
تئاتر به عنوان یک هنر زنده، نیاز به تغذیهای صحیح و پایدار دارد. این به معنای شناخت و مدیریت دقیق منابع مالی، پیشبینی چالشها و طراحی استراتژیهای مؤثر در راستای جذب مخاطب است. اما هنرهای نمایشی ایران در شرایط عادی با بحرانهای مالی عدیدهای دست و پنجه نرم میکرد و اکنون پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به نظر میرسد که شرایط وخیمتری را تجربه خواهد کرد. جنگ به عنوان یک بحران سراسری، تمام ساحتهای زندگی در ایران از جمله عرصه فرهنگ و هنر، به ویژه تئاتر را تحتالشعاع قرار داد. در این گزارش سعی میکنیم برای برون رفت از این بحران نخست به آسیبشناسی شرایط کنونی پرداخته و سپس راهکارهایی ارائه کنیم.
دنیای پر زرق و برق تئاتر، جایی که خلاقیت و هنر با هیجان و امید توام میشود، یک واقعیت غیرقابل انکار در حال شکلگیری است: بحران اقتصادی. تهیهکنندگان و کارگردانانی که به امید جذب مخاطب و فروش بلیط، پروژههای بزرگ را راهاندازی میکنند، با چالشهای مالی جدیای مواجه میشوند که میتواند تبعاتی فراتر از عرصه هنر داشته باشد.
اقتصاد هنرهای نمایشی که همواره به دلایل عدیدهای چون افزایش هزینههای تولید اثر، عدم سبد تبلیغاتی مناسب، عدم نهادینه شدن فرهنگ تماشای تئاتر در میان مخاطبین عام و… در شرایط عادی با بحرانهای مالی همواره دست و پنجه نرم میکرد اکنون و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به نظر میرسد که شرایط وخیمتری را تجربه خواهد کرد.
پیش از این بسیاری از فعالان این هنر با خیالی آسوده و آرزوی موفقیت، قراردادهایی با عوامل و هنرمندان امضا میکردند. اما ناتوانی در پیشبینی وضعیت واقعی بازار و هزینههای سرسامآور تولید به ویژه پس از پیدایش کرونا آنها را به ورطه بدهی کشاند. آمارها نشان میدهند که در سالهای اخیر، تعداد آثار تئاتری که ناشرین و تهیهکنندگان آنها نتوانستهاند هزینههای تولید را پوشش دهند، به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
یک تهیهکننده با سابقه در این زمینه که خواست نامش فاش نشود، میگوید: «ما همه به دنبال موفقیت هستیم و وقتی جلوی تماشاگران روی صحنه میرویم، احساس میکنیم میتوانیم هر کاری کنیم. اما زمانی که چرخه فروش بلیط بسته میشود، واقعیت به ما طعنه میزند که نمیتوانیم هزینهها را پوشش دهیم.»
اقتصاد بیمار تئاتر پس از جنگ
تئاتر به عنوان یک هنر زنده، نیاز به تغذیهای صحیح و پایدار دارد. این به معنای شناخت و مدیریت دقیق منابع مالی، پیشبینی چالشها و طراحی استراتژیهای مؤثر در راستای جذب مخاطب است. اگرچه بحرانها ممکن است موقتی باشند، اما رویکرد خلاقانه و علمی میتواند به بازسازی و رونق مجدد این صنعت کمک کند.
حال در چنین شرایطی تصور کنید کشور وارد جنگی تحمیلی شده که تمامی فعالیتهای هنری تعطیل شود. به عنوان یک بحران سراسری، تمام ساحتهای زندگی در ایران از جمله عرصه فرهنگ و هنر، به ویژه تئاتر را تحتالشعاع قرار داد.
در ادامه سعی میکنیم تا به بررسی مسئلهمحور تأثیرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این دوران بر تئاتر ایران و ارائه راهکارهای برونرفت بپردازیم.
در پی شهادت مظلومانه تعدادی از مردم شریف، فرماندهان برجسته نظامی و دانشمندان هستهای معاونت امورهنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴اطلاعیهای را درباره روند فعالیت تالارهای نمایشی و کنسرتهای موسیقی صادر کرد.
