مشاهدات خبرنگار میزان از پیادهروی کربلا در تابستان ۱۴۰۴ / روایت چهارم؛

اربعین۱۴۴۷ هجری قمری هم گذشت. این سالها سالهای سختی برای مردم ایران بوده است از تحریم که سالهاست باعث فشار و آسیب به زندگی مردم شده تا جنگ ۱۲ روزهای که دو ماه پیش به مردم ایران تحمیل شد.
طی این سالها تکیهگاه مردم امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) و خصوصا امام رضا(ع) سلطان بیچون و چرای مردم ایران بوده است.
برای حضور نیافتن مردم در مراسم راهپیمایی اربعین امسال هجمههای زیادی از طرف دشمنان مردم و اهل بیت صورت گرفته بود، اما مردم نشان دادند که بیدی نیستند که از این بادها بلرزند. از طرفی مردم عراق خیلی بیشتر از مردم ایران از وعدههای صادق ایران و بارش موشک بر سر صهیونیستها خوشحال بودند.
یا قتیل العبرات؛ گریه با نام حسین آجین شده است. تجربه دلتنگی کنار امام حسین(ع) را داشتهام، حتی وقتی کنار او بودم باز هم دلم برای کربلایش تنگ بود. وای به الان که باید در غروب جمعه دل از کربلا برکنم و به دل جاده بزنم تا دوباره زندگی عادی را از سر بگیرم. قطعا زندگی همین چند روزی بود که در مشایه و کربلا بودم.
چقدر سخت است این دل کندن از حسین. داخل اتوبوس نشستهام که به ایران بازگردم. سکوتی سنگین بر فضا حاکم است. میدانم که همه منتظر یک تلنگر هستند تا بغضشان بترکد و گریه کنند.
امروز عصر در موکب قمر بنی هاشم یک روضه.خوان عرب با
لحن و حزنی خاص نوحه میخواند. من اصلا نمیفهمیدم که چه میخواند و چه نجوا میکند، اما جگرم میسوخت از نوای او و سوز صدایش. لحظهای به خودم آمدم و دیدم که تمام صورتم پر از اشک شده است؛ حسی که تابهحال تجربه آن را نداشتم. نام حسین مانند حرف رمزی مشترک بود. نام او که میآمد انگار بند دلم پاره میشد.
وای ام البنین نوحه خوان نجوا داشت و نام ام البنین را برد و هئیت کوچک خانه سید محمد بلوایی شد. عرب و عجم گریه میکردند و انگار دل پری داشتند.
حس دلتنگی مشترک در بین تمامی افراد که غروب روز اربعین دیدم مشترک بود. آیا سال بعد اصلا هستیم که بخواهیم بر کشته مظلوم کربلا گریه کنیم.
امسال در مسیر نجف به کربلا شهدای اقتدار هم بودند. چقدر زواری که با عکسهای این شهدای بزرگوار در این مسیر قدم نهاده بودند. قطعا ما و مردم منطقه مدیون این شهدا هستیم و خواهیم بود. عدهای هم با عکسهایی از شهدای خودشان آمده بودند همان شهدایی که اسرائیل آنها را کشت.
در سالهای گذشته شاید این حرف کمی شعاری بود، اما در محرم و اربعینی که گذشت بیشتر حرب لمن حاربکم نمایان شد.
دشمن امروز نه تنها از شمر و یزید و خولی چیزی کم ندارد بلکه روی تمام دیکتاتورها و خونخواران عالم را سفید کرده است. شمری که کودکان را به صف غذا کشانده و آنجا آنها را تیرباران میکند.
در این سفر به کربلا نقدهایی هم وجود داشت اما باید یک خسته نباشید به تمامی ارگانها و نهادهای دخیل در راهپیمایی اربعین گفت که با تمام وجود به زوار حسین ابن علی خدمت کردند.
برنامههایی هم از بیشتر شبکههای تلویزیونی روی آنتن رفت که چون گذشته کلیشه بود و همهشان مانند یکدیگر بودند.
دعوت از بازیگران سریال “مختارنامه” و دوباره همان حرفها و خاطرههای همیشگی که مردم بارها و بارها آنها را دیده و شنیدهاند.
تنها چند برنامه انگشتشمار در رادیو بودند که همراه زوار بودند و حتی در کربلای معلی هم مخاطب به دنبال شنیدن این برنامهها بود.
شاید بتوان امیدوار بود که در سالهای آینده شبکههای تلویزیونی و اینترنتی که این سالها به گفته خودشان فعالیت چشمگیری در راهپیمایی اربعین داشتهاند، بتوانند جدای از هزینه و همراهی تعداد زیادی از عوامل، دستاوردی هم برای مردم و عاشقان اباعبدالله(ع) داشته باشد.
پایان روایتها/
source