پیامبر اکرم(ص) قهرمانی راستین با فضایل بزرگ اخلاقی برای نوع بشر است و در این میان میتواند الگویی عالی برای کودکان و نوجوانان ما باشد. متاسفانه جلوه ایشان در ادبیات داستانی ایران به دلیل پارهای از موارد مختلف عینیت موثری پیدا نکرده است و این مشکل همواره در پرداختن به پیامبران و ائمه(ع) در ادبیات ما وجود داشته است.
از این منظر با داوود امیریان نویسنده صاحبقلم ادبیات دینی نوجوانان کشور که رمان نوجوانانه «عطر گل محمدی» را درباره رسول اکرم(ص) نوشته است در ایکنا به گفتوگو نشستیم تا به ابعاد مختلف و مشکلات این موضوع بپردازیم.
ایکنا: نام داوود امیریان با ادبیات دینی کودک و نوجوان گره خورده است. آثاری که هر یک از آنها میان گروه سنی مخاطب هدف با اقبال بالایی مواجه بودهاند اما برای آغاز این گفتوگو از شکلگیری ایده کتاب «عطر گل محمدی»، هدف و دغدغهای که برای قلمی کردن آن دنبال میکردید بگویید.
حدود 12 سال پیش عدهای طلبه جوان حزباللهی که بسیار دوست داشتند تا اثری درباره حضرت محمد(ص) نگاشته شود از طرف «مؤسسه نور» مشهد نزد من آمدند. آنها درباره ایشان تحقیقهای فراوانی کرده بودند. ایدهای که در ذهن آنها بود جایگزین کردن شخصیتهای بزرگ تاریخ صدر اسلام مانند حضرت محمد(ص) به جای شخصیتهای پوشالی مانند «بتمن»؛ «سوپرمن» و «آیرونمن» بود. آنها این هدف را داشتند تا رسول خدا، نزدیکان و یاران ایشان را در قالب کارهای داستانی مورد پرداخت قرار دهند و به جای آن قهرمانهای پوشالی به مخاطب نوجوان ارائه دهند.
من ابتدا به آنها گفتم که گام گذاشتن در این مسیر نه خروجی بالایی میتواند داشته باشد و نه هدفی که شما دنبال میکنید را پاسخ میدهد؛ اما آنچنان که گفتم آن گروه جوان کار تحقیقی و پژوهشی وسیعی درباره زندگی و زمانه رسول خدا و اطرافیان ایشان انجام داده بودند. مانند شیوه و سنت نامگذاری؛ شجره یاران رسول خدا و نظایری از این دست… به قول و زبان امروزی بسیار داغ بودند، مدام بر ایده خود اصرار میکردند و پیشنهاد نوشتن کاری را به من دادند.
درنهایت قراردادی با همدیگر بستیم که قرارداد ضعیف و بدی بود. کمکم شروع به نوشتن داستان کردم که همان بدل به داستانی بلند شد؛ در ادامه به تعبیری باید بگویم که در ادامه دوستان بیتقوایی کردند؛ در کار من دست بردند؛ نام کتاب را عوض کردند و درنهایت کار را به ناشری دادند که آن ناشر نیز کتاب را در سه جلد با کیفیتی بسیار نازل چاپ کرد و نام آن را نیز «یاران آفتاب» گذاشتند.
از سوی دیگر، من نیز مدتها بود که در ذهن خود این دغدغه را داشتم که درباره رسول خدا برای گروه سنی نوجوان کاری را انجام دهم. بههرحال همه ما مسلمانیم و ارادت خاصی به خاتم پیامبران داریم. تصمیم خود را گرفتم. اما آنچنان که میدانیم در فضای داستانی کمتر میتوانیم به شکل مستقیم سراغ پیامبر(ص) یا ائمه اطهار(ع) برویم، برای بازنمایی این افراد اغلب باید بر اطرافیان و یاران آنها متمرکز شویم و به این واسطه به معرفی سیما و سلوک پیامبر(ص) و ائمه(ع) بپردازیم.
