Wp Header Logo 2084.png

گزارش نشست بررسی کتاب «دورت بگردم» به میزبانی ایکنا

مشرف شدن به سفر معنوی خانه خدا، خاصه به گاه موسم حج، بازتاب‌دهنده بزرگترین گردهمایی مسلمانان جهان گِردِ خانه خداوند سبحان و یگانه‌ای است که آفریننده جهان هستی و ملکوتی است که سهم انسان بعد هبوطش از فراز آسمان و قُربِ پروردگار به زمین، به ‌قدر زیستن در همین جهان شد.

زیستی که از گاه تولد تا مرگ که بار دیگر بازگشت به خانه اصلی اشرف مخلوقات، نزد خداوند سبحان است و این‌بار سنگ محکی به ‌قدر آنچهدر دنیا کاشته و برداشته که قرار است سهم بهشتی یا دوزخی بودن او را نزد خداوند مشخص کند.

چه سربلندند انسان‌های مؤمن، پرهیزکار و رستگاری که ذیل زیستن در این جهانِ خاکی، چشم بر لذات دنیوی بستند تا به گاهِ رویاروی دوباره‌شان با آفریدگار؛ سر به ‌زیر و تلخ‌کام و سیه‌روی نباشند.

قرن‌هاست که سفر حج به گاه موسمش بهانه‌ای است برای تحقق بزرگترین گردهمایی مسلمانان جهان و آنچهطی بیش ‌از یک دهه اخیر شانه به شانه آن می‌زند زیارت «سفر اربعین» است که سهم و وسع و قدرش هر چند که عظیم است اما مرتبه‌اش به زیارت خانه خدا نمی‌رسد؛ و شاید برای بسیار افرادی که دستشان از این سفر معنوی به قدر و مشیت الهی کوتاه مانده؛ عرض ارادت به سیدالشهدا، حضرت اباعبدالله(ع) را در کنار تأکید بر ادامه دهندگی راه او که جدا از راه آزادی‌خواهی و آزادی‌طلبی نیست را همسان و هم‌سنگ زیارت خانه خدا و سفر معنوی حج می‌دانند.

روی دیگر سکه در قالب سفری که زلفش به زینت زلف آرایه‌های ادبی و روایت‌های مکتوب ماندگار به‌ قدر گنجی برای ارائه به آیندگان می‌شود؛ به سنت سفرنامه‌نویسی بازمی‌گردد. سترگ‌ترین این سفرنامه‌ها؛ «سفرنامه‌ ناصرخسرو قبادیانی» است و حاصل گنجِ صیقل‌خورده سنگِ جسم آدمی در قالب بسیار سفرها روایتی دیگر از شیخ اجل، سعدی شیرازی در «بوستان» و «گلستان» است. بسیار، بسیار، عارف؛ شاعر و ادیب ایرانی را می‌توان نام برد که گنجینه آثارشان که به‌نام ایران و فخر سرزمینمان است، نگینی درخشان در ادبیات جهان نیز به‌شمار می‌روند؛ از آنچه عطار و «تذکرة‌الاولیا» و سفرنامه سیمرغش به‌ قدر معرفت ایران، ایرانی و معرفت‌طلبان جهانی بدل شد تا آنچه تجلیِ تبلورِ غایت و نهایتِ عرفان و معرفت درک ذات حق‌تعالی در نگاه «حافظ» و «مولوی» است.

روایت‌ها و نگارش‌های مختلف و متعددی از سفرنامه‌های حج از دیرباز تا به امروز وجود دارد. روایت‌هایی که سختی‌های این سفر شیرین را برای کاروانیان که با شتر، چهارپایان یا پای پیاده؛ روزها و ماه‌ها دل به سفر خانه خدا می‌بستند؛ تا آنها که امروز به ‌سبب پیشرفت فناوری و دانشِ بشری، آن مسیر چند ماهه را در قالب سفر هوایی به چند ساعت تقلیل داده‌اند!

تکمیل نشده//// «دورت بگردم» چگونه و چرا متولد شد/ راز سر به مهر سفرنامه‌های حج به قلم زنان با مردان + صوت

خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) با دعوت از «فائضه غفارحدادی»؛ نویسنده کتاب «دورت بگردم» که حاصل سفر حج او در سال 1402 خورشیدی است و پیش ‌از این نیز از قلم او سفرنامه متفاوت «الی…» به سوریه، دمشق، لبنان و تجربه نخستین زن ایرانی از سفر به مرزهای فلسطین اشغالی است را این‌بار در شرایطی میزبانی کرد که «سعیده شبرنگ» که او نیز از نویسندگان و منتقدان ادبی شناخته‌شده کشورمان است قبولِ دعوت برای رونمایی و نقد این اثر را به میزبانی ایکنا پذیرفت.

