به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، از منظر نهادهای تحلیلی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، فرقه بهائیت نه صرفاً یک جریان مذهبی، بلکه ساختاری ایدئولوژیک، سازمانیافته و متصل به سرویسهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی تلقی میشود که همواره در برهههای حساس تاریخ معاصر ایران، نقشآفرینی فعال در عرصه فرهنگی، رسانهای و سیاسی داشته است. مستندات متعدد تاریخی و تحلیلهای امنیتی تأکید دارند که این فرقه، از آغاز پیدایش تاکنون، از سوی قدرتهای استعمارگر بهعنوان ابزاری برای تضعیف دین اسلام، تخریب وحدت مذهبی، و تقابل با هویت شیعی ملت ایران مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
در دهههای اخیر، با تمرکز بر جنگ نرم و عملیات شناختی، محافل وابسته به بهائیت جهانی بهویژه بیتالعدل در حیفا، تلاش گستردهای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی فارسیزبان، بهویژه نسل جوان، از طریق تولید محتوای رسانهای، شبکهسازی مجازی و الگوسازی سبک زندگی سکولار و ضددینی صورت دادهاند. در این میان، تأسیس و هدایت شبکههایی همچون «منوتو» با اهداف مشخص فرهنگی – ایدئولوژیک، نقش بسزایی داشته است.

1. تأمین مالی و منابع پنهان بودجهای شبکه منوتو در غیاب درآمد مشخص
شبکه ماهوارهای فارسیزبان «منوتو»، که از سال ۲۰۱۰ میلادی فعالیت خود را در لندن آغاز کرده، در طول سالهای فعالیت، همواره با تنوع برنامهسازی، استفاده از تجهیزات پیشرفته، حضور مجریان شناختهشده و پوشش وسیع رسانهای، تصویری از یک رسانه حرفهای و پرهزینه ارائه داده است؛ در حالیکه هیچگونه مدل اقتصادی شفاف، اعم از پخش تبلیغات، اشتراک کاربران یا درآمد تجاری آشکار برای این شبکه تعریف نشده است.
برآوردهای غیررسمی، حاکی از آن است که هزینه سالانه اداره این شبکه بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون پوند تخمین زده میشود؛ رقمی که شامل دستمزد بالای مجریان، اجاره دفاتر در لندن و سایر نقاط اروپا، تولید برنامههای سرگرمی، مستند و سریال، و نیز فعالیت گسترده در حوزه دیجیتال میگردد که با استمرار چنین فعالیتی در غیاب هرگونه درآمد آشکار، از منظر کارشناسان، تنها با اتکا به منابع مالی نهادی و حمایتهای دولتی میسر خواهد بود و این خود شاهد آشکاری است که شبکه منوتو، بهرغم ظاهر خصوصی و مستقل، عملاً یک پروژه رسانهای هدایتشده با پشتیبانی مستقیم و غیرمستقیم نهادهای امنیتی، سیاسی و فرهنگی خارجی است. استمرار این حجم از هزینهکرد، بدون وابستگی به بازار تبلیغات یا درآمدهای معمول رسانهای، حکایت از آن دارد که این شبکه نه با اهداف اقتصادی، بلکه با مأموریتهای سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک طراحی شده است.
شواهد موجود در اسناد به دست آمده نیز مؤید آن است که:
- مجریان و عوامل اصلی شبکه، از مزایای مالی قابلتوجهی برخوردارند که با استانداردهای رسانههای مستقل فارسیزبان خارجنشین مطابقت ندارد.
- بسیاری از برنامههای پرهزینه مانند «آکادمی موسیقی»، «بفرمایید شام»، «استیج»، و مستندهای تاریخی، علیرغم مخاطب محدود در سطح جهانی، با بالاترین سطح تولید انجام میپذیرد که تنها در سایه یک بودجه نامحدود و غیرشفاف ممکن است.
- شبکه منوتو در دورههایی خاص مانند اغتشاشات ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و بهویژه در وقایع ۱۴۰۱، با افزایش ناگهانی حجم تولیدات ویژه، گزارشهای میدانی، دعوت از کارشناسان خارجنشین و تبلیغات در رسانههای دیجیتال، نقش رسانهای راهبردی در جنگ شناختی علیه جمهوری اسلامی ایفا کرده است؛ امری که خود گواهی دیگر بر اهداف فراتر از سرگرمی این رسانه میباشد.
