
ساخت اثری سینمایی درباره حضرت فاطمه الزهرا(س) نهتنها یک چالش هنری، بلکه یک مسئولیت معنوی، فکری و تاریخی سنگین است. حضرت زهرا(س) بهعنوان محور ولایت، الگوی تمامجانبه زن مسلمان و نمادی از عظمت روحانی، عدالت، مقاومت و ایمان، جایگاهی منحصربهفرد در جهانبینی اسلامی بهویژه در مکتب تشیع دارد.
رضا اورنگ، کارشناس رسانه، برنامهساز تلویزیون و فیلمنامهنویس در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه سینمای ایران هنوز نتوانسته زن مسلمان، زن الگو و زنی که الگوی او حضرت زهرا(س) است را بشناسد، اظهار کرد: سینمای ما اساساً شأن زن را در جهانبینی اسلامی درک نکرده و نمیداند زن در نظام خلقت چه جایگاه بلندی دارد. به همین دلیل نه در روایت تاریخی و نه در روایت معاصر موفق نبوده و حتی از فهم ابتدایی شخصیت زن مسلمان هم بازمانده است. اگر کمی به تاریخ نگاه کنیم، میبینیم بزرگترین رخدادهای الهی و انسانی توسط زنان رقم خورده است؛ از آسیه که الگویی برای مقاومت شد، از حضرت مریم(س) که تجسم پاکی و عبادت است، از حضرت خدیجه(س) که ستون اقتصادی و روحی پیامبر بود، از حضرت فاطمه(س) که محور ولایت و ریشه بسیاری از معارف شیعی است و از حضرت زینب(س) که ادامهدهنده راه امام حسین(ع) شد و حادثه عاشورا را جاودانه کرد. اینها فقط نمونههایی از زنانی هستند که مسیر تاریخ را تغییر دادهاند.
وی ادامه داد: بارها گفتهام و باز هم میگویم: در میدانهای واقعی زندگی، زنان جنگجویان اصلیاند و مردان تنها نمایندگان آنان در صحنه هستند. این جمله را از عمق باورم تکرار میکنم. در دفاع مقدس، در سختترین لحظات زندگی، در تربیت نسلها و در حفظ بنیان خانواده، زنها ایستادهاند و مردان در حقیقت پشت آن ایستادگی معنا پیدا کردهاند؛ اما سینما هیچگاه این حقیقت را درک نکرده است.
این کارشناس رسانه با انتقاد از تصاویری که سینما و تلویزیون ایران از زن ارائه میدهند گفت: در فیلمها یا زنی را میبینیم که همیشه گریه میکند و بیپناه است، یا زنی که هیچ اثر و قدرتی ندارد، یا زنی که فقط نقش حاشیهای دارد. در حالیکه زن مسلمان ایرانی در طول تاریخ و حتی امروز، در متن زندگی ایستاده است. شما پزشکان زن، امدادگران زن، زنان فعال علمی، زنان جهادگر در هشت سال دفاع مقدس، و مادران و همسران شهدا را داشتهاید که در جهان کمنظیرند؛ چرا به سراغ اینها نرفتهاند؟ چون اصلاً زن را نمیشناسند.
وی ادامه داد: متأسفانه فیلمسازان ما گمان میکنند اگر مقام زن بالا برود، مقام مرد پایین میآید. این نگاه غلط ریشه بسیاری از بیراههرویهاست. در حالیکه زن و مرد در کنار هم بزرگند و کنار هم معنا پیدا میکنند؛ اما رسانه ما بهجای فهم این حقیقت، زن را یا کوچک کرده یا نادیده گرفته است. برای ساختن اثری درباره حضرت زهرا(س) پیش از هر چیز باید شناخت داشت؛ باید محقق بود. شما قبل از هر چیز باید بدانید حضرت زهرا(س) که بود، نقش وی در تاریخ اسلام چه بود، در خانواده چه جایگاهی داشت، در جامعه چه اثراتی گذاشت؛ اما آیا فیلمسازان ما چنین شناختی دارند؟ متأسفانه خیر.