آنچه در ادامه از خاطر شما می‌گذرد بخش نخستِ نشستِ رونمایی و نقد کتاب «دورت بگردم» به قلم فائضه غفارحدادی و حاصل سفر 40 روزه او به خانه خدا و تجربه سفر معنوی حج است.

ایکنا: خانم غفارحدادی برای آغاز جلسه از نحوه شکل‌گیری ایده و تولد کتاب «دورت بگردم»؛ سفرنامه حجی که تجربه مستقیم شما در سفر به خانه خداست بفرمایید. دیگر آنکه؛ قلم شما در خلق این اثر چندان تابع مختصات و چارچوب نگارش سنت سفرنامه‌نویسی آشنا نیست و گاه حال و بوی روایتی برآمده از دل و احساس را به خود می‌گیرد و گاه تنه به خاطره‌نویسی می‌زند. شاید بیشتر از آنکه یک سفرنامه به معنای عمومی شناخت ما از این گونه ادبی باشد؛ حال و هوای آن به قول آقای مجتبی رحماندوست که دستی گرم در خلق چنین جنس از روایت‌های سفرهای متعددشان را دارد به «سفرنوشت» نزدیک است؟

برخلاف سفرنامه «الی…» (سفرنامه‌ای به قلم خانم غفارحدادی که راوی سفرش به سوریه، لبنان و مرزهای فلسطین اشغالی است) که خلق آن بدون نیت قبلی برای نگارش سفرنامه‌نویسی بود و قلمی کردنش مدتی بعد از سفری که آن را پشتِ ‌سر گذاشتم به تولد کتاب «الی…» منتج شد؛ پیش از هر چیز برای نوشتن «دورت بگردم» از خداوند متعال درخواست کردم مأموریتی را به من عنایت فرماید که مرا به‌ عنوان راوی حج بپذیرد. این مهم را مصرانه از خداوند درخواست کردم که هم در طول سفر و هم بعد از آن بتوانم روایتگر این اتفاق عظیمی که هر سال در جامعه جهانی مسلمانان به وقوع می‌پیوندد باشم.

شاید تکرار این مسئله (سفر به گاه موسم حج) برای مسلمانان ایرانی به امری عادی بدل شده باشد؛ اما معتقدم برگزاری حج، طی هر سال، اتفاقی جدید است.

متأسفانه سفرنامه‌های رایجی که در بازار وجود دارد و می‌توان آنها را تهیه کرد به تکرار افتاده بودند و انگار این سفرنامه‌ها، راقمان سفیدپوش خود را مصمم به ادای تکلیف و نگارش سفر خود از خانه خدا کرده بودند. این گروه برای بیان مؤلفه‌های آشنا دست به قلم برده و خارج از چارچوب و قواعد سفرنامه‌نویسی کسی وارد ماجرای حج نشده بود. همین موضوع برای من حس کنجکاوی توأم با گام گذاشتن در تجربه جدید نگارش را با خود به‌همراه داشت. اینکه آیا می‌شود از زاویه دیگری به سفر حج نگاه کرد؟

نکته دیگر آنکه اکثر سفرنامه‌های موجود در بازار از دیدگاه آقایان و نگرش مردانه روایت شده‌اند. یعنی این آقایان بودند که دست به نگارش سفرنامه حج زده بودند؛ به جز چند نسخه کوچک سفرنامه به قلم زنان قاجار که در همان زمان این تجربه را پشتِ ‌سر گذاشته بودند و با وجود همه ارزشی که آن سفرنامه‌ها از دیدگاه اجتماعی دارند؛ باید گفت آن آثار بازتاب‌دهنده موقعیت حج در شرایط امروز جامعه ایران نیستند. چرا که باید پذیرفت جنس تجربه یک سفر حج در عهد و زمانه حاضر نسبت ‌به دوران قاجار تغییرات بسیاری را از سر گذرانده است. تنها سفرنامه حجی که مربوط به 60 یا 70 سال پیش به قلم یک خانم نگارش شده به سفرنامه «بنت‌الهدی صدر» بازمی‌گشت. وی در نگارش سفرنامه حجی که تجربه کرده بود؛ اهتمامش به روایتی بسیار کوتاه، مبتنی و قائل به زمانه خود بود.

