به گزارش خبرآنلاین، بعد از آن اقبال مخاطبان ایرانی به این نوع کتابها که خاطرات شفاهی رزمندگان و دلاوران جنگ تحمیلی هشت ساله را روایت میکردند، زیاد شد و آثاری از جمله «دختر شینا»، «نورالدین پسر ایران» و… به چاپ رسید. اوج انتشار این خاطرهنگاریها در دهه 90 بود. اما با شروع قرن تازه و در یکی دو سال اخیر، آثار منتشرشده در شاخه زندگینامه مستند رشد قابل ملاحظهای داشتهاند.
خراسان در مطلبی نوشت: محمد قاسمیپور، سرگروه داوران مستندنگاری جایزه کتاب سال دفاع مقدس در اینباره به ایبنا گفتهاست: «در بخش زندگینامه، زندگینامه مستند و زندگینامه داستانی نسبت به سالهای گذشته با رشد کمّی مواجه هستیم. در سال ۱۴۰۰ و سالهای دهه90 سرفصل خاطره شفاهی بیشترین آثار را داشت، اما در دورۀ حاضر شاخه زندگینامه مستند پرشمارترین شاخۀ گروه مستندنگاری بود». در سالی که آخرین روزهای آن را سپری میکنیم، تعداد قابلتوجهی کتاب در شاخه زندگینامه مستند در حوزه دفاع مقدس منتشر شد. در حالیکه سهم رمان، داستان کوتاه و مجموعه شعرهایی که امسال با محوریت ادبیات پایداری و دفاع مقدس منتشر شدند، در مقایسه با زندگینامههای مستند و داستانی کمتر بود. در ادامه به معرفی چند کتاب که در سال 1402 در شاخههای مختلف حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس منتشر شدهاند، میپردازیم.
کلاغها شیون نمیکنند
یکی از رمانهایی که امسال با محوریت دفاع مقدس منتشر شد، «کلاغها شیون نمیکنند» بود. نویسنده در این رمان زندگی زنی را روایت میکند که از همسرش که در جنگ آسیب دیده، نگهداری میکند. همسر جانبازی که سالها پس از تمامشدن جنگ همچنان در فضای جبهه قرار دارد و به فکر سنگرساختن برای همرزمانش و نجات آنهاست. نویسنده کتاب، معصومه خوانساری است و نشر سروش آن را به چاپ رساندهاست. در بخشی از رمان میخوانیم: «سر گونی را نگه میدارم تا خاکها را بریزی توی گونی و بچینی گونیها را جلوی سنگر مهمات. روسریام را میدهم عقبتر. صدای قارقار کلاغها باغ را گرفته است. شاخوبرگ درختان باغ از باد ملایمی که میوزد کمی پیچ میخورند در هم و تکهابری سمج دو روز است که مانده بالای آسمان باغ. دنیا نمیچرخد. صدای قارقار کلاغها میآید و انگار باغ را دور میزنند بیخودی و باز مینشینند نوک کاجها. لنگه پوتین را به طرف صدایشان پرت میکنم و بعد لِیلیکنان میروم و برش میدارم. مثل خودت روی پا مینشینم و بندهای پوتین را میبندم و پاپیونی گره میزنم. دوباره سرِ گونی را میگیرم تا بیل بزنی و خاکها را تلنبار کنی در گونی و ببری قسمت غربی باغ و بچینیشان روی هم و سنگر بسازی».
خاطرات یک نفوذی در «سیطره»
کیانوش گلزار راغب، نویسنده شناختهشده ادبیات دفاع مقدس که پیشتر کتابهای «عصرهای کریسکان» و «بردهسور» را منتشر کرده بود، در سال 1402 کتاب «سیطره» را به چاپ رساند. «سیطره» خاطرات هفت سال نفوذ «نادر کیانی» از نیروهای انقلابی ایران به اردوگاه حزب دموکرات کردستان و سازمان کومله در اقلیم کردستان عراق است که تا سطوح عالی سازمانی و مسئول پذیرش این سازمان رشد میکند. او با دسترسی به اطلاعات ویژه درون گروهی، گرفتار زندان اقلیم کردستان شده و در نهایت با تحمل رنج و مرارت فراوان به کشور باز میگردد و ثمره سالها تلاش و مجاهدت خود را در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران قرار میدهد. در بخشی از کتاب میخوانیم: «گفتم: حاجی راستش میخوام به دل کومله نفوذ کنم. میدونم شما به خاطر دایی علی منو قبول نداری، ولی تو رو خدا کمکم کن برم. گفت: ربطی به دایی نداره. خیلیا همکار ما هستن ولی خانوادهشون ضد انقلابه. گفتم: من هرجا رفتم استخدام بشم رد شدم. تنها جایی که میتونم خودم رو ثابت کنم، همینجاست». سوره مهر ناشر این کتاب است.
شبح دوستداشتنی
یکی از کتابهای شاخه مستندنگاری دفاع مقدس که امسال منتشر شد، «شبح دوستداشتنی» بود. این کتاب بر اساس گفتوگو با پنج خلبان فانتوم F4 در سالهای دفاع مقدس است. صادق وفایی، نویسنده کتاب چهار گفتوگوی اول کتاب را با امیر جانباز محمد عتیقهچی، امیر آزاده محمدصدیق قادری، امیر آزاده جانباز محمدرضا صلواتی و امیر جعفر عمادی ترتیب داده و گفتوگوی پنجم هم در قالب میزگردی است که برای چهلمین روز درگذشت امیر جانباز خلبان محمود ضرابی برگزار شد. وجه تسمیه کتاب «فانتوم» به معنای «شبح» است. این کتاب را انتشارات ایران به چاپ رساندهاست.
شر و شور نوجوانانه در «بیسیمچی تخس»
خاطرات شفاهی ابوالقاسم عموحسینی، بیسیمچی لشکر 17 علی بن ابیطالب با قلم فائزه سعادتمند از کتابهای منتشرشده در سال 1402 است. عموحسینی در دوران نوجوانی با سختی فراوان خود را به جبهه میرساند و در واحد مخابرات مشغول میشود. او بیسیمچی فرماندهانی مانند شهید زینالدین و شهید دلآذر میشود و خاطراتی ناب از دفاع مقدس را در این کتاب روایت میکند. برشی از این کتاب خواندنی: «نگاهم به چهره اسرا افتاد. چشم از من بر نمیداشتند و با وحشت توی خودشان جمع شده بودند. فکر میکردند میخواهم بکشمشان. عموحسینیِ درس نخوانِ زبان نابلد، عربی حرف زدنش گل کرد: یا اخی! لا تخف و لا تحزن. انت مسلم و انا مسلم. لا تخف یا اخی! خودم خندهام گرفته بود. بچههای همراهم که دیگر هیچ! با دست، جلوی دهانشان را گرفته بودند و ریزریز میخندیدند». «بیسیمچی تخس» را انتشارات حماسه یاران به چاپ رساندهاست.
55غزل و رباعی در «تشهد»
از مجموعه اشعار منتشر شده در سال 1402 با محوریت دفاع مقدس، کتاب شعر «تشهد»، سروده علی سلیمیان است. این شاعر که بیشتر در حوزه شعر آیینی و دفاع مقدس شعر سروده، در مجموعه شعر تازهاش به موضوعاتی از جمله دفاع مقدس، شهیدان، جهاد تبیین، ظهور، شخصیتهای انقلابی، جنگ رسانهای و… پرداختهاست. مجموعه شعر «تشهّد» شامل 55 شعر است که اکثر آنها در قالب غزل سروده شدهاند و بقیه اشعار در قالب مربع ترکیب، غزل مثنوی، رباعی، نیمایی و ترانه هستند. «تشهد» را نشر صریر به چاپ رساندهاست.
2323
source