از طرفی دیگر روش تحقیق و پژوهشی که آن جوانان «مؤسسه نور» انجام داده بودند برای من جالب بود. همین بهانهای شد تا در برابر برخی از کتابهایی که با محور رسولالله(ص) نوشته شده اما هم لحن و روایت آنها برای گروه سنی نوجوان عجیب و گاه به سبب بهره بردن از ادبیاتی مثلاً فاخر به جای جذب مخاطب نوجوان، باعث مخاطبگریزی شده بود، قلم بزنم. اثری بنویسم که هم بتوانم داستانی شیرین و جذاب را برای مخاطب نوجوان درباره رسول خدا روایت کنم و هم وقتیکه نوجوان کتاب را در دست میگیرد آن را به شکل کامل بخواند و در قالب آن اثر داستانی بتواند با زندگی و زمانه رسولالله آشنا شود.
درنهایت اثر خروجی به کتاب «عطر گل محمدی» بدل شد. در این راه بازخوردهای زیادی از دانشآموزان داشتم که در بسیاری از مدارس خود من پای صحبت آنها نشسته بودم و از انرژی، شوق و تشویق آنها حس رضایت بالایی کسب کردم.
حتی به خاطر دارم که آقای «حداد عادل» که این کتاب در مدرسهشان مورد خوانش قرار گرفته بود با من تماس گرفتند و اصرار داشتند که این شیوه را ادامه دهم اما پاسخ من به ایشان برآمده از تجربه، متأثر از شیوه مدیریت از راه دور و آسیبهای آن بود. گفتم که نمیتوان خارج از میدان بود و تنها به نویسنده یا تصویرگر سفارش تولید کتاب داد؛ بلکه حمایت در این عرصه باید بسیار گستردهتر باشد اما وقتی پای عمل به میان میآید کمتر شاهدیم که خود مدیران وارد میدان شوند و یاریگر نویسندگان باشند.
ایکنا: به نام کتاب اشاره کردید. از وجه تسمیه و انتخاب این نام یعنی «عطر گل محمدی» بگویید.
با آقای «مسعود آذرباد» که کار اصلیشان ویراستاری است درباره وجه نامگذاری این کتاب بسیار صحبت و نامهای مختلفی را انتخاب کردیم اما احساس میکنم درنهایت برگزیدن نام «عطر گل محمدی» انتخابی خوب است.
ما در حوزه کارهای داستانی بهویژه برای گروه سنی کودک و نوجوان چندان به پیامبر(ص) نزدیک نشدهایم. البته در مواردی با نگاه داستانی نمیتوانیم این کار را انجام دهیم؛ به همین سبب در قالب افراد و یارانی که پیرامون حضرت حضور داشتند بیشتر به روایت چنین دست از آثاری میپردازیم. اما وقتی بر برخی از شاخصههای مهم حضرت محمد(ص)؛ نوع ارتباطی که با یارانشان داشتهاند؛ شیوه هدایت، راهنمایی و تربیت آنها و نظایری از ایندست متمرکز میشویم احساس میکنیم که فعلیت و کنش رسول خدا در این حوزه عطر خاصی دارد. اینجا بود که به فکر بازی با کلمات افتادم. از یکسو آن عطری که «گلمحمدی» با خود به همراه دارد و ازسوی دیگر وجود نام مبارک حضرت محمد(ص) بر این گل باعث شد تا نام کتاب را «عطر گل محمدی» بگذارم تا بتوانم به این واسطه عطر، رایحه و شمیم آموزش و نگاه تربیتی که در زیست رسولالله با یاران و اطرافیانشان وجود داشته را قلمی کرده و به مخاطب منتقل کنم. شمیم و عطری که تأثیرگذاری و ماندگاریاش بعد از گذر قرنها، امروز هم وجود دارد و ما از نزدیک تأثیرگذاری آن عطر و شمیم را حس میکنیم.
