کارگردانان سینمای ایران از نسلهای مختلف در شامگاه ۲۲ مهر ماه گردهم آمدند تا در اولین سالروز قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر، یاد این دو سینماگر را گرامی بدارند و دوباره بر مجازات عاملان قتل این دو هنرمند تاکید کنند. این مراسم به همت کانون کارگردانان سینمای ایران در سالن فرهنگسرای نیاوران برگزار شد و اجرای آن را اصغر نعیمی کارگردان و منتقد سینما برعهده داشت.
او مراسم را اینگونه آغاز کرد: سلام به روح پاک داریوش مهرجویی و همسرش که بی گناه سلاخی شدند و به قتل رسیدند. وی یادآور شد: امروز یک سال از این جنایت میگذرد و طعم تلخ این جنایت همچنان با ماست. فقدان داریوش مهرجویی نقطه پایانی بر سینمای اجتماعی و اندیشمند ایران شده است.
اصغر نعیمی تاکید کرد: هنوز این پرونده (قتل داریوش مهرجویی) باز است و برای ما این پرسش وجود دارد که چرا سرنوشت این پرونده اینقدر به کندی پیش میرود؟ در ادامه محسن امیر یوسفی رییس کانون کارگردانان سخنانش را در قالب یادداشتی مطرح کرد.
«بنام خدای هامون
خانمها آقایان سلام
از تشریف فرمائی تک تک شما دوستان و سروران گرامی سپاسگزارم و حضورتون را در مراسم امشب خیر مقدم عرض میکنم. امشب مراسم یادبودی برای سالگرد درگذشت که نه، قتل استاد داریوش مهرجوئی و همسرشان وحیده محمدی فر برگزار میکنیم.
من از نسلی هستم که در نوجوانی با اجاره نشینها و هامون خندیدیم و ترسیدیم و عاشق شدیم و سینمادوست. در جوانی با سینمای متفکر و متفاوت او بزرگ شدیم و سینماگر و چند دهه شاهد فیلمهای خلاقانه، فیلسوفانه و شوخ طبعانه استاد بودیم. ولی هیچگاه فکر نمیکردم در چنین شبی خبر هولناک را بشنوم که سراسیمه به قتلگاهشان رفته و شاهد هول انگیزترین صحنه عمرم باشم. امشب شب هول است، شب جنایتی بزرگ در تاریخ سینمای ایران، شبی که فیلمساز فیلسوف سینمای ایران به همراه همسرش در باغ محبوبشان سلاخی شدند.
ما امشب بعد از یکسال گرد هم آمدیم تا یاد این دو عزیز دوست داشتنی را گرامی داریم. سخن کوتاه میکنم، چون مشتاق شنیدن سخنان دوستان و همکاران سینماگر، خانواده آقای مهرجویی عزیز و خانم محمدی فر گرامی هستم.
در آخر فقط امید دارم، آمران و عاملان قتل این دو عزیز هر چه زودتر معرفی و به دست عدالت سپرده شوند.»
در ادامه پیام ویدیویی مسعود کیمیایی کارگردان سرشناس سینمای ایران که نتوانست در مراسم شرکت کند، قرائت شد. او در این پیام این تعبیر را به کار برد که «داریوش مظلوم مرده است و هیچ جوابی برای مرگش نیامده و خود سینمای ما هم مظلوم مرده است.»
کیمیایی در بخشی از این پیام گفت: چطور میتوان درباره رفتن جسم مهرجویی حرف زد. آنچه میماند آثارش است. هر وقت دلتنگ میشوم یکی از فیلم هایش را میبینم. تحملش سخت، حتی تحمل کردنش هم اجازه میخواهد. مگر من که اینجا هستم، زندهام! آیا سینما زنده است؟ هنرها متوقف نمیشوند، ولی ادامه دارند، اما در اینجا دارند تعطیل میشوند.
من از سن و سال فریادهایم گذشته است، فکری بشود. مرگ جسم، مرگ هستی یک هنرمند نیست و هنرمند هست. سپهر داریوش از یاد نرفتنی است.
