جشنواره فیلم شهر امسال با ترکیب داورانی که تجربه و نگاه حرفهای در سینما دارند، در موقعیتی قرار گرفته که میتواند بیش از یک رویداد مناسبتی عمل کند؛ اما اثرگذاری آن نه فقط به انتخاب داوران، بلکه به کیفیت فیلمها، حضور چهرههای سینمایی و کارگاههایی وابسته است.
جشنوارهها همیشه بیش از آنکه فقط محلی برای نمایش فیلم باشند، بهانهای برای سنجش وضعیت فرهنگی و هنری یک جامعه محسوب میشوند. هر جشنوارهای که در قالب یک رویداد چندروزه برگزار میشود، درواقع آیینهای است که نشان میدهد سینما کجا ایستاده، چه دغدغههایی دارد و چه روایتهایی را به مرکز توجه آورده است. جشنواره فیلم شهر نیز چنین نقشی را به دوش میکشد؛ جشنوارهای که نه از دل یک نهاد خصوصی یا صنفی، بلکه از دل یک نهاد شهری شکل گرفته و بنابراین با یک مفهوم بسیار مشخص «زندگی شهری و روایتهای آن» سروکار دارد. این جشنواره تلاش میکند تجربه انسان در شهر را از زاویههای مختلف ببیند؛ از شلوغی و فرسودگی گرفته تا امید، حرکت، تغییر و حتی خاطرههایی که در کوچهها و ساختمانها و مسیرهای هر روزه تکرار میشوند.
امسال جشنواره فیلم شهر گرچه باز هم در سکوت و بیسر و صدا کار خود را آغاز کرد اما کمی بیشتر توجهها را از سوی اهالی رسانه به خود جلب کرد؛ نه به خاطر هیاهو یا جنجال، بلکه به این دلیل که ترکیب داوریهای آن نشان میدهد برگزارکنندگان تلاش کردهاند وزن و ارزش حرفهای جشنواره را بالا ببرند. انتخاب داورانی که تجربه کافی دارند و سالها در سینما کار کردهاند، نشانهای از تصمیم برای ایجاد یک فضای جدیتر، منظمتر و قابل اعتمادتر است. داورانی که جشنواره امسال کنار هم قرار گرفتهاند، نه فقط اسم هستند، بلکه هر کدام سابقه عملی در ساخت، نقد، تولید یا تحلیل سینما داشتهاند و این مسأله مهمی است؛ چون جشنواره تنها زمانی معنا پیدا میکند که ارزیابی آثار در آن بر پایه فهم واقعی از سینما باشد.
اهمیت داوری جدی و انتخاب درست
وقتی درباره داوری یک جشنواره صحبت میکنیم، درواقع درباره «اعتبار» جشنواره حرف میزنیم. جشنوارهای که داورهایش صرفاً بر اساس ارتباطات یا ملاحظات رسمی انتخاب شده باشند، خیلی زود حذف میشود؛ چون فیلمسازها و مخاطبان هر دو بهخوبی تشخیص میدهند چه کسی از روی دانش و چه کسی از روی لیست اسمی قضاوت میکند. امسال ترکیب داوریها نشان میدهد برگزارکنندگان تصمیم گرفتهاند این بخش را جدی بگیرند. این انتخابها به جشنواره پیام میدهد که ارزشگذاری آثار قرار است از مسیر فکر و آگاهی عبور کند.
اما همین نکته یک مسئولیت به وجود میآورد. وقتی داوران معتبر حضور دارند، لازم است فیلمهایی هم در جشنواره دیده شوند که در سطح همان داوری باشند. در غیر این صورت، جشنواره تبدیل به ظرفی میشود که محتوای آن تناسبی با ظاهرش ندارد. بنابراین اگر قرار است جشنواره فیلم شهر تاثیر واقعی در سینما داشته باشد، باید فیلمهایی به نمایش گذاشته شود که بتوانند تجربه زیستن در شهر را نه به صورت توضیحی، بلکه به صورت تجربهای و حسی منتقل کنند. شهر فقط خیابان و ساختمان نیست؛ ضربان، اضطراب، امید، فرسودگی، آرزو و حتی نوعی تنهایی مشترک است که همه آن را تجربه میکنند. فیلمی که شهر را نشان میدهد اما به این لایهها وارد نمیشود، درواقع فقط یک کارتپستال بزرگ است.
نقش فیلمها در ایجاد اشتیاق
جشنواره با فیلمهایش زنده میشود. اگر فیلمها به اندازه کافی جدی، تاثیرگذار و قابل گفتگو باشند، خودشان گفتوگو ایجاد میکنند؛ گفتوگویی که از سالنها به کافهها، به فضای مجازی و حتی به جمعهای دوستانه منتقل میشود. این انتقال گفتوگو همان جایی است که جشنواره «اثرگذاری» پیدا میکند. بنابراین کیفیت فیلمها نقش مستقیم در ایجاد اشتیاق دارد. اگر فیلمها قدرتمند نباشند، بهترین داوریها هم نمیتوانند جشنواره را نجات دهند. اشتیاق از تصویر روی پرده میآید؛ نه از پوستر، نه از شعار!
