دکتر مصدق، نماد استقلال، قانونگرایی و آزادیخواهی در تاریخ معاصر ایران است؛ شخصیتی که نه به شرق تکیه کرد و نه به غرب، و در تمام دوران زندگی سیاسی خود تلاش نمود تا عزت و ارادهی ملت ایران را بر هر قدرت خارجی مقدم بدارد. او هرگز ابزار تبلیغاتی هیچ جناح یا جریان سیاسی نبود و نامش در حافظهی ملی ما نه به عنوان دشمنی با کشوری، بلکه به عنوان نماد استقلال از هر وابستگی سیاسی یا ایدئولوژیک باقی مانده است.
قرار دادن تصویر او در دیوارنگارهای که اساساً با محوریت تقابل و دشمنی ساخته شده، تحریف آشکار معنا و روح کارنامهی اوست. این کار، نه تنها به چهرهی مصدق، بلکه به فهم عمومی از تاریخ معاصر نیز آسیب میزند. مصدق هرگز در کنار چهرههایی که از مسیرهای تمامیتخواهانه، استبدادی یا تجاوزگرانه در جهان شناخته میشوند، قرار نمیگیرد. او در جبههی مردم ایستاد، نه در صف قدرتها.
به عنوان فیلمسازی که اخیراً اثری مستند و روایی دربارهی دکتر مصدق ساختهام، ناچارم در برابر چنین بیدقتی سکوت نکنم. در طول پژوهش و تولید آن فیلم، بارها با اسناد، سخنرانیها و خاطرات کسانی روبهرو شدم که بهروشنی نشان میداد مصدق نه چهرهای ضد غرب بود و نه مجذوب شرق؛ او تنها به اصل «استقلال و حاکمیت ملت ایران» باور داشت. از این رو، هر تلاشی برای استفادهی نمادین از او در پروژههای سیاسی یا تبلیغاتی، خیانتی به اندیشهی اوست.
مصدق در تاریخ ما نه با شعار که با عمل شناخته میشود. او مردی بود که در برابر فشار قدرتهای بزرگ ایستاد، اما هیچگاه از زبان نفرت سخن نگفت. اخلاق سیاسیاش بر پایهی قانون، صداقت و کرامت انسانی استوار بود. او هرگز آزادی را وعدهای فریبنده نمیدانست، بلکه آن را مسئولیتی جمعی برای حفظ حرمت انسان و استقلال وطن تلقی میکرد. چگونه میتوان چهرهی چنین انسانی را در میان تصاویری جای داد که بر مدار نفرت، انزوا یا دشمنسازی میچرخند؟
به کار بردن تصویر دکتر مصدق در کنار کسانی که در جهان به عنوان نمادهای سلطهجویی، سیاستورزی مبتنی بر زور، یا رفتارهای غیراخلاقی سیاسی شناخته میشوند، نوعی تحریف نمادین و بیاحترامی تاریخی است. هنرمند و طراح مسئول، باید بداند که هر تصویر در حافظهی جمعی ملت نقش معنایی دارد؛ و ترکیب تصاویر، بهویژه در فضاهای عمومی مانند میدان انقلاب، صرفاً انتخابی گرافیکی نیست، بلکه انتخابی فرهنگی و سیاسی است که معنا میسازد و حافظهی تاریخی را شکل میدهد.
در این میان، سکوت جامعهی هنری و دانشگاهی در برابر چنین خطاهایی نیز نگرانکننده است. اگر چهرهی مصدق امروز در میان دیوارهای یک تبلیغ سیاسی قرار میگیرد، فردا ممکن است دیگر نمادهای ملی نیز در روایتهایی تحریفشده به کار روند. پاسداشت میراث فرهنگی و تاریخی، نه با شعار، بلکه با دقت در معنا و احترام به حافظهی ملت ممکن است.
دکتر مصدق نه در قالب ایدئولوژی، بلکه در بستر اخلاق ملی و مردمسالاری معنا دارد. او اگر با قدرتهای خارجی مخالفت میکرد، از سر دشمنی نبود، بلکه برای دفاع از عزت و استقلال ایران بود. او اگر با استبداد داخلی میجنگید، هدفش برپایی حکومتی قانونمدار و شفاف بود، نه نفی دیگری یا انکار جهان. به همین دلیل است که مردم ایران او را تا امروز، صرفنظر از گرایشهای فکریشان، محترم میدانند.
یاد دکتر مصدق، یاد احترام به مردم و قانون است، نه ابزار تخریب یا نفرتپراکنی. اگر قرار است از تصویر او در فضای عمومی استفاده شود، باید در چارچوبی معنادار، با پژوهش و آگاهی تاریخی صورت گیرد. نصب تصویر او در کنار چهرههایی که فلسفهی سیاسیشان در تضاد کامل با روح استقلالخواهی و انسانگرایی اوست، نه تنها بیاحترامی به مصدق، که بیاحترامی به ملت ایران است.
ما نیازمند بازنگری در نحوهی استفاده از نمادهای تاریخی در تبلیغات شهری هستیم. نمادهای ملی، سرمایهی جمعی ما هستند، نه ابزار مشروعیتبخشی به قرائتهای سیاسی زودگذر. دکتر مصدق متعلق به مردم است، نه به دولتها و جریانها.
و مردم، این حافظان خاموش حافظهی تاریخی، فراموش نخواهند کرد که هر جا تصویر او در کنار چهرههای نامتناسب قرار گیرد، این نه همنشینی است، که تقابل است. باشد که مسئولان فرهنگی، طراحان هنری و تصمیمگیران شهری، پیش از هر اقدامی، به معنای تاریخی و اخلاقی نمادهایی که به کار میبرند بیندیشند. تاریخ، آزمونگر نهایی است؛ و آنچه با نیت تحریف به کار رود، در نهایت بر ضد تحریفگرانش شهادت خواهد داد.

۲۴۲۲۴۴
source