در متن اطلاعیه معاونت امورهنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده بود:
«با قلبی سرشاراز اندوه و غم، شهادت مظلومانه شماری از مردم عزیز، فرماندهان شجاع و دانشمندان پر افتخار و جان برکف جمهوری اسلامی ایران در حمله جنایتکارانه و تروریستی سحرگاه جمعه ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴ رژیم کودککش صهیونیستی را تسلیت عرض میکنیم.
با توجه به همدلی تولیدکنندگان و عرضهکنندگان آثار فرهنگی و هنری با ملت شریف ایران و خانوادههای شهیدان و مصدومان، تمام آثار نمایشی به صحنه نخواهد رفت و اجراهای صحنهای موسیقی و فعالیت گالریها نیز از امروز (جمعه بیست و سوم خرداد) تا اطلاع ثانوی متوقف و بدیهی است تهیهکنندگان، صاحبان آثار و سامانههای محترم فروش بلیت، تدابیر لازم درباره عودت بلیت یا اجرای جایگزین را اتخاذ نمایند.
هر گونه فعالیت مجدد درباره بازگشایی مراکز هنری مرتبط با معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مسیر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونتهای تابعه اطلاعرسانی خواهد شد.»
تعطیلی سالنهای نمایش روزهایی که صدای پدافند و انفجار گاه و بیگاه از آسمان شنیده میشد تماشای آثار هنری اعم از آثار نمایشی، موسیقایی و تجسمی نه تنها در اولویت نبود که شرایط و امکانش هم فراهم نبود. شرایطی که «تامین امنیت و سلامت» گروههای اجرایی و مخاطبان اساسیترین رکن آن است. حال آنکه شهر تهران به عنوان قطب اصلی فرهنگ و هنر در کشور حالا شمار قابل توجهی از جمعیت خود را نیز در سفر به دیگر شهرها میدید.
اما زیست با کیفیت تئاتر را فقط جنگ نیست که به مخاطره میاندازد بلکه پیش از آن فقدان چرخه اقتصادی عرضه و تقاضا است که از هنر تئاتر یک ورشکسته ساخته است. مسیری که در شرایط اضطراری، اعم از جنگ، آتشسوزی یا بلایی طبیعی چون زلزله، نه میتواند تامینکننده امنیت گروههای اجرایی و مخاطبان باشد و نه تامینکننده سلامتشان.
تامین سلامت و منابع مالی به معنای تامین امنیت
هموانطور که پیشتر عنوان شد با آغاز حمله رژیم صهیونیستی به ایران، فعالیت کلیه تالارهای نمایشی از ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴به حالت تعلیق درآمد تا زمانی که سرانجام آتشبس برقرار شد و نخستین نمایشی که روی صحنه رفت از سر گیری اجرای «امشب به صرف یورش بدون خون به روایت نازنین» صابر ابر از پنجم تیرماه ۱۴۰۴ بود و سپس سجاد افشاریان و احسان عبدیپور تحت عنوان «جانِ بیقرار» ششم تیرماه بشکل رایگان به روی صحنه سالن اصلی تئاترشهر رفت و در حاشیه همین اجرا بود که نادره رضایی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جمع خبرنگاران گفت: «چنانچه میدانید امکان توقف فعالیتهای فرهنگی وهنری برای طولانی مدت وجود نداشت چرا که هم مراکز فرهنگی وهنری میبایست فعالیت خود را از سر میگرفتند و هم جامعه میبایست به جریان زیست جاری خود بازمیگشت. در این میان فرهنگ وهنر میتوانست تسهیلکننده وضعیت و کمک حال مردم؛ هم از منظر تابآوری و هم از منظر گذر کردن از شرایط دشوار باشد و ما میدانستیم که راهی جز این وجود ندارد.»
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین افزود: «نکتهای که نباید فراموش کرد این است که از منظر تامین سلامت و امنیت، گروههای اجرایی نیز باید پذیرای شرایط باشند. درواقع ما از اجرای آثار استقبال و برای بازگشت به شرایط پیشین تلاش میکنیم اما از آن سو، گروههای اجرایی و هنرمندان نیز باید مایل به انجام این کار باشند.