ایکنا: با این توضیحات؛ درنهایت رمان «عطر گل محمدی» برای گروه سنی نوجوان یا بزرگسال است یا هر دوی این مخاطبان را هدف قرار دادهاید؟
نمیتوانم بگویم در نگارش این کتاب به طیف خاصی از مخاطبان در ذهنم اندیشیده بودم اما با توجه به خروجی اثر میتوانم بگویم که نوجوانها بیشتر با این کتاب ارتباط برقرار کردهاند. از سوی دیگر، اغلب مخاطبان، من را به عنوان نویسندهای میشناسند که آثارم بر گروه سنی نوجوان استوار است. در ادبیات و شیوه نگارش این اثر هم سعی کردم از نثر و لحنی ساده استفاده کنم اما در نهایت گمان میکنم که هر نوع مخاطبی از نوجوان و بزرگسال میتواند با این اثر ارتباط برقرار کند.
ایکنا: به این نکته اشاره کردید که به دلایل مختلف روایت اثر داستانی به شکل مستقیم و خلق قهرمان کتابهای داستانی با محوریت رسول خدا(ص) و یا ائمه اطهار(ع) سختیهای خاص خود را دارد. به همین سبب اغلب نویسندگان با توجه به یاران و اطرافیان این بزرگان به روایت سیما و سلوک ایشان میپردازند. مخاطبان رمان «عطر گل محمدی» در مواجهه با این اثر کدام وجه از پرسشهای ذهنی و یا ابهامات خود را پاسخیافته میبینند؟
تمام تلاش خود را به کار بردم تا بیش از هر چیز، شیوه زندگی حضرت را در این اثر به ویژه در آن دوره و زمانهای که زیست میکردهاند، فارغ از نگاه شعاری به مخاطب ارائه دهم. از یکسو فقری که یاران رسولالله با آن مواجه بودند و از سوی دیگر فداکاری؛ ایثار خانواده اطرافیان و یاران؛ نحوه و شیوه ازدواج آنها؛ نوع پوشش و شیوه برخورد یاران رسولالله و همچنین شکل ارتباطی که حضرت محمد(ص) با یاران خود برای بیان معارف دین اسلام بهکار میبردند را در این اثر گنجاندهام.
همچنین نحوه برخورد آموزشی و تربیتی رسولالله با حضرت علی(ع) که ارادت بسیار ویژهای نسبت به ایشان دارم و روایت آن از اهمیت بالایی برای من برخوردار بود، در این اثر نمود پیدا کرده است. در نهایت تلاش کردم به پرسشهایی که کودکان و نوجوانان وقتی به دوره و زمانه زندگی رسولالله فکر میکنند در ذهنشان نقش میبندد پاسخ دهم.
اگر تنها نگاهم بر روایات تاریخی استوار بود باید بگویم که نوجوانها اغلب با چنین آثاری ارتباط برقرار نمیکنند؛ به همین سبب از جذابیتها و زبان زیباییشناسانه داستان برای خلق این اثر استفاده کردم. همچنین بسیاری از داستانهایی که با این نگاه در کشورمان نوشته شده اغلب آثار شعاری هستند و تمام تلاش خود را کردم تا از وجه شعاری پرهیز کنم و درباره زندگی و زمانه دوران رسول خدا(ص)؛ افراد و یاران ایشان به نگارش اثری داستانی پرداخته و بتوانم به روشن کردن و پررنگ کردن ابعاد وجودی رسولالله بهعنوان یک انسان اما انسانی برگزیده و بزرگ با مخاطبان هدفم سخن بگویم.
ایکنا: در این مسئله تردیدی وجود ندارد که وقتی کار داستانی برای گروه سنی مختلف با روایت رسول خدا(ص) و یا ائمه اطهار(ع) انجام میدهیم، اتکای ما باید بر اسنادی متقن و گزارشهایی باشد که در روایت آنها تردیدی وجود ندارد. شما تا چه حد در نگارش «عطر گل محمدی» به این شکل از اسناد و روایات استناد داشتید و تا چه حد جهان تخیل داوود امیریان در شکلگیری این رمان نوجوانانه تأثیرگذار بود؟
حقیقت آن است که به سبب وجود برخی از تنگنظریها یکی از مهمترین مشکلات نویسندگان آن است که نمیتوانند به شکل مستقیم به روایت زندگی پیامبر(ص) بپردازند و از این زاویه به اثر و مخاطبان نزدیک شوند.
