به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، سید حسن نصرالله سومین دبیرکل حزبالله لبنان و از بنیانگذاران آن در سال ۱۹۸۲ بود که پس از شهادت سید عباس موسوی در سال ۱۹۹۲ دومین دبیرکل حزبالله، به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد. حزبالله در دوران وی به قدرتی منطقهای تبدیل شد و توانست پس از انجام عملیاتهای متعدد، در سال ۲۰۰۰ اسرائیل را وادار به عقبنشینی از لبنان و آزاد کردن اسرای لبنانی کند. نصرالله دانشآموخته حوزه علمیه نجف بود و ارتباطش با «سید محمدباقر صدر» و «سید عباس موسوی» باعث شد وارد فضای مبارزه با اشغالگری اسرائیل شود.
درباره شخصیت سید حسن نصرالله آثار متعددی تولید شده است. برخی از این آثار عبارتند از: کتاب «سید عزیز» (زندگینامه خودگفته حجتالاسلام سید حسن نصرالله) به کوشش حمید داودآبادی. این کتاب با تقریظ آیتالله خامنهای منتشر شده است. کتاب «آزادترین مرد جهان»؛ تألیف راشد جعفرپور. کتاب «نصرالله»؛ گفتوگوی محمدرضا زائری با سید حسن نصرالله. کتاب «رهبری انقلابی سید حسن نصرالله»؛ تألیف آزیتا بیدقی قرهباغ.
مستند «نگاهی به زندگی سید حسن نصرالله» پخششده از شبکه خبر. مستند «منادیان آزادی» (بخش سید حسن نصرالله) پخششده از شبکه خبر. مستند «نصرالله در چشم دشمنان»؛ شبکه المیادین این مستند ۵۰ دقیقهای را بر اساس سخنرانیهای سیدحسن نصرالله و با استفاده از تصاویر، تحلیل کارشناسان و تحلیلگران اسرائیلی تهیه کرده است. «مستند حکایت حسن»: این مستند از شبکه العربیه پخش شد که درباره چگونگی قدرتیافتن و محبوبیت سیدحسن نصرالله در لبنان مطالبی بیان شده است. پخش این مستند توسط شبکه العربیه، با اعتراض دشمنان سید حسن نصرالله مواجه شد و مدیر شبکه العربیه به خاطر پخش این مستند از منصب خویش برکنار شد.
همچنین «للسید رب یحمیه»، «یا سیدی» با صدای بسام شمص، «أحبائی» با صدای جولیا بطرس خواننده مسیحی لبنانی (۲۰۰۶م)، «یا نصرالله» با صدای علاء زلزالی خواننده لبنانی (۲۰۰۷م)، نماهنگ «امانتدار بانوی دمشق» نخستین اثر دوزبانه به همت ستاد بزرگداشت سرداران شهید جهان اسلام با صدای مجتبی مینوتن و حامد محضرنیا و شعری از میثم حاتم و محسن رضوانی از جمله کلیپهایی است که درباره شهید سید حسن نصرالله منتشر شده است.
در ادامه تعدادی از کتابهایی که درباره شخصیت، آرا و اندیشههای شهید «سید حسن نصرالله» منتشر شده است در ادامه معرفی میشود.
چرا سوریه؟
«چرا سوریه؟» شامل ترجمه مصاحبهها و سخنرانیهای سیدحسن نصرالله درباره بحران سوریه است. کتاب ۱۵ فصل دارد و همه مطالبی که شهید «نصرالله» از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ درباره سوریه بیان کرده، در آن گردآوری شده است. یکی از این مصاحبههای درج شده در این کتاب، گفتوگویی است که «جولین آسانژ»، بنیان گذار و سردبیر سایت ویکی لیکس با سید انجام داده بود.
سید حسن نصرالله جنگ در سوریه را نه یک جنگ مذهبی که جنگ سیاسی میخواند. او درباره علت حمایت حزب الله از مواضع ایران در سوریه و همچنین حمایت از حکومت بشار اسد، میگوید که ما نه از حکومت بشار اسد که از تمامیت ارضی سوریه دفاع و حمایت میکنیم.
متأسفانه رسانههای رسمی و غیر رسمی و موافق و مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی در موضوع سوریه، در سالهای بحران نتوانستند تصویر واضح و همهجانبهای از این واقعه ارائه دهند و و مساله تا امروز بیشتر در سکوت و ابهام پیش رفته است. مطالعه این کتاب میتواند تصویر روشنی از جنگ در سوریه را به مخاطبان ایرانی ارائه دهد.
