دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ویژگیهای استاد رمضانپور گفت: استاد رمضان پور احیاگر خوشنویسی دوران گذشته است. در آثار حکمی و هنری، هرچقدر به گذشته و تجربه گذشتگان تمسک بجوییم، کار هنری و خلاقیت هنری اثربخشتر و قوام بیشتری پیدا میکند. استاد رمضانپور از آثار میرعماد در دوران صفویه و از آثار میرزا غلامرضا در دوران قاجار بهره برده است. این استفاده از آثار گذشتگان، خوشنویسی را قدسیتر، قویتر، هنرمندانهتر و حکیمانهتر میکند.
وی ادامه داد: تربیت شاگردان نیز از ویژگیهای استاد رمضانپور است؛ مانند سایر اساتید هنر که شاگردانی تربیت کردهاند. آمیختگی هنر استاد با فرهنگ و دین و تمدن اسلامی از دیگر ویژگیهای اوست. خلاقیت و نوآوری در کنار بهرهگیری از آثار گذشتگان، ترکیبی از سنت و نوآوری را در کارهای استاد رمضانپور به وجود آورده است. امیدواریم آثار ایشان در نمایشگاههای بینالمللی ظهور و بروز بیشتری پیدا کند چراکه یکی از راههای نشر فرهنگ اسلامی، همین هنر خوشنویسی است.
استاد خسروپناه بیان کرد: با گذشت سالها و چهلمین سالگرد شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند راهبردی و راهبری در حوزه هنر حکمی نداریم. این نقص بزرگی است. نیاز به سند راهبردی و راهبری در هنر ایرانی اسلامی داریم. البته هنرمندان باید این سند را بنویسند. کار شورای عالی انقلاب فرهنگی، تصویب اسنادی است که ذینفعان و صاحبنظران و نخبگان نگاشتهاند.
وی ادامه داد: سند موسیقی را نیز هنرمندان موسیقی و خانه موسیقی نوشتند، سند سینما را هنرمندان سینما و خانه سینما مینویسند، سند هنر ایرانی اسلامی را نیز باید خود متخصصان این حوزه بنویسند. شورا نیز باید نظرات نخبگان را به عنوان کار کارشناسی بپذیرد و به تصویب برساند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر هنر حکمی عنوان کرد: اصطلاح هنر سنتی و هنر مدرن، اصطلاحات همین دوره اخیر است. این اصطلاحات شاید در یکی دو قرن اخیر مطرح شدهاند. درست است که اصطلاح سنت در قرآن هم به کار رفته، اما این مفهوم در هنر با آنچه ما به عنوان هنر سنتی و مدرن میشناسیم، تفاوت دارد. به عقیده بنده هنر حکمی جامعتر و عمیقتر از این تقسیمبندیهای معمول است.
استاد خسروپناه در پاسخ به اینکه حکمت چیست؟ گفت: حکمت همان است که قرآن میفرماید: “و ما یذکر إلا أولوا الألباب.” اولوا الألباب یعنی صاحبان خرد ناب؛ کسانی که عقل نظری، عقل عملی، عقل معاش و عقل معاد را به کار میگیرند. جمع این چهار عقل، نتیجهاش حکمت است. پیشنهاد من این است که بر “هنر حکمی” تأکید کنیم، نه “هنر سنتی” در مقابل “مدرن.” چرا که حکمت، هر چهار عقل (عقل معاد، عقل نظری، عقل عملی و عقل معاش) را در بر میگیرد.
وی در پاسخ به اینکه حکمت چه تأثیری در هنر دارد؟ بیان کرد: هر هنری دارای دو بخش است: محتوا و فرم. خوشنویسی نیز همینطور است. اینکه خوشنویسی از حکمت در محتوای خود بهره میگیرد، روشن است؛ مفاهیم حکمی میتوانند به نثر یا نستعلیق، شکسته نستعلیق یا حتی نقاشی تبدیل شوند. ما از حکمت برای محتوای خوشنویسی استفاده میکنیم و این روشن است. اما سوال جدی این است که اثر حکمت بر فرم چیست؟ آیا حکمت (یعنی آن چهار عقل) بر فرم هم اثر میگذارد؟ قطعاً اثر میگذارد، چرا که فرم در هنر، زاییده خیال است. تخیل منبع معرفتی هنر است، اما ما به غلط آن را خیال تلفظ میکنیم. قوه خیالیه فرمساز است و ژانرهای هنری را در واقع خیال ایجاد میکند. حکمت (یعنی آن چهار عقل) بر خیال اثر میگذارد و خیال نیز بر فرم اثر میگذارد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: اگر فقط عقل معاد یا همان “سنت” را قبول داشته باشیم و عقل نظری، عملی و معاش را نپذیریم، یک نوع خیالپردازی در فرم خواهید داشت. اگر عقلانیت مدرن را بپذیریم، نوع دیگری از خیالپردازی در فرم و زیباییشناسی اثر خواهد داشت. اما اگر حکمت را بپذیریم، خیال تحت تأثیر آن قرار میگیرد و این اثر بر فرم در خوشنویسی و سایر اقسام هنر مشاهده خواهد شد.
source