سپس از بهمن فرمان آرا کارگردان و تهیه کننده سرشناس سینمای ایران به عنوان یکی از تهیهکنندگان «دایره مینا» دعوت شد که روی صحنه بیاید. کارگردان «خانه روی اب» سخنانش را اینگونه آغاز کرد: باورم نمیشود که یک سال گذشته و هنوز زخم جنایت، جوابی پیدا نکرده است.
او با اشاره به رفاقت ۵۰ ساله اش با داریوش مهرجویی از مقطعی یاد کرد که فیلم «دایره مینا» را ساخته بودند و در مقطعی توقیف شد.
فرمان آرا در بخش دیگری از سخنانش گفت: داریوش آدم استثنایی بود. رشتهاش فلسفه بود. من نمیتوانم تصور کنم این قتل به این وحشتناکی اتفاق افتاده باشد و نتوانیم درباره اش حرف بزنیم. داریوش مهرجویی و همسرش سلاخی شدند و از ما دعوت به سکوت میکنید! این کارگردان همچنین مرگ پوراحمد را هم مبهم دانست و سخنانش را اینگونه به پایان برد: داریوش همیشه در ذهن من است و متشکرم که آمدید.
سپس از سیروس الوند کارگردان سینما دعوت شد که یاد داریوش مهرجویی را گرامی بدارد. این کارگردان که در عرصه مطبوعات هم فعال بوده است، یادآور شد: اولین نفری بودم که وقتی مهرجویی از خارج آمد، با او مصاحبه کردم. لهجه خارجی داشت، اما میخواست یک فیلم ایرانی بسازد و یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما را به نام «گاو» ساخت.
او تصریح کرد: ما به او مدیون هستیم. اساسا فیلم «گاو» توسط روحانیون غبرقابل نمایش تشخیص داده شد. ولی موضع گیری امام خمینی (ره) باعث شد آن فیلم به نمایش دربیاید. پس مهرجویی و اثری که ساخت باعث شد، سینمای ایران ادامه پیدا کند.
گوهر خیراندیش بازیگر فیلم «بانو» گفت: سینماگرانی که نیستند، همه تا همیشه حضور دارند و نمیتوان محوشان کرد. او سپس متن رضا صائمی (منتقد) را درباره سالگرد قتل مهرجویی و همسرش خواند.
گوهر خیراندیش با اشاره به مرگ برخی هنرمندان دیگر از جمله هنرمندانی که به دلیل کرونا و نرسیدن واکسن از دنیا رفتند، گفت: گویا جان انسان ارزشی ندارد. حتی جان کارگران معدن هم بی ارزش بود. (با اشاره به حادثهای که چند وقت قبل در طبس افتاد)
در ادامه مراسم سروش صحت کارگردان و فیلم نامه نویس سخنانش را اینگونه آغاز کرد: خیلی مفتخرم و خجالت زده، چون کوچکتر از آن هستم که درباره مهرجویی حرف بزنم. وقتی فیلم «هامون» را دیدم، دیوانه شدم. بلافاصله دوباره بلیت گرفتم و رفتم داخل سینما.
من پیش از این فیلم؛ خسرو شکیبایی، بیتا فرهی و سرشار را نمیشناختم و بعد از آن شناختم. آقای مهرجویی از این مدل معرفیها کم نداشتند. او با اشاره به فیلمهای مهرجویی گفت: اتفاق عجیب و غریبی که در فیلمهای ایشان میافتد، بد جوری زندگی وجود دارد که داخل وجودمون میرود.
صحت با بیان اینکه «آقای مهرجویی، سعدی سینمای ایران است» سخنانش را اینگونه به پایان برد:چگونه مهرجویی سال ۶۸ «هامون» را ساخته است که هنوز شکیبایی و فرهی معروف نشده بودند؟! شاید الان هم بشود، اگر بگذارند.
