Wp Header Logo 254.png
بازیگر نمایش موزیکال «سیمرغ‌نامه»: نقش طاووس برایم چالشی بود

بازیگر نوجوان نمایش موزیکال «سیمرغ‌نامه» از تجربه‌های خود در طول تمرین‌های فشرده، چالش ایفای نقش متفاوت و اهمیت موسیقی در مسیر بازیگری گفت.

خبرگزاری میزان

باران جاویدنیا، هنرمند نوجوانی است که در نمایش اسطوره‌ای و موزیکال «سیمرغ‌نامه» ایفای نقش کرده و از کودکی با هنر انس داشته است. وی این روزها به‌عنوان یکی از استعدادهای نوظهور صحنه شناخته می‌شود. نمایش «سیمرغ‌نامه» که برگرفته از منظومه‌ عطار نیشابوری است، با استقبال گسترده‌ مخاطبان مواجه و اجرای آن در تهران تمدید شد. این بازیگر نوجوان با خبرگزاری میزان گفت‌وگویی داشته است که می‌خوانید: 

از نحوه‌ پیوستنتان به پروژه «سیمرغ» بگویید. این همکاری چگونه آغاز شد؟

شروع مسیر من به‌صورت رسمی از کلاس‌های آواز گروهی خانم مریم شریف‌زاده بود که به‌واسطه‌ معرفی آقای دانیال شهرتی به آن‌ها پیوستم. ما مدتی در این کلاس‌ها روی اصول موسیقی و آواز گروهی کار می‌کردیم تا اینکه نمایشنامه‌ای به پروژه‌ تمرینی‌ ما اضافه شد. پس از مدتی تمرین، تصمیم گرفته شد که این نمایش را به‌صورت رسمی روی صحنه ببریم. حدود یک سال تمرین مداوم داشتیم. پس از تست‌هایی که از بچه‌ها گرفته شد، نقش طاووس به من سپرده شد. چون هم به ویژگی‌های شخصیتی‌ام می‌خورد و هم کارگردان‌ها معتقد بودند از عهده‌اش برمی‌آیم.

نقش طاووس چه ویژگی‌هایی داشت و چطور با آن ارتباط برقرار کردید؟

طاووس در این نمایش شخصیتی زرق‌وبرق‌دار، خودشیفته و فریبکار بود. از آن شخصیت‌هایی که ظاهرشان جذاب است ولی در باطن چیزی پنهان دارند. بازی در چنین نقشی برایم چالش‌برانگیز بود، چون باید از رفتار طبیعی و معمول فاصله می‌گرفتم؛ حتی نوع حرف زدن، لحن، زبان بدن و حالت‌های چهره را باید کاملاً متفاوت اجرا می‌کردم. تجربه‌ای بسیار جذاب و یادگیرنده بود که کمک کرد خودم را در قالب شخصیتی پیچیده محک بزنم.

نمایش «سیمرغ‌نامه» با استقبال زیادی مواجه شد و تمدید شد. به نظر شما دلیل این موفقیت چه بود؟

نمایش بر پایه منظومه عرفانی و عمیق «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری نوشته شده بود. در کنار مضمون قدرتمند و پرمفهوم، طراحی صحنه، کارگردانی، موسیقی زنده، و بازی‌های گروهی بسیار حرفه‌ای بود. این نمایش به‌خوبی توانست مفهوم «سفر درونی» و کشف حقیقت را برای مخاطب نوجوان ترجمه کند. استقبال آن‌قدر زیاد بود که خیلی‌ها نتوانستند در نوبت اول بیایند و همین باعث تمدید اجرا شد.

تمرین‌های نمایش چقدر زمان برد و کدام بخش برایتان سخت‌تر بود؟

تقریباً یک سال تمرین داشتیم. در مکان‌های مختلفی از جمله فرهنگسرای نیاوران، آموزشگاه آفرینش و مجموعه کارنامه‌ لواسان تمرین کردیم. روزهایی بود که ساعت‌های طولانی تمرین داشتیم، گاهی از صبح تا شب. سخت‌ترین مرحله، دو هفته آخر بود که عملاً بدون استراحت، تمرین‌ها ادامه داشت. اگرچه بسیار خسته‌کننده بود، اما وقتی روی صحنه رفتیم و انرژی تماشاگران را دیدیم، همه سختی‌ها از یاد رفت.