این کارشناس رسانه افزود: تنها یکی دو نفر مانند داوود میرباقری هستند که قبل از ساخت سریال، پژوهش میکنند. در بقیه موارد، هرکس دست بلند میکند و میگوید: من میسازم! بدون اینکه حتی یک صفحه تحقیق کرده باشد. موضوع حضرت زهرا(س) با موضوع یک درام معمولی تفاوت دارد. اینجا صحبت از شخصیت محوری تاریخ اسلام است. چگونه میتوان با این سطح از بیدانشی سراغ چنین عظمت بزرگی رفت؟
ساخت فیلم درباره حضرت زهرا(س)
این کارشناس رسانه با تأکید بر اینکه امروز در سینمای ایران توان ساخت حتی یک اثر متوسط درباره حضرت زهرا(س) وجود ندارد، گفت: نه توان فنی داریم، نه توان معنایی، نه توان روایی. شما فیلم «محمد رسولالله» مجید مجیدی را ببینید و با فیلم مصطفی عقاد مقایسه کنید. هر دو درباره پیامبر هستند، اما تفاوت کیفیت، مدیریت تولید، درک تاریخی و توانایی روایت، زمین تا آسمان است. حتی درباره شخصیتهای ملی مثل رئیسعلی دلواری هم که پیشتر ساخته شده، امروز نمیتوانیم فیلمی در سطح گذشته بسازیم. اگر امروز فیلم یا سریالی درباره حضرت زهرا(س) ساخته شود، نه تنها عظمت شخصیت ایشان را نشان نمیدهد، بلکه ممکن است به باورهای مردم لطمه بزند؛ چون آنچه مردم در ذهن دارند، از آنچه سازندگان میسازند، بسیار بالاتر است. بنابراین بارها گفتهام: اگر توان ندارید، نسازید. چون یک اثر ضعیف، شخصیت قدسی را تخریب میکند.
اورنگ در ادامه درباره راه صحیح پرداختن به شخصیتهای مقدس اظهار کرد: در فیلمهایی مانند «سفیر» شما شخصیتهایی را میبینید که از نزدیکان اهلبیت(ع) هستند؛ مثل مسلمبنعقیل یا قیسبنمسهر. این روش درست است. یعنی به جای نشان دادن مستقیم معصوم، شخصیتهایی را نشان دهید که در کنار معصوم بودهاند و اثر معصوم را میتوان از رفتار و تصمیمهای آنها دید. نمایش مستقیم معصوم بسیار دشوار است و تقریباً همیشه نتیجهاش سطحی میشود. اما اگر آثار و برکات وجود معصوم را بر شخصیتهای دیگر نشان دهید، هم احترام حفظ میشود، هم پیام منتقل میشود، هم باور مردم آسیب نمیبیند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به هنرهای تجسمی اشاره کرد و گفت: مثلاً نقاشی عاشورایی یا آثار استاد فرشچیان را ببینید. یک تابلو از او از هزار فیلم اثرگذارتر است. چرا؟ چون هنرمند، هم حس دارد، هم عرفان دارد، هم شناخت دارد. وی قبل از اینکه دست به قلم ببرد، به نوعی سلوک هنری و معنوی میرسد. اما در سینمای امروز ما «حس» گم شده است. سینمای امروز نه حس دارد، نه عمق، نه روح. حتی اگر بهترین امکانات فنی را هم بدهیم، بدون حس معنوی، بدون شناخت و بدون ریشه، هیچوقت نمیتواند شخصیتهای قدسی را نمایش دهد. اما هنرهای تجسمی همچنان این توانایی را دارند چون هنرمند در آن حوزه پیش از خلق اثر، خود را ساخته است.
شکاف نسلی و از بینرفتن زمینههای فرهنگی
این منتقد سینما با اشاره به فقدان زیرساختهای فرهنگی بیان کرد: نسل امروز زمینه ذهنی برای درک شخصیتهای قدسی ندارد. ما پردهخوانی داشتیم، شمایلگردانی داشتیم، نقاشیهای خیالیسازی داشتیم، نقالی داشتیم. اینها ذهن مردم را آماده میکرد تا با مفاهیم مقدس ارتباط گیرند؛ اما امروز همه اینها از بین رفته است. وقتی زمینه از بین برود، ساخت اثر مقدس ناممکن میشود. تا وقتی این شکاف عمیق بین نسل امروز و ریشههای دینی وجود دارد، هرچه جلو برویم، تولید آثار هنری درباره شخصیتهای مقدس دشوارتر میشود. مشکل فقط سینما نیست؛ مشکل نبود ریشه، نبود شناخت و نبود زمینه است. این شکاف فعلاً پرشدنی نیست و اگر ترمیم نشود، این مسیر سختتر هم خواهد شد.