«چرا سوریه؟» با روایت سید حسن نصرالله از کتاب خاطرات تونی بلر، سه سال پیش از وقوع بحران آغاز میشود که بلر در آنجا از اراده جهان برای نابودی کشور – و نه حکومت – سوریه سخن گفته بود. کتاب، مراحل ورود نیروهای حزب الله، ایران و روسیه به نبرد سوریه و علتهای آن را بیان میکند و از زمینهها، انگیزهها، هدفها، پروژهها، زمانبندیها، طرفهای درگیر، محدودیتها، خط قرمزها، جایگزینها، مسئولیتها و حال و آینده سخن میگوید.
به باور سید حسن نصرالله آمریکا مسئولیت شکست خود در عراق را متوجه ایران و سوریه میدانست. سید در یک مصاحبه که در دوم آبان ۱۳۹۰ انجام داده میگوید که «مخالفان سوریه اغلب درباره فلسطین حرفی ندارند، چون نمیخواهند آمریکاییها را حساس کنند.» یا در جای دیگر سید گفته است: «به بشار اسد پیام دادند اگر همین امروز ضمانت بدهید رابطهتان را به ایران و جنبشهای مقاومت قطع میکنید، بحران تمام میشود.»
سید نقش کشورهای عربی در بحران سوریه را نیز به خوبی شرح میدهد. در یکی از گفتارهای سید در این کتاب میخوانیم: «از تفاوتهای بزرگی که همه را به تفکر درباره آن فرا میخوانم این است که فرض کنیم این دولتهای عربی هیچ ارتباطی با آمریکا، اسرائیل و غرب ندارند. آنها را بگذارید کنار. به دولتهای عربی بگویید راه حل مساله اسرائیل چیست؟ میگویند راه حل سیاسی، راهی جز مذاکره نیست. گفتگو و مذاکره با اسرائیل.
خب سقف زمانی دارد؟ نه ندارد. چند وقت است در حال مذاکره هستند؟ دهها سال. با اسرائیل اشغالگر غاصب قاتل بیعار، با آرامش کامل. روند صلحی عربی هست که پس از سال ۲۰۰۰ به وجود آمده و ما امروز در ۲۰۱۲ هستیم و بعضی هنوز پای میز مذاکرهاند. کجایند؟ پای میز مذاکره! مشکل از طرف اسرائیل است نه عربها. دهها سال با اسرائیل مذاکره میکنیم و راه حل همچنان حل سیاسی است. خب بیایید در سوریه نیز به حل سیاسی بپردازید. میگویند دیگر زمان نیست. دیگر دیر شده. چطور میشود؟ برای ما توضیح دهید برادران.»
سید در ادامه همین گفتار این تناقضش را به خوبی تبیین میکند. چیزی که متأسفانه در رسانههای فارسی بازتاب درستی نداشته است. او گفته بود: «اصلا فرض کنید نظام سوریه مثل اسرائیل است. مگر در مقابل اسرائیل حل سیاسی، گفتگو، مذاکره و سازش را نمیپذیرید؟ چرا در مقابل یک نظام عربی که نکات مثبت بسیاری و نکاتی منفی هم دارد حل سیاسی پذیرفته نیست؟ و زمان نیست و دیر شده؟ یک منطق به ما ارائه کنید. بنده به شما خواهم گفت منطق چیست. کسی به من نگوید سید تو در این موضعگیری داری اشتباه میکنی. نه، بنده موضعگیری احساسی نمیکنم. بعضی هم میگویند این وفاداری است. بله، این وفاداری است. ولی فقط وفاداری نیست. این برآمده از بینش، روش و مصلحت امت است. روزهایی خواهند رسید و خواهیم دید و از یکدیگر سوال خواهیم کرد.
خب از رسیدن سلاح به مقاومت فلسطین و لبنان جلوگیری شد. به لبنان البته رسید ولی از ورود سلاح به فلسطین جلوگیری شد و قاچاقچیان محاکمه شدند. ولی در سوریه نه، عرب علناً کمک میکند. پول میدهند سلاح میفرستند تا سوریهایها همدیگر را بکشند. چرا؟ برای خدمت به چه کسی؟ برای چه کسی؟ برای دیدن چه کسی؟ میتوانید بگویید؟ حقیقتا… این اصرار عربی، غربی، آمریکایی و اسرائیلی به درماننشدن، کشتار و سرنگونی نظام سوریه، درنگ نمیطلبد؟»
کتاب «چرا سوریه؟» شامل ترجمه سخنرانیها و مصاحبههای سیدحسن نصرالله درباره ماجرای سوریه با گردآوری و ترجمه سیدحسین مرکبی توسط انتشارات کتاب جمکران در روزهای نمایشگاه کتاب تهران منتشر شده بود، که حالا ویرایش جدید آن در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
این کتابه به قلم «حسین مرکبی» به نگارش درآمده و توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.
