به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کسي که در صراط مستقيم و داراي خرد و عقل آزاد باشد، نميتواند از راه حق و زيبايي آن بگذرد. در دین انسانساز اسلام و مکتب نوراني اهل بيت(ع) محوريت حق و حرکت در مسير حق و تسليم حق بودن از ويژگيهاي انسان کامل و خردمند است.
در مکتب اسلام و اهل بیت(ع) علاوه بر ویژگی های ایجابی همچون خردمندی، پاکدلی، پرهیزگاری، فروتنی، سحرخیزی، استقامت ورزی و بلند همتی، باید دارای ویژگیهای سلبی همچون اهل آزار خلق نبودند، دوری از حرام خوری و پرهیز از لجاجت و تکبر در انتخاب ها و موضعگیری ها نیز بود.
در مکتب اسلام روشنترين راه، راه حق است. اگر کسي بپندارد که ميتواند حق و باطل را باهم داشته باشد در اشتباه است؛ چراکه حق با باطل هرگز جمع نمی شود.
اهمیت حق مداری در دین مبین اسلام به اندازه ای اهمیت دارد که حتی عاقلترين مردم کسانی دانسته شده است که در برابر حق فروتن باشد و اسلام، فرد خردمند را کسی می داند که در برابر حق، نرم و تسليم باشد.[1] در مکتب اهل بیت(ع) حق محوری بر شخص محوری مقدم است. اگر کسی در انتخاب خود به حق ملتزم باشد، پیروز میدان خواهد بود.
از نشانه ها و آثار ایمان حقیقی در دین مبین اسلام این است که حق را گر چه به زیان شما باشد بپذیرید و باطل را گرچه به سود شما باشد نپذیرید. در دین اسلام و آموزه های آن این گونه نیست که حق، با فرد شناخته شود؛ بلکه این فرد است که با حق شناخته می شود و نمی توان حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد، شناخت.
مردی از صحابه امیرالمؤمنین در جریان جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفته بود. او دو طرف را می نگریست. از یک طرف علی را می دید و از طرفی نیز همسر نبی اکرم عایشه را می دید که قرآن درباره زوجات آن حضرت می فرماید: همسران او مادران امت اند. این مرد محضر امیرالمؤمنین شرفیاب شد و گفت: آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیت هائی مانند آنان از بزرگان صحابه رسول الله چگونه اشتباه می کنند و راه باطل را می پیمایند. آیا این ممکن است؟ امام علی(ع) در جواب فرمود: «إن الحق و الباطل لا یعرفان بافدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله، و اعرف الباطل تعرف اهله» حق و باطل با میزان قدر و منزلت افراد شناخته نمی شوند؛ بلکه حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را بشناس تا به اهل باطل شناخت پیدا کنی.
حقمداری یاران حسین بن علی، عامل همراهی آنان با کاروان امام
یاری امام زمان در هر زمانی، مصادیق و مراتب مختلفی دارد. در روایات داریم که یاری اهلبیت (ع) چند نوع است: بعضی با زبان، بعضی با قلب، بعضی با قلب و زبان و جان و مال؛ اما اولین عاملی که سبب میشود انسان با امام خودش همراهی نکند، عدم حقمحوری است. کسی که از حق و حقیقت فراری باشد، چه در دوران امام حسین (ع)، چه در دوران حضرت مهدی (ع)، چه در دوران امام رضا(ع) و سایر ائمه معصومان علیهم السلام باشد، امام را یاری نخواهد کرد.
در حادثه عاشورا یکی از محورهای امام حسین (ع) حقمحوری است و کسی که دنبال حق و حقیقت باشد، امام را یاری می کند؛ والا نتیجه عکس خواهد داد.
بنابراین یکی از ویژگی های یاران امام حسین(ع) دوری از انتخاب و موضعگیری ها، از روی لجبازی و عناد ورزی است. یاران امام حسین(ع) چون امام را بر حق یافتند به یاری او شتافتند و با آن همه تطمیع و وعده های پرزرق و برق، صحنه را خالی نکرده و در مقابل دشمنان ایستادگی کردند.
سعید چراغی
[1] . مستدرک الوسائل، ج11 .
source