بنابراین، مجموع اسناد، تحلیلها و نشانههای مالی و عملکردی شبکه منوتو، این فرضیه را تقویت میکند که این شبکه نه بهعنوان یک بنگاه رسانهای آزاد، بلکه بهعنوان بازوی رسانهای جبهه غربی، در خدمت راهبرد مهندسی افکار عمومی فارسیزبان برای تضعیف نظام اسلامی ایران عمل میکند.

۲. قرائن مربوط به حمایت دولت بریتانیا و نهادهای امنیتی
مطابق محتوای اسناد و گزارشهای منتشرشده در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، شبکه منوتو نه تنها از حیث تأمین مالی، بلکه از نظر ساختار راهبردی و حمایتی نیز به نهادهای دولتی و اطلاعاتی بریتانیا وابستگی آشکار دارد. این ادعا بر پایه مجموعهای از شواهد و قرائن بهشرح زیر استوار است:
الف) سابقه آموزش نیروهای رسانهای در چارچوب پروژههای دولتی بریتانیا
در سال ۲۰۰۶ میلادی، بیبیسی جهانی با پشتیبانی مالی وزارت امور خارجه بریتانیا، دورههای ویژهای برای تربیت روزنامهنگاران فارسیزبان برگزار کرد. این دورهها با هدف تأمین نیروی انسانی برای رسانههای فارسیزبان مستقر در لندن طراحی شده بود. بر اساس اسناد موجود، بسیاری از افراد کلیدی شبکه منوتو، از جمله سالومه سیدنیا، شیدا هوشمندی، سام غفارزاده و حتی رها اعتمادی، از فارغالتحصیلان یا مرتبطان با این دورهها بودهاند.
ب) استفاده از زیرساختهای دولتی بریتانیا برای ثبت، توسعه و ایمنسازی حقوقی
شبکه منوتو بهطور رسمی تحت عنوان شرکت Marjan Television Network Ltd در انگلستان به ثبت رسیده است. اطلاعات ثبتی این شرکت در نهاد Companies House، نشان میدهد که شبکه از ساختار حقوقی پیچیدهای برخوردار است که با استفاده از مشاوران حقوقی سطح بالا، حمایتهای امنیتی و مالیاتی خاص، و پوششهای حفاظتی حقوقی، از هرگونه افشاگری یا نظارت عمومی گریزان است. این نوع ساختارها عموماً در پروژههایی با اولویت امنیت ملی برای دولت بریتانیا تعریف میشوند.
ج) سکوت و همراهی مشکوک دولت بریتانیا نسبت به فعالیتهای این رسانه
در حالیکه در سالهای اخیر فعالیت برخی شبکههای خبری بینالمللی با بررسیهای قانونی از سوی نهادهای رسمی بریتانیا مواجه شدهاند (مانند شکایت علیه راشا تودی یا پرس تیوی)، اما شبکه منوتو حتی در موارد متعدد تخطی از اصول پخش، نشر اطلاعات خلاف واقع، یا دخالت در امور داخلی ایران، هیچگاه مورد بررسی، محدودیت یا بازخواست قضایی قرار نگرفته است. این سکوت فعال، نشانه حمایت ضمنی دولت بریتانیا از ماهیت و اهداف راهبردی این شبکه است.
د) ارتباطات خاص با مؤسسات پوششی و رسانههای همسو
در برخی گزارشها اشاره شده است که پروژه رسانهای شبکه منوتو، ابتدا در قالب یک طرح مشترک در اتاق فکر رسانهای لندن، با حضور مدیران BBC World Service و مشاوران فرهنگی دولت بریتانیا طرحریزی شده و سپس با حمایت لوجستیکی و حقوقی کامل راهاندازی شده است. ساختار ارتباطی این شبکه با دیگر نهادهای اپوزیسیون فارسیزبان، مانند رادیو فردا و ایراناینترنشنال، نیز در قالب یک «زنجیره هماهنگشده رسانهای» برای پوشش اهداف ضدایرانی تحلیل میشود.