امام مهدی (عج) و اخبار غیب
کتاب «امام مهدی (عج) و اخبار غیب» به کوشش «سید حسین مرکبی» تدوین و توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است. این کتاب شامل سخنرانیهای شهید «سیدحسن نصر الله» است که در مراسم دهه اول محرم سال ۱۴۰۶ (۲۰۱۴ م) است. مباحث این سخنرانیها که در شبهای پنجم تا نهم محرم آن سال برگزار شدهاند به این شرح است: مبحث اول: نگاهی به راههای آگاهی از غیب مبحث دوم: نگاه اسلام به اخبار غیب و آینده مبحث سوم: روش مطالعه در نشانههای ظهور
بخشی از متن کتاب:
هنگامی که خداوند متعال از آینده خبر میدهد، آیا برای افزایش یافتن آیات دست به چنین کاری زده است یا اینکه حکمتی در آن نهفته است؟ به طور قطع، خداوند متعال هرگاه از امر غیبی به پیامبران خبر داده، در پس آن حکمت و رحمتی وجود داشته است. اینکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هنگامی که از تمام این جزئیات در قالب روایات خبر داده است، آیا هدف و حکمت و رحمتی داشته است یا خیر؟ یقیناً دارای هدف و حکمت است و خداوند بزرگ، بابت این مصلحت است که رسول خود و پیامبران را مطلع ساخته است. چه ما این حکمتها و منافع آن را دریابیم چه نه، مطمئناً حکمتی وجود دارد.
در سطح عقیدتی، پیگیری این احادیث و اثبات کردن آنها و اطمینان از صحت آنها فایده فراوانی دارد. پیامبران علیهمالسلام همیشه هنگامی که نزد مردم خود میرفتند، مردم از آنها درخواست دلیل میکردند. دلیل آنها معجزه بود، که پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز دارای معجزه و معجزاتی بود تا مردم در اشتباه قرار نگیرند و هر کس نتواند ادعا کند که پیامبر و دارای رسالت است و با غیب تماس دارد.
از جمله معجزات پیابران قبل، یعنی حضرت موسی و عیسی علیهم السلام، سخن از آینده بود و این که چه چیزی اتفاق خواهد افتاد. بطور نمونه، حضرت عیسی علیه السلام از غیب خبر میداد یا به مردم میگفت که در خانههای آنها چه میگذرد. از پیامبر ما صلیاللهعلیهوآله نیز مقدار بسیار زیادی از خبرهای مربوط به آینده نقل شده -که به اثبات رسیده است- و با نگاه به گذشته و حال میبینیم که بسیاری از چیزهایی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله درباره آنها خبر داد، تحقق یافته است.
پدر معنوی حزبالله
کتاب فوق به کوشش «وحید خضاب» است که شامل خاطرات و تحلیلهای سیدحسن نصرالله دربارۀ آیتالله بهجت است.
بخشی از متن کتاب:
«جناب سید شایعۀ مشهوری دربارۀ آیتالله بهجت (ره) بود که ایشان به پیرمردها (تا چه رسد به جوانها) مژده میدهند که دوران ظهور امام زمان (عج) را درک خواهند کرد. ولی وقتی از خود ایشان در این باره سؤال میشد ایشان انکار میکردند و مشخصاً میگفتند که وظیفۀ هر مؤمنی این است که منتظر ظهور باشد، چه جوان چه پیر. شما دربارۀ این موضوع یا مشخصاً دربارۀ خود این قضیه از حضرت آیتالله بهجت سؤال کرده بودید؟
جواب ایشان چه بود؟ -میخواستم به همین هم اشاره کنم. در دیدارهای اولی که به خدمت حضرت آیتالله مشرف میشدیم برادرانمان از ایشان میپرسیدند: «به نظر شما ظهور نزدیک است؟ فرج مولانا صاحب الزمان نزدیک است؟» مثل همۀ مومنین و شیعیان اهلبیت (علیهمالسلام) این آرزوی ما و غایت الآمال است. حضرت آیتالله همیشه امیدواری میداد، ولی وقت تعیین نمیکرد. این سیره، همان سیرۀ اهلبیت (علیهمالسلام) است. میگفت: «انشاءالله فرج نزدیک باشد، رسیدن به آرزو نزدیک باشد، باید منتظر باشیم، باید کار کنیم.» ولی ما هیچ وقت، حتی یک بار، از ایشان نشنیدیم که وقتی را مشخص کنند. حتی تعیین وقت بهصورت اجمالی و سربسته هم نداشتند. اینکه مثلاً بگویند در کوتاه مدت، در همین نزدیکیها. نه، ابداً حتی این را هم نداشتند.»
