسته خواهد بود.
این را باید از عاشورا یاد گرفت.
یاری امام، در عصر عاشورا معنایی ندارد.
یار باید پیش از ظهر بیاید؛
وقتی هنوز امیدی هست برای دفاع، برای برافراشتن پرچم حق، برای نوشاندن آب…
بعد از ظهر، میدان را غبار گرفته، و صدای «هل من ناصر» خاموش شده است
یاری امام در لحظهای که هنوز امیدی هست و دفاع ممکن است٫ از این جمله اند. عاشورا به ما میآموزد که یاری امام حسین پس از ظهر عاشورا معنایی ندارد. یار باید پیش از آن بیاید. وقتی هنوز میتوان کاری کرد.
گاهی یک مهربانی کوچک در لحظهای درست، وزنی دارد که هزاران ذکرِ بیجان ندارد.
و گاهی یک کوتاهی، یک تأخیر، یک غفلت، رشتهای از خیر را باطل میکند…
عمل صالح بهموقع، وزنتر از هزار ذکر بیزمان
قرآن کریم هشدار میدهد: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا…» (بگو: آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه کنم؟ کسانی که تلاش کردند، اما راه را گم کردند). در مقابل، بندگان خوب خدا کسانی هستند که «یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ» (در کارهای خیر شتاب میکنند). پیشتازان در ایمان، همان مقربان درگاه الهیاند: «السابقونَ السابقونَ، أُوْلَٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ».
پایان خوش: کارنامهای که میدرخشد
روزی خواهد آمد که پردهها کنار میرود و نامه اعمال گشوده میشود. در آن روز، برخی با شوق میگویند: «هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیَهْ» (بگیرید و کارنامهام را بخوانید!). خداوند نیز حسابشان را آسان میگیرد: «یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا». اما چه حسرتبار است اگر لحظهها را با غفلت از دست داده باشیم و کارنامهای سیاه پیش رویمان گذاشته شود.
فرصت را دریابیم
اکنون که برگه زندگی در دست ماست و زمان در گذر است، باید با نور معرفت، اولویتشناسی و شتاب در خیر، لحظهها را ثبت کنیم. پیش از آنکه برگهها را جمع کنند، باید پاسخهایی نوشت که کارنامهای درخشان و جاودانه بسازد.
انتهای پیام/
source