مجموع شواهد موجود، اعم از حضور آموزشدیدگان BBC در ساختار مدیریتی شبکه منوتو، ثبت حقوقی مشکوک و غیرشفاف در ساختار اداری بریتانیا، سکوت راهبردی نهادهای ناظر انگلیسی در برابر عملکرد آن، و مشارکت در پروژههای مشترک ضدایرانی، همگی مؤید این واقعیتاند که دولت بریتانیا نهتنها نقش حمایتگر مالی، بلکه نقش طراح و پشتیبان راهبردی در اداره شبکه منوتو را ایفا میکند. این شبکه، بر اساس ارزیابی جمهوری اسلامی، بخشی از ساختار جنگ شناختی دولت بریتانیا علیه ملت ایران محسوب میشود.
۳. نقش بیتالعدل و شبکه جهانی بهائیت در تأمین مالی
همچنین، برخی سرمایهگذاران خصوصی که در تأمین مالی شبکه منوتو نقش کلیدی داشتهاند، به محافل بهایی و بهویژه خاندانهای ثروتمند بهائی در بریتانیا و اسرائیل نسبت داده شدهاند. در این زمینه، از «رابرت موقر بالیوزی» بهعنوان یکی از حامیان مالی اولیه یاد شده است که طبق اسناد، از نوادگان حسن موقر بالیوزی (رهبر سابق بهاییان بریتانیا و نخستین گوینده بخش فارسی BBC) میباشد. گفته میشود که وی با سرمایهای بالغ بر ۵۵ میلیون دلار، در راهاندازی و تأسیس شبکه منوتو مشارکت داشته است.
افزون بر حمایتهای مالی، حمایتهای تشکیلاتی نیز از سوی ساختار اداری و رسانهای بهائیت جهانی صورت گرفته است. برخی از کارشناسان رسانهای در اسناد داخلی تأکید دارند که مدل مدیریتی درونی منوتو، با تأکید بر ساختار طبقهبندیشده، ارتباطات سلولی، وفاداری تشکیلاتی و اجرای بدون چونوچرای سیاستهای بالادستی، شباهت چشمگیری با الگوی ساختاری تشکیلات بیتالعدل دارد.
همچنین، اسناد و شواهد متعدد نشان میدهد که این شبکه، علاوه بر حمایتهای مالی و اطلاعاتی، از نیروهای فرهنگی و رسانهای برخوردار است که برخی از آنها دارای پیشینه مرتبط با فرقه بهائیت یا نهادهای فرهنگی غربی هستند. چهرههایی همچون رها اعتمادی، سالومه سیدنیا و فرناز قاضیزاده، به عنوان افرادی با تربیت ایدئولوژیک-فرهنگی خاص، در تیم مدیریت و برنامهسازی منوتو نقشآفرینی میکنند.
یکی از مؤلفههای کلیدی در این پروژه، ترویج پلورالیسم دینی و ارائه تصویری مغشوش و غیرواقعی از همزیستی ادیان است. در برنامههای مختلف منوتو، آموزههای شیعی مورد تخریب قرار میگیرد و بهصورت مستمر تلاش میشود تا هرگونه مرجعیت دینی و اقتدار اسلامی زیر سؤال برود.
همراستایی آشکار این رویکرد با دستورالعملهای محافل جهانی بهائی، که ترویج بیمرزی در ادیان، تضعیف آموزههای شیعی و حذف هرگونه مرجعیت دینی اسلامی را در رأس اهداف خود قرار دادهاند، نشاندهنده پیوند عمیق میان بهائیت و شبکههای رسانهای معاند است.
نقش شبکه جهانی بهائیت، بهویژه بیتالعدل مستقر در سرزمینهای اشغالی فلسطین، نهتنها در شکلگیری هویتی و فکری شبکه منوتو، بلکه در سازوکار تأمین مالی، طراحی ساختار درونی، تربیت نیرو و تدوین محتوای آن، حضوری پررنگ و قابل ردیابی دارد. از این منظر، شبکه منوتو در نگاه نهادهای رسمی جمهوری اسلامی، نه یک نهاد رسانهای مستقل، بلکه بخشی از پروژه سازمانیافته فرهنگی–رسانهای فرقه بهائیت جهانی، در خدمت اهداف ضد اسلامی و ضد ایرانی ارزیابی میشود.