مثالی ساده برای شما میزنم؛ اگر ما در اثر بنویسیم که به عنوان مثال فردی میآید و به پیغمبر میگوید «سلام، حالتان چطور است؟» و پیغمبر نیز بفرمایند: «سلام بر شما؛ حال شما چگونه است؟»؛ سریع به ما میگویند که این گفتوگو در کدام روایت آمده است؟ چنین دست از نگاهها همواره وجود دارد. به همین سبب تمام تلاش خود را بهکار بردم تا حتی اگر به اتفاق یا روایتی در این اثر با محوریت یاران و اطرافیان حضرت محمد(ص) اشاره میکنم حتماً سند موجود را مورد تحقیق قرار دهم و از اتقان آن اطمینان حاصل کنم. پس هر آنچه که در این اثر درباره پیامبر(ص)؛ حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) نوشته شده یا در دیگر آثارم که درباره معصومین(ع) به نگارش درآمده بر بلندای اسنادی کاملاً متقن و مستند استوار است. هیچ چیزی بدون سند در این کتاب و دیگر کتابهایم حتی درباره افراد، نزدیکان و یاران پیامبر استفاده نشده است.
یکی دیگر از اصولی که در نگارش کتاب «عطر گل محمدی» بر آن استوار بودم، بهره بردن از تکنیک دیالوگگویی برای روایت اتفاقها است تا برای مخاطب جذاب باشد.
ایکنا: نسبت این کتاب با مخاطبان امروز چیست؟
نمیتوانم به شکل کامل درباره نسبت این اثر با مخاطبان سخن بگویم. چون با تکتک مخاطبان صحبت نکردهام اما تأکید میکنم که هدفم آن بود که مخاطب ابتدا این اثر را دوست داشته باشد و به واسطه آن بتواند درباره نحوه و ارتباط پیامبر با حضرت علی(ع) و دیگر یارانش اطلاعی به دست آورد، در ساحت مطالعه این اثر مخاطب به فکر فرو رود و به واسطه این اثر بتواند به جهان ارتباطی رسول خدا در آن عهد و زمانه با یاران و صحابه خود دست پیدا کند. به بیانی سادهتر تلاش کردم تا تشنگی موجود در این حوزه را برای مخاطبم برطرف کنم.
ایکنا: نوشتن کارهای تاریخی با همه آنچه در این گفتوگو به آن اشاره کردید چه شرایط و سختیهایی دارد؟ اگر بخواهید شرایط و سختیهای کار نگارش در این حوزه را برای مخاطبان توضیح دهید به چه نکته یا نکاتی اشاره میکنید؟
من پیشتر نیز چند کتاب با محوریت تاریخ صدر اسلام، ائمه اطهار(ع) نوشتهام. بهعنوان مثال کتاب «مهربانترین آقای دنیا»، درباره روایت ماجرای ضامن آهو؛ «بهشت منتظر میماند»، درباره دوره و زمانه حضرت امام موسی کاظم(ع)؛ یا کتاب «تولد یک پروانه» درباره «قنبر»؛ کتابی درباره حضرت عباس(ع) با نام «برادر من تویی» و.. که اغلب آنها آثاری داستانی با نگاهی تاریخی بودند این روزها نیز در حال نگارش رمانی درباره سردار دلها، حاج قاسم هستم.
اما اگر بخواهم درباره سختیهایی که نگارش ایندسته از آثار دارد بگویم ابتدا باید تأکید کنم که سختیهای فراوانی در این مسیر وجود دارد. یکی از این سختیها به فقر منابع بازمیگردد. به عنوان مثال بسیار دوست داشتم که درباره نوجوانی حضرت علی(ع) کار کنم اما منابع قابل استناد در این حوزه وجود ندارد. اغلب منابع تنها بر دو، سه برهه زمانی در زیست حضرت علی(ع) تاکید دارد.
