Wp Header Logo 192.png
سینما به روایت قلم/حاشیه‌نگاری از پانزدهمین جشن انجمن منتقدان سینمای ایران

انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به عنوان یکی از اعضای جامعه اصناف سینمایی ایران (خانه سینما)، نقش مهمی در ارتقای کیفیت نقد سینمایی و تجلیل از آثار برجسته سینمای ایران ایفا می‌کند. این انجمن از طریق برگزاری جشن‌های سالانه، به معرفی و تقدیر از بهترین‌های سینمای ایران می‌پردازد. به بهانه پانزدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در این گزارش، به تاریخچه، اهداف و بیان حواشی آخرین دوره این رویداد مهم سینمایی و تأثیرات این جشن بر توسعه و ارتقای کیفی سینمای ایران خواهیم پرداخت.  

خبرگزاری میزان

انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در سال ۱۳۷۳ فعالیت خود را آغاز کرد. این انجمن به عنوان یکی از اعضای جامعه اصناف سینمایی ایران (خانه سینما) شناخته می‌شود.
هدف اصلی انجمن، ارتقای کیفیت نقد سینمایی و تجلیل از آثار برجسته سینمای ایران است. این انجمن از طریق برگزاری جشن‌های سالانه، به معرفی و تقدیر از بهترین‌های سینمای ایران می‌پردازد.
انجمن منتقدان و نویسندگان هر سال دو رویداد اصلی برگزار میکند: جشن منتقدان سینمایی که در آن بر اساس رای اعضا این انجمن به سینماگران منتخب جایزه اهدا می‌شود که شب گذشته پانزدهمین دوره این رویداد برگزار شد و دیگر جایزه نوشتار سینمایی که با انتخاب داوران به منتقدان و نویسندگان برتر جایزه داده می‌شود.

سینمای ایران نیازمند امید، تنفس و انسجام 

مراسم پانزدهمین جشن انجمن منتقدان سینمای ایران با یک ساعت و نیم تأخیر آغاز شد. این تأخیر نه تنها یک اتفاق فنی، که به نمادی از وضعیت سینمای ایران بدل شد؛ سینمایی که همواره با فاصله‌ای محسوس از دوران اوج خود حرکت می‌کند.

اجرای این برنامه را فرزاد حسنی عهده‌دار بود چنانچه پیشتر در پیامی از سوی جعفر گودرزی دبیر پانزدهمین جشن انجمن منتقدان سینمای ایران آمده بود:
سینما برای ما فقط پرده و تصویر نیست؛ سینما حافظه‌ی جمعی یک ملت است. آینه‌ای‌ست که شادی‌ها و رنج‌هایمان را بازمی‌تاباند؛ جایی که خیال با حقیقت دست می‌دهد و انسان خود را دوباره می‌شناسد. پانزدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران را در حالی برگزار می‌کنیم که بیش از هر زمان، سینمای ایران نیازمند امید، تنفس و انسجام است. این جشن تلاشی‌ست برای پاسداشت همان نَفَسی که سینما در جان مردم می‌دمد؛ نفسی که حتی در تاریک‌ترین روز‌ها خاموش نمی‌شود. برای اجرای این شب باشکوه، همراهی فرزاد حسنی را خواهیم داشت؛ صدایی پرشور که می‌تواند طنین جشن را دوچندان کرده و این آیین را به تجربه‌ای به‌یادماندنی بدل کند.

وی همچنین در این پیام خبر از برگزاری بزرگداشت سه چهره ارزشمند سینمای ایران؛ حسن پورشیرازی، فرشته صدرعرفایی و جواد طوسی داده بود.

فرزاد حسنی به عنوان مجری، مراسم را با نمایش ویدئویی از ادوار گذشته آغاز کرد. انتخاب حسنی که خود نماینده‌ی سینمای popular پاپیولار است، حاوی پیامی دوگانه بود: از یک سو تلاش برای ارتباط با مخاطب عام، و از سوی دیگر حفظ پیوند با سینمای روشنفکری. این درحالی است که شزرایط ناترازی انرژی کار کشور را به خاموشی‌های دوره‌ای رسانده و این مراسم نیز از این موهبت بی‌بهره نماند و هنگامی که دبیر جشنواره مشغول به قرائت متن بیانیه بود؛ به ناگهان لحظاتی برق رفت و جعفر گودرزی چند جمله خود را بدون سیستم صوتی خواند.

نقطه جوش، لطفا تبخیر نشوید

جعفر گودرزی، دبیر جشن، در سخنانی عمیقاً تحلیلی، سه بحران اصلی سینمای ایران را برشمرد: گودرزی با اشاره به “تکصدایی ملال‌آور”، به فقدان تنوع ژانری در سینمای ایران پرداخت.