۴. شرکت پوششی Marjan Television Network و ساختار غیرشفاف مالی
شرکت Marjan Television Network Ltd بهعنوان نهاد حقوقی ثبتشده در انگلستان، بدنهی رسمی و حقوقی شبکه منوتو را تشکیل میدهد. اما بررسیهای تحلیلی و گزارشها نشان میدهد که این شرکت، با وجود ظاهر رسمی، عملاً کارکردی پوششی برای پنهانسازی ماهیت واقعی شبکه و تأمین منابع مالی آن دارد. نکات کلیدی در اینباره عبارتند از:
الف) نبود گزارش مالی شفاف
مطابق اطلاعات موجود در پایگاه Companies House (مرجع ثبت شرکتهای بریتانیا)، شرکت Marjan Television Network تا کنون هیچگونه گزارش مالی شفاف، جزئیات هزینهکرد یا اعلام درآمدهای سالانه منتشر نکرده یا در دسترس عموم قرار نداده است. این در حالی است که طبق مقررات حسابداری بریتانیا، شرکتهایی با گردش مالی بالای چند میلیون پوند، ملزم به ارائه صورتهای مالی تفصیلی هستند.
ب) ساختار چندلایه و پیچیده حقوقی
اسناد ارائهشده حاکی از آن است که این شرکت بهگونهای طراحی شده که با استفاده از شرکتهای واسطهای، افراد نامشخص بهعنوان مدیر یا سهامدار، صندوقهای حقوقی مستقر در حوزههای مالیاتی خاص (Tax Havens)، و مؤسسات حقوق بشری پوششی، مسیر هرگونه ردیابی منشأ مالی را دشوار و بعضاً ناممکن میسازد. این رویه دقیقاً منطبق با مدلهای عملیات مالی فرقه بهائیت و شبکه جهانی بیتالعدل در مدیریت شرکتهای غیرانتفاعی، فرهنگی و رسانهای در کشورهای مختلف است.
پ) همزمانی ثبت شرکت با پروژههای رسانهای دولت بریتانیا
ثبت رسمی Marjan Television Network در سالهای منتهی به اغتشاشات سال ۱۳۸۸ ایران، همزمان با افزایش حمایت دولت بریتانیا از پروژههای رسانهای فارسیزبان، نشانگر آن است که این نهاد پوششی در دل یک پروژه گستردهتر رسانهای برای «نفوذ نرم در ایران» بهوجود آمده است. اسناد همچنین به برخی جلسات نیمهرسمی با حضور مسئولان BBC، MI6 و برخی شخصیتهای وابسته به جامعه بهائی اشاره میکنند که طرح رسانهای «منوتو» در آنجا معرفی و حمایت شده است.
ت) جایگاه Marjan در سیستم زنجیرهای رسانههای اپوزیسیون
Marjan Television نهتنها نهاد رسمی شبکه منوتو، بلکه بهعنوان نقطه اتصال میان پروژههای رسانهای اپوزیسیون فارسیزبان با اتاق فکرهای غربی نیز معرفی شده است. برخی گزارشها از ارتباط ساختاری میان Marjan با شبکههای فارسیزبان دیگر نظیر BBC فارسی، ایران اینترنشنال، و صدای آمریکا سخن گفتهاند. این شبکهها با وجود تفاوت ظاهری در روش و سبک، در سطوح عالی مدیریتی و تأمین منابع انسانی، همپوشانی آشکار دارند.
5. نقش بنیادهای صهیونیستی و پوششهای حقوقبشری در تأمین مالی منوتو
طبق ارزیابیهای منتشرشده در اسناد داخلی، بخشی از منابع مالی شبکه منوتو از طریق بنیادها و نهادهای ظاهراً مستقل در حوزه «حقوق بشر»، «آزادی رسانه» و «حمایت از اقلیتها» تأمین میشود. برخی از این نهادها عبارتند از:
• Baháʼí International Community: نهادی وابسته به تشکیلات بیتالعدل جهانی که با ظاهر سازمان غیردولتی در سازمان ملل فعال است و در پروژههای ضدایرانی، بهویژه در شورای حقوق بشر، نقشآفرینی مداوم دارد.