در ادامه از محمد مهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه هنرمندان و رییس هیات مدیره خانه سینما هم دعوت شد تا سخنرانی کند. عسگرپور در پاسخ به سوالاتی درباره سرنوشت پرونده قتل داریوش مهرجویی گفت: همچنان این قتل مبهم است و زوایای پنهانی دارد. سعی کردند ما را روشن کنند، اما روشن نشدیم. تلخترین اتفاق رقم خورده است و سرنوشت این پرونده همچنان مبهم است.
او سخنانش را با تاکید بر نقش بیبدیل مهرجویی در پیکره تاریخ سینمای ایران ادامه داد و تصریح کرد: برخی افراد هستند که در دوره قبل از خود هم تاثیر داشتند و نقش کلیدی تاریخی دارند.
این نقش کلیدی تاریخی در اختیار معدود افراد است که در مورد آقای مهرجویی هم صدق میکند. تعداد معدود سینماگران ما نقش کلیدی در معرفی سینمای ایران به جهان داشتند و اگر این چند نفر نبودند، این معرفی اتفاق نمیافتاد. او ادامه داد: در مستندی دیدم ایشان، بگونهای از حیثیت سینمای ایران دفاع میکند که تنها ویژگی منحصر به فرد ایشان بود.
عسگرپور تاکید کرد: وظیفه ماست که نسل جدید را متوجه کنیم که اگر نبود این نوع معرفی کردن ها، سینمای ایران به اینجا نمیرسید. او تصریح کرد: بخش امیدوارانه سینما را باید حفظ کنیم، چون اگر حفظ نکنیم، تلخیها ما را با خودشان میبرند.
پرویز شهبازی کارگردان نفس عمیق هم تاکید کرد: در عین حال که سخت است به خاطر پیچیدگی آثار آقای مهرجویی درباره آنها صحبت کنیم. آسان هم هست، چون شما بهتر از بنده، آنها را میشناسید. وی یادآور شد: من خودم با اجاره نشینها با سینمای مهرجویی آشنا شدم. گاو و دایره مینا را قبلاً در تلویزیون دیده بودم، اما سازنده اش را نمیشناختم.
شهبازی گفت: سینما را از مهرجویی یاد گرفتیم. سینمای آقای مهرجویی انسان مدار بود و دغدغه انسان مدرن را داشت. ایشان دغدغه انسان معاصر را داشت و برای آزادی انسان فیلم ساخت. داریوش مهرجویی را قبل تر، با سانسور آثارش کشته بودند. سانسور، روح فیلم سازان را میکشد.
سپس یادداشت فریدون جیرانی کارگردان سینما که نتوانسته بود، در مراسم حاضر شود، قرائت شد. این کارگردان در نوشتارش با اشاره به مستند مهرجویی در گام مینور که آخرین تصویر از این فیلم ساز است به مقاطع مختلفی که آثار مهرجویی دچار توقیف شد، اشاره کرد.
کیانوش عیاری کارگردان هم که نتوانست در مراسم حاضر شود، نوشته کوتاهی را در راستای ماندگاری آثار مهرجویی نوشته بود که در مراسم قرائت شد.
محمد علی سجادی کارگردان هم در سخنانی گفت: متاسفم که در سالگرد قتل آقای مهرجویی باید صحبت کنم. او با اشاره به آثار مهرجویی تاکید کرد که آقای مهرجویی تمام آثارش از عقل به جنون و برعکس نوسان دارد. فیلمهای را با عقل ساخته است و این ویژگی اش از آثارش بیرون نمیزند.
او بر ابهام زدایی از پرونده قتل داریوش مهرجویی تاکید کرد و گفت: من در تمام این مدت به تصویر دختر آقای مهرجویی که تصویر تلخ کشته شدن پدر و مادرش جلوی چشمم است، فکر میکنم. او باید خواسته یا ناخواسته این تصویر را با خود حمل کند.
سجادی سخنانش را اینگونه به پایان برد:ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت.
علیرضا داودنژاد کارگردان هم یک پیام ویدیویی به مراسم فرستاد. او در این پیام تاکید کرد که مهرجویی بزرگ، آدمیزاد را دوست داشت. واقعا یک انسان دوست، اصیل و واقعی بود.
