
روز ۲۱ تیر ماه ۱۳۱۴، مصادف با ۱۷ دسامبر ۱۹۳۵ نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است؛ روزی که رضاشاه پهلوی با اعلام کشف حجاب اجباری، سیاستی را به اجرا گذاشت که واکنشهای شدید اجتماعی، فرهنگی و مذهبی را در پی داشت. این اقدام بخشی از برنامههای مدرنیزاسیون غربمحور رضاشاه بود که با هدف تغییر ظواهر جامعه ایران انجام شد.
پیشینه و زمینههای تاریخی سفر رضاشاه پس از حضور در ترکیه و تحت تأثیر قرار گرفتن اقدامات مصطفی کمال آتاتورک، پیامدهایی برای ایران داشت و این شاه پهلوی پس از این سفر، تصمیم گرفت قوانین سکولار اجرا شده در ترکیه را در ایران پیاده کند.
او با تصور اینکه حجاب نماد عقبماندگی است، در سال ۱۳۱۴ دستور ممنوعیت حجاب برای زنان در اماکن عمومی را صادر کرد. این سیاست با مقاومت گستردهای از سوی جامعه مذهبی و حتی برخی روشنفکران در آن زمان مواجه شد.
رویدادهای روز ۲۱ تیر ۱۳۱۴
در مراسمی در دانشسرای عالی تهران (دارالمعلمین)، رضاشاه به همراه ملکه و دخترانش بیحجاب ظاهر شدند. این مراسم بهعنوان نقطه آغازین سیاست کشف حجاب اجباری در نظر گرفته میشود. پس از آن، زنان کارمند دولت، معلمان و دانشآموزان مجبور شدند بدون حجاب در اجتماع حاضر شوند. پلیس نیز موظف شد زنان با حجاب را از ورود به اماکن عمومی منع کند.
واکنشهای زنان و جامعه
واکنش زنان به این سیاست متفاوت بود
زنان طبقه مدرن و غربگرا: برخی زنان تحصیلکرده و وابسته به طبقات بالای جامعه، از این اقدام استقبال کردند و آن را نشانه پیشرفت و آزادی زن دانستند.
زنان مذهبی و سنتی: اکثریت زنان، بهویژه در شهرهای مذهبی مانند قم، مشهد و تبریز، به شدت مخالف بودند. بسیاری از ترس مجازات (شلاق، جریمه یا اخراج از کار) مجبور به رعایت این قانون شدند، اما برخی نیز بهکلی از خروج از خانه خودداری کردند.
اعتراضات و مقاومتها: در برخی شهرها، زنان به نشانه اعتراض در خانهها تحصن کردند. در مشهد، اعتراضات به کشتار مسجد گوهرشاد (۱۳۱۴) منجر شد که در آن نیروهای رضاشاه معترضان را به خاک و خون کشیدند.
پیامدهای کشف حجاب اجباری
– افزایش شکاف بین دولت و مردم مذهبی
– تقویت احساسات ضدغربی در میان برخی اقشار
– محدودیت حضور اجتماعی زنان محجبه برای سالها
– ایجاد دوگانگی فرهنگی در جامعه ایران
کشف حجاب اجباری در دوره رضاشاه ۱۳۱۴ هجری شمسی یکی از سیاستهای جنجالی بود که واکنشهای احساسی و اجتماعی متفاوتی در میان زنان و جامعه ایران آن زمان ایجاد کرد. این اقدام که بخشی از برنامههای مدرنیزاسیون و غربگرایی رضاشاه محسوب میشد، با مقاومتهای گستردهای بهویژه در میان اقشار مذهبی و سنتی روبهرو شد. برخی از واکنشهای احساسی و اجتماعی آن دوران عبارتند از:
واکنش زنان روشنفکر و تحصیلکرده: حمایت محدود
برخی از زنان تحصیلکرده و روشنفکر که تحت تأثیر جنبشهای فمینیستی و تجددخواهی قرار داشتند، از این سیاست استقبال کردند. آنان کشف حجاب را نمادی از آزادی و پیشرفت زنان میدانستند. با این حال، حتی در میان این گروه نیز برخی معتقد بودند که این تغییر باید تدریجی و داوطلبانه باشد، نه اجباری و تحمیلی.
واکنش زنان سنتی و مذهبی: خشم و مقاومت
در مقابل، اکثریت زنان، بهویژه در شهرهای کوچک و مناطق روستایی، به این سیاست به شدت اعتراض داشتند. حجاب برای بسیاری از زنان نه تنها یک تکلیف دینی، بلکه بخشی از هویت و فرهنگ آنان بود. اجبار به برداشتن حجاب باعث ترس، اضطراب و حتی انزوا شد. بسیاری از زنان ترجیح دادند برای حفظ حجاب خود، از رفتن به اماکن عمومی خودداری کنند.
واکنش روحانیون و نهادهای مذهبی: اعتراض شدید
علما و مراجع تقلید، از جمله آیتالله سیدحسن مدرس و آیتالله قمی، به شدت با این قانون مخالفت کردند. برخی از روحانیون مردم را به مقاومت دعوت کردند و حتی اعتراضات و تحریمهایی سازماندهی شد. در برخی شهرها مانند مشهد، تظاهراتهای ضدکشف حجاب به خشونت کشیده شد.
واکنش عمومی جامعه: دوگانگی و ترس
جامعه ایران در آن زمان ترکیبی از سنت و مدرنیته بود. در حالی که برخی طبقات شهری و بالادست جامعه (مانند کارمندان دولت و نظامیان) به اجبار از این قانون تبعیت کردند، بسیاری از مردم عادی با ترس و اکراه آن را پذیرفتند. برخی خانوادهها دختران خود را از مدرسه رفتن منع کردند تا مجبور به رعایت نکردن حجاب نشوند.
پیامدهای عاطفی و روانی
اجباری شدن کشف حجاب برای بسیاری از زنان، بهویژه در شهرهای مذهبی، باعث ایجاد فشار روانی شد. برخی زنان احساس میکردند که حیای آنان نقض شده و حتی دچار اضطراب اجتماعی شدند. در مقابل، برخی زنان شهری که پیش از این به صورت محدود بیحجاب بودند، احساس آزادی بیشتری کردند.
انتهای پیام/
source