Wp Header Logo 2345.png
زندگی در زیر آتش؛ سوژه‌های مغفول مستندهای جنگی ایران

یک کارگردان مستند با اشاره به سختی‌های تولید مستند در دوران جنگ و بحران ضمن گلایه ازعدم همکاری با مستندسازان در دوران جنگ تحمیلی، مستندسازان را دلسوزان ایران دانست و گفت: باید زمینه ساخت مستند جنگی در مدیریت اجرایی کشور به رسمیت شناخته شود. 

خبرگزاری میزان

یاسر فریادرس کارگردان و مستندساز سینما و تلویزیون ایران، با اشاره به تولید مستند در روزهای بحران و پساجنگ در گفت‌وگو با میزان گفت: در حقیقت، نکته مهم این است که باید زمینه ساخت مستند جنگی در مدیریت اجرایی کشور به رسمیت شناخته شود. متأسفانه مستندسازان حرفه‌ای ما که همه هم از دلسوزان کشورند، به‌دلیل نبود سازوکار مشخص، اجازه ضبط در شرایط جنگی را نداشتند و با زحمت می‌توانستند کاری از پیش ببرند. 

وی درخصوص بایدهای مستندهایی که در این روزها تولید می‌شود، عنوان کرد: مستند جنگ، روایت حقیقت در عصر رسانه‌های مضطرب است. روایت جنگ ۱۲روزه باید فراتر از اخبار و آمار باشد. مخاطب امروز، به‌ویژه نسل پس از انقلاب‌های رسانه‌ای، تنها با اخبار و اطلاعات و آمار همراه نمی‌شود. او به‌دنبال درکی عمیق‌تر از چرایی جنگ و حقیقت پنهان در آن است. 

فریادرس یادآور شد: جنگ ۱۲روزه، به‌مثابه برشی فشرده از یک وضعیت تاریخی‌انسانی است و باید از دریچه‌هایی متفاوت به تصویر کشیده شود. روایت این جنگ، اگر تنها به شمارش تلفات و نمایش ویرانی محدود شود، نه‌تنها تأثیرگذاری پایدار نخواهد داشت، بلکه ممکن است به تکرار بی‌روحی از گزارش‌های خبری تقلیل پیدا کند. 

این مستندساز و فعال رسانه‌ای تصریح کرد: مستندساز، به‌جای پرداختن صرف به ابعاد آماری و حسی، باید تلاش کند تا مفهوم مقاومت به‌مثابه یک سبک زندگی را کشف و بازنمایی کند. به‌طور مثال، جریان زندگی در سایه تهدیدها، زنانی که میان آوارها خانه بازسازی می‌کنند و پزشکانی که در بیمارستان‌ها جان بیماران را نجات می‌دهند؛ روایت‌های مغفولی که بار معنایی بسیار سنگین‌تری از هر تصویر دیگری دارند. 

وی افزود: چنین مستندهایی، برخلاف انتظار، اثربخشی بیشتری در ذهن مخاطب جهانی دارند، چراکه با جهان مشترک انسان معاصر ارتباط برقرار می‌کنند. 

فریادرس تولید مستند جنگی را یک طرح زودبازده ندانست و گفت: مستند جنگ، ابزار مصرفی تبلیغاتی نیست که با چند روز تصویربرداری میدانی و تدوین احساسی به ثمر بنشیند، بلکه فرایندی عمیق، پرزحمت و زمان‌بر است که بیش از هر چیز نیازمند درک، تحقیق، تحلیل و فاصله‌گذاری حرفه‌ای است. 

به‌گفته این مستندساز، مستند جنگی باید نه‌تنها «چه اتفاقی افتاده»، بلکه «چرا افتاده»، «بر چه کسی گذشته» و «چه تأثیری گذاشته» را نیز بازگو کند. 

وی خاطرنشان کرد: اگر مستندساز به‌امید تولید اثری فوری و بدون صبر و تحقیق، تنها به‌سراغ لحظات خبری و تصاویر تکان‌دهنده برود، آنچه حاصل می‌شود، بیشتر یک بسته تبلیغاتی است تا یک مستند ماندگار. 

فریادرس عنوان کرد: مستندساز جنگی باید همان‌قدر که به مهارت فنی مجهز است، به بصیرت تاریخی، نگاه عمیق و جسارت نیز مسلح باشد. 

به‌گفته این فعال رسانه، مستندسازی حین وقوع بحران، با همه مزایای خود، با محدودیت‌ها و چالش‌های جدی همراه است؛ از کمبود اطلاعات دقیق گرفته تا خطرهای میدانی برای انجام کار حرفه‌ای. مستندساز در میدان بحران، بیش از هر چیز باید نگاه چندبعدی داشته باشد و صرفاً در آن لحظه دنبال ضبط کامل همه ماجرا باشد. 

وی یادآور شد: در مقابل، مستندهای پس‌از جنگ، فرصت بررسی اسناد، مصاحبه با طیف‌های مختلف و ترسیم تصویری جامع‌تر را فراهم می‌کنند. چنین آثاری می‌توانند روایتگر سند تاریخی یک دوره باشند، نه صرفاً یادگاری از یک موقعیت. 

فریادرس با تأکید بر اینکه مستندساز پس‌از جنگ می‌تواند روایتی چندلایه ارائه کند، گفت: در نهایت، یک حقیقت انکارناپذیر باقی می‌ماند؛ جنگ، هرچند ویرانگر، زندگی را متوقف نمی‌کند و زندگی، بی‌سروصدا، در دل جنگ ادامه دارد. در دل یک شهر زیر آتش، در میان خطوط امداد، در چشمان مادرانی که فردا را می‌سازند، حقیقتی نهفته است که شاید مهم‌تر از هر عملیات نظامی باشد. 

انتهای پیام/

source