استرس اجرای زنده را چگونه مدیریت کردید؟

قطعاً استرس داشتم، مخصوصاً در صحنه‌هایی که بخش سولو آواز داشتم. هرچند ظاهر آرام بود، اما واقعیت این است که دست‌هایم می‌لرزیدند و نمی‌توانستم کنترلشان کنم. با این حال، خوشبختانه صدایم نلرزید و توانستم اجرای قابل‌قبولی داشته باشم. کم‌کم یاد گرفتم چطور استرسم را تبدیل به تمرکز کنم.

واکنش تماشاگران به‌ویژه کودکان و نوجوانان چگونه بود؟

بسیار خوب. بازخوردهای خیلی دلگرم‌کننده‌ای گرفتیم. یکی از لحظاتی که در ذهنم مانده است، دیدن چند نفر از آشنایان قدیمی‌ام پس از سال‌ها در میان تماشاگران بود. آن لحظه برایم هم خوشحال‌کننده بود و هم احساسی. همچنین اجرای زنده‌ای که در بزرگداشت آقای مرتضی عقیلی داشتم، در کنار محمدرضا عیوضی، تجربه‌ متفاوتی برایم بود. کمک‌ها و همراهی‌های استادم آقای دانیال شهرتی بسیار یاری‌دهنده بود.

دوست دارید در آینده چه سبک‌هایی از تئاتر را تجربه کنید؟

من به ژانر افسانه‌ای خیلی علاقه دارم، اما دلم می‌خواهد در ژانرهای متنوعی بازی کنم. دوست دارم نقش‌های متفاوت، حتی کاملاً متضاد را تجربه کنم؛ نقش‌هایی که من را از منطقه‌ امن خودم بیرون می‌برند.

آیا از توانایی‌های موسیقایی شما در این نمایش استفاده شد؟

بله. نمایش به‌صورت موزیکال طراحی شده بود و همه‌ ما هم در آوازهای گروهی و هم در اجرای سولوها مشارکت داشتیم. موسیقی در این پروژه بخش جدایی‌ناپذیر بازی بود.

تجربه موسیقیایی شما به چه صورت بوده است؟

از شش‌سالگی موسیقی را با پیانو نزد دانیال شهرتی آغاز کردم، سپس سلفژ و تئوری موسیقی کار کردم. در حال حاضر آواز کلاسیک با خانم شریف‌زاده، گیتار الکتریک با آقای رمضان و نوازندگی گیتار بیس را در گروهی به سرپرستی دانیال شهرتی دنبال می‌کنم. بیشتر به سبک گیتار الکتریک علاقه دارم، ولی موسیقی کلاسیک را هم واقعاً دوست دارم.

موسیقی چطور به روند بازیگری شما کمک کرده است؟

موسیقی باعث می‌شود ریتم و لحن دیالوگ‌ها را بهتر درک کنم. حس و ضرب‌آهنگ در بازیگری خیلی مهم است و وقتی آشنایی موسیقایی داشته باشی، بازی‌ات هم ریتم‌دارتر و منظم‌تر می‌شود. موسیقی و تئاتر برای من مثل دو بال یک پرنده‌اند.

مسیر آینده‌ات را چطور می‌بینی؟

می‌خواهم هر دو مسیر موسیقی و بازیگری را ادامه بدهم. الگوی من دانیال شهرتی است؛ کسی که مرا وارد این مسیر کرد، استعدادم را شناخت و همیشه حمایتم کرد. همچنین از پدر و مادرم ممنونم که همیشه باورم داشتند. راه سختی بوده است و گاهی خیلی اذیت شدیم، ولی وقتی نتیجه‌اش را می‌بینی، همه چیز می‌ارزد.

انتهای پیام/

source