این من را مصمم کرد در هر صورت یک یادداشت و روایتی از سفر خود به خانه خدا داشته باشم؛ نه برای آنکه برای خود و به مخاطبم بگویم که سفر حج چگونه است. شاید یکی از الگوهای ذهنی من بازتاب این مؤلفه بود که سفر حج به چه صورت انجام می‌شود؛ اما هدف و اولویت نخستم آن بود که با نگارش این سفرنامه، اشتیاق سفر حج را در دل خوانندگان خود ایجاد کنم. خواننده‌ای که تا این لحظه این سفر را تجربه نکرده و یا اصلاً مایل به این مهم نیست، بداند در سفر حج چه اتفاق‌هایی برای فرد «حاجی» می‌افتد. تحقق این نکته مهم که کنجکاوی او را برانگیزم که در این کتاب چه می‌گذرد و او را به خواندن این کتاب ترغیب کنم؛ به ‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اهداف نگارش این سفرنامه در ذهنم ترسیم شد.

حتی انتخاب نام «دورت بگردم» برای این سفرنامه نیز در راستای برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب صورت گرفته تا او حتی بعد از شنیدن نام کتاب این حس درونش ایجاد شود که در این سفر بر فرد حاجی چه می‌گذرد.

البته این مسئله منتهی و غایت آرزوی من از نگارش این کتاب نبوده و نیست که در این مسیر اهداف دیگری نیز وجود داشت و تمام تلاش خود را به کار بستم تا به تمامی اهدافی که در ذهن تجسم کرده بودم در نگارش این اثر جامه عمل بپوشانم.

تکمیل نشده//// «دورت بگردم» چگونه و چرا متولد شد/ راز سر به مهر سفرنامه‌های حج به قلم زنان با مردان + صوت

ایکنا: آن پرسش و این پاسخ؛ بهانه‌ای برای ورود به این گفت‌وگو بود. خانم غفار حدادی حال آرام‌آرام برای گام گذاشتن به بخش و بحث تخصصی این نشست کمی درباره قالب و چارچوبی که برای نگارش این سفرنامه متفاوت برگزیدید توضیح بفرمایید.

سفر من 40 روزه بود و برایم معنا و مفهوم بسیار متفاوتی داشت. دوست داشتم این عدد 40 در ماجرای سفر من و نگارش سفرنامه وجود داشته باشد. از همین روی شیوه نگارش را با اشاره به روز‌ها استوار کردم و در بازه 40 روز؛ وقایعی که به وقوع پیوست را قلمی کردم. البته در قالب نگارش این اثر برخی از اتفاق‌هایی که قبل ‌از این سفر 40 روزه و چند اتفاق کوچکی که بعد از این سفر که ربط مستقیمی به خود این سفر و اتفاقات آن 40 روزه آن داشت و به وقوع پیوست را نیز در قالب، شیوه و نگارش این سفرنامه وارد کردم. اما در نگاه کلان به ازای هر روز چند روایت وجود دارد که آن روز را برای مخاطب بازنمایی می‌کند و به‌اصطلاح این اثر بیشتر یک یادداشت سفر است و آن‌گونه که شما در مقدمه پرسش نخست به آن اشاره کردید؛ بیش‌ از آنکه «دورت بگردم» یک سفرنامه با قواعد آشنای این گونه ادبی باشد یک «سفرنوشت» است و آن را بیشتر در حوزه «روزنوشت» سفر تا نگارش سفرنامه می‌بینم.

ایکنا: خانم شبرنگ برای ‌آنکه طلیعه کلام شما را داشته باشیم دو نگاه را مطرح می‌کنم. نخست می‌توانیم نگاهی مرورگونه برای آغاز کلام شما به عنوان منتقد ادبی این نشست ‌به کتاب «دورت بگردم» داشته باشیم و مخاطبان هدف را خوانندگانی قرار دهیم که تا این لحظه این سفرنامه را مطالعه نکرده‌اند یا می‌توانیم طلیعه کلام شما را با محور اصلی این نشست یعنی مقوله نقد کتاب «دورت بگردم» با چارچوب‌های نقد ادبی استوار کنیم. با هر کدام از این دو نگاه که موافق هستید بحث خود را آغاز کنید.

بنده این توفیق را داشتم که برای خواندن این سفرنامه نگاه خاصی را برای خود ترسیم کنم. شنیدن این نگاه خاص شاید برای شما یا خوانندگان این مطلب عجیب باشد! من برای خواندن سفرنامه «دورت بگردم» نیت و نذری کردم. نیت کردم که این سفرنامه را بخوانم که انشاءالله سفر معنوی حج قسمتم شود. به بیان دیگر آنکه مطالعه این کتاب دستاورد معنوی برای من داشته باشد. دستاورد معنوی که طلب را در من جهت تحقق این سفر بیشتر کند.