«نصر الله»
کتاب «نصرالله» شامل گفتوگوی اختصاصی و یادداشتهایی درباره شخصیت و زندگی دبیرکل حزب الله لبنان است. این اثر مختصر با این نیت فراهم شد که بخشهای بعدی گفتگو چنان که شهید نصرالله هم موافقت ضمنی خود را برای ادامه آن اظهار کرده بودند به آن افزوده شود و کتابی کامل در بازشناسی و معرفی وی به دست دهد، لیکن شرایط اجتماعی و سیاسی لبنان و منطقه توفیق و فرصت تکرار گفتگو را فراهم نیاورد.
برخی نزدیکان و دوستان شهید نصرالله هم سعی کردند وی را برای تکمیل این طرح راضی و ترغیب کنند، اما هیچ نتیجهای حاصل نشد و همچنان ایشان ترجیح داد به جای سخن گفتن از شخص دبیرکل به خود حزبالله یا شهدای مقاومت پرداخته شود. البته از کسی که سالهاست خود و خانوادهاش هر لحظه زندگی طاقت فرسایی را تجربه میکنند و در سختترین مرحله تاریخی منطقه و جهان سکاندار هدایت و رهبری جریان مقاومت اسلامی است نمیتوان توقع داشت که حتی اگر بخواهد به راحتی فراغت و فرصت و امکان چنین گفتوگوی شخصی را بیابد.
«داستان یک زندگی»، «مقدمه چاپ نخست داستان حزب الله لبنان»، «گفتوگوی اختصاصی»، «مردم ایران قدر نعمت هایشان را نمیدانند.»، «آرزویم شهادت است»، «مصاحبه یک مجله فرانسوی با دبیرکل حزب الله»، «من و حزب الله فدای مردم» «گفتگو با روزنامه السفیر»، «مردی به نام سید حسن نصرالله»، «یادداشت روزنامه الاخبار»، «یادداشتهای پراکنده»، «نصری که از آن خدا است»، «موج دوم رویارویی در لبنان»، «آبروی روحانیت شیعه»، «درباره تشکیلات فرهنگی حزب الله لبنان»، «خواننده مسیحی»، «خانم رهگذر ناشناس» از بخشهای کتاب «نصرالله» است.
«سید عزیز»
کتاب «سید عزیز» زندگی نامه خودگفته شهید «سید حسن نصرالله» است که به کوشش «حمید داوودآبادی» تالیف شده است.
این کتاب حاصل ساعتها گفتوگوی اختصاصی «حمید داودآبادی» با شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در سال ۱۳۷۷ است که در آن سید حسن نصرالله، زوایای ناگفته زندگی خود را بازگو کرده است. بسیاری از خاطرات و گفتههای منتشر شده در این کتاب، برای اولین بار است که ذکر میشوند. پیاده کردن نوارهای ضبط شده از سید حسن نصرالله و ترجمه متون از عربی به فارسی بر عهده علی رضا موحدی بوده است.
کتاب «سید عزیز» مورد تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است که ایشان در تقریة بر کتاب «سید عزیز» نوشتهاند: «هر چیزی که مایه شناخت و تکریم بیشتر آن سید عزیز شود، خوب و برای من مطلوب است.»
بخشی از متن کتاب:
«اولین بار، در تابستان ۱۳۶۲ در سفری به لبنان با حجت الاسلام والمسلمین سید حسن نصرالله آشنا شدم. همان ایام، به دلیل شباهت چهره و خلق و خو، بچههای ایرانی-و لبنانی به تبعیت از آنان- وی را خامنهای کوچک میخواندند. بهار ۱۳۷۴ توفیقی دست داد تا پس از ۱۲ سال، مجددا سید حسن نصرالله را در بیروت ملاقات کنم. در دو جلسه در مجموع حدود ۶ ساعت، خاطرات سید حسن را ضبط ویدئویی کردم.
