به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دهم و یازدهم خرداد 1403 سالن رودکی محل برگزاری کنسرتی از ارکستر زهی مجلسی میترا بود. ارکستری که با تلاش بخش خصوصی سعی دارد با کنار هم قرار دادن نوازندگان جوان، تجربهای از همنوازی این جوانان با استعداد را برای مخاطبانشان به نمایش بگذارد.
قطعاتی که این ارکستر در این دو شب روی صحنه برد سوئیت بیژن و منیژه اثر حسین دهلوی, کنسرتو ویلن در لامینور اثر باخ, Solouans Song اثر آروو پرت, نوستالژی اثر مهران روحانی و Simple Symphony اثری از بنجامین بریتن بود و محمدرضا صفوی در این دو شب به عنوان رهبر ارکستر در مقابل نوازندگان ایستاد.
اجرا با قطعه بیژن و منیژه دهلوی آغاز شد ارکستر در اجرای پیتزیکاتوهای ابتدای این قطعه اجرای قابل قبولی ارائه دادند. در طول اجرا گاهی ارکستر سونوریته ( صدادهی) مطلوبی از خود ارائه نمیداد و گاهی حتی فالشیهایی هم به گوش میرسید. همچنین در اجرای استکاتوها ناهماهنگیهای ریتمی وجود داشت که حرکات واضحتر دست رهبر به برطرف شدن این مشکل تا حد زیادی کمک میکند در این اجرا در طول کنسرت بیشتر مشکلات صدا دهی در نوانسهای پایین و ضرب آهنگهای کند ظاهر میشدند و بالعکس در نوانسهای فورته و ضرب آهنگهای سریعتر اجرای با کیفیتتری را شاهد بودیم.
در اجرای کنسرتو ویلن باخ، شکیبا خسروی به عنوان سولیست، اجرای قابل قبولی از خود ارائه داد. البته او در اجرای برخی نتها تا حدی نامطمئن بود وی در این قطعه پرشهای بین نتها را خوب و دقیق اجرا کرد ما در نواختن نتهای پیوسته برخی نتها واضح اجرا نشدند. اما از نظر ریتم, هماهنگ با ارکستر و ضرب آهنگ قطعه اجرای خودش را به پایان رساند.
ضعیفترین اجرای ارکستر در این کنسرت مربوط به قطعه نوستالژی مهران روحانی بود. نتهای فالش نسبت به قطعات دیگر در بخشهای مختلف ارکستر بیشتر بود. صدا دهی مبهم ناهماهنگی ریتمی از دیگر ایراداتی بود که نمیشد از آنها چشم پوشی کرد تا حدی که در نواختن ملودی در بخش ویولنسل گاهی صدای آزاردهندهای را شاهد بودیم هرچه قطعه جلوتر میرفت بیشتر مشخص میشد که این ارکستر آمادگی اجرای این قطعه را نداشت اما به هر حال قطعه به پایان خودش رسید.
در رابطه با رهبری ارکستر این اجرا باید گفت محمدرضا صفوی رهبری است که اصطلاحا روی لبه حرکت میکند یعنی کلیاتی را که از یک رهبر به طور عمومی انتظار میرود را به خوبی انجام میدهد اما در این مورد جزئیات است که تفاوتها را ایجاد میکند. برای مثال در شروع برخی قطعات, کل ارکستر به طور دقیق همزمان آغاز به نواختن نمیکردند اینجاست که نشان دادن آفتاکت واضح توسط رهبر نتیجه را تغییر میدهد. همچنین یکی درگیر از نقشهای بسیار مهم رهبر پیش از اجرا و در تمرینات ارکستر است؛ توجه به اینکه نوازندگانی که در اختیار دارد را با توجه به سطح تواناییشان چگونه به سمت بهترین نتیجه برای اجرای قطعات انتخابی برساند. و با راهکارهای تکنیکی خود بتواند از بروز حداکثری خطاها در روز اجرا جلوگیری کند.
در این اجرا مشخص بود که به هماهنگی ویبراسیونهای نوازندگان توجهی نشده بود و هر نوازنده با سلیقه خودش ویبراسیون مد نظر را اجرا میکرد. با توجه به این نکات است که منتقدان حوزه موسیقی بر این باورند که نقش رهبر فراتر از یک مترونوم زنده است.
ارکستر میترا، ارکستری است با اندیشه و پر از استعدادهای جوان که از سوی بخش خصوصی حمایت میشود. شکی نیست که بخش خصوصی درترویج و فعال بودن موسیقی کلاسیک در کشور نقش پررنگی دارد. امیدواریم که این ارکستر بتواند با مدیریت و سلیقه درستی که بر آن حاکم است؛ مسیر رو به جلو و روی پیشرفتش را با قدرت بیشتری ادامه دهد.
نوشته: فرید پریش
انتهای پیام/
source