یکی از دلایلی که به سراغ سفرنامه‌ها می‌رویم، به‌خصوص سفرنامه مشاهده اماکن زیارتی و به‌ویژه سفر حج آن است که بخواهیم از دل آن سفرنامه نکاتی را استخراج کنیم. نکاتی که ما را بیشتر با مختصات این سفر آشنا کند؛ تا اگر قسمت و نصیب تحقق این سفر برای ما محقق شد آمادگی بیشتری داشته باشیم و برای آن سفر مهیا شویم؛ و اگر آن قسمت سهم ما نباشد و دستمان نرسد در کمترین حالت همذات‌پنداری با آن سفرنامه و روایت راقم سطور آن سفرنامه که خود آن سفر را، اینجا سفر معنوی حج را تجربه کرده داشته باشیم.

پیش از مطالعه این کتاب نسبت به مختصات نوشته‌های خانم غفارحدادی و رگه‌های طنزی که در اغلب آثارش وجود دارد اشراف و اطلاع داشتم. پس با این مقدمه و آشنایی با ادبیات و قلم خانم غفارحدادی از پیش می‌دانستم که در کتاب «دورت بگردم» باید به ‌دنبال یک غافل‌گیری از سوی نویسنده این اثر باشم.

برای پاسخ به بخش دیگری از پرسش شما، یعنی ورود به بحث تخصصی و نگریستن به کتاب «دورت بگردم» در ساحت و چارچوب نقد ادبی به بیان چند نکته می‌پردازم.

ما با این مسئله مواجهیم که برخی معتقدند اینگونه از نوشته‌ها اصلاً سفرنامه نیست! چرا که ما در ادبیات تعریف مشخصی از سفرنامه داریم. به عنوان مثال «سفرنامه ناصرخسرو» یا سفرنامه‌های دیگری که به رشته تحریر درآمده که اغلب این دسته از آثار را سفرنامه خطاب می‌کنیم. اگر بخواهیم «سفرنوشتی» که شما به آن اشاره داشتید را پیشانی صحبت و تعریف خود در کنار تعریف قاعده‌مندی که از سفرنامه‌نویسی در حوزه‌ ادبیات وجود دارد قرار دهیم، شاید به تعریف جامع‌تری دست یابیم و در ادامه درمی‌یابیم که امثال چنین کتاب‌هایی (سفرنوشت‌ها) در داخل همان دایره کلان تعریف ما از سفرنامه‌نویسی براساس قواعد حوزه ادبیات قرار می‌گیرد.

روزنوشت‌های سفرنامه «الی…» تجربه درخشانی در دست یافتن به شیوه ادبی و قلمی می‌شود که با یک بازنویسی هوشمندانه تبدیل به «دورت بگردم» شده است. «دورت بگردم» گزارشی از نگاه خانم غفارحدادی در سفر حج سال 1402 او به خانه است. چرا به این تاریخ تأکید می‌کنم؟ چون ما در سفرنامه حج دنبال ارزش افزوده هستیم. وقتی شروع به انتخاب و مطالعه سفرنامه‌ای می‌کنیم، به تحقیق دنبال این مهم نیز هستیم که ببینیم و دریابیم که ضرورت نگارش آن سفر شخصی برای فردی که ما او را نمی‌شناسیم چیست؟ این سؤالی است که نویسنده در ابتدای این کتاب از خود پرسیده و در پایان کتاب نیز به این مسئله در قالب پرسش اشاره می‌کند که آیا مأموریتی که برای خود تصویر و تجسم کرده بود را درست انجام داده یا خیر؟ تمام جهد و تلاش نویسنده «دورت بگردم» را حول این محور و پرسشی که از خود می‌پرسد شاهدیم. او تلاش می‌کند که نگارش او به یک نوشته شیک و ویترینی از مقوله سفر حج بدل نشود. نوشته‌ای که تحلیلی باشد و در آن مخاطب جنس ارتباط را در حوزه قلم نویسنده ببیند و دریابد. این مؤلفه‌ها به‌ احتمال زیاد به نفس و ذهن خانم غفارحدادی پیش‌ ز نگارش سفرنامه «دورت بگردم» خطور کرده ‌است. مؤلفه‌ها و ذهنیت شکل گرفته پیرامون آنها که حاصلش را در این کتاب می‌بینیم.

