Wp Header Logo 2786.png
آفتاب‌‌نیوز :

طهماسبی گفت: «ازدواجمون خیلی ازدواج مسخره‌ای بود برای این که یک سالی فرهاد آمده بود آلمان برای اجرای نمایش و ما ۹ سپتامبر اجرای نمایش داشتیم، اما ویزای فرهاد ۳۰ آگوست منقضی می‌شد.

من گفتم: «اوا، تو که باید بری.»

آمدیم ویزا را تمدید کنیم دیدیم تمدید نمی‌شود. من یک وکیل خانمی داشتم. زنگ زدم و به او گفتم: «ببین این طوری شده است.»

او گفت: «خب عیبی ندارد. برو شهرداری بگو فرهاد نامزد من است و می‌خواهیم ازدواج کنیم. بعد من کار‌های ویزای شما را انجام می‌دهم.»

گفتم: «ازدواج؟»

گفت: «آره بابا، بگو بهشون انجام می‌دهند.»

بعد من به فرهاد حرف‌های وکیلم را گفتم.

فرهاد گفت: «خب، ازدواج می‌کنیم.»

بعد ما یک روز ساعت ۹ صبح به شهرداری برلین رفتیم و ازدواج کردیم که آسان‌ترین ازدواج دنیا بود.»

source