او پرسوناژها را هر کدام مثل یک ساز میدید که با یک چیدمان ماهرانه انگار یک اثر هنری میساختند. او خودش بود، عین خودش یک موجود فردیت یافته و آدمهای که فردیت زنده و خلاق دارند، معمولا در محاصره سازمانها هستند.
داودنژاد در بخشی دیگر از پیامش از قتل داریوش مهرجویی اظهار تأسف کرد و گفت: این روایت قتل برای من مبهم است، اما یک موضوع را مطمئن هستم. او یک گنجی برای سینمای ایران به ارث گذاشت. با هر فیلمی که ساخت، سطح همه رشتههای هنری را ارتقا داد. او سینمای ایران را اعتلا داد.
او در پایان پیامش پیشنهاد داد که اصناف مختلف سینمایی بنیاد جایزه داریوش مهرجویی را تاسیس کنند و هر سال به چند فیلم جایزه بدهند. جایزه به فیلمهای که گرمای زندگی انسانی هستند. روحش شاد! مردی که به سینمای ایران روح داد.»
شهرام مکری کارگردان سینما هم نوشتاری را خواند. پیام صوتی مریم مهرجویی دختر داریوش مهرجویی هم پخش شد که در این لینک قابل شنیدن است.
مینا بزرگمهر خواهرزاده داریوش مهرجویی هم تاکید کرد که چه خوب امثال داریوش مهرجویی در این مملکت ماندند و «پری» و «هامون» را ساخت و برای نسل ما میراثی باقی گذاشتند که، چون ریشه دارد، برای همیشه باقی میماند. مجید برزگر کارگردان هم در سخنانی گفت: آقای مهرجویی در دوران حیاتشان شانس داشتند که دیده بشوند. کارنامه درخشان ایشان خصوصا در بخش آموزشی بی پایان است.
وی ادامه داد: هر چه برای مدارس سینمایی نیاز داریم، در آثار ایشان هست. او تاکید کرد: ۲۲ مهر عزای ملی سینمای ایران است و نباید دادخواهی این پرونده قتل را فراموش کنیم و در عین حال همچنان حال زندگی موجود در فیلمهای مهرجویی را فراموش نمیکنیم و سرزندگی، راه و مسیر ایشان را ادامه میدهیم.
ابوالحسن داودی کارگردان هم با ابراز خرسندی از حضور نسلهای مختلف سینماگران در این برنامه؛ از شانسی سخن گفت که در دهه ۶۰ داشته است. او از هم نشینی با داریوش مهرجویی گفت که در اتاق تدوین فنی با هم داشتند، چون تدوین گر فیلم هایشان یک نفر بود.
داودی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شعار وفاق ملی که این روزها از سوی مسوولان مطرح میشود خطاب به آنان گفت: ما یک جامعه سینمایی داشتیم که چهار دهه پر افتخار را طی کرده برای خود ایران و در این چهار دهه بیشترین اعتبار را در سطح جهان برای کشور داشته است.
نکته من این است که روشن شدن ابعاد قتل داریوش مهرجویی و مرگ پوراحمد در این مقطع حساس سیاسی اجتماعی برای خود مسئولان هم باید مهم باشد تا شکاف بین هنرمندان و مسوولان بیشتر نشود.
مرتضی شایسته، نورا هاشمی، مائده طهماسبی، سیروس الوند، مجید برزگر، سروش صحت، شهرام مکری، جعفر صانعی مقدم، عباس یاری، محمد متوسلانی، محمد علی سجادی، نادر مقدس، پرویز شهبازی، فریده سپاه منصور، عسگرپور، منوچهر شاهسواری، غلامرضاذموسوی، سید جمال ساداتیان و… و. از حاضران در این مراسم بودند.
پخش صحنههای از فیلمهای داریوش مهرجویی از جمله بخشهای دیگر این مراسم بود و در انتها فیلم «دایره مینا» پخش شد.
source