تکمیل نشده//// «دورت بگردم» چگونه و چرا متولد شد/ راز سر به مهر سفرنامه‌های حج به قلم زنان با مردان + صوت

ایکنا: خانم شبرنگ با این تعریف ذهنی متفاوت مانند متن این اثر که توأم با تحلیل در مواجهه با سفرنامه «دورت بگردم» اشاره کردید؛ اگر بخواهید تصویر و ترسیمی از ویژگی‌های این کتاب داشته باشید به چه نکاتی اشاره می‌کنید؟

برای بیان ویژگی‌های مشخص و متمایز این سفرنامه که الزام نگارش آن؛ ارزش افزوده‌اش برای مخاطب و تحقق یا عدم تحقق پرسشی که نویسنده در ابتدای این اثر برای خلق و نگارش «دورت بگردم» با خود و مخاطب قسمت کرده است باید پای نکاتی را به میان آوریم.

نخستین ویژگی متفاوت این اثر مبتنی بر همان مؤلفه‌ای است که خانم غفارحدادی پیش از این در همین گفت‌وگو به آن اشاره کرد؛ یعنی سفرنامه‌ای از سفر معنوی حج که به قلم و روایت یک خانم نوشته شده است! 

معتقدم هر سال به سفرنامه حج احتیاج داریم. چرا که حج هر سال نسبت ‌به حج سال‌های قبل بسیار متفاوت است. به ‌عنوان مثال اگر امسال (1403) خانم غفارحدادی این سفر را تجربه می‌کرد؛ می‌توانم با قدرت بگویم که روایت او از حضور شعارهای مرتبط با مسئله و محور مقاومت؛ مشخصاً مدافعان فلسطین و غزه آنجا بسیار بیشتر رُخ‌نمایی می‌کرد و مشهود بود. پس با این نگاه، بخش بیشتری از روایت او بر این حوزه استوار بود. البته خانم غفارحدادی در همین سفرنامه در قالب ارتباط‌هایی که با جامعه اسلامی داشتند گریزی به این موضوع زده‌اند. به قول حضرت امام(ره) «مسئله فلسطین همواره اولین مسئله جهان اسلام است.» اما می‌دانیم که امسال این مقوله پُررنگ‌تر است. 

خانم غفارحدادی برشی از زندگی خود را در قالب سفری 40 روز در سرزمین وحی در کتاب «دورت بگردم» به مخاطب خود منتقل کرده است؛ بدون آنکه تغییری در شیوه زندگی خود به وجود بیاورد. او در قالب زیست روزانه‌ خود دست به کشف و شهود؛ دریافت تجربیات؛ انتقال آنها؛ گفت‌وگو با امت مسلمان به‌ ویژه بانوان مسلمان زده است و این یکی از نقاط ممتاز این سفرنامه است. نقطه برجسته‌ای که ما به شکل مستقیم شاهد تجربه زیست عادی یک نویسنده، اینبار نه در شهر و دیار خود که در قالب سفر معنوی چون حج در کشوری دیگر هستیم.

شکل‌گیری ارتباط خانم غفار حدادی با دیگر زائران به ویژگی دوم این اثر بدل می‌شود. ویژگی‌ای که این گفت‌وگو؛ یعنی روایت درست و شنیدن درست را وظیفه‌ای برای خود و قلم خود دیده‌اند و ما به عنوان مخاطب این مهم را در کتاب «دورت بگردم» به وضوح می‌بینیم.

در خلال همین ویژگی که آن را بیان کردم توجه به مسائل مهم جهان اسلام را اینبار با قلمی متعهد، رسالت‌گون و تبیین‌کننده شاهدیم. امر مهمی که ویژگی سوم کتاب «دورت بگردم» و قلم خانم غفارحدادی را به خود اختصاص داده است. جایگاه رفیع و بااهمیت مسئله قدس و فلسطین را در این اثر می‌بینیم. وحدت امت اسلام را شاهدیم.

او به‌عنوان یک فاعل و شاهد در مراسم «برائت از مشرکین» حضور دارد و نکات بسیار مختلف و جزئی را در قالب این حضور و شهود با مخاطب «دورت بگردم» تقسیم می‌کند. پیام مقام معظم رهبری را نکته‌برداری می‌کند و بلافاصله جلسه‌ای می‌گذارد تا ببیند در مقام نویسنده‌ای مسئول و رسالتی که برای خود و قلمش در این سفر معنوی برگزیده در همان زمان چه اقداماتی را می‌تواند انجام دهد که آن نکات، فرمایش‌ها و منویات مقام معظم رهبری را به برنامه‌ای اجرایی برای خود در قالب همین سفر و کشوری که در آن قرار داردم تبدیل کند.

اندیشیدن، ترسیم و تحقق چنین رسالت سترگی برای تبیین فرمایشات مقام معظم رهبری در مراسم «برائت از مشرکین» به واسطه قلمش و اثرش (نگارش سفرنامه) همان ماجرای جهان اسلام است. ماجرای جهان اسلام اگر در رگ زائران حج جریان پیدا کند آنقدر عمومی می‌شود که دیگر برگزاری مراسم «برائت از مشرکین» منحصر به یک خیابان و خیمه نخواهد بود. این انتقاد ظریفی است که خانم غفارحدادی در فصلی از کتاب «دورت بگردم» مطرح کرده است.

تکمیل نشده//// «دورت بگردم» چگونه و چرا متولد شد/ راز سر به مهر سفرنامه‌های حج به قلم زنان با مردان + صوت

ویژگی چهارم «دورت بگردم» به روایت و قلم خانم غفارحدادی در کنار بیان مناسک و مراسم به روایت جزئیات بازمی‌گردد. در اغلب سفرنامه‌های حج، شاهدیم که نویسنده تنها به روایت کلی روند مناسک باید می‌پردازد؛ چرا که در چنین آثاری نویسنده در حال گزارش دادن است. اینکه به چه نقطه‌ای و یا مکانی رفته‌اند؛ چه اقدامی انجام داده‌اند؛ کجا بیتوته کرده‌اند؛ کجا سنگ زده‌اند؛ کجا درحال عزیمت و حرکت بوده‌اند و… چنین شکل از روایت در غالب سفرنامه‌ها می‌افتد!

آیا فقط قرار است که گزارش بدهیم؟ امروزه و با توجه به توسعه امکانات و فناوری‌های فضای مجازی، بسیاری از این نکات را با یک جستجوی ساده در تارنماهایی (وب‌سایت) که احکام فقهی را در قالب مناسک حج برای افراد بیان کرده‌اند، به ‌راحتی به دست می‌آید. پس در عصر و زمانه حاضر، نویسنده‌ای که به بیان روند مناسک حج در قالب سفرنامه می‌پردازد باید به ‌دنبال ارزش افزوده برای نوشته خود باشد. این همان اقدامی است که خانم غفار حدادی در «دورت بگردم» سعی در انجام آن داشته و تا حدود بسیار بالایی در تحقق این مهم یعنی بیان جزئیات (ویژگی چهارم) نیز توفیق به دست آورده است.

پیش از این و در قالب نگارش سفرنامه‌های مختلف حج، برخی از نویسندگان آمده‌اند و برخی از این مفاهیم و مناسک را به شکل مشخص نه‌ تنها بیان که حتی معنی کرده‌اند تا بتوانند به درک و کشفی قلبی از این مناسک ورا و فرای صرفاً اجرا و انجام آن دست یابند. خانم غفارحدادی همین برداشت‌ها را در این اثر بیان کرده‌ است و البته از بیان شعاری و گل درشت آنها پرهیز کرده تا مخاطب احساس نکند که ناگهان از یک فضا به فضای دیگری پرتاب شده و در قالب یک سفرنامه به نوشته‌ای با شکل‌وشمایل اشراقی و فلسفی مواجه است.

تکمیل نشده//// «دورت بگردم» چگونه و چرا متولد شد/ راز سر به مهر سفرنامه‌های حج به قلم زنان با مردان + صوت

بیان ویژگی پنجم کتاب «دورت بگردم» بیشتر وامدار خودِ من، نگاه، تجربه شخصی و جایگاه حقوقی‌ام باز می‌گردد. از آنجا که ارتباط من با قلم در حوزه قصه‌نویسی و داستان‌نویسی استوار است، می‌توانم بگویم که «دورت بگردم» اثری قصه‌گوست. ما از ابتدا تا انتهای این کتاب قصه‌ای می‌شنویم و می‌خوانیم؛ این نکته بسیار جالبی به شمار می‌رود. برخی از سفرنامه‌ها این قاعده را رعایت نمی‌کنند! در حالی ‌که در قالب گفت‌وگو با بسیاری از افرادی که «دورت بگردم» را خوانده‌ام این جمله را به کرات شنیده‌ام که نمی‌توانند این اثر را زمین بگذارند و در قالب هم‌نشینی با این کتاب در بیشترین حالت آن را طی دو یا سه روز به پایان رسانده‌اند، زیرا «دورت بگردم» خانم غفارحدادی در قالب یک سفرنامه حج دارای «پِی‌رنگ» روایی و داستانی است؛ خط ماجرایی را با مخاطب قسمت می‌کند و نویسنده این خط ماجرا را از ابتدا تا انتهای اثر رها نمی‌کند و آن را با مخاطب پیش می‌برد.

در این اثر شاهد بروز شخصیت در قالب شکل‌گیری فضای قصه، روایت و داستان هستیم. شخصیت‌هایی که با آنها همراه می‌شویم. در بیشتر سفرنامه‌هایی که می‌خوانیم، اغلب خود آن فرد راوی و زائر محور سفرنامه است؛ کمتر خواننده تجربه همراهی با دیگر شخصیت‌ها و افرادی که کنار آن زائر یا همراه او در این سفر هستند را درمی‌یابد، می‌شناسند و کم‌تر ارتباطی میان اطرافیان زائر در قالب بسیاری از سفرنامه‌ها با مخاطب را شاهد هستیم. در حالی ‌که «دورت بگردم» این قاعده را نیز بَرهَم می‌زند و در قالب خلق شخصیت‌های مختلف و متعدد، روایت این سفرنامه را از زاویه دید و ابعاد مختلف شخصیت‌های متنوع به مخاطب ارائه می‌دهد. این حس همراهی و تجربه‌ دیگر نگرش‌ها به یک اتفاق واحد در قالب اجرای مناسک حج و طی کردن روزهای این سفر معنوی و جمعی را با مخاطب سفرنامه «دورت بگردم» قسمت می‌کند.

تقریباً می‌توان گفت لُبِ یک داستان را «پی‌رنگ» آن تشکیل می‌دهد و اینکه گفتم «دورت بگردم» دارای پی‌رنگ است مقصودم آن است که می‌دانیم یکی از اصلی‌ترین پی‌رنگ‌ها در حوزه قواعد داستان‌نویسی، پی‌رنگ سفر است. یعنی حرکت شخصیت از نقطه‌ «الف» به نقطه «ب»؛ درحالی‌که در نقطه‌ «الف» آن شخصیت چیزی است که وقتی به نقطه «ب» می‌رسد، ماهیت شخصیت او تغییر پیدا کرده و به شخصیت دیگری بدل می‌شود. حال این تغییر شخصیت ممکن است به سمت بلوغ و رشد باشد و ممکن است که تغییر دیگری اتفاق افتاده باشد.

در سفر حج نیز ما باید این مهم را، یعنی تاثیرگذاری چنین سفر بزرگ معنوی را بر شخصیت فردِ حاجی شاهد باشیم. این تغییر هم در خود شخص زائر و حاجی و هم در مخاطبی که سفرنامه را در دست گرفته و با این جریان همراه می‌شود باید به وقوع بپیوندد.

اتفاق جالب این است که زائر (خانم غفارحدادی) در بطن روزهای این سفر 40 روزه قدم به 40‌سالگی خود می‌گذارد! عدد 40 در فرهنگ ما و در بسیاری از فرهنگ‌ها، عددی مبارک و خجسته است. همچنین در فلسفه و حکمت ایرانی عدد 40 بسیار پُرمعناست. وقتی فردی به «چله‌گی» (40 ساله شدن) خود می‌رسد، گویا به بلوغ و بعثتی می‌رسد. خانم غفارحدادی به عنوان نویسنده، طی سفر حج 40 روزه‌اش پا به تولد 40 سالگی خود می‌گذارد؛ در قالب این اثر به بلوغ نیز می‌رسد و پی‌رنگ سفر او به پی‌رنگ بلوغ بدل می‌شود. تحقق، هم‌نشینی و هم‌زمانی این دو رویداد، نویددهنده این مسئله است که اگر شما (مخاطب) این سفرنامه را بخوانید، شما نیز باید به این بلوغ و «چله‌گی» برسید. به زعم من، این ششمین ویژگی کتاب «دورت بگردم» است.

ایکنا: خانم غفارحدادی در مواجهه با شش مؤلفه‌ای که خانم شبرنگ به واسطه نگاه نقادانه درباره این اثر مطرح کردند؛ اگر نکته‌ای هست در تعریض یا تکمیل فرمایش خانم شبرنگ بفرمایید.

امروزه سفرنامه مفهوم بسیار متفاوتی پیدا کرده و آنکه حتی امروز برای دیدن جایی می‌توانیم در منزل خود پشت رایانه بنشینیم، با یک اشاره به آن نقطه‌ای که مدنظر داریم در قالب شکل مجازی سفری داشته باشیم یا اطلاعات متعدد و مختلفی را درباره آن نقطه به دست آوریم.

در نتیجه این پیشرفت فناوری، سفرنامه‌های امروزی بیشتر از آنکه به ما اطلاعات مکان و مشاهدات توصیفی ارائه کند حتی با وجود آنکه می‌دانیم امروزه دوربین بسیار بهتر، بیشتر و موجزتر از کلمات می‌تواند آن مؤلفه‌های شناختی را انتقال می‌دهد؛ رسالت بالاتری دارند. به عنوان مثال اگر من برای همین مکانی که در آن حضور داریم و مشغول صحبت هستیم هزاران کلمه بنویسم، تنها یک قاب و یک فِریم عکسِ دوربین می‌تواند تمامی آن مواردی را که من نوشته‌ام بازگو کند. شاید حتی کامل‌تر از آنچه من در قالب اطلاعات فیزیکی از مکانی که در آن حضور دارم به مخاطب منتقل کند.

مزیت رقابتی سفرنامه‌ای که من در حال نوشتنش هستم نسبت ‌به آن عکس یا تصویر چیست؟ این تفاوت اصلی سفرنامه‌های امروزی در قیاس با تجربه نگارش سفرنامه‌ها در دهه‌ها، اعصار و قرون پیشین است. به ‌خوبی می‌دانیم که تلویزیون، بسیاری از فیلم‌ها و مستندها جزء‌به‌جزء مناسک حج را نشان می‌دهد. با این رویکرد دیگر نگارش یک سفرنامه چه الزامی دارد؟

نکته بسیار مهم قدرت کلماتی است که این بار در عکس، فیلم و تصویر وجود ندارد! تجلی و غلیان احساسات و تلألؤ افکار، روایت متمایز نکاتی است که در دوربین و قابِ تصویر جای نمی‌گیرد. این مؤلفه‌هاست که سفرنامه‌های امروزی را می‌سازد.

البته که در نگارش سفرنامه‌های امروزی ما شاهد پُررنگتر و شخصی شدن اتفاقات و هم شخصی‌نگاری آن رخدادها و رویدادها هستیم. اینجاست که نگارش سفرنامه با دید امروزی اهمیت پیدا می‌کند؛ چرا که می‌خواهیم با دیدگاه نویسنده درباره دیده‌ها و شنیده‌هایی که در سفر با آنها مواجه می‌شود کسب دانش کنیم.

اتفاقاً تحقق آن نگاه و روایت زنانه در نگارش «دورت بگردم» برای خودم بسیار اهمیت داشت. به ‌عنوان مثال عمدانه دست به روایت دل‌تنگی یک مادر برای بچه‌هایش در این سفرنامه زدم. روایتی که در بسیاری از سفرنامه‌ها نمی‌بینید را اینجا و در این کتاب (دورت بگردم) آوردم. مردها ممکن است بعد از گذشت 40 روز بگویند: «خُب یک‌بار به خانواده زنگ زدند، از حال همسر و فرزندانم مطلع شدم»؛ اما این نگاه، بار احساسی و عاطفی میان زنان متفاوت است و انتقال آن همان کسب دانش و معرفتی است که مخاطب در قالب خواندن یک سفرنامه با نگاه امروزی نیازمند کسب و درک و تجربه آن است که شاید این مسئله در سفرنامه مردانه به وقوع نپیوندد! 

مسئله دیگر آنکه شما در سفرنامه‌های مردانه ترتیب مناسک را به همان ترتیب عینی و واقعی یعنی «عرفات»، «مشعر» و «منا» می‌بینید؛ در حالی ‌که در سفر حج، خانم‌ها به مشعر نمی‌روند و در سفرنامه‌هایی که پیش از این توسط خانم‌ها نگارش شده تنها به «عرفات» و «منا» خلاصه می‌شود! در حالی‌ که رُکن اصلی حج که «مشعر» است در سفرنامه‌هایی که توسط خانم‌ها نگاشته شده وجود ندارد! این پرسش برای مخاطب به وجود می‌آید که چرا مجبور شدم که فصلی را در این سفرنامه به این مسئله اختصاص دهم و درباره این چرایی توضیح بدهم. اینکه چرا «مشعر» نرفتیم و این حسرتی است که خانم‌ها دارند که چرا نمی‌توانند شب در مشعر بیتوته کنند و شاید مردها و آقایان آن را درک نکنند!

این وظیفه منِ خانمِ نویسنده است که این دیدگاه زنانه را در این کتاب بیاورم. دغدغه‌های یک زن در سفر حج را بیان کنم. این یکی از تفاوت‌های اصلی میان سفرنامه‌ای حجی است که یک خانم نسبت ‌به یک آقا به رشته تحریر درمی‌آورد. این رسالت من بود که دیدگاه‌ها و دغدغه‌های خانمی که به سفر حج رفته را در کتاب بیاورم.

سایر موارد و نکات لطف خانم شبرنگ به این کتاب و قلمی بود که آن را به رشته تحریر درآورد.

پایان بخش اول

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام

source