وی در ادامه به گسست تولیدات سینمایی از مخاطب پرداخت و با ارائه تشبیه “یک غذا در صد بشقاب” از بحران ارتباط سینمای ایران با مخاطب سخن گفت سینمایی که به جای پاسخ به نیاز‌های متنوع مخاطب، یک الگوی تکرارشونده را تحویل می‌دهد.
گویی دوربین‌ها جرأت عبور از قاب امن عادت را ندارند. ما، به جای تنوع طعم‌ها، یک غذا را در صد بشقاب سرو می‌کنیم و هنوز انتظار داریم مخاطب، با اشتیاق، لقمه آخر را هم ببلعد. نه! سینما با تک‌صدا‌ها نمی‌بالد. با فراموشی مخاطب زنده نمی‌ماند. وقتی ژانر‌های فراموش‌شده، وقتی طنز به ابتذال و درام به زاری بدل می‌شود، یعنی ما به شعور و ذائقه تماشاگر پشت کرده‌ایم.

این منتقد سینمای ایران اظهار کرد: مخاطب ما بی‌سلیقه نیست، تحقیرش کرده‌اند. با آثاری که نه تخیل را قلقلک می‌دهند، نه اندیشه را. نه می‌خندانند، نه می‌گریانند. بلکه فقط می‌گذرند؛ مثل نسیمی که یادش نمی‌ماند. سینمای ما، اگر بخواهد برخیزد، باید دوباره به تنوع، شهامت و تجربه‌گری بازگردد. باید جسارت کند، در روایت، در فرم، در لحن، در فهم مخاطب؛ و این آغاز نمی‌شود مگر با صدای منتقد، با واژه‌هایی که نه از سر خشم، که از سر عشق، آینده را صدا می‌زنند.

دبیر پانزدهمین جشن انجمن منتقدان سینمای ایران با اشاره به اقلیم‌های متنوع، فرهنگ‌های رنگارنگ، اسطوره‌های زنده و زخم‌های عمیق سرزمین‌مان ایران، گفت: چرا باید فقط یک قصه را در صد فرم یکسان تکرار کنیم؟ و در این میانه، سینمای ما از زخمی عمیق رنج می‌برد فقر ژانر، یعنی فقر تخیل. ما در کشوری با صدای هزار روایت، چرا فقط یک لحن را تکرار می‌کنیم؟ وقتی کمدی به هجو بدل می‌شود، ملودرام به زاری و عاشقانه به سانسور، یعنی خطر از قاب گذشته و به روح رسیده است. سینمای ما از فقر ژانر نمی‌رنجد؛ در آن جان می‌سپارد. وقتی هفت هنر را به چهار نما تقلیل می‌دهیم و خیال را در یک قاب بسته محبوس می‌کنیم، نه درام رشد می‌کند، نه کمدی می‌خنداند، نه عشق می‌سوزاند. این فقر، فقط فقدان تکنیک نیست؛ فقدان شهامت است. شهامت نگاه تازه، شهامت تجربه‌گری، شهامت پذیرش مخاطبی که می‌فهمد و شعورش را به بازی نمی‌گیرد.

گودرزی تاکید کرد: اینجا، نقطه جوش است. یا تبخیر می‌شویم یا تبدیل و در این میانه، باید چشم باز کنیم به واقعیت سخت تولید. امروز، هزینه‌های سرسام‌آور، بخش خصوصی را فلج کرده است. جریان تولید، در گل‌مانده است و بسیاری، دیگر نه به ساختن، که به بقا فکر می‌کنند. ما در زمانه‌ای ایستاده‌ایم که فردا، مبهم‌تر از همیشه است. بلاتکلیفی، در همه‌جا خانه کرده؛ در سرمایه‌گذاری، در مجوز، در نمایش و حتی در اعتماد و با این همه، هنوز یک چیز هست که می‌توان به آن دل سپرد: سینما. سینما، در دل این آشوب فقط هنر نیست؛ پناه است. شاید آخرین امید جمعی ما باشد برای اینکه دوباره باور کنیم به دیدن، به فهمیدن، به بودن. به پانزدهمین جشن منتقدان خوش آمدید. با افتخار، با امید و با ایمان به سینما.

زیرمتن‌های سیاسی-اجتماعی

گودرزی همچنین زندگی ایرانیان را به “قبل و بعد از جنگ ۱۲ روزه” تقسیم کرد، نشان‌دهنده تلاش سینما برای تعریف دقیق‌تری از گسست‌های تاریخی جامعه ایران بود. 
وی ادامه داد: امیدوارم که در هیچ جای دنیا جنگ، هیچ وقت در فضای آن کشور استشمام نشود.

تجلیل و بزرگداشت از فرشته صدرعرفایی بخش بعدی این مراسم بود که در پیامی ویدئویی از برگزارکنندگان این جشن تشکر کرد و گفت: دوست داشتم امشب در میان شما قرار می‌گرفتم به ویژه در کنار حسن پورشیرازی که قرار است از او هم تجلیل شود و با هم یک عکس یادگاری می‌گرفتم. مهناز افضلی پس از دریافت این جایزه گفت: جایزه انجمن منتقدان بسیار مهم است و واقعا برای هرکسی که آن را دریافت می‌کند بسیار لذت‌بخش است.