در پهنه رودکی نیز برنامههای متنوعی اجرا خواهد شد که جمعه، ششم تیرماه نخستین شب آن بود. ما تلاش میکنیم اگر گروههای اجرایی از آمادگی لازم برخوردار باشند این اجراها؛ اعم از اجراهای تعزیه و همچنین مداحیها و نوحهخوانیها را در نقاط دیگر جغرافیایی تکرار کنیم. این اتفاق نیازمند آن است که هنرمند و گروههای اجرایی بیشتری با ملاحظات بهحقشان در کنار ما قرار بگیرند.»
اما معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با شعار رونق اقتصادی در فرهنگ و هنر سکان معاونت هنری را بر دست گرفت هیچ ایده و برنامهای برای کاهش پیامدهای اقتصادی جنگ ۱۲ روزه ارائه نکرد.
این در حالی است که بررسیها نشان میدهند که بعضی از تهیهکنندگان، بهویژه در مراحل ابتدایی تولید، بینش کافی از وضعیت مالی و تجاری کارشان ندارند. آنها با امید به جذب مخاطبان و فروش بلیط، تصمیم به تولید اثر میگیرند و به همین دلیل، بدون برنامهریزی دقیق و تحلیلهای مالی لازم، اقدام به عقد قرارداد با عوامل میکنند. در نتیجه، وقتی اثر به فروش نمیرسد، تهیهکنندگان و کارگردانان با بدهیهای فراوان مواجه میشوند. حالا این تهیه کنندگان و کارگردانان با شرایط غیرقابل پیش بینی روبهرو شدهاند و برخی از آنها در آستانه اجرا هزینههایی نیز متحمل شده بودند که جنگ تحمیلی همه رشتههایشان را پنبه کرده بود.
اینجا درست ایستگاهی است که لازم است هنر تئاتر به سمت ایجاد کانالهای حمایتی و مشاورههای اقتصادی حرکت کند تا هنرمندان و تهیهکنندگان بتوانند با آگاهی بیشتری به فعالیت بپردازند. در این راستا، ایجاد دورههای آموزشی و کارگاههای تخصصی در زمینه مدیریت مالی و بازاریابی برای فعالان این حوزه میتواند بسیار مؤثر باشد.
تئاتر پناهگاه و درمان جامعه
در چنین شرایطی پیش از اینکه بیکاری و مشکلات معیشتی هنرمندان تئاتری را به سودای مهاجرت وادارد یا اولویتهای دیگر شغلی ناگزیرشان کند لازم است متولیان فرهنگ و هنر دست به کار ایدههای نو از این تهدید فرصتسازی کنند.
نقش تئاتر به عنوان یک رسانه تبلیغی-ترویجی برای روحیهبخشی و ترویج ارزشهای جنگ و پیامدهای روزگار پساجنگ پررنگتر شده و هنرمندان با مشوقهای دولتی در شرایط جنگ ترکیبی و جنگ روایتها (تئاتر جبهه) یا همان جهاد تبیین را در دستور کار قرار دهند.
تئاتر به عنوان پناهگاه و درمان: در میان همه سختیها، تئاتر برای بخشی از جامعه و هنرمندان به فضایی برای بیان غیرمستقیم دردها، حفظ امید و انسجام اجتماعی تبدیل شد. اجراها گاهی حکم پناهگاهی روحی را داشتند.
ایدههایی برای نجات تئاتر
بیشترین آسیبی که جامعه از این اقتصاد پرنوسان و ورشکسته تئاتر میبیند؛ تحلیل رفتن نیروی انسانی متخصص و خلاق از طریق مهاجرت و تغییر اجباری نقش و کارکرد اجتماعی تئاتر هنرمندان آن است. تئاتری که هنر نخبگان است و فرهنگ از تولید اندیشه در هنرهای مادری چون نمایش به سوی توده جامعه ساری و جاری میشود.
نقش حکمرانان فرهنگی کشور در شرایط کنونی حائز اهمیت است در همین راستا و بر اساس تجربیات جهانی لازم است:
ایجاد صندوقهای حمایتی مستقل و مردمی با مشارکت بخش خصوصی و علاقهمندان فرهنگ برای حمایت از تولید آثار مستقل و معیشت هنرمندان.
