به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در جهان امروز، روایتهای هنری قدرتی بینظیر در انتقال مفاهیم انسانی و معنوی دارند. اربعین، بهعنوان یکی از بزرگترین گردهماییهای داوطلبانه جهان، ظرفیت خارقالعادهای برای تبدیل شدن به یک اثر نمایشی عظیم دارد. اما چگونه میتوان این حرکت پرشکوه را با زبان سینما یا سریال روایت کرد؟ اگر من، یا هر هنرمند دغدغهمندی، کارگردان اثری درباره اربعین باشیم، باید فراتر از مستند صرف رفته و با بهرهگیری از زبان داستان، شخصیت، درام و تصویر، جان تازهای به این رویداد بدهیم.
نگاه به گذشته: تجربه «نجلا» و خلأ آثار ماندگار
در میان تلاشهای تلویزیونی، سریال «نجلا» توانست تا حدی فضای اربعین را دراماتیزه کند. داستانی که در بستر سال 1358 روایت میشد و عشقی که از مسیر زیارت اربعین عبور میکرد، نشان داد این رویداد میتواند زمینهساز خلق داستانهای پرکشش و دراماتیک باشد. اما تجربه «نجلا» هنوز به بلوغ نرسیده است و فقدان آثاری ماندگار با پرداختی جهانی، همچنان محسوس است.
چگونه یک کارگردان، اربعین را روایت میکند؟
1. انتخاب زاویه دید انسانی، نه صرفاً مذهبی
اربعین، فقط مناسکی دینی نیست، بلکه جریانی است جهانی و انسانی. از نگاه یک کارگردان، نقطه آغاز روایت باید در بطن انسانها باشد؛ زائرانی از فرهنگها، ادیان و ملیتهای مختلف. شخصیتهایی با انگیزههای متنوع، از سوگواری تا شفا، از نذر تا شناخت، که همگی به سمت یک مقصد واحد در حرکتاند.
2. روایت چندلایه و چندشخصیتی
در سریال یا فیلمی که درباره اربعین ساخته میشود، باید داستانهای موازی متعددی شکل بگیرد:
یک دختر نوجوان اروپایی که برای شناخت حقیقت آمده.
یک پیرمرد عراقی که هر سال با نان و خرما از زائران پذیرایی میکند.
یک کودک یتیم که در مسیر، با زائران آشنا میشود و معنای عشق را میفهمد.
این شخصیتها، چون خطوط موازی، در طول مسیر به هم نزدیک میشوند و یک درام انسانی بینظیر شکل میگیرد.
3. انتخاب صحنههای بصریِ تأثیرگذار
موکبها، سجادههای پهنشده در دل خاک، لیوانهای آب میان دستان کودکان، خستگیهای شیرین و دعاهای زیر لب… همه اینها صحنههایی هستند که میتوانند به قابهای سینمایی ماندگار تبدیل شوند. باید به جزئیات توجه کرد، زیرا حقیقت در جزئیات است.
4. نشاندادن تحولات درونی زائران
یکی از عناصر قدرتمند درام، تغییر شخصیتهاست. زائران در طول مسیر دچار تحول میشوند؛ از شک به یقین، از خشم به آرامش، از تنهایی به پیوند. این تحولها، بستر فوقالعادهای برای خلق درام است و نباید از آن غافل شد.
5. نمایش روابط انسانی ساده، اما عمیق
یکی از ویژگیهای اربعین، ارتباطات کوتاهمدت اما تأثیرگذار میان زائران است. گاهی تنها یک لیوان چای، یک تکه نان، یا کمک در حمل بار، زمینهساز شکلگیری صحنههایی عاطفی و انسانی میشود که میتوانند ستونهای اصلی داستان باشند.
6. استفاده از شخصیتهای بینالمللی برای انتقال پیام جهانی
اگر هدف رساندن پیام اربعین به جهان است، باید از شخصیتهایی استفاده کرد که مخاطب بینالمللی بتواند با آنها همذاتپنداری کند. از زائرین لبنانی، پاکستانی، آفریقایی تا مسیحیان عاشق صلح، همه باید بخشی از روایت باشند.
زبان تصویر، فراتر از زبان گزارش
اگرچه مستندهای خوبی درباره اربعین ساخته شده، اما تأثیر تصویر داستانی با بهرهگیری از عناصر دراماتیک، بسیار عمیقتر است. سینما و تلویزیون باید با قدرت روایت داستان، مخاطب را نه فقط مطلع، بلکه درگیر و متأثر کنند.
موانع و پیشنیازها برای ساخت اثر فاخر درباره اربعین
سرمایهگذاری و حمایت ساختاری: ساخت یک اثر جهانی نیازمند بودجه کافی، لوکیشن مناسب، و حمایت نهادهای فرهنگی است.
تربیت نیروی انسانی متخصص: فیلمسازان و نویسندگان باید با درک درست از مفاهیم اربعین، بتوانند دست به خلق بزنند. آموزش و کارگاههای تخصصی، گامی مهم در این مسیر است.
پرهیز از کلیشه و شعارزدگی: اربعین به خودی خود دارای پیام است، نیازی به تبلیغات ظاهری ندارد. باید از کلیشهها پرهیز کرد و داستانی اصیل گفت.
تمرکز بر روایتهای واقعی و انسانی: انتخاب داستانهای واقعی و الهامبخش از دل زائران، به اثر عمق و اعتبار میبخشد.
اربعین، صحنهای جهانی برای هنر
اگر کارگردان یک اثر درباره اربعین باشم، ترجیح میدهم از مسیر انسانها عبور کنم، نه فقط مناسک. قصهها را از دل زائران بیرون بکشم، نه از بالای منبر. تلاش کنم یک فیلم یا سریالی بسازم که حتی یک بیدین یا یک انسان در دوردستترین نقطه جهان، بتواند با آن گریه کند، لبخند بزند، و پیامی بگیرد.
اربعین، صحنهای است برای هنرمندانی که دغدغه انسان دارند، نه فقط عقیده. و این صحنه، آمادهی درخشیدن در قاب تصویر است.
انتهای پیام/
source