در این کتاب با اوضاع، احوال و روحیات شخصی سید حسن نصرالله که ذکر و یادآوری آنها برای خود وی جالب و جذاب بود آشنا میشوید. کسی که بر خلاف بسیاری از رهبران سازمانهای به اصطلاح مبارز، مسئولیت و دبیر کلی را نه برای کسب پست مقام و مال، که برای خدمت خالصانهتر میداند تا آن جایی که از اعزام فرزند دل بند خود به جبهههای نبرد علیه اشغال گران، ابایی ندارد و بر شهادت جگر گوشه خود افتخار میکند.»
سید حسن نصرالله ـ انقلابی جنوبی
کتاب سید حسن نصرالله ـ انقلابی جنوبی به قلم نویسنده و اندیشمند مصری، «رفعت سید احمد»، مدیر مرکز بررسیها و پژوهشهای یافا، به نگارش درآمده است. در این کتاب زندگینامه شهید «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزب الله لبنان را بیان شده است و پس از آن به داستان صعود و پیروزی حزب الله و شاخه نظامی آن یعنی مقاومت اسلامی علیه دشمن صهیونیستی، آزادسازی جنوب لبنان از چنگالهای صهیونیست و مزدوران آن به رهبری ژنرال «آنتوان لحد» میپردازد.
در این کتاب داستان عبور لبنان از آتشهای فتنه و جنگ داخلی به سوی فضای اتحاد و یکپارچگی در پناه حزب پیروز (حزبالله) نقل میشود. حزبی که در جنگ با اشغالگران که تحت حمایت قدرتمندترین نیروی نظامی جهان بوده و هست، اولویتها را به خوبی آموخت و آموزش داد. این کتاب به مدارک مرحله بعد از ترور رفیق حریری و ابعاد توطئههای آمریکایی اسرائیل علیه سوریه و لبنان میپردازد و مهر تأییدی بر این مطلب است که حزبالله هنوز هم ـ نوک پیکان مبارزه عربی و اسلامی علیه ارکان این توطئهها است. نویسنده با ارائه تحلیلی دقیق دیدگاه سید حسن نصرالله را نسبت به فتنه بعد از ترور حریری نشان میدهد و بهانههای مبلغان شکست را بیان میکند؛ سیاستمداران و نویسندگانی که ستون پنجم امت و نمادهای نورانی خود ـ که حسن نصرالله در قلب و پیشاروی همه آنان قرار دارد ـ هستند. این کتاب در ده فصل و یک خاتمه و سه پیوست نویسنده و دو پیوست مترجم تدوین شده است.
کتاب در فصلهایی با عنوان سید حسن نصرالله و حزب او، محیط شکل گیری حزب الله، سیدحسن نصرالله از دیدگاه معاصرین، تحقق آزادسازی به دست حزب الله، مفاهیم شهادت هادی حسن نصرالله، فقه پیروزی؛ دلیل پیروزی سید حسن نصرالله، حزبالله و زلزله ترور حریری، روشنفکران تیرانداز، دیدگاه نخبگان مصر درباره حسن نصرالله و حزب او، دیدگاههای سید حسن نصرالله در چالشهای جدید، دلایل توطئهها علیه سید حسن نصرالله و حزب الله و پیوستها. تنظیم شده است.
بخشی از متن کتاب:
«زمانی که سپاه درندگان به مردم حمله کرد، و مقاومت آنان را ترور خواند و دینشان را خشونتآمیز، مقدسات مردم هتک شد و سرزمینشان اشغال؛ از میان آنان باید یک مرد انقلابی پیدا میشد. مرد انقلابی ما از جنوب بشریت، جنوب اسلام و جنوب عربیت سر برآورد؛ انقلابی معممی که برای مقابله با سپاه شمال اروپا، و آمریکا و اسرائیل قیام کرد و نفخه تاریخ و روح حسین، که در کربلا با خون خود خضاب بست، از انقلابش به مشام میرسید. کربلا هنوز میان ما و در جهان معاصر ما زنده است؛ و سید حسن نصرالله، این انقلابی معمم، میبایست بیاید تا قیام و عمامه باز با هم در فراز شوند و فصل تازهای از عزت و کرامت و پیروزی و تن ندادن به خواری در دین و دنیا را رقم بزنند.» مترجم در بخشی از مقدمهاش مینویسد: «این کتاب اثری ارزنده در بیان داستان مرد انقلابیای است که از جنوب، جنوب لبنان و جنوب اسلام و جنوب امت عرب برخاسته و علیه لشکریان شمال، شمال آمریکا/ اروپا/ اسرائیل قیام کرده است؛ انقلابی معمم، سید حسن نصرالله. چه نیکو مردی، و چه مقدس داستانی.»
انتهای پیام/ 161
source