توسعه مدلهای اقتصادی خلاقانه مانند… (جذب حامی مالی یا سرمایهگذار) حرفهای، اشتراکهای سالن تئاتر، فروش حقوق پخش دیجیتال آثار با کیفیت و پر مخاطب
شفافسازی و افزایش بودجه دولتی اختصاص یافته به تئاتر مستقل و تجربی، با مکانیزمهای عادلانه توزیع.
تشویق نقد اجتماعی سازنده و پرداختن به مسائل پیچیده جامعه در قالبهای هنری.
حمایت ویژه از تئاتر مستند و تئاتر مردمی که صداهای گوناگون جامعه را منعکس میکنند.
سرمایهگذاری هدفمند برای شرکت فعال گروههای ایرانی در جشنوارههای معتبر جهانی در راستای تبیین دستاوردها و پیروزیهای نیروهای مسلح کشور طی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و نیز بیان خطرات جهانی ناقضین حقوق بین الملل و جنایات جنگی رژیم متجاوز اسرائیل برای مردم جهان.
دعوت از کارگردانان، مدرسان و گروههای خارجی برای اجرا و برگزاری کارگاههای آموزشی با محوریت اقتصاد در تئاتر پس از جنگ و جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی با توجه به مدلهای جهانی (تئاتر فرانسه پس از جنگ جهانی دوم) در ایران.
ترجمه و انتشار متون نمایشی برجسته ایرانی با موضوعات جنگ ۱۲ روزه به زبانهای دیگر.
توسعه همکاریهای منطقهای در زمینه تئاتر.
ایجاد امنیت شغلی و معیشتی پایدار برای هنرمندان حرفهای از طریق بیمههای تخصصی، حمایت از اتحادیهها و نظامصنفی قدرتمند.
کاهش ظرفیت پذیرش دانشگاههای هنرهای نمایشی بر اساس بازار کار و ایجاد چنین محدودیتهایی برای آموزشگاههای آزاد.
بازتعریف نقش اجتماعی تئاتر و جذب مخاطب:
استفاده از ظرفیت تئاتر برای گفتوگوی ملی پیرامون مسائل گذشته (از جمله جنگ) و حال جامعه، با رویکردی چند صدایی و نقادانه.
توسعه تئاتر محیطی، تئاتر خیابانی و اجرا در مناطق محروم برای دسترسیپذیری بیشتر.
بهکارگیری فناوریهای دیجیتال برای تولید، پخش و جذب مخاطب جدید (پخش زنده، آرشیو دیجیتال، تئاتر مجازی).
اجرای برنامههای آموزش تماشاگر از سنین پایین.
چالشهای تئاتر/چالشهای زندگی
جنگ تحمیلی، تئاتر ایران را با چالشهای عمیق اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه ساخت که آثار آن تا سالها پس از جنگ نیز قابل ردیابی بود. مسائلی مانند فقر هنرمندان، محدودیت خلاقیت، انزوای بینالمللی و مهاجرت نخبگان، آسیبهایی ماندگار بر پیکره این هنر وارد آورد. با این حال، تئاتر ایران در همان دوران نیز با آثاری مبتکرانه (به ویژه در حوزه دفاع مقدس و تئاتر جبهه) و نقش تسلیبخش خود، مقاومت کرد. راه برونرفت، نه در بازگشت به گذشته، که در درسگیری از آن و اتخاذ راهبردهایی هوشمندانه برای آینده نهفته است: تأمین مالی پایدار، تنوع موضوعی، بازگشایی درهای تئاتر ایران به روی جهان، سرمایهگذاری بر نیروی انسانی و جذب مخاطب جدید.
گر چه تئاتر ایران همواره و در بزنگاههای مختلف بر هر بحرانی فائق آمده تا به جایگاه کنونی برسد. اکنون نیز چون دوران دفاع مقدس، طرحی نو انداخته تا دفاع جانانه ملت و دولت و نیروهای مسلح را و البته تجاوز به تمامیت ارضی کشور را پویا و اثرگذار در مجامع بینالمللی تشریح و تبیین کند.
انتهای پیام/
source