فیلمسازهایی که با موضوع شهر کار میکنند معمولاً با چالشهای واقعی مواجهاند. آنها با این مساله روبهرو میشوند که چگونه میتوان شهری را روایت کرد که هم آشناست و هم غریبه، هم نزدیک است و هم دور؟ شهر در زندگی همه ما حضور دارد، اما کمتر کسی واقعاً به آن نگاه میکند. یک جشنواره موفق میتواند این نگاه را تغییر دهد و فیلمساز را تشویق کند تا دقیقتر، حساستر و صادقتر روایت کند. این تغییر نگاه همان چیزی است که میتواند سینما را از تکرار و فرمولزدگی نجات دهد.
حضور چهرهها و تعاملات انسانی
در کنار کیفیت فیلمها، حضور چهرههای شناختهشده نیز نقش مهمی در جذب مخاطب دارد. این مسأله نه از روی هیجان یا شهرتپرستی، بلکه از روی واقعیت رفتار فرهنگی جامعه است.
تماشاگر وقتی میبیند کارگردانی که او میشناسد یا بازیگری که برایش خاطره ساخته، در جشنواره حضور دارد، احساس میکند دعوت شده است. حضور چهرهها نه فقط برای عکس و فرش قرمز، بلکه برای ایجاد گفتوگو و تبادل تجربه اهمیت دارد. جشنواره وقتی زنده میشود که آدمها با هم صحبت کنند، به یکدیگر گوش دهند و چیزی از این مواجهه به دست آورند.
اگر امسال جشنواره فیلم شهر بتواند چهرهها را نه فقط به عنوان «مهمان» بلکه به عنوان «شرکتکننده فعال» در کارگاهها، نشستها و گفتوگوها وارد کند، بخشی از اشتیاق مورد انتظار شکل میگیرد. مخاطب زمانی که ببیند گفتوگو واقعی است، نه تشریفاتی احساس ارزش میکند.
نقش کارگاهها و فضای آموزشی جشنواره
یکی از مهمترین بخشهایی که میتواند جشنواره را به رویدادی موثر تبدیل کند، کارگاهها و نشستهای تخصصی است. جشنواره فقط نمایش فیلم نیست؛ فرصتی برای انتقال تجربه است. اگر کارگاهها با حضور فیلمسازهای باتجربه برگزار شود، اگر موضوعات کارگاهها واقعی باشند و نه شعاری، اگر فضای گفتوگو صادقانه و باز باشد، آن وقت جشنواره میتواند نقشی شبیه به یک مدرسه چندروزه داشته باشد. این نقش آموزشی همان چیزی است که بعدها در ذهن فیلمسازان جوان میماند و در فیلمهای بعدی آنها تاثیر میگذارد.
کارگاهها میتوانند موضوعاتی مثل روایت شهری، فیلمبرداری در محیط واقعی شهر، بازنمایی هویت محلهها، نسبت معماری با حس شخصیتها و تاثیر حرکت در شهر بر شکل روایت را بررسی کنند. اینها موضوعات سادهای نیستند، اما اگر درست مطرح شوند، فیلمساز را تبدیل به کسی میکنند که شهر را نه فقط به عنوان صحنه، بلکه به عنوان شخصیت درک میکند.
اشتیاق وقتی شکل میگیرد که همه چیز با هم هماهنگ باشد
جشنوارهها تنها زمانی موفق میشوند که مجموعهای از عوامل در کنار هم قرار بگیرند. داوری خوب لازم است، اما کافی نیست. فیلمهای خوب لازم است، اما کافی نیست. حضور چهرههای سرشناس لازم است، اما کافی نیست. کارگاهها و گفتوگوهای عمیق لازم است، اما کافی نیست. اشتیاق زمانی شکل میگیرد که این عناصر با هم هماهنگ شوند، نه جدا جدا. تماشاگر وقتی به جشنواره میآید که احساس کند «اتفاق» در حال رخ دادن است.
امسال جشنواره فیلم شهر فرصت دارد که این هماهنگی را ایجاد کند. ترکیب داوران نشانهای از جدیت برگزارکنندگان است. اگر این جدیت در بخش انتخاب فیلمها و برنامهریزی نشستها در دورههای بعدی نیز ادامه پیدا کند، جشنواره میتواند نه فقط یک رویداد نمایشی، بلکه یک نقطه تاثیرگذار در سینمای شهری باشد. تاثیرگذاری یعنی فیلمساز جوانی که امروز در سالن نشسته، فردا با نگاه تازهتری فیلم بسازد. یعنی مخاطبی که امروز فیلمی درباره شهر میبیند، فردا وقتی در مترو یا خیابان راه میرود، شهر را دوباره میبیند.
امیدی که باید واقعی باشد
امید داشتن به جشنواره به معنای سادهلوحی نیست. امید واقعی به معنای دیدن ظرفیتها و دانستن دشواریها است. جشنواره فیلم شهر میتواند در سینمای ایران نقش مهمی داشته باشد، اگر این نقش از مسیر فکر، نگاه، تجربه و تعامل شکل بگیرد. امروز ترکیب داوریها نشانه خوبی است. حالا باید دید فیلمها چه میگویند، کارگاهها چه چیزی میسازند و مخاطب چگونه دعوت میشود.
اگر این عناصر به درستی کنار هم قرار بگیرند، شاید امسال جشنواره فیلم شهر نه فقط یک تقویم فرهنگی را پر کند، بلکه جرقهای در ذهن و نگاه سینماگران روشن کند؛ جرقهای که میتواند بعدها مسیر فیلمها، شهر و حتی نحوه نگاه ما به زندگی روزمره را تغییر دهد.
انتهای پیام/
source