اورنگ در ادامه با اشاره به نقش جهانبینی در موفقیت آثار مذهبی تصریح کرد: فیلمسازی درباره شخصیتهای مقدس فقط داشتن امکانات یا قصه تاریخی نیست؛ قبل از هر چیز جهانبینی میخواهد. کارگردان باید بداند عالم قدسی چگونه معنا پیدا میکند، ساحت نبوت و امامت چه تفاوتی با شخصیتهای تاریخی دارد و جایگاه حضرت زهرا(س) در نظام معرفتی شیعه چیست. تا زمانی که فیلمساز ما جهانبینی مبتنی بر عقلانیت دینی و معنویت نداشته باشد، نمیتواند تصویری نزدیک به حقیقت ارائه دهد. متأسفانه امروز در سینمای ایران جهانبینی دینی به شدت کمرنگ است و همین باعث میشود روایتها سطحی و کاریکاتوری از آب دربیاید. جهانبینی یک هنرمند، جهت اثر هنری را تعیین میکند. اگر نگاه مادی بر ذهن فیلمساز غالب باشد، نتیجهاش سطحیسازی ساحت قدسی است. اما اگر نگاه الهی و معنوی حاکم باشد، حتی با امکانات کم هم میتواند اثری عمیق خلق کند. مشکل این است که بسیاری از سینماگران ما هنوز فهم نکردهاند که بدون جهانبینی درست، ظرفیت تولید آثار مذهبی واقعی را ندارند.
وی سپس با اشاره به تغییر ذائقه مخاطب امروز اظهار کرد: مخاطب امروز با گذشته تفاوت دارد؛ چه نوجوان باشد، چه جوان و چه حتی بزرگسال. او ظرافت، تحلیل، شخصیت و عمق میخواهد. دیگر زمان آن گذشته که با چند دیالوگ شعاری یا چند صحنه احساسی بتوانید او را قانع کنید. نسل امروز تربیت رسانهای دارد و اگر فیلمساز کمکاری کند، مخاطب اولین کسی است که ضعف اثر را تشخیص میدهد.
این کارشناس رسانه در ادامه تصریح کرد: به همین دلیل اگر کسی بخواهد درباره حضرت زهرا(س) یا هر شخصیت مقدس دیگری فیلم بسازد، باید بداند نسل مخاطب امروز بسیار هوشمند است. کوچکترین ناهماهنگی در روایت یا طراحی شخصیت، فوراً باور مخاطب را فرو میریزد. این حساسیت، کار را سختتر میکند و نشان میدهد که تولید آثار دینی نیازمند ظرافت، دقت و شناخت عمیق از روح مخاطب امروز است.
فقدان مدرسه فیلمسازی دینی
این کارشناس رسانه در بخشی دیگر از سخنان خود به ضعف ساختاری سینمای ایران اشاره کرد و افزود: ما هیچ مدرسه فیلمسازی دینی نداریم. جوان فیلمساز از کجا بیاموزد که چگونه درباره موضوعات مقدس فیلم بسازد؟ در کدام کلاس سینمایی درباره معرفتشناسی دینی، فلسفه اسلامی، تاریخ اسلام، یا سیره اهلبیت (ع) آموزش داده میشود؟ در هیچجا. در بهترین حالت، چند کلاس عمومی فیلمنامهنویسی یا کارگاه کارگردانی وجود دارد که طبیعتاً از ساخت آثار مذهبی چیزی نمیگویند. اگر قرار است سینمای دینی شکل گیرد، باید نهادهای فرهنگی و حوزههای علمیه وارد میدان شوند و مدرسههای تخصصی تربیت فیلمساز دینی تأسیس کنند. هنرمند باید در کنار یادگیری فنون سینما، نگاه دینی را نیز بیاموزد. اگر این اتفاق نیفتد، ۱۰ سال آینده هم همین مشکلات را خواهیم داشت و حتی وضعیت بدتر هم میشود.
اورنگ در پایان سخنان خود با تأکید بر ضرورت فعالیت تیمهای مشاورهای اظهار کرد: هیچ فیلمسازی بهتنهایی قادر نیست شخصیتهای قدسی را روایت کند. این کار نیازمند جمعی از کارشناسان دینی، پژوهشگران تاریخ اسلام، متخصصان روایتشناسی دینی و همچنین فیلمنامهنویسان حرفهای است که بتوانند معنویت را با زبان داستان بیان کنند. اگر روزی قرار باشد اثری درباره حضرت زهرا(س) ساخته شود، باید یک گروه مشاوره قدرتمند از حوزویان و پژوهشگران دینی در کنار هنرمندان باشد؛ نه برای محدود کردن، بلکه برای هدایت صحیح. اگر چنین تیمی شکل گیرد، امیدی هست که یک اثر فاخر تولید شود؛ اما اگر همچنان فیلمساز تنها و بدون پشتیبانی تخصصی وارد این میدان شود، نتیجه حتماً ناقص خواهد بود.
انتهای پیام
source