• Open Society Foundations: بنیاد تحت مالکیت و مدیریت جورج سوروس که در بسیاری از پروژههای تغییر حکومتها و انقلابهای رنگی، از جمله در اروپای شرقی و آسیای مرکزی ایفای نقش کرده است. حمایت از رسانههای فارسیزبان مخالف نظام جمهوری اسلامی، از جمله اتهامات مطرحشده علیه این بنیاد است.
• بنیادهای کوچکتر مستقر در نیویورک، لندن و ژنو: این مؤسسات تحت پوشش «حمایت از اقلیتهای مذهبی»، «حقوق زنان»، «آزادی بیان» یا «آزادی رسانه» فعالیت کرده و در گزارشها از آنها بهعنوان کانالهای مالی غیرمستقیم به رسانههایی نظیر منوتو یاد شده است.

کارکرد این پوششها چیست؟
• ظاهر مدنی، حقوقبشری و غیرسیاسی این مؤسسات، امکان فعالیت آزاد و بدون محدودیت را برای آنها فراهم میکند؛ بهگونهای که انتقال منابع مالی به رسانههای معاند، تربیت نیروی انسانی رسانهای با رویکردهای ضدایرانی، و حتی طراحی پروژههای تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی، در قالب پروژههای فرهنگی، آموزشی یا بشردوستانه انجام میگیرد، بیآنکه نهادهای بینالمللی یا رسانههای غربی حساسیتی نسبت به آنها نشان دهند.
• برخی از این نهادها مانند ADF International، Open Society Foundations و Article 19، با بهرهگیری از جایگاه خود در شوراهای وابسته به سازمان ملل، پارلمان اروپا یا مؤسسات دانشگاهی غربی، نقش واسطهگری در مشروعیتبخشی حقوقی به فعالیت رسانههایی چون منوتو ایفا میکنند. این مؤسسات با تنظیم بیانیهها، صدور گزارشهای حقوق بشری یا ارائه دفاعیههای حقوقی، بسترهای حقوقی را برای تداوم فعالیت این رسانهها در فضای بینالملل فراهم میکنند.
• در بسیاری از موارد، این نهادها بهعنوان حامی حقوق «اقلیتهای مذهبی، قومی و جنسی در ایران» معرفی میشوند، اما در عمل با تأمین بودجه برای مستندهای مغرضانه، کمپینهای تبلیغی در شبکههای اجتماعی، و راهاندازی پروژههای خبری هدفمند، نقش مستقیم در عملیات رسانهای ضد جمهوری اسلامی ایفا مینمایند.
• همچنین برخی از این بنیادها با سازماندهی دورههای آموزشی و ورکشاپهای رسانهای در شهرهایی مانند لندن، آمستردام، برلین و نیویورک، به پرورش نسل جدیدی از خبرنگاران و فعالان رسانهای ایرانی با رویکردهای لیبرال، سکولار و ضدنظام میپردازند که در نهایت جذب شبکههایی نظیر منوتو، بیبیسی فارسی یا ایراناینترنشنال میشوند.
• وجه دیگر کارکرد این پوششها، تأمین ابزارهای فنی و زیرساختهای ارتباطی برای رسانههای اپوزیسیون است. نمونههایی از حمایت در قالب ارائه سرویسهای پخش امن، خدمات ضد سانسور، تولید محتوا، یا پشتیبانی از رسانههای فارسیزبان با میزبانی در سرورهای امن غربی، از جمله فعالیتهای ثبتشده برخی از این نهادها میباشد.
در نهایت بر اساس اسناد ارائهشده، ساختار تأمین مالی شبکه منوتو متکی بر ترکیبی پیچیده و غیرشفاف از شرکتهای پوششی، نهادهای امنیتی بریتانیا، بنیادهای صهیونیستی و شبکه جهانی فرقه بهائیت است. این ساختار، با بهرهگیری از عناوین فریبندهای همچون «حقوق بشر»، «آزادی رسانه» یا «دفاع از اقلیتها»، زمینهساز تداوم فعالیتهای این شبکه در جنگ شناختی و تضعیف هویت اسلامی–ایرانی شده است.
source