بخش دیگر سختیها مدلول مسئلهای است که پیش از این به آن اشاره کردم که در پارهای از موارد به نویسندگان اجازه نمیدهند که به برخی از موارد نزدیک شود. میدانیم که تخیل هم در روایت چنین دست از آثاری نه جایز است و نه ممکن! چرا که اگر از تخیل در نگارش این آثار استفاده کنیم ممکن است روایت ما منتج به تهمت و ارتداد شود. به همین سبب است که کمتر میتوان سراغ روایت این دست از آثار با محور قرار دادن قهرمانانی چون شخص رسول خدا(ص) یا حضرت علی(ع) رفت.
ایکنا: اغلب آثار ادبیات دینی کودک و نوجوان در کشور ما زبان پند و اندرزی دارند و با وجود بهره از جهان داستانی کمتر از جذابیتهای داستانی برای روایت خود استفاده میکنند و اغلب شکلی گزارش گونه دارند. داوود امیریان در نگارش «عطر گل محمدی» از چه زبانی بهره برده؟ تعلیمی تربیتی مستقیم یا ارائه مفاهیم ارزشمند در قالب لایههای پنهان با مولفه زیباییشناسانه جهان داستانی؟
تأکید میکنم که در نگارش کتاب «عطر گل محمدی» قصد تربیت اخلاقی مخاطبانم را نداشتهام. اصلاً در نوشتن کتابهایم به دنبال تربیت مخاطب نیستم. تمام تلاش خود را به کار میبرم تا زندگی و زمانه پیامبران و ائمه اطهار(ع) را به مخاطبانم نشان دهم و برداشت و پنداشت را به خود آنها واگذارم.
به عنوان مثال، در این اثر سعی کردهام تا باحیا بودن حضرت علی(ع)؛ مهربان و فداکار بودن حضرت زهرا(س)، سختیهایی که این دو، دوشادوش پیامبر کشیدهاند را نشان دهم. یا فداکاریهایی که حضرت خدیجه(س) به سبب اعتقاد و ایمانی که به حضرت محمد(ص) داشته است؛ به گونهای که تمام ثروتش را در اختیار پیامبر قرار میدهد و درنهایت شاهدیم که در ماجرای شعب ابیطالب، حضرت خدیجه(س) به سبب بیماری فوت میکند.
روایت اینها برای مخاطب به شکل ناخودآگاه آموزنده و مملو از مبانی اخلاقی است؛ چرا که آن آرمانهای بزرگ، آن عشقی که حضرت خدیجه(س) به همسرش داشته، یا عشقی که به خداوند داشته، باعث میشود تا در همراهی با رسول خدا نهایت فداکاری را انجام دهد. یا حضرت علی(ع)، اطرافیان و اصحاب پیامبر با همه سختیها و شکنجههایی که با آن مواجه میشوند دست از ارادتشان نسبت به رسول خدا(ص) برنمیدارند.
«بلال حبشی»؛ «مقداد»؛ «عمار یاسر»؛ «مسعب» به عنوان یک فرد ثروتمند و جوانی که بسیاری از دختران مکه برای ازدواج با او دلدل میکردند نیز در زمره پیروان رسول خدا قرار میگیرد و با تمام سختیها و شکنجههایی که میشوند به مسیر خود در همراهی رسولالله ادامه میدهند. همه اینها آموزنده است. به عنوان مثال اشاره کردم که ما مسعب را به عنوان فردی ثروتمند، وقتی مسلمان میشود میشناسیم اما وقتی به شهادت میرسد حتی لباسی که بر تن داشت آنقدر کوتاه بود که پاهایش را نیز نمیپوشاند. پیغمبر گریه میکنند و میفرمایند که این جوان رشیدی (مسعب) در راه خدا و رسولش شهید شد و ببینید که امروز برای پوشاندن پای او باید از شاخههای خرما استفاده کنیم. یا حضرت حمزه(ع)، سیدالشهدا؛ به عنوان پهلوانی دلیر؛ وقتی همه اینها را کنار یکدیگر قرار میدهیم احساس میکنم که تنها روایت زندگی آنها میتواند برای مخاطب ابعاد مختلف آموزشی و تربیتی داشته باشد.
در پایان تأکید میکنم چون بازخورد نوجوانان و مخاطبانم را دیدهام بر تأثیرگذاری چنین دست از روایتهایی تأکید دارم.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام
source