پیروزی سینمای متعهد

در بخش تجلیل از برگزیدگان به یکباره با قدرنمایی فیلم “علت مرگ نامعلوم” در سه بخش اصلی مواجه شدیم. این نشان‌دهنده‌ی تمایل منتقدان به تقدیر از سینمای مسئله‌محور است، سینمایی که فرم و محتوا را تلفیق و جسارت روایی دارد.

سپس جایزه ویژه جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، توسط مازیار فکری ارشاد و کوروش تهامی به سروش صحت برای کارگردانی فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» اهدا شد.

بهترین دستاورد فنی از سوی امیر فرض‌الهی، امید نجوان و حبیب اسماعیلی به سهیل دانش اشراقی طراح صحنه فیلم «خائن کشی» اهدا شد.

جایزه بهترین مهندسی صدا توسط نصرالله مدقالچی و عزیزالله حاجی‌مشهدی به مهرشاد ملکوتی و مسیح حدپور سراج برای فیلم «موقعیت مهدی» تقدیم شد. عباس یاری و بهزاد خلج دیپلم افتخار بهترین موسیقی را به مسعود سخاوت‌دوست برای فیلم «موقعیت مهدی» و تندیس بهترین موسیقی متن به ستار اورکی برای فیلم «خائن‌کشی» اهدا کردند.

جایزه بهترین تدوین هم به حسن حسن‌دوست برای فیلم «پرویزخان» تعلق گرفت که مستانه مهاجر و محسن بیگ آقا این جایزه را به این هنرمند اهدا کردند.

اکتای براهنی و کامران ملکی تندیس جشن منتقدان سینمایی را در بخش بهترین فیلم اول به آرمان خوانساریان برای فیلم «جنگل پرتقال» تقدیم کردند.

دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری با حضور امیر عابدی و مهدی احمدی به آرمان فیاض برای «برف آخر» و تندیس این بخش به مسعود سلامی برای فیلم «خائن‌کشی» اهدا شد.

در ادامه با حضور ناهید مسلمی و پریناز ایزدیار و حسن لطفی، تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن به صدف اسپهبدی برای فیلم «علفزار» تقدیم شد. ناصر ممدوح و مهران احمدی جایزه بهترین بازیگر مکمل مرد را به علیرضا ثانی‌فر برای «علت مرگ نامعلوم» و تندیس بهترین بازیگر مکمل مرد به مجید صالحی برای «برف آخر» اهدا کردند.

در ادامه با حضور حامد بهداد و هوشنگ حسینی جایزه خلاقیت در بازیگری به امین حیایی برای فیلم «برف اخر» اهدا شد.

همچنین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد به بانیپال شومون برای فیلم «علت مرگ نامعلوم» تقدیم شد. سپس تندیس بهترین بازیگر نقش اصلی مرد به میرسعید مولویان برای «جنگل پرتقال» اهدا شد.

پس از آن با حضور رسول صدرعاملی و ستاره پسیانی دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اصلی زن به الناز شاکردوست برای فیلم «بی‌بدن» و تندیس بهترین بازیگر نقش اصلی زن به سارا بهرامی برای «جنگل پرتقال» اهدا شد.

در ادامه بزرگداشت جواد طوسی منتقد سینما برگزار شد.

سپس مسعود نجفی و اعضا هیات مدیره انجمن منتقدان سینما برای اهدای جوایز سه بخش روی صحنه آمدند.

تندیس بهترین فیلم نامه به علی زرنگار برای «علت مرگ نامعلوم» اهدا شد.

تندیس بهترین فیلم و کارگردانی هم به ترتیب به مجید برزگر و علی زرنگار تهیه کننده و کارگردان فیلم «علت مرگ نامعلوم» اهدا شد.  

انجمن منتقدان تلاش کرد نقش خود را به عنوان واسطه بین این سه گفتمان تعریف کند؛ نقشی که همزمان هم حفظ تعادل و هم ایجاد تعامل را هدف گرفته است.

سینما حافظه جمعی یک ملت

همانطور که دبیر جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در سخنان خود بیان کرده بود:، سینمای ایران در شرایط فعلی بیش از هر چیز نقش “حافظه زنده ملت” را ایفا می‌کند در شرایطی که این حافظه سه عملکرد اصلی دارد:
ضبط و ثبت تحولات اجتماعی و بازتاب تنش‌ها و امید‌های جامعه و نهایتا بیان و ترسیم شرایط آینده سرزمین‌مان
در نهایت، مراسم هم امید‌ها (کشف استعداد‌های جدید، جسارت روایی) و هم نگرانی‌ها (فقر ژانری، محدودیت‌های ساختاری) سینمای ایران را به نمایش گذاشت.
پانزدهمین جشن منتقدان سینمای ایران در مجموع رویدادی بود که به خوبی توانست هم وضعیت موجود سینمای ایران را به تصویر بکشد و هم راه‌های برون‌رفت از بن‌بست‌های فعلی را نشان دهد. سینمایی که اگرچه با محدودیت‌های جدی رو‌به‌رو است، اما همچنان بهکشف راه‌های جدید ادامه می‌دهد.

انتهای پیام/

source