فهیمه نظری: موسسهی مطبوعاتی اطلاعات در اواخر مرداد ۱۳۰۲ توسط عباس مسعودی تاسیس شد. این موسسه پیش از تاسیس به مدت سه سال بنگاه جمعآوری اخبار بود و کارکنان آن از جمله خود مسعودی از ادارات مختلف برای جراید خبر تهیه میکردند.
مسعودی آنطور که خودش در گفتوگو با خبرنگار مجلهی سپید و سیاه در پاییز ۴۹ گفته است، خبرنگاری را با وردستی آغاز کرد، و اول وردست مخبری به نام میرزا علیخان شد که برای روزنامهی «ایران» کار میکرد تا اینکه در سال ۱۳۰۰ خورشیدی با کمک چند نفر «مرکز اطلاعات ایران» را تاسیس کرد. کاری که باز به گفتهی خودش «مطلقا در مملکت سابقه نداشت». عباسی دربارهی چرایی تاسیس چنینی مرکزی گفته است: «… این موسسه زمانی دایر شد که رفته رفته احساس میشد نهضتی علیه ملوکالطوایفی و خانخانی در شرف تکوین است و مملکت میرود که صاحب قدرت مرکزی شود. در آن موقع خبرهای سیاست خارجی به وسیلهی بولتن سفارتخانهها به دست ما میرسید و طبیعی است که هر سفارتخانهای هم به میل خودش اخبار را تنظیم میکرد و در اختیار مطبوعات قرار میداد. من و همکارانم که مرحوم جهانگیر مصور رحمانی، مرحوم علی صادقی و علیاکبر سلیمی بودند مرکز اطلاعات ایران را به وجود آوردیم و کارمان هم این بود که اخبار را در چند نسخه کپی میکردیم و به روزنامههای وقت که جمعه صبح منتشر میشد میدادیم و آنقدر برای این کار زحمت کشیدیم که انگشت من که حالا هم آثارش باقی است به خاطر نوشتن پینه بست.» (پایگاه خبری انتخاب برگرفته از سپید و سیاه، شمارهی ۱۰، پاییز ۱۳۴۹)
با همهی این تلاشها اما حاصل کار این چند تن در «مرکز اطلاعات ایران» واقع در بالاخانهی کوچک اجارهای خیابان علاءالدوله [فردوسی کنونی] چندان مورد اقبال قرار نگرفت تا جایی که عباس مسعودی حتی نمیتوانست ماهی شش تومان کرایهی آن بالاخانه را دربیاورد؛ ولی ناامید نشد و ادامه داد تا اینکه رفتهرفته اوضاع بهتر شد و توانست یک اتاق اجارهای محل کار را به دو اتاق تبدیل و بعد هم محل اداره را به جای بهتری در کوچهی وثوقنظام در خیابان لالهزار منتقل کند. کارکنان مرکز اطلاعات خوراک جراید چاپی را آماده میکردند اما در مقابل این زحمت چندان پول دندانگیری نصیبشان نمیشد؛ بنابراین عباس مسعودی به فکر افتاد چرا اصلا اخباری را که با این زحمت تهیه میکند به روزنامهها بدهد، بهتر است روزنامهای برای خود داشته باشد؛ اما پیشدرآمد روزنامه تاسیس موسسهی مطبوعاتی اطلاعات بود که در اواخر مرداد ۱۳۰۲ انجام شد. «همین فکر سبب شد که موسسه اطلاعات به وجود آید.» (پایگاه خبری انتخاب برگرفته از سپید و سیاه، شمارهی ۱۰، پاییز ۱۳۴۹)
مسعودی نهایتا توانست در تیرماه ۱۳۰۴ امتیاز روزنامهی اطلاعات را از نصیرالدوله بدر وزیر وقت معارف دریافت کند و بالاخره نخستین شمارهی روزنامهی اطلاعات عصر روز یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۰۵ در دو صفحه و همزمان با روز گشایش دورهی ششم مجلس شورای ملی به بهای چهار شاهی در ۸۰۰ نسخه منتشر شد.
در سرمقالهی نخستین شمارهی روزنامهی اطلاعات در معرفی موسسهی اطلاعات آمد:
«این اداره در ماه اسد [مرداد] ۱۳۰۲ که تاکنون سه سال کامل است تاسیس گردیده و در قدم اول مبادرت به جمعآوری و تمرکز اخبار نقاط داخلی مملکت و اطلاعات خارجی نمود و در این مدت توانسته است خدمات خود را به عالم مطبوعات انجام دهد. خوشبختانه کسانی که داخل این اداره گردیدند فقط سرمایهی سعی و عمل را نصبالعین خود نموده با عشقی مفرط و علاقهی بهخصوصی که میتوان گفت با موجود بودن هزارها تومان سرمایه امکان نداشت در پیشرفت اداره و نگاهداری آن مجاهدت نمودند. مخصوصا نمیتوان زحماتی را که از بدو تاسیس چند نفر جوانان منورالفکر و علاقهمند در این اداره با هزارگونه سختی و مضیقه زندگانی به سر بردهاند اغماض نمود. به هر حال این موسسه در نتیجهی سعی و عمل سهسالهی کارکنان خود در این محیط آلوده به فساد اخلاق که ناشی از بیکاری و فقر و بیچارگی است و در این محیطی که به جای تشویق هزارگونه مشکلات و موانع برای خنثی کردن اقدامات این موسسه که جز برای اصلاح و ترقی مملکت نیست تهیه میکنند توانسته است عرضاندام نموده قدمهایی بردارد ولی باید تصدیق کرد که این قدمهای فوقالعاده به علتی برداشته شده است زیرا میبایست این اداره تا به حال طوری توسعه یافته باشد که بتواند در برابر آژانسهای خارجی عرض وجودی نموده و اقلا با دو سه اداره اخبار ممالک غربی رابطهی مستقیم داشته باشد ولی متاسفانه بر اثر جهات فوق و همان بیعلاقگی عمومی هنوز نتوانسته است به این مقاصد نائل گردد ولی امیدوار است که با توفیقات الهی و توجهات عمومی در آتیه موفقیتهای کاملی حاصل کند.» (اطلاعات، یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۰۵)
عباس مسعودی در سال ۱۳۴۰ در مصاحبهی مطبوعاتی که در تلویزیون ملی ایران به مناسبت سیوششمین سال تاسیس روزنامه با او انجام داد، دربارهی مسائلی که در این مسیر طی کرده گفت:
«هنگامی که من میخواستم دست به انتشار روزنامه بزنم هیچگونه وسیلهای نبود و اگر بخواهم امکانات و شرایط انتشار روزنامه را در سیوشش سال پیش و امروز مقایسه کنیم تفاوت فاحشی بین گذشته و حال وجود دارد. در آن روز چاپخانه به معنی امروز وجود نداشت و فقط یک چاپخانه قابل توجه در تهران دایر بود که آن هم به وسیلهی دست کار میکرد و فاقد هرگونه سرعت بود. در آن روزها من با همکاری عدهای از دوستان فداکار دست به انتشار روزنامه زدیم. ابتدا روزنامهی اطلاعات را در دو صفحه منتشر میکردیم که حاوی اخبار روز بود ولی متاسفانه در آن روز خواننده وجود نداشت زیرا تعداد بیسوادها به مراتب بیشتر از امروز بود. بزرگترین تیراژها از هزار تجاوز نمیکرد.» (اطلاعات، ۳۱ مرداد ۱۳۴۰)
اما مشکل مسعودی فقط بیسوادی مردم نبود، او با فقر فرهنگی نیز دست و پنجه نرم میکرد، مردمی که حتی به گفتهی او روزنامه خواندن را گناه میشمردند: «در آن روز از نظر عدهای خواندن روزنامه گناه بزرگی شمرده میشد مثلا اگر اشخاصی از میان طبقهی تجار میلی داشتند که روزنامه را آبونمان بشوند ولی برای اینکه مورد طعن و لعن همکاران خود قرار نگیرند تقاضا میکردند روزنامه را به جای اینکه به حجرهی آنان ببرند به منزل برسانند. ولی حالا رشد اجتماعی ما به جایی رسیده که همان کسانی که از خواندن روزنامه خودداری میکردند و آن را گناه میشمردند خود مشوق مطبوعات هستند.» (اطلاعات، ۳۱ مرداد ۱۳۴۰)
اکنون پس از گذشت ۱۰۱ سال از تاسیس موسسه مطبوعاتی اطلاعت و ۹۸ سال از انتشار روزنامهی اطلاعات، این روزنامه همچنان پابرجاست، و بر خلاف کیهان که حدود دو دهه بعد از آن منتشر شد، به همت مدیریت فقید آن مرحوم سید محمود دعایی تمام نسخههای آن در قالب سیدی و دیویدی در دسترس. باقیات و صالحاتی به معنای واقعی کلمه؛ کاری که مدیران موسسهی کیهان زیر بارش نمیروند و پژوهشگر ناچار است برای دستیابی به نسخ پیش از انقلاب این روزنامه گاه از هفت خان رستم بگذرد و در نهایت هم به جایی نرسد.
۲۵۹۵۷
source