
در آستانه برگزاری کنسرت خیابانی همایون شجریان در میدان آزادی تهران، میتوان همبستگی و وحدت را در بین اقشار جامعه بسط و گسترش داد و این کنسرت خیابانی میتواند گشایندهای راهی باشد که با استفاده از هنر همه اقشار مردم را زیر چتری به نام ایران جمع کند.
محسن دلیلی- تهران، شهری که در هیاهوی روزمرهاش گاه روح جمعیاش به حاشیه میرود، بار دیگر در آستانه تجربهای جدید قرار گرفته است؛ رویدادی که فراتر از یک کنسرت موسیقی، به لحظهای تاریخی و جمعی بدل خواهد شد. همایون شجریان، نامی که در موسیقی سنتی و معاصر ایران با اصالت و احساس گره خورده، قرار است صدای خود را نه در سالنهای مجلل و دور از دسترس، بلکه در فضای باز میدان آزادی، قلب تپنده پایتخت و نمادی از هویت ملی و شهری، با مردم تقسیم کند.
این کنسرت خیابانی، که بهصورت رایگان برگزار میشود، بیش از یک اجرای موسیقایی، حرکتی است که پیامهای عمیقی را در خود نهفته دارد. برای بسیاری که به دلیل محدودیتهای مالی یا دسترسی و یا دلایل دیگر، هرگز فرصت حضور در کنسرتهای رسمی را نداشتهاند، این اجرا دریچهای به جهانی تازه است. جهانی که در آن موسیقی، فارغ از مرزهای طبقاتی، اقتصادی و اجتماعی، به همه تعلق دارد. این رویداد فرصتی است تا مردم، از هر قشر و گروهی، شانه به شانه یکدیگر در میدان آزادی گرد هم آیند و در لحظهای مشترک، به نوای موسیقی گوش بسپارند که از دل فرهنگ و تاریخ ایران برمیخیزد.
کنسرت خیابانی همایون شجریان بیش از یک برنامه هنری، حرکتی نمادین برای بازتعریف جایگاه هنر در جامعه است. در دورانی که هنر گاه به کالایی لوکس تبدیل شده و هزینههای گزاف بلیت، بسیاری از علاقهمندان را از تجربه زنده موسیقی محروم کرده است، این ابتکار پیامی روشن دارد؛ موسیقی، پیش از آنکه صنعتی پرزرقوبرق باشد، زبانی جهانی و حقی طبیعی برای همه انسانهاست. این کنسرت، با حذف موانع مالی و ساختاری، به مردم یادآوری میکند که هنر میتواند و باید در دسترس همگان باشد، نه فقط قشر خاصی از جامعه.
انتخاب میدان آزادی بهعنوان محل این اجرا، خود لایهای دیگر به این رویداد میافزاید. این میدان، که در حافظه جمعی ایرانیان بهعنوان مکانی برای تجمعهای تاریخی و جشنها شناخته میشود، حالا قرار است میزبان نوایی باشد که روح همبستگی و همدلی را در خود دارد. موسیقی همایون شجریان که ریشه در سنتهای عمیق ایرانی دارد و در عین حال با نوآوریهای معاصر پیوند خورده، میتواند این میدان را برای ساعاتی به فضایی جادویی تبدیل کند؛ فضایی که در آن، دیوارهای بتنی و خیابانهای پرهیاهو به صحنهای برای اشتراک احساسات و خاطرات جمعی بدل میشوند.
تصور هزاران نفری که در میدان آزادی گرد هم میآیند، زیر آسمان شب به موسیقی گوش میدهند و در لحظهای مشترک با یکدیگر نوای «مرغ سحر» را فریاد میزنند، تصویری است که میتواند در حافظه تاریخی همه ما ماندگار شود. در آن لحظه، این شهر که اغلب با شلوغی، ترافیک و فشارهای روزمرهاش شناخته میشود، چهرهای تازه به خود میگیرد؛ چهرهای که در آن، همدلی، همصدایی و امید حرف اول را میزنند. این اجرا، میتواند تهران را برای ساعاتی به شهری تبدیل کند که نه تنها در آن زندگی جریان دارد، بلکه زیبایی و معنا نیز در خیابانهایش جاری است.
این کنسرت، فراتر از یک تجربه موسیقایی، بستری برای تقویت روح همدلی و یگانگی در جامعه است؛ بهویژه برای جوانانی که در جستوجوی معنا و هویت جمعی در دنیای پرشتاب امروز هستند. این کنسرت، به جوانان نشان میدهد که هنر میتواند پلی باشد برای عبور از شکافها و ایجاد گفتوگویی مشترک. این تجربه جمعی، به آنها انگیزه میدهد تا با امید و اعتماد به نفس بیشتری به آینده نگاه کنند و باور داشته باشند که میتوانند در ساختن جامعهای متحد و پویا نقش داشته باشند.
اگر این اجرا آنطور که انتظار میرود برگزار شود، میتواند به یکی از نقاط عطف هنر معاصر ایران تبدیل شود. شبی که در آن، هزاران نفر در میدان آزادی گرد هم میآیند و به نوایی گوش میدهند که نه تنها از حنجره یک هنرمند، بلکه از دل یک ملت برمیخیزد. این لحظه، تنها یک کنسرت نیست؛ حرکتی است برای بازتعریف رابطه جامعه با هنر، برای شکستن مرزهای میان هنرمند و مخاطب و برای یادآوری این حقیقت که هنر، زمانی در اوج خود است که به همه تعلق داشته باشد. امیدوارم در این شب، خاطره خوبی برای همه ساخته شود و این اتفاق، آغاز راهی باشد برای پیوند هنر با همه مردم. چرا که هنرمند و مردم هستند که معنا و مفهوم هنر را در کنار یکدیگر، تعریف و معنا میکنند.
انتهای پیام/
source