Wp Header Logo 160.png

استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به آثار ایرانشاه بن ابی‌الخیر، شاعر قرن پنجم هجری، گفت: آثار حماسی ایران، همواره بازتابی روشن از روحیۀ صلح‌طلب، عدالت‌محور و مقاوم ملت ایران است؛ ملتی که همواره از تجاوزگری پرهیز کرده، اما در برابر تهاجم با صلابت ایستاده است.

بازخوانی آثار حماسی ایران، یادآور صلح‌جویی و در عین حال ایستادگی ایرانیان

محمدجعفر محمدزاده در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما گفت: بازخوانی آثار حماسی ایران، از جمله آثار ایرانشاه، می‌تواند تلنگری باشد برای یادآوری اینکه ایران، پیش از آنکه نام یک سرزمین باشد، تجسمی از یک اندیشه و فرهنگ استوار و دیرپا بوده است.

این پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: در حافظه تاریخی ملت ایران، صلح‌جویی، پرهیز از تجاوز و رعایت اصول اخلاقی، همواره جایگاه ویژه‌ای داشته است.

 او گفت: ایرانیان، در طول تاریخ، نه‌تنها خواهان جنگ نبوده‌اند، حتی در مواردی که احتمال تهدید وجود داشته، از اقدام پیش‌دستانه پرهیز کرده‌اند تا مبادا ستمی بر دیگران روا دارند؛ با این حال، در برابر تجاوز بیگانگان، سکوت نکرده‌اند و همواره با پایداری و انسجام ملی، متجاوز را از میدان به در کرده‌اند.

محمدزاده گفت: این روحیۀ ملی، نه‌فقط در متون تاریخی، در ادبیات کهن ایران نیز بازتاب گسترده‌ای دارد؛ یکی از چهره‌های کمتر شناخته‌شده‌ای که این رویکرد را در آثار خود منعکس کرده، ایرانشاه بن ابی‌الخیر است؛ شاعر اواخر قرن پنجم هجری و معاصر ملک‌شاه سلجوقی که از شهر ری برخاسته و دو منظومه فاخر به نام‌های بهمن‌نامه و کوش‌نامه از خود به یادگار گذاشته است.

این استاد دانشگاه گفت: این دو اثر در کنار شاهنامه فردوسی، بخشی از میراث گران‌سنگ ادب حماسی ایران‌اند؛ اما ویژگی ممتاز آثار ایرانشاه، نگاه فراتر از روایت‌های صرفاً پهلوانی و تمرکز بر مفهوم ایران به‌عنوان یک هویت تاریخی، فرهنگی و اخلاقی است.

وی افزود: نکته درخور در آثار او، بسامد بالای واژه «ایران» است؛ واژه‌ای که ۲۱۴ بار در بهمن‌نامه و ۲۳۱ بار در کوش‌نامه تکرار شده است و این تکرار، نشان‌دهندۀ آن است که برای ایرانشاه، ایران تنها یک جغرافیا نیست، منظومه‌ای از معنا، باور، عقلانیت و فضیلت است؛ او ایرانیان را مردمانی دین‌باور، دادگر، خردمند، نیک‌نام و دلیر توصیف می‌کند.

محمدزاده گفت: ایرانشاه همچون نظامی گنجوی که ایران را «دل عالم» می‌خواند، در ابیاتی می‌گوید: «در ایرانیان است یکسر پدید / چو ایران، جهان‌آفرین نافرید»

استاد زبان و ادبیات فارسی از ایرانشاه این گونه یاد کرد و گفت: وی از ایران با عناوینی، چون «جای کیان» و «سرزمین آیین» یاد می‌کند؛ تعابیری که به جایگاه تمدنی و فرهنگ دیرپای ایران اشاره دارد. در نگاه او، ایران سرزمینی است که هر بار پس از ویرانی، از نو قد علم کرده و حیات فرهنگی و ملی خود را از سر گرفته است.

وی افزود: ایرانشاه در کوش‌نامه همچنین به گستره جغرافیایی و قدرت دریایی ایران اشاره می‌کند: «دگر پهلو از راهِ ماچین و چین / همی کشتی آید ز ایران‌زمین»

به گفته این استاد دانشگاه، او در صحنه‌ای از نبرد با چینیان، نشان می‌دهد که حتی اگر سپاه ایران در آغاز دچار آسیب شود، با انسجام و تدبیر، مسیر پیروزی را در پیش خواهد گرفت:
«تنی چند از ایران‌سپه کشته شد / سر هر یک از رزم برگشته شد…فگندند از آن لشکر نامدار / بر آن حمله اندر سواری هزار»
محمدزاده تصریح کرد: در این ابیات، عظمت و استقامت ملت ایران با بهره‌گیری از تصویرسازی‌های ادبی و پیوند با حافظه تاریخی ملت، به شیوه‌ای هنرمندانه ترسیم شده است.
وی افزود: اگرچه نام ایرانشاه بن ابی‌الخیر در کنار فردوسی چندان شناخته‌شده نیست، اما میراثی فرهنگی و ادبی از خود برجای گذاشته که در آن، ایران نه‌فقط سرزمینی دارای مرز، که مفهومی زنده از فرهنگ، معنا، اخلاق و تاریخ است.

استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: در روزگاری که توجه به بنیان‌های هویت فرهنگی اهمیت بیشتری یافته است، بازخوانی آثار حماسی ایران، از جمله آثار ایرانشاه، می‌تواند تلنگری باشد برای یادآوری اینکه ایران، پیش از آنکه نام یک سرزمین باشد، تجسمی از یک اندیشه و فرهنگ استوار و دیرپا بوده است.

 

source