Wp Header Logo 159.png

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رخشنده اعتصامی معروف به پروین در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام‌الملک) از رجال نامی و فرهنگ‌دوست بود و در آن مقطع با ماهنامه‌ی ادبی «بهار» همکاری می‌کرد. پروین خردسال بود که پدرش به عنوان نماینده‌ی مردم تبریز در مجلس شورای ملی برگزیده شد و خانواده را به تهران کوچانید. پروین شعر گفتن را از ۷ سالگی آغاز کرد و به‌تدریج چنان در این کار تبحر یافت که از او به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایرانی» یاد می‌کنند. دیوان اشعار او مشتمل بر ۲۵۰۰ بیت و دلیل اصلی شهرتش استفاده از سبک «مناظره» است؛ مناظره‌هایی که از آن نتایج اخلاقی می‌گیرد. پروین اعتصامی سرانجام در فروردین سال ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی به علت ابتلا به بیماری حصبه درگذشت و در آرامگاه خانوادگی‌شان در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد. ۳۲ سال بعد، در اسفند ۱۳۵۲ و به مناسبت شصت‌وهفتمین سالگرد تولد او سیمین بهبهانی غزل‌سرای فقید معاصر در روزنامه‌ی اطلاعات (مورخ ۲۳ اسفند ۵۲، ص ۲۱) درباره‌اش نوشت:

من هنگامی که دختر خردسالی بودم پروین را دیدم که با مادرش به خانه‌ی ما آمدند و با مادرم به سخن گفتن نشستند. آن‌چنان آرام سخن می‌گفت که گمان می‌کردم سخنش، ژرفای اندیشه و پیغام شکیبایی است. و هنگامی با آثارش آشنا شدم که او دیگر زنده نبود و من همان تصویری را که در ذهن کودکانه‌ی خود از او داشتم با مفاهیم سخنش تلفیق می‌کردم و شاید نخستین آشنایی من با شعر معاصر از دیوان او آغاز شد همان اشعاری که دختران هم‌سال من در محافل ادبی دبیرستان با آب و تاب کودکان به خواندنش می‌پرداختند و صله‌ی خود را قطره اشکی از شنوندگان دریافت می‌کردند.

پروین بدون شک نخستین زنی بود که نشان داد در میدان سخنوری از مردان فراتر می‌تازد و شعرش از شعر مردان برجسته‌ی معاصر دست‌کمی ندارد. گرچه در هنگام مرگ ۳۵ سال بیش‌تر نداشت اما فراوانی اشعار او در این فرصت کوتاه آدمی را به حیرت وامی‌دارد و به این حقیقت واقف می‌سازد که پروین بیش از هر چیز در زندگی به شعر اندیشیده است و هرچه غیر از آن برای او در مرحله‌ی ارزش و اعتبار قرار داشته است.

پروین از آن دسته شاعرانی است که لفظ و وزن و قافیه را برای بیان اندیشه می‌خوهد و توجه او به این عوارض شعری فقط برای ادای مقصود است گرچه قالب و الفاظ و قوافی او از لحاظ فن سخنوری کمترین ایرادی ندارند اما تحت‌الشعاع مطلب و معنی قرار گرفته‌اند و گواه‌اند بر این‌که او قبل از آن‌که به فکر وزن و قافیه باشد به فکر مطلب بوده و اندیشه‌ی خود را می‌پرداخته و سپس قالبی متناسب برای آن انتخاب می‌کرده است.

سراسر دیوان پروین از عواطف بشردوستانه‌ی او حکایت می‌کند انگار که چشمان او فقط به روی ناکامی‌ها و ناتوانی‌های ستمدیدگان و محرومین گشوده می‌شده است تا حدی که غم خود را در گیر و دار اندوه دیگران به‌تمامی از یاد برده است.

در تمامی دیوانش به‌صراحت تنها دو جا از خود یاد می‌کند: یکی در مقدمه که با این فروتنی می‌گوید:

به باغ نظم که هر سوگل و بهاری بود/ نهال طبع مرا نیز برگ و باری بود

چکامه و سخن من به صفر می‌مانست/ که در برابر اعداد در شماری بود

و دیگری در پایان دیوان و در شعری که برای سنگ‌تراش ساخته است و می‌گوید:

این‌که خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز تلخی ایام ندید/ هرچه خواهی سخنش شیرین است

و من هر بار پس از خواندن این شعر با تمام قلب گریسته‌ام بدون آن‌که متوجه باشم که این شعر را برای صدمین بار خوانده‌ام.

پروین به روایت سیمین: پروین بدون شک نخستین زنی بود که نشان داد در میدان سخنوری از مردان فراتر می‌تازد

مجاهدی در راه نیکی

خصوصیتی که در شعر پروین به شدیدترین وجهی نمایان است القای احساس شدید به خواننده و شنونده است. سخن پروین گرم و گیرا و موثر است. هرکس شعر او را بخواند حاصل فکر او را بدون چون و چرا ندای حق و حقیقت می‌شمارد و قبول می‌کند.

در سراسر اشعار خود به یک نتیجه‌ی اخلاقی و عاطفی می‌رسد؛ او نیکی را می‌شناسد و آن را می‌ستاید و بدی را منفور می‌دارد.

انتقام و کینه‌توزی در حدیث او جایی ندارد. او این وظیفه را به طبیعت و ماورای طبیعت محول کرده است و این خصیصه‌ی ذاتی اوست که قهرا نمی‌تواند خشن باشد حتی برای قصاص و مجازات و مجموعا همین خصوصیات حیات است که او را تا سرحد یک فرشته و یا قدیس عزیز و محترم می‌دارد.

بی‌شک او مظهری است از یک زن عفیف و نمونه و هرگز آن شوخ و شنگی که در خلال اشعار دیگر شاعره‌ها و من‌جمله من به چشم می‌خورد در دیوان او وجود ندارد و شاید همین امر دلیل آن باشد که پدران و مادران درس گرفتن از دیوان پروین را بی‌ هیچ نگرانی به دختران خود توصیه می‌کنند.

غمگسار جهان پیرامون

دیوان او مشتمل بر قصاید و مثنویات و مناظرات اوست. من شخصا قطعات و مثنویات و مناظرات او را بیش‌تر دوست می‌دارم. در این قسمت‌ها پروین صادق‌تر و صمیمی‌تر است و بی‌ریاتر از عواطف لطیف و زنانه سخن می‌گوید با دنیای مادی اطراف خود، و با همه‌ی مظاهر آن رابطه دارد از گربه‌اش از پرنده‌ها از دیگ و دیگدان و ماش و عدس و از فعالیت‌های یک کدبانوی خانه سخن می‌گوید. زن ریسنده را می‌بیند، از زبان خدمتکار پیر سخن می‌گوید و از دختر یتیم و رنج بی‌پدری یاد می‌کند برای هر چیز جان‌دار و بی‌جان که در محیط زندگی اوست غمگساری می‌کند و همه را آن‌طور که می‌بیند و می‌اندیشد در دسترس خواننده قرار می‌دهد اما در قصایدش سخنوری است که نصیحت و حکمت و فلسفه را با هم می‌آمیزد و خواننده بیش از آن‌چه موعظه‌گران نخستین از قبیل سنایی و ناصرخسرو و سعدی و دیگران برایش آورده‌اند در آن‌ها چیزی نمی‌بیند. این است که موقعیت پروین به نظر من بیش‌تر در اشعار زنانه‌ی اوست گرچه قصاید او برای تثبیت مقام سخنوری او شواهدی ارزنده هستند.

به هر صورت پروین شاعری است که با وجود شناسایی فراوانی که مردم نسبت به او دارند هنوز آن‌چنان‌که باید شناخته نشده است و شاید زمان درازتری لازم باشد که او مقام حقیقی خود را احراز کند زمانی که غرض‌ها و قضاوت‌های آمیخته با حب و بغض دیگر در میان نباشد.

اما من پروین را آن‌چنان دوست می‌دارم که هنگام نوشتن درباره‌ی او دست و دلم می‌لرزد. او زنی است که برای من مقصد عالی و هدف نهایی کلام و اندیشه بوده است شاید او بازمانده و حد فاصل و آخرین نشانه‌ی اندیشه و محتوا در قالب و فرم کلاسیک باشد و کلام آیندگان در قالب دیگر شکل و مایه گیرد چنان‌که آغاز این تحول سالیانی است که نمودار شده است اما من هم‌چنان این بازمانده و حدفاصل را عزیز می‌